eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم چه افتخار بزرگی، رضا امام من است میان ظلمت شب ها، مهِ تمام من است زمان اوج گرفتاری ام میان حرم نوای "ضامن آهو مدد" کلام من است پر است دست من از برکت کرامت او سلام می دهم و می روم زیارت او... سلام حضرت نور و سلام شمسِ شموس سلام معنی لطف و کرم، انیسِ نفوس سلام بضعه ی احمد، عزیز قلب بتول سلام حجت هشتم، سلام ساکن طوس ابالجوادی و مشکل گشای ما هستی رئوفی و تو عطوفیّ و باسخا هستی شب ولادت تو من کبوتری شده ام ز عطر و بوی نسیمت پیمبری شده ام شبیه مادر ساداتی و شبیه علی به عشق نام نکوی تو حیدری شده ام تویی که آینه ی حیدری و زهرایی الا که نور دل نجمه ای و موسایی ولایت تو رضا، از شروط ایمان است زیارت حرمت، حجّ ما فقیران است براستی چه کسی در تمام این عالم به جز تو معنی و مفهوم لفظ "سلطان" است؟! گدایی در تو برترین اعمال است و حال زائر تو بهترین احوال است میان صحن عتیقت به کف سبو دارم من از غبار حریم تو آبرو دارم اگر چه حرف دلم را تو خوب می دانی؛ ولی درون حرم، اذن گفتگو دارم تهی است دست من آقا چه غم! تو را دارم تمام زندگیم را به تو بدهکارم ز رأفت تو همیشه پر است دستانم عنايت تو شده شاملم، مسلمانم ‌دروغ نیست، گزافه وَ یا مبالغه نیست؛ من از محبت تو ساکن خراسانم خوشم که مشهد تو مأمن و سرای من است عنایت تو که باشد، بهشت جای من است شدم کبوتر تو تا هوائیم کردی همیشه از حرمت، کربلائیم کردی گره زدی دل من را به پنجره فولاد به یک اشاره ی چشمت، رضائیم کردی مرا به فاطمه از این سرا جدا نکنید مرا که "ذاکر"تان گشته ام، رها نکنید .
. نَفَس رسیده تا بُرون کند ز سینه آه را رسیده صبح و برده ظلمت شب سیاه را به دست شمس هشتمین ببین فروغ ماه را رضا پسر نه! در بغل گرفته یک سپاه را به برکتِ "جواد" لامحال شد محال ها به یمن او رها شده رضا ز قیل و قال ها مدینه را ببین که میزبان نور منجلی ست پیمبری ببین که روی دست های یک علی ست شنو شهادتین از او، اگر دل تو صیقلی ست: "محمّد است مُرسَل و علیِ مرتضی ولی ست" اگر که جان دهم کم است بهر رونمای او تمام هرچه هست در جهان شود فدای او به چهره اش ببین جمال ذات ذوالجلال را به دست خود گرفته نبض قبل و بعد و حال را کسی که ارث برده از رسول حق، کمال را؛ به خُردسالیَش دهد جواب هر سؤال را میان آستین او هزار "اِبنِ اَکثَم" است علوم خلق پیش او بِسان قطره در یم است قیام او، قعود او، مثل خود پیمبر است ببین که برق هر نگاه او شبیه حیدر است مدینه ایست قلب او، دلش نه جای دیگر است و آرزوش انتقام قاتلین "مادر" است و هست بر لبان پاک او مدام زمزمه: "الا که لعنت خدا به دشمنان فاطمه" شدم اسیر معجزات بی حدِ خدائیَش فدای آن شجاعت و غیرت مرتضائیَش؛ کرامت حسینی و عزّت مجتبائیَش چگونه گوید این زبان ز رأفت رضائیَش مُرید عشق اگر تویی، بیا بیا مُراد، اوست اگر که دستِ خالی آمدی بیا، "جواد" اوست چه عاشقانه صحبت از محبت قدیمِ اوست خوشا به آنکه در حریم قُدسیَش کلیمِ اوست دلم مقیم کوی او شده ست و یاکریمِ اوست سعی و صفا و مروه ام، قبله ی من حریمِ اوست بخوان ز چشم های من! اگرچه کاظمینیَم رسیده چون "دَهِ رجب" جورِ دگر حسینیَم دعای نیمه ی شب شکستگان جواب داد خدا به سائل حسین، شأن آفتاب داد به شادی چرخ و فَلَک دوباره آب و تاب داد ببین عجب گُلی به باغِ دامنِ "رُباب" داد ستاره ای رسید و روشنیِ نَیِّرِین شد مَطلعِ این ستاره آغوشِ خوشِ حسین شد بیا بیا که آمده علیِّ اصغرِ حسین علیِّ اصغرش که نه! رسیده حیدرِ حسین حیدر او که نه! بگو یک تنه لشکرِ حسین یک تنه لشکرِ حسین و تیرِ آخر حسین که کربلا به یاری پدر رود همین پسر زند به قلب لشکری بدون نیزه و سپر و کاش این پسر به پیش چشم های مادرش قُماطِ پاکش نشود ، غرق به خون حنجرش چه می شود رباب را که پیش دیده ی تَرَش به روی نیزه ها رود، سر علیِ اصغرش چگونه نوش جان کند، بعد علی، رباب، آب چرا که می رسد ز حلق او نوای آب آب شاعر: .
