.
#وفات_حضرت_خدیجه
#حضرت_خدیجه_زمینه
دارم مي رم من اسما ديگه از دار دنيا
بعدرفتنم خلاصه جون تو جون زهرا
مي رم از اين دنيا
خداحافظ اسما
يه روز مي ياد كه زهرا تو شعله ها مي سوزه
چادر دخترم تو سر وصدا مي سوزه
....
فاطمه هوا على رو هميشه داشته باشي
حتى وقتي پشت اون در نتونستى كه پاشي
مي يفتى تو اخر
جلو چشم حيدر
يه روز مي ياد عزيزم مي بيني دست بسته
دست مي گيرى به ديوار با پهلووى شكسته
اون روز و دارم مي بينم كه دارى مي ري از حال
وقتي مي بيني حسين و تشنه ميون گودال
مي بيني بي ياور
نداره انگشتر
با تير و تيغ و نيزه ميشه تشيع جنازه
مي ياد براى دفنش مركب و نعل و تازه
#علی_زمانیان ✍
.👇
.
#زمینه #بقیع
#شهادت_امام_صادق علیه السلام
کاشکی توی بقیع سقاخونم باشه
یک گنبدطلا یک ایوونم باشه
یعنی می شه حرم باشه
سینه زن باشه دم باشه
دور قبرت علمت باشه -اقاجون
کاشکی بقیع مثل کرببلا بشه
باب الحسن مثل باب الرضا بشه
غریب اقام غریب اقام«۴»
….
با درد پا خیلی سختی کشید اقا
از بسکه دنبال مرکب دوید اقا
از خجالت اقامون مُرد
موقعی که زمین می خورد
اسم مادررو هی می برد-بمیرم
بازم خداروشکر-سینش که خسته نیست
کم طاقته ولی پهلوش شکسته نیست
غریب اقام غریب اقام«۴»
…..
از این سفر یک روز اقا می یاد اخر
روضه می خونه از افتادن مادر
در خونه با پا افتاد
مادرم بی هوا افتاد
جلوی بچه ها افتاد-بمیرم
تو کربلام به روز-شاه از بالای زین
با تیر حرمله -افتاد روی زمین
ای بی کفن حسین«۴»
#علی_زمانیان ✍
https://eitaa.com/emame3vom/122985
👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_صادق
#امام_صادق_زمینه
کاشکی توی بقیع سقاخونم باشه
یک گنبدطلا یک ایوونم باشه
یعنی می شه حرم باشه
سینه زن باشه دم باشه
دور قبرت علمت باشه -اقاجون
کاشکی بقیع مثل کرببلا بشه
باب الحسن مثل باب الرضا بشه
غریب اقام غریب اقام«۴»
….
با درد پا خیلی سختی کشید اقا
از بسکه دنبال مرکب دوید اقا
از خجالت اقامون مُرد
موقعی که زمین می خورد
اسم مادررو هی می برد-بمیرم
بازم خداروشکر-سینش که خسته نیست
کم طاقته ولی پهلوش شکسته نیست
غریب اقام غریب اقام«۴»
…..
از این سفر یک روز اقا می یاد اخر
روضه می خونه از افتادن مادر
در خونه با پا افتاد
مادرم بی هوا افتاد
جلوی بچه ها افتاد-بمیرم
تو کربلام به روز-شاه از بالای زین
با تیر حرمله -افتاد روی زمین
ای بی کفن حسین«۴»
#علی_زمانیان ✍
#زمینه_امام_صادق
.👇
.
#سرود_امام_رضا علیه_السلام
ای جانم ای جانم ای جانم
بچه محله ی سلطانم«۲»
«عشقش توی رگ و خونمه»
دست سلطان آب و نونمه
عرفه عاشورا کربلام
چند ساله با آقاجونمه
سلطانم-تویی قرآنم
همه ایمانم-سر و سامانم
ای جانم«۲»
…..
