eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. کنج خرابه، غوغا شد، بابا آمد۲ ماه شب من، پیدا شد، بابا آمد۲ واویلتا واویلا آه و واویلا ۳ ________________ سرزده با سر، بابا، بر یتیمانش عمه گرفته، این سر ، روی دامانش درد دلم را گویم، با، بابا حالا بوسه زنم بر، چشم، باز وگریانش واویلتا.. _________________ بی تو پدر، آتش بر، خیمه هاافتاد اهل حرم ، دویدند، در حال فریاد گوشم شده پاره در، غارت دشمن بوده فغان کارم در، صحنه ی بیداد واویلتا.... _________________ افتاده ام از ناقه برخاک صحرا رویم شده نیلی از سیلی اعدا بابا ببین زخمی ام از تازیانه حالا شدم مانند مادرت زهرا واویلتا... _______________ کرده عدو بر آل حیدر جسارت وای ازکوفه وشام و وای از اسارت شعر:اسماعیل تقوایی✍ 👇
. سه ساله ام غریب وتنها/فتاده ام به بحر غمها۲ پدر چرا برم نمی آیی،که عقده از دلم تو بگشایی، بدان که دختران همه هستند، بابایی، بابایی۲ حسین حسین حسین بابا،حسین حسین حسین بابا، حسین حسین حسین بابا،ای بابا ای بابا۲ _________________ بدیده ام ترا بخوابم/کنون غمین ودل کبابم بگریم وبهانه ات گیرم،زدست این زمانه دلگیرم،اگر نبینمت بدان امشب،میمیرم میمیرم حسین حسین.... _________________ عمه ییا پدر بیامد/فراقمان به سر بیامد خوش آمدی پدر به ویرانه، صفا تو داده ای به غمخانه،بنوشم از می لبت حالا،مستانه مستانه حسین حسین.... _________________ سرت بیامده کنارم/به سینه ام سرت گذارم فدای این سرت شود دختر،کجا بود تن تو ای دلبر،شنیده ام رها به صحرا شد،آن پیکر آن پیکر حسین حسین.... ________________ ببین پد رکه موسپیدم/به کودکی کمر خمیدم هر آندمی که اسم تو بردم،کتک ز دشمن تو من خوردم،زناقه بر زمین فتادم من،آزردم،آزردم حسین حسین.... شعر :اسماعیل تقوایی✍ 👇
. دلتنگ روی ماه تو، باشد رقیه دخترت۲ یکسر بیا ویرانه ام، بابا به جان مادرت۲ بابای من بابای من، بابای من بابای من۲ ____________ ای آفتاب نیزه ها، خوش آمدی خوش آمدی بابا کجا باشد تنت، با سر به دختر سر زدی بابای من.... _______________ سنگ صبور من بیا، تا قصه ها گویم ترا از بعد عاشورای تو، تاشام واین ویرانسرا بابای من... ________________ بابت منم غارت زده، زینت گوشم برده اند ای وای از آن نامردمان، بس عمه را آزرده اند بابای من.... ____________ ازناقه زیر افتاده ام، نالیدم وحیران شدم سیلی چو خوردم از عدو، از بی‌کسی گریان شدم بابای من... ________________ درد یتیمی سخت بود، درد اسیری سخت تر در کوفه وشام بلا، دلخسته گشتم ای پدر بابای من... _____________________ هرجا روی ای جان من، دیگر مرا با خود ببر خواهم ازاین دنیا روم، من سوی دنیای دگر بابای من... شعر:اسماعیل تقوایی✍ 👇
. شِکوه ها دارم از ایمانی که نیست کُشت من را چشمِ گریانی که نیست آی مردم! یار را گم کرده ام خیمه دارم در بیابانی که نیست از عذاب بچهء نااهل خود نوح شد سرگرم طوفانی که نیست ای بزرگ خاندان! ما بی کسیم خانه ها ویران شده خانی که نیست جای من را بر کس دیگر مده چون که می ترسم از الآنی که نیست معنی ناز و ادای نوکرت هرچه باشد جز پشیمانی که نیست مورم و جاروکش این روضه ام کار دارم با سلیمانی که نیست چون که مجنون حسینم شیعه ام! بی خیال هر مسلمانی که نیست در میان سفرهء ارباب مان بی رقیه خیر و احسانی که نیست ناخنش افتاد و با زحمت کشید... شانه بر موی پریشانی که نیست گفت بابا؛ اینهمه تیزی سنگ ردّ مُهرت روی پیشانی که نیست؟ آخرش با آن دهان خونی اش بوسه زد بر جای دندانی که نیست ✍ .
