#بازگشت_به_مدینه
#حضرت_رباب_سلاماللهعلیها
#مصطفی_متولی
شکسته پشت غم از بار غصّههای رباب
از آن زمان که شنیدهاست ماجرای رباب
به سوز سینۀ گهواره داغ غم زده است
شرارِ زخمِ دلِ خونِ لای لای رباب
و تار صوتی آتش گرفته میفهمد
که آمده چه بلایی سر صدای رباب
برای کودکش آن قدر آه و ناله نکرد
که چشم مشک پر از اشک شد به جای رباب
به جان گریۀ شش ماهه روی دست حسین
کسی نریخته اشکی مگر به پای رباب
قنوت صبر گرفته برای حلق علی
خدا کند به اجابت رسد دعای رباب
میان هلهلۀ چنگ و های و هوی رباب
سهشعبه زخم زد و ناله شد نوای رباب
و ناگهان پر و بال فرشتهها تر شد
به خون کشتۀ مظلوم کربلای رباب
"رقیه" آمده از یک فرشته میپرسد
پیام تسلیت آوردهای برای رباب؟
و فکر میکنم آب فرات گِل شده است
که ریخته به سرش خاک، در عزای رباب
خدا به داد دل خاطرات او برسد
چه میکشند خیالات انزوای رباب
« #اللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَالفَرَج »
#الحسین_یجمعنا #اربعین
.
.
#زمزمه
شهادت امام حسن عسکری ( ع )
----------
حسن جان
تو آن بودی ای گل که گشتی خزانی
شدی کشته از زهر کین در جوانی
تو غرق نوایی شهید از جفایی
غریبِ غریبان تو در سامرایی
حسن جان
واویلا
حسن جان، حسن جان، حسن جان، حسن جان
"" "" "" "" "" "" ""
حسن جان
چقدر از عدویت جفا دیده ای تو
چه گلها ز گلزار غم چیده ای تو
چه غمها که بردی ز زهری که خوردی
چه مظلوم و تنها تو جان را سپردی
حسن جان
واویلا
حسن جان، حسن جان، حسن جان، حسن جان
"" "" "" "" "" "" ""
حسن جان
چکد اشک فرزند ماه تو مهدی
ببین شد پریشان ز آه تو مهدی
چه رنجی چه بیمی چه داغ عظیمی
نشسته به رویش غبار یتیمی
حسن جان
واویلا
حسن جان، حسن جان، حسن جان، حسن جان
#حاج_محمود_تاری «یاسر»
سبک ، رضا صادقی
#سبک_حسین_جان
................
.
#حضرت_سکینه
در رحلت حضرت سکینه خاتون ( س )
---------
پدر جان
منم دخترت زار و خسته سکینه
ببین قدّش از غم شکسته سکینه
پدر جان
حسین جان حسین جان حسین جان
پدر جان
به خون دیده ام پیکرت را عزیزم
به نی دیده. ام من سرت را عزیزم
پدر جان ،
پدر جان
حسین جان حسین جان حسین جان
پدر جان
غمت در دلم کرده ریشه واویلا
به یاد تو بودم همیشه واویلا
پدر جان ،
پدر جان
حسین جان حسین جان حسین جان
پدر جان
بدیدم کنار تن تو واویلا
که زد عمّه را دشمن تو واویلا
پدر جان ،
پدر جان
حسین جان حسین جان حسین جان
پدر جان
دلم شد شکسته چو زینب پدر جان
دهم جان ز داغ تو امشب پدر جان
پدر جان ،
پدر جان
حسین جان حسین جان حسین جان
پدر جان
من و محنت و چشم دریا واویلا
روم با غم تو ز دنیا واویلا
پدر جان ،
پدر جان
حسین جان حسین جان حسین جان
محمود تاری «یاسر»
............
..
#حضرت #سکینه
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفّت، نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینهی تمام نمای رباب بود
نامش که بود آمنه، مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود
پیوند بست عشق، حسین و رباب را
یعنی سکینه حاصل این عشق ناب بود
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی همرکاب بود
در کربلا حماسهی اشک و پیام داشت
گلواژهی قیام و گل انقلاب بود
او را اگر حسین به همراه برده است
نی حُسن اتّفاق که یک انتخاب بود
در پاسخ عطش زدهی نوگلان عشق
آب ار نداشت دامن او پر گلاب بود
لبهای خشک و تشنهی او را به هر سؤال
یک مدّ آه فاصله وقت جواب بود
می کرد نالهاش جگر سنگ را کباب
از بس دلش ز آتش غمها کباب بود
از یاد قتلگاه و شهیدان سر جدا
نقش ضمیر او شب و روز التهاب بود
در یاد داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمهی آب آب بود
در یاد داشت آن شب و روزی که اصغرش
از آب و شیر مانده و در پیچ و تاب بود
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه میزد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریدهی دامان افتخار
کی جای او خرابهی شام خراب بود
در آفتاب گرم بیابان راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود
#حضرت_سکینه_سلاماللهعلیها
#سید_رضا_مؤيد
..............................
🖤🖤
دو بیت #شعر_عربی منسوب به #امام_حسین_علیهالسلام (انتشار به مناسبت پنجم ربیعالاوّل):
لَعَمْرُک اِنّنی لَاُحِبُّ دارا"
تَکونُ بها سکینةُ و الرّبابُ
اُحبُّهُما وَ ابذُلُ کلّ مالی
و لیس لعاتب عندی عِتابُ
به جان تو سوگند!
من خانهای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند.
آنها را دوست دارم و تمامی داراییام را به پای آنها میریزم و سرزنش كننده را از طرف من عتابی نيست.
#حضرت_سکینه_سلاماللهعلیها
#حضرت_رباب_سلاماللهعلیها
خدایااااا!!!!
🏴به حقّ این مادر و دختر عاشورایی!
منتقم عاشورا را برسان... .
#جواد_هاشمی_تربت✍
......