.
#مناجات_با_امام_زمان
اشک را از چشمهسارِ دیدهی تر می کِشم
دارم از اندوه تو آهِ مکرر می کشم
من به تلخی فراقت سخت عادت کرده ام
جام زهرِ دوریات را شب به شب سر می کشم
خیمهات را در بیابانها تصور می کنم
چادر تنهایی ات را بین دفتر می کشم
بارها این شهر را گشتم ، کسی فکر تو نیست
بار عشقت را خودم بی یار و یاور می کشم
نَفْسِ من راه تَنَفُّسکردنم را بسته است
هرچه دارم می کشم از این ستمگر می کشم
معصیت مانندِ من پشت کسی را تا نکرد
در جوانی رنج پیری را فراتر می کشم
روح تو از دست سهلانگاریام آزار دید
روی قلبت با همین اعمال ، خنجر می کشم
غالباً سردرگمیهایم به هیئت می رسند
منت اربابها را مثل نوکر می کشم
آرزو دارم ببینم خطبهخوانی تو را
در خیالاتم تو را بالای منبر می کشم
مستمند مهربانی تواَم ، رَدَّم مکن...
کاسهی خالی خود را تا دمِ در می کشم
اوج خوشحالی من لمس نوازشهای توست
سر که بگذارم به روی شانه ات ، پر می کشم
هر زمان بد می شوم ، زهرا درستم می کند
در گرفتاری خودم را سمت مادر می کشم
حسرت لب های من خرمای نخل مرتضیست
سفرهام را در میان باغِ حیدر می کشم
من خدا را در شبستان نجف حس می کنم
رو به ایوانِ طلا الـلّـهُ اکـبـر می کشم
کُشته ی عشق حسینم ، کربلا دفنم کنید
لااقل بر روی نعشم خاک دلبر می کشم
جانِ بانویی که گیر افتاد پشت در ، بیا...
داغ او را در دلم تا روز محشر می کشم
قنفذِ بی چشم و رو می گفت: ای زهرا ! ببین
با طنابم پهلوانِ جنگ خیبر می کشم
#بردیا_محمدی
اشک را از چشمه سار دیده تر می کشد
................
#زمزمه
#امام_زمان
#سبک_ای_صفای_قلب_زارم
بی حضورت چون غریبی ، در میان شهر دردم
هر چه گشتم خیمه ات را ، من ولی پیدا نکردم
سر و جانم شده / به قربان سرت
بیا راهم بده / بیایم محضرت
بیا یابن الحسن ، بیا یابن الحسن
خوش به حال آن که باشد ، ساکن قلب صبورت
کاش ما را هم بخوانی ، جمعه ی روز ظهورت
به اسرار خدا / فقط تو محرمی
بگو کی می شود / تو را بینم دمی
بیا یابن الحسن ، بیا یابن الحسن
آذری : #ترکی
آیریلیق دردی چتیندی ، غصه و غمدن امان وئر
آقا جان او گل جمالون ، بیزلره بیردم نشان وئر
طبیب عالمین / بیزه نور دو عین
گوزوم یولدا قالوب / گل ای جان حسین
بیا یابن الحسن ، بیا یابن الحسن
#ابراهیم_مظفری ✍
.