. خوردم زمین بابا بگو چشم نظر چیست؟ این آبله، این زخم، این خون جگر چیست؟ ازشام بد گفتند و من دیدم به چشمم من تازه فهمیدم پدر درد کمر چیست؟ زیبایی دختر به موهای بلند است حالا که مویم سوخته، سنجاق سر چیست؟ جز خواهرت زینب کس دیگر نفهمید ضرب لگدهایی که خوردم بی خبر چیست؟ عمه عصای دخترت بود و می افتاد می خورد سیلی جای من زود و می افتاد در این خرابه دخترت هیئت گرفته شیرین زبانت حیف که لکنت گرفته دیشب صدایت کردم و مُشتی به من خورد حالا صدایم موقع صحبت گرفته دستم به دیوار و شدم پهلو شکسته قدم شبیه فاطمه حالت گرفته بازار شام و گوشواره خونی از من... چندی است که خواب خوش و راحت گرفته حالا منم با چشم های بی فروغی ماها کجا دروازه ای با آن شلوغی! تو فکر کن دارم هوای گوشواره تو فکر کن درد آمده این گوش پاره تو فکر کن دلتنگ آغوش تو هستم شب ها که می چینم برای تو ستاره آنقدر پیرم کرده اینجا طعنه ها که اصلاً لباس نو نمیخواهم دوباره بابا تمام شام را هم که بگردی دیدی کنیزی را به این قدّ و قواره! از صبح، دست و پام افتاده به لرزه وای از شراب و تشت و آن مردان هرزه ✍ .
. ایام زبانحال سه خواهر درفراق سه برادر (حضرت معصومه،حضرت زینب ،حضرت رقیه سلام الله علیهنَّ اَجمعین) اوزاق دوشدوم وطندن قلبیم سیخیلدی غمدن باجون معصومیم من ئولورم من غم قلبه ائتدی تاثیر باجون اولوبدی دل گیر گویلوم سنی چوخ ایستیر ئولورم من بوصون نفسده قارداش/یولدا قالیب گوزوم گل ای او گلن یولووا/قربان اولوم اوزوم گل باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من گوزجامی قان ویریر گل شرح وبیان ویریر گل معصومه جان ویریر گل ئولورم من من اشک باریوام گل چشم انتظاریوام گل من بیقراریوام گل ئولورم من رضا فراق اوتوندا/اشکیم آخار عذاره گل باری نعشیمی سن/یتیر اوزون مزاره باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من نفس دوشوب شماره قلبیم چکیر شراره رحم ائت بو بی قراره ئولورم من پوزولدی باغ و گلشن باجون دویمازدی سندن اورک باشیندا نامه ن ئولورم من قارداش دیمم گَلیدون/عشقی نشان ویرردیم گلسیدین ایندی امّا /آسوده جان ویرردیم باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من زینبِ پر شکستیم من غملرالینده خستیم من تز گَل حسین جان اوستیم من ئولورم من سن قانلی توپراق اوسته یاتدون اوزون قارداش مرامه چاتدون زینبووی گوزوندن آتدون ئولورم من اورکده کی یارامدان/گوزجامی قان وریرگل یتدی قارداش باجیسی/غربتده جان وریر گل باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من شام ایچره من غریبم چوخداندی غم نصیبم مریضِ بی طبیبم ئولورم من حسین بو غربت اِئلده مین دردو غصّه دیلده خنجر یاراسی الده ئولورم من قارداش بودرده هجران/الدن آلیب دوزومی گل باری قبلیه سن /دوندر منیم یوزومی باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من عمّه خرابه یرده سینم گلیبدی درده اکبر گلیدی بیرده اولورم من نالم گویه دایاندی اشکیله یوزبویاندی اکبر نَدَن یوباندی ئولورم من «اکبرگلینجه ئولسم /سن دفنیمی یوباندر آل نعشیمی اَل اوسته /تزباشینه دولاندر» باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من بوقانلی یاش گوزومده سیلی یری یوزومده یورولمیشام اوزومده ئولورم من بوشامه بیز گلنده دویوبلر آغلینده قمچی یری بدنده ئولورم من من(بیکَس)و غریبین /احوالینی بولن یوخ ئولسم خرابه ایچره/بیردفنیمه گلن یوخ باشی بلالیم من/ ایلدن آرالیم من الاحقر مهدی عبادی✍ 👇