ای جانم ای جانم ای جانم
بچه محله سلطانم
شکرخدا مشهد خونمه
«عشقش توی رگ و خونمه»
دست سلطان آب و نونمه
عرفه عاشورا کربلام
چند ساله با آقاجونمه
سلطانم-تویی قرآنم
همه ایمانم-سر و سامانم
ای جانم«۲»
.......
ای جانم ای جانم ای جانم
بچه محله سلطانم
پشت پنجره بیمارمو
توصحن خادم زوارمو
دور ضریح تو می زنم
باز حرفای لهجه دارمو
ای جونُم-نکن بیرونُم
برات مهمونُم-ازت ممنونُم
ای جونُم«۲»
ای جونمُ ای جونمُ ای جونُم
از خانت نکنی بیرونم
…..
ای جانم ای جانم ای جانم
بچه محله سلطانم
روبروی تو می شینمو
می بینی دست رو سینمو
پای خوندن انصاریان
دادی رزق اربعینمو
رویامو-تورو می خوامو
می دم دنیامو-بگیر دستامو
دستامو«۲»
ای جانم ای جانم ای جانم
بچه محله سلطانم
#علی_زمانیان ✍
https://eitaa.com/emame3vom/124934
.👇
امام حسین ع
. #شهادت_امام_جواد #شهادت_امام_جواد #جوادالائمه سلام ما به رخ انور امام جواد درود ما، به تن اطهر
.
#شهادت_امام_جواد
قدمش ناگهان شتاب گرفت
طرفش رفت و ظرف آب گرفت
آ را بر روی زمین تا ریخت
در همان لحظه قلب زهرا ریخت
روضه کوتاه نکته سر بسته
حجره تاریک حجره در بسته
جگری رفته رفته سم می خورد
قصۀ تازه ای رقم می خورد
عرش را ناله ای تکان می داد
تشنه ای روی خاک جان می داد
زهر بی تاب کردش از داخل
سوخت تا آب کردش از داخل
مثل اکبر شده ولی بهتر
ظاهر جسمش از علی بهتر
این جوان آن جوان تفاوت داشت
زخم زهر و سنان تفاوت داشت
این جوان پیکرش که سالم بود
جگرش نه سرش که سالم بود
موقع دفن لااقل سر داشت
بدنش می شد از زمین برداشت
به تنش پای نیزه باز نشد
در نهایت عبا نیاز نشد
بگذرم؟ نگذرم؟ نمی دانم
وسط چند روضه حیرانم
تا بفهمم گریز آخر را
می روم بیت های دیگر را
تشنه در آفتاب بنویسم
از زبان رباب بنویسم
آدم تشنه تار می بیند
همه جا را بخار می بیند
بدتر اینکه غبار هم باشد
یک بیابان سوار هم باشد
تازه حالا حساب کن دورش
چند تا نیزه دار هم باشد
در میان هجوم نامردان
خواهری بی قرار هم باشد
وببیند که تیر با لبخند
باز کرده هزار و نهصد و چند...
شاعر: #علی_زمانیان ✍
.
.
#شهادت_امام_جواد علیه_السلام
قدمش ناگهان شتاب گرفت
طرفش رفت وظرف آب گرفت
آب را بر روی زمین تاریخت
درهمان لحظه قلب زهرا ریخت
روضه کوتاه نکته سربسته
حجره تاریک حجره دربسته
جگری رفته رفته سم می خورد
پشت در دستها به هم می خورد
عرش راناله ای تکان می داد
تشنه ای روی خاک جان می داد
زهر بی تاب کرد جانش را
سوخت تا آب کرد جانش را
مثل اکبر شده ولی بهتر
ظاهرجسمش از علی بهتر
این جوان آن جوان تفاوت داشت
زخم زهروسنان تفاوت داشت
این جوان پیکرش که سالم بود
جگرش نه سرش که سالم بود
موقع دفن لااقل سرداشت
بدنش می شد از زمین برداشت
به تنش پای نیزه بازنشد
در نهایت عبا نیاز نشد
بگذرم؟نگذرم؟نمی دانم
وسط چند روضه حیرانم
تابفهمم گریزآخر را
می روم بیت های دیگر را
تشنه در آفتاب بنویسم
از زبان رباب بنویسم
آدم تشنه تار می بیند
همه جا را بخار می بیند
بدتر اینکه غبارهم باشد
یک بیابان٬سوار هم باشد
تازه حالاحساب کن دورش
چندتا نیزه دار هم باشد
در میان هجوم نامردان
خواهری بیقرارهم باشد...