‍ ‍ . تو این شبها (روزا)/ کاظمینی میشه دل دائم با پرِ دلم میشم عازم تا حرم حضرت کاظم آقام حاجتو میکنه روا آقام مریضا رو میده شفا یک جورِ دیگه نگام میکنه وقتی که میگم یا ابَالرّضا *بنفسی انتَ یا ابَالرّضا_۴* السّلامُ/ علَی المُعَذَّبِ فِی السُّجون بمیرم که دل تو شد خون از ظلم و اذیّت هارون بودی عمری اسیر زندونا بودی گرم مناجات و دعا دشمن با ناسزا میزد تو رو جون دادی به زیر شکنجه ها *بنفسی انتَ یا ابَالرّضا_۴* بیرون اومد/ از زندون جسم پر از خونِت پیکر نحیف و بی جونِت الهی بشم به قربونت امّا کفن کردن پیکرِتو امّا هیچ کی نزد خواهرِتو مثل جدّ غریب تو حسین هیچ کس جدا نکرده سرِتو *صلَی اللهُ علیکَ یا حسین_۴*
. علیه السلام ای که دستی گره‌گشا داری در رُخَت جلوه‌ی خدا داری خانه‌ای سبز و باصفا داری در حریمت برو‌ بیا داری نه عجب اینهمه گدا داری؛ ارث شاهی ز مرتضی داری شبم و از صباح می‌گویم از عنایات شاه می‌گویم پیش تو از فلاح می‌گویم این منِ گم، ز راه می‌گویم به خودم گاه‌گاه می‌گویم: "خوش بحالت امام رضا داری" * ای دل‌آرای کاظم و نجمه! ای تمنّای کاظم و نجمه! ای مسیحای کاظم و نجمه! نخل طوبای کاظم و نجمه! ماهْ‌سیمای کاظم و نجمه! عاشقی همچو مصطفی داری نوری و آبروی خورشیدی با ظهورت به خلق تابیدی تو سزاوار مدح و تمجیدی چه رئوفانه خیر باریدی یأسم امّا تو بحر امّیدی عوض خوف من، رجا داری مَعدِنُ‌الخَیر و مُنتَهای کَرَم! مهربان‌تر ز مادر و پدرم! سایه‌ات مستدام روی سرم جز در خانه‌ی تو، غیر حرم؛ حاجت خویش را کجا ببرم؟! "تو هوای دل مرا داری" * گره بستم به پنجره فولاد و قسم دادمت به‌ جان جواد شدم از بند حاجتم آزاد لطف تو نسخه‌ای مجرّب داد خانه‌ات تا همیشه باد آباد؛ که "برای همه دوا داری" * وصف سیمای توست آیه‌ی نور حرم امن توست وادی طور زائران تو "حَجُّهُم مَبرور" زائران تو "سَعیُهُم مشکور" ضامن زائران اهل قبور! که به قول خودت وفاداری گرچه تاریکم و سیَه‌رویم؛ گرچه کمتر ز بچه آهویم؛ در حریم تو در تکاپویم از ضریح تو عشق می‌بویم مثل دعبل من از تو می‌گویم من شدم شاعرت، عبا داری؟! ای که شرط قبول ایمانی! بی تو دورم من از مسلمانی تو نه تنها عزیز ایرانی؛ نه فقط قبله ی خراسانی؛ به دو عالم امیر و سلطانی تو احاطه به ماسوا داری یاکریمت شدم، اسیرم کن گاه گندم بریز و سیرم کن سرکِشم من، تو سربزیرم کن روسیاهم، تو دلپذیرم کن و مرا شیعه‌‌ی غدیرم کن "ای که اعجاز کیمیا داری" * التفاتی به حال زارم کن کربلای مرا فراهم کن و مرا مُحرِمِ مُحَرّم کن چشم من را شبیه زمزم کن قلب من را اسیر ماتم کن ای که بهر حسین عزاداری! روضه خواندی ز پیکری زخمی نه فقط از تن، از سری زخمی از نفَس‌های حنجری زخمی از لباس مُطهّری زخمی... صاحب چشمه‌ی تری زخمی! که به دل داغ بوریا داری * تضمین از سروده‌ی آقای محمدجواد پرچمی. اشاره به روایت: انّ یَومَ الحُسین اَقرَحَ جُفونَنا... .