. شور موضوعی... دم همه دم،.نوکر توأم به فاطمه قسم سینه زنم، حک شده نام تو روی کفنم بی تابم، ثارالله ثارالله ثارالله اربابم، ثارالله ثارالله ثارالله (اسم تو روی لبم شهادتینه ذکرِهرروزوشبم حسین حسینه)(۴) زینبیَّم، من همون ریزه خوره هر شبیَّم پای حرمش، جونمو میدم به زیرِ قدمش عشقِ رب، یازینب یازینب یازینب ذکرِ لب، یازینب یازینب یازینب علیا مُخدره چه اسمی داری زینت پدر تویی و تا نداری (اسم تو روی لبم شهادتینه ذکرِهرروزوشبم حسین حسینه)(۴) ساقی مدد، ای مرا شرابِ مُشتاقی مدد تشنه لبم، از وفا و کرمت در عجبم آقایی، اباالفضل اباالفضل اباالفضل سقّایی، اباالفضل اباالفضل اباالفضل کاشف الکرب الحسینی ای علمدار اسمِ تو ذکرِ لبِ تمومِ اَقشار (اسم تو روی لبم شهادتینه ذکرِهرروزوشبم حسین حسینه)(۴) آبرومه، حاجتم دست رقیه خانومه خادمِشم، آرزومه که فدای او بِشم ایمانم، رقیه رقیه رقیه ای جانم، رقیه رقیه رقیه روز محشر بِخدا دارم نیازِت کاش بشم مدافع حریمِ نازِت (اسم تو روی لبم شهادتینه ذکرِهرروزوشبم حسین حسینه)(۴) 👇
. زبان حال حضرت رقیه سلام الله علیها من از لگد بدم میاد از حرف بد بدم میاد از اونکه هی تو صورتم سیلی میزد بدم میاد من از طناب بدم میاد از اضطراب بدم میاد از اونی که نداد بهم یه ذره آب بدم میاد از خیزرون بدم میاد از ساربون بدم میاد از اونکه مارو با چشاش میداد نشون بدم میاد من از غذا بدم میاد از دشمنا بدم میاد از این روزا که میگذره هی بی بابا بدم میاد از آبله بدم میاد از حرمله بدم میاد از قاتل بابام حسین، که سنگ دله بدم میاد از مرد مست بدم میاد از زجر پست بدم میاد از اونی که سیلی زد و.. دستام و بست بدم میاد از میخونه بدم میاد از ویرونه بدم میاد از اونکه با خندش مارو میسوزونه بدم میاد از جیغ و داد بدم میاد از زخم حاد بدم میاد از اون که عمه مو میزد خیلی زیاد بدم میاد من از شرور بدم میاد از حرف زور بدم میاد از اونکه برد سر تو رو.. توی تنور، بدم میاد از جام می بدم میاد از طبل و نی بدم میاد از اونکه رأس بابامو زد روی نی بدم میاد من از سبو بدم میاد از سُرخْ مو بدم میاد از اونکه زَد ما رو پیشه سر عمو، بدم میاد من از شراب بدم میاد از تب و تاب بدم میاد از اونی که سر تو رو.. کرده خضاب بدم میاد .👇
4_5798509838795280553.mp3
26.97M
روی زخم پرم اینگونه دوا را مگذار شرط خود را گذر از عالم بالا مگذار هرچه خوردم ز خودم بوده نه تو، شرمنده! قدر یک لحظه مرا پس به خودم وا مگذار مثل طفلی که فراری شده باشد، هرجا... خواستم از تو شوم دور، خدایا مگذار ای که ستار العیوبی تو تنبیهم کرد ریز پرونده من را به تماشا مگذار از یقین دورشدن حال مرا برزخ کرد بکشانم سوی خود، بین دو دنیا مگذار پیش زهرای تو از فرط خجالت مُردم مرده را بین مزارش تک و تنها مگذار آمدم دیر، ولی زود نبخشی بروم خواستی می روم از پیش