#علی_زمانیان ✍
.
.
#شور_امیرالمؤمنین
#امیرالمومنین_شور
امنا زهرا ابانا علی علی
همه روح اذانا علی علی
اسدالله توانا علی علی
تا ابد نام تو مانا علی علی
به شهر علم نبی در-ذکر تو زینت منبر
حیدر حیدر حیدر
نفسُ نفس پیمبر-پهلوون بدر و خیبر
حیدر حیدحیدر
حیدر علی علی-نام اور علی علی
تو یه دستی کندی در خیبر علی علی
برتر علی علی-تا اخر علی علی
فاطمه می گه ای جانم با هر علی علی
….
عبدود محو وقارت علی علی
حلال زاده هان کنارت علی علی
لافتی الا تبارت علی علی
قبله عالم مزارت علی علی
رو نوشت حق تعالی-پرچمت همیشه بالا-
مولا مولا مولا
بخدا کسی تا حالا-نگفته سلونی الا
مولا مولا مولا
سردار علی علی-یل پیکار علی علی
نمی شی تا به ابد دیگه تکرار علی علی
کرار علی علی-لا فَّرار علی علی
یک جلوه از تو می شه علمدار علی علی
#علی_زمانیان ✍
👇
.
#زمزمه_امام_زمان
#ورودیه
دیگه خستم بیا آقا
تو محرم بیا آقا
اگه زحمت نبود امشب
پیش ما هم بیا آقا
مادرت می کشه آه نیومدی
جمعه اول ماه نیومدی
من دلم میخواست که این جمعه بیای
با دلم این دفعه راه نیومدی
جون امام رضا بیا
تا قبل عاشورا
تاکه نرفته تن حسین
به زیر و دست و پا بیا
آقا بیا آقا بیا…
….
این شبا کربلا می ری
دور عمتو می گیری
عمتون می ره که دیگه
بپوشه رخت اسیری
از حسین جدا می شه به زودیا
بدنش پُر می شه از کبودیا
جلوی علیِ اکبر روی نی
رد می شه از کوچه یهودیا
می بینه رو خاک اکبرو
افتادن اب اور و
می زنه با چشمای تر
محکم گره اون معجرو
اقا بیا اقا بیا…
#علی_زمانیان ✍
#شب_دوم_محرم
👇
.
#زمینه_حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
#زبانحال_با_تیر_سه_شعبه
تو که دیدی حالم زاره
تو که دیدی چشمام تاره
آخه ای تیر بی انصاف
تو کجا طفل شیرخواره
مگه حجم گلوی منُ آخه ندیدی
جواب گریه های یه مادرو چی می دی
خدا نگذره از اونی که ساختت
خدانگذره از اونکه خریدت
خدا نگذره از اونکه تو چله
تورو گذاشت و بی هوا کشیدت
وای ای وای
…..
دیدی کار شمشیر کردی
توی گلوی من گیر کردی
حالا خیالت راحت شد
بابای منو پیر کردی
چرا چشاتو روی همه چی آخه بستی
غرور مرد و پیش زن و بچش شکستی
خدا نگذره از باعث و بانیش
خدا نگذره از ایل و تبارش
خدا نگذره از حرمله پست
الهی که سیاشه روزگارش
وای ای وای
…
ابروتو ای تیر بردی
دل حرمُ آزردی
آه مادرم می گیرت
تو داداشو در اوردی
پسرُ کشتی اما فکر پدر نبودی
راستی بگو که قبلا تو میخ در نبودی؟
خدا نگذره از خنده تلخت
خدا نگذره از نیت شومت
خدا نگذره از تو ای سه شعبه
خون گلوی نازکم حرومت
وای ای وای
#علی_زمانیان ✍
👇
.