. سلام‌الله‌علیها پر می‌کشم تا عرش اعلی با رقیه ذکر عروج ما زمینی‌ها رقیه گفتم زمان ناتوانی یا علی و در موقع بیچارگی‌ام یا رقیه عرض توسل می‌کنم هر روز و هر شب تا کربلایم را کند امضا رقیه قلب مرا با یک نگاهش زیر و رو کرد خشکیِ دل را می‌کُند دریا رقیه تنها نه اینکه ساخته امروز ما را ما را شفاعت می‌کند فردا رقیه پیچید عطر یاس احمد در مدینه وقتی قدم بگذاشت بر دنیا رقیه زهرا اگر آئینهٔ ختمُ الرُّسُل شد مرآت زهرا گشت سر تا پا رقیه با گفتنِ "بابا" دل از اربابمان برد شد دلربای خانهٔ مولا رقیه جبریل محو دیدن این صحنه می‌شد: می‌خُفت وقتی در بَرِ سقّا رقیه افسوس بعد از کربلا و آن هیاهو محروم شد از نعمت بابا، رقیه از کربلا تا شام از هِجرِ پدر سوخت همراهِ آهِ زینب کبری، رقیه کنج خرابه سرزده مهمانش آمد دلتنگ بابا بود از عاشورا، رقیه کاری بجز جان دادن از او برنیامد وقتی که بی تن دید بابا را، رقیه کاخ یزید و آن‌همه شوکت فرو ریخت می مانَد و مانده‌ست پابَرجا رقیه «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. بند اول: قلب پاک پیمبر خونه‌ فاطمه چقَدَر محزونه رفت از پیش پیمبر حمزه زمین و آسمون گریونه واویلتا واویلتا/ رفته امید و یاور دین خدا شده عموی‌ مصطفی/ سرور و سالار تموم شهدا بند دوم: پیکر حمزه غرق خونه روضه ی کربلا می خونه روضه ی تیغ و تیر و نیزه از تن سرجدا می خونه واویلتا واویلتا/ راس شهید نینوا به نیزه ها تن حسین بی کفن/ بروی خاک داغ دشت کربلا https://eitaa.com/emame3vom/96052 .👇
. بند اول: دوباره ماتم و عزا دوباره بوی غم وزید سوز دل رسول حق (به قلب و جان ما رسید)۲ دل پیغمبر ز داغ حمزه حزینه گهی بر سر میزند او، گاهی به سینه به عرش حق میرسد فریاد فغان و تپش های قلب غرق داغ مدینه *واویلا...واویلا...واویلا...واویلا* ۲ بند دوم: ز جور و کین اشقیا حمزه اگر چه شد شهید جون دادن برادرو ، ("صفیه" خواهرش ندید)۲ بسوزد جان ها برای سبط پیمبر که جان داده پیش چشم زهرا و خواهر حسین بین تیر و نیزه و سنگ اعدا تک و تنها مانده بین گودال محشر *واویلا...واویلا...واویلا...واویلا* ۲ https://eitaa.com/emame3vom/96054 .👇
. بند اول: حمزه عموی خوبم سردار پهلوونم داغ تو ای عموجان آتیش زده به جونم ۲ از داغ تو دین خدا/ رخت عزا به تن کرد پیکر نازنین تو/ کی غرق یاسمن کرد؟ با مُثله کردن تنت/ قلبم رو پر محن کرد *واویلتا واویلتا، واویلتا واویلا* ۳ بند دوم: بودی تو یاور من سردار لشکر من صد حیف و صد دریغا رفتی تو از بر من ۲ سالار و صدر شهدا/ عمو خدانگهدار من موندم و یک بار غم/ شدم وحید و بی یار غیر از علی و فاطمه/ احمد نداره غمخوار *واویلتا واویلتا، واویلتا واویلا* ۳ بند سوم: گر چه شکست پر تو مجروحه پیکر تو جون دادنت رو اما ندیده خواهر تو ۲ زینب می بینه کربلا/ جون دادن حسینم لب تشنه میشه سرجدا/ دلبند و نور عینم ناله ی زهرا قتلگاه/ مظلوم من حسینم *واویلتا واویلتا، واویلتا واویلا* ۳ https://eitaa.com/emame3vom/96056 👇