تو... اما مگذار خوب ها را وسط کهف خودت جادادی این سگ گمشده را جان علی، جا مگذار خانهء چشم مرا اشک حسینت شسته بازهم عیب ندارد تو در آن پا مگذار! بگذار این شب جمعه برسم کرببلا ساعت مرگ مرا امشب و فردا مگذار به رقیه قسمت می دهم ارباب حسین فرق بین دل خوبان و دل ما مگذار **** عمه می گفت عزیزم چقدر پیر شدی اینقدر این کمر خم شده را تا مگذار به سر وصورت خود می زدم و می گفتم بی حیا سر به سر صورت بابا مگذار میزنی چوب بزن، طعنه به ناموس نزن داغ روی جگر حضرت زهرا مگذار
‎⁨زمینه‌حضرت‌رقیه‌س⁩.mp3
4.91M
زمینه حضرت رقیه (س) بند1️⃣ اومدی و شاده چقد دختر تو بابا جونم دردِ دلم میشه شروع با سر تو بابا جونم همونم من ، اونی که بوده دختر احساسی بابا موهام سوخته ، آره حق داری که منو نشناسی بابا موهام سوخته ، ای‌وای ای‌وای (بابا جونم ، ای‌وای ای‌وای) بند2️⃣ ناز منو کي‌میخره؟ هِی زدنم امون‌ای‌دل بوسه های تو کجا و خونِ تنم امون‌ای‌دل یتیمم من ، که به هر بهونه میزنم زیرِ گریه گرسنه‌م هست ، به جای غذا بابا شدم سیرِ گریه یتیمم من ، ای‌وای ای‌وای (بابا جونم ، ای‌وای ای‌وای) بند3️⃣ عشق و ببین مثل تو من بی‌کفنم دَمِ آخر جای حصیر شد کفنم پیرهنم دَمِ آخر حلالم کن ، پای نِی اگه حوصله تو سر آوردم حلالم کن ، اگه زودتر از این برای تو نمردم حلالم کن ، ای‌وای ای‌وای (بابا جونم ، ای‌وای ای‌وای) 🖍️ نغمه پرداز : آقا 🖍️ شاعر :
۵۰ (حضرت رقیه س) منم رقیه نور چشم عالمینم هستی زینبینم و بنت الحسینم رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ در گوشه ی ویرانسرا گردیده جایم منتظر دیدار شاه کربلایم رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ از این مصیبت ها دل عالم کبابه آورده دشمن طبقی را در خرابه رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ دیدم سر پاک پدر در آن طبق بود روی مه بابای من رنگ شفق بود رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ کنار رأس پاک بابایم نشستم بر چهره ی ماهش دخیل گریه بستم رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ گفتم پدرجان که سر پاکت بریده با دیدنت گردیده ام قامت خمیده رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ بابا نبودی که من از ناقه فتادم سر را پدر بر روی خاک غم نهادم رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ زجر جنایت پیشه بر زخمم نمک زد تا نام تو بردم مرا بابا کتک زد رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ گویم سخن بابای من قلب شکسته دیگر ز زنده بودنم گردیده خسته رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ امشب دعا کن ای پدر حاجت بگیرم کنار رأس پاک تو بابا بمیرم رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ @yaghubianreza