#زمینه
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
بهتر که نبودی توی اون محله یهودی
بهتر که نبودی #دروازه_ساعات و ورودی
دروازه عجیب دروازه شلوغ
دور و بر ناقه هامونم تازه شلوغ
اون موقع صبح اون قد ازدحام
بازار ندیدم به این اندازه شلوغ
وای از این روزگار الشام الشام
چقدر سنگ بهم خورد از رو بام
جلو نامحرم افتادم وقتی
چادر پارم اومد زیر پام
…..
بهتر که بمیری-اما نری این طوری اسیری
بهتر که بمیری- با استینت اما رو نگیری
دستامو ببین-پاهامو ببین
این موهای نیم سوخته کوتامو ببین
روز می یومدی تا داد می زنم
ای دختر شامی بیا بابامو ببین
تازیانه ها رو طاقت اوردم
ولی تو بزم نامحرم مردم
به غرورم برخورد اونجا که
روبرو سر عموم سیلی خوردم
….
بهتر که ندیدی-خورد تو صورتم دست پلیدی
بهتر که ندیدی-مویی رو که شونه می کشیدی
اونی که ازم دنیامو گرفت
روبروم سر خونی بابامو گرفت
دنبالم اومد تا بهم رسید
از پشت سرم یه لحظه موهامو گرفت
ساعتها دم دروازه ساعات
وسط نامحرم عمه سادادت
زجر باخنده گفت نگاکن رونیزه
داداش اکبرت،عموت،اونم بابات
#علی_زمانیان ✍
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
👇
.
#جاماندگان #اربعین
#جامانده
همه مى رن دوباره جا موندم
منمُ بغض های تکراری
كوله پشتى خاك خورده من
افتاده يگ گوشه تو انبارى
خوشبحالش چهار پنج تا سفر
اربعين سمت كربلا رفته
من لياقت ندارم امسالو
اون و می دم بره تو اين هفته
مى ره رو شونه های يك زائر
می ره موكب به موكب امسالم
تاكه تنها نباشه گفتم كه
باشه همراش تو اين سفر شالم
هيچكسى مثل اون نمی دونه
نيمه شب حس و حال اشكم رو
تاكه خاكاش و پاك كنم می رم
بيارم دستمال اشكم رو
واقعا من چه عالمى دارم
دوست دارم قلب بيقرارم رو
يه نفر راستى باخودش امسال
می بره كفشهاى پارم رو؟
كفش هايى كه تاول پامو
برده تو اين مسير رو دوشش
پاهای خستمو دوسه ساله
گرم می گيره توى اغوشش
خوب می دونه پاى زخمي من
لحظه اى همدله رقيه نشد
هرچه قدرم كه درد داشت اما
بدتر از تاول رقيه نشد
دونه دونه رفيقام امسالم
جام گذاشتند و با دلم رفتند
من كه موندم ولى الهى شكر
دوسه تا از وسايلم رفتند...
من سپردم به كفش هام امسال
فكر اين قلب پاره پارم باش
رفيق نيمه راه لطفى كن
مخصوصا نايب الزيارم باش
#علی_زمانیان
.
.
#زمینه_امام_حسن
#امام_حسن_زمینه
دست من لرزونو
چشم من گریونو
می بینی تو این طشت
لخته های خونو
خواهرم حال زارم رو ببین
جیگر پاره پارم روببین
توی طشت داغی از کوچه ها
تا همین لحظه دارم رو ببین
می میرم با یاد روی کبود
مادر من راهو گم کرده بود
…..
مونده خوب تو یادم
سوختم و جون دادم
مثل اون گوشواره
رو زمین افتادم
مادر ناله ها زدیادمه
چه جور اون بی حیا زدیادمه
تو کوچه راه مادر رو گرفت
اومدُ بی هوا زد یادمه
گوشواره افتاد روخاکُ شکست
تاخونه چند بار مادر می نشست
…..
اینجا رو نی سر نیست
بحث انگشتر نیست
پای این طشت اخر
صحبت زیور نیست