. چگونه داغ تو در سینه ها شود کمرنگ؟!_ که عرش و فرش گرفته است از محرّم رنگ سیاهْ رویم و خونم اگرچه آلوده ست؛ عنایتی! که بگیرم ز سرخِ پرچم رنگ خدا کُنَد که فروشنده ات نباشم من_ در این زمانه که دارد صدای دِرهَم رنگ! بدون بزم عزای تو خاک ناچیزم شوم عقیق، ز چایَت اگر بگیرم رنگ اگر که خلق نمی شد فروغ نام "حسین" نداشت در نظر ما حنای عالم رنگ همینکه پای غمت، چشمه چشمه می جوشم؛ برای آخرتم می شود فراهم رنگ خوشا کسی که بر او روضه ها اثر دارد و آنکسی که بگیرد از اشک نم‌نم رنگ تمام آبروی شعر من، دو خط روضه ست به این غزل بده از "مَقتلِ مُقَرَّم" رنگ ___ به لطف آینه ی تکّه تکّه ی جدّت گرفت دشت بلا از رسول خاتم رنگ دمی که گشت زمین سرخ از علمدارت ز چهره اهل حرم باختند با هم رنگ رباب سخت به جوش و خروش بود امّا؛ نبرده بود فرات از خروش زمزم رنگ چه کرده با تن تو نعل تازه ی اسبان؟! که کربلا شده با جسمت اینچنین همرنگ مگر عدو به خیامت نگاه چپ می کرد_ اگر که داشت از اولاد پاک آدم رنگ؟! ز کوچه ها همه بوی طعام می آمد نداشت سفره ی طفلت ولی ز مَطعَم رنگ ✍ ............. . رمز وجودی ماست راز حیات حسین جلب کند خلق را جذبه‌ی ذات حسین آینه ی خالق است چهره ی دلبند او وجه خدا دیده شد در وَجَنات حسین دولت ارباب ما دولت پاینده است عالم و آدم شدند مات ثُبات حسین کوچه ‌ی سینه‌‌زنان ، ختم به جنت شود راه بهشت خداست ، راه نجات حسین خرجیِ چشم مرا فاطمه پرداخت کرد... روزی من می رسد از برکات حسین با دلِ شَرِّ محل ، شور حسینی چه کرد! گریه‌ی حُرّیَّت است ، گریه‌ی لات حسین حسرت جبریل‌ها ، خادمیِ هیئت است کم نگذار ای رفیق! ، پای بساط حسین کتری هر روضه در ، علقمه پُر می شود چای حسینیه‌هاست آب فرات حسین بانی بزم پسر کیست به غیر از پدر نذر علی پخش شد در جلسات حسین کرببلای مرا شخص حسن جور کرد مُهر حسن خورده است پای برات حسین در طلب کعبه‌ای ، حاجی شش‌گوشه شو فیض هزاران حج است در عتبات حسین صَلِّ عَلیٰ تشنه‌لب ، صَلِّ عَلیٰ بی کفن... آه! مرا کشته است ، هر صلوات حسین غرق مناجات بود ، دست سنان بشکند... نیزه‌ی او پا گذاشت روی لُغاتِ حسین ساقه ی عرش بَرین ، زیر سم اسب رفت چیز زیادی نماند از فَقَرات حسین ✍ ......... آن که نوشید می از جام بلا کیست؟ حسین آن که کوشید به یاری خدا کیست؟ حسین آن که از کعبۀ گل جانب معشوق شتافت خیمه در کعبۀ دل کرد به پا کیست؟ حسین آن که با سعی و صفا کرد وداع و چو خلیل کرد آهنگ سفر سوی منا کیست؟ حسین آن که در مدرسۀ عشق پی حفظ شرف هله آموخت به ما درس وفا کیست؟ حسین... آن که در سنگر آزادگی و آزادی سر نَهَد در خطِ تسلیم و رضا کیست؟ حسین آن که با دادن هفتاد و دو تن قربانی درس آزادگی آموخت به ما کیست؟ حسین آن که از خون علی‌اصغر شش‌ماهه گذشت تا شود شافع ما روز جزا کیست؟ حسین آن که لب‌تشنه لب آب روان گشت شهید در عوض داد به ما آب بقا کیست؟ حسین... ✍مرحوم .