. رسیده به آرزوی سفرش ... با هزار حرف نگفته دخترت از رو ناقه افتاده ، مهم اینه از چشای تو نیفته دخترت دخترا منتظرن بابا بیاد درداشونو ، تو بغل بهش بگن سر تو اومد ولی بغل نداشت کاری کرد که حرفا تو دل بمونن گفت : به دیدن کسی که هیچکسو مثل بابا دوس نداره اومدی قربون اومدن نصفه شبی ت چرا با رگای پاره اومدی ... مگه من نگفته بودم که میای با خودت بغل بیار ، سر زدنی ... اومدم که بپرم تو بغلت دیدم اندازه ی آغوش منی ... آخ ببخشید این چه حرفی بود زدم تو به اندازه ی کافی خسته ای ... ببوسم زخم گلوتو خوب بشه ... صد برابر همه ، شکسته ای نمک بچه ، شیرین زبونیشه .... با نمک بودن به بچه ت نیومد لکنتش نزاشت باهات حرف بزنه همه ی حرفاشو با یه بوسه زد رو لبای پاره جون داد که بگه کم بابا هم پناه دختره ... دخترو تازیونه نمی کشه لب بابا، قتلگاه دختره .... زن ها و دخترای شامی فقط دنبال بهونه ی خنده بودن خندیدن ...دخترتو که دق دادن سر قبرش همه شرمنده بودن .............. شعر مصیبت حضرت رقیه (س) (س) یادش بخیر بالش نرمی که داشتم آغوش با محبت گرمی که داشتم یادش بخیر بوسه گرم تو قبل خواب خوش می گذشت دور تو و عمه و رباب یادش بخیر شانه زدن های هر شبت پا می شدم ز خواب به گلبوسه ی لبت یادش بخیر زندگی ام رو به راه بود رویم سپید و موی سر من سیاه بود امشب ولی به زیر سرم خشت خام بود بی احترام طرز ورودم به شام بود این طفل پیر جان بسپارد اگر، رواست لعنت به شمر طفل تو را سالخوده خواست ناز تو را به قیمت سیلی خریده ام از خواب با لگد نپریدم؟ پریده ام سیلی به حال صورت من گریه می کند لالایی ام به لکنت من گریه می کند خود را برای دلخوشی او زدم به خواب خواب مرا به هم زده لالایی رباب ... ما چوب خورده های اسارت چشیده ایم دندان شکسته های خجالت کشیده ایم از من بریده تر ، نفس خواهرت شده ... بیچاره عمه، قبر کن دخترت شده ... گفتم به عمه تا به وصیت عمل کند ... نیت کند به جای تو من را بغل کند از روی نیزه ها نگرانم شدی ببخش فردا اگر که فاتحه خوانم شدی ببخش هنگام غسل دادن زهرای کوچک است ما بی کسیم ، گریه کن ما عروسک است زخم تن مرا به سکینه نشان مده ... تلقین بخوان و شانه ی من را تکان مده گفتم به قبر من بنویسند: خسته بود زهرا ترک ترک شده بود ، او شکسته بود یا رب ، روا مدار عزیزی شود اسیر بابای هیچ دخترکی را از او مگیر ... طفل تو را نبودن تو قد خمیده کرد با من هرآنچه کرد ، گلوی بریده کرد ✍ ........... از من مگیر لذت بزم شبانه را ... بر من ببخش درهمی آشیانه را هرکس گذشت غربت ما را سرک کشید دانسته ایم ارزش دیوار خانه را یک طفل مو بلند گذشت از مقابلم از پیش چشمم عمه نهان کرد شانه را ... خیلی تلاش کرد بخواباند عمه ام بیدار با لگد شده ی نازدانه را .... قربان قصه گفتنت عمه ، نمی شود! خوابانده اند روی تنم تازیانه را ... دختر دلش خوش است به شیرین زبانی اش از دست داده ام نمک دخترانه را ... آنقدر گریه می کنم او را به من دهند پس می دهم به شمر بهای بهانه را از روی پیرهن بدنم را بشویی اش تکرار کن مصیبت دفن شبانه را ... ........ تو بهشت این جهانی که به شوکتم می آیی چه شبی شود شبی که ، تو به خلوتم می آیی... به دویدنت ز خیمه، دم احتضار اصحاب تو درست لحظه ای که پُرِ حسرتم می آیی ... نه به وصل، ناز داری، نه به پا نیاز داری پدر منی و با سر به عیادتم می آیی شده مرقد تو نیزه ، به طواف تو دویدم شده مرقدم خرابه ، به زیارتم می آیی ؟! تو شبی بدون دعوت به تنور رفته بودی به سر مزار من نیز ، به دعوتم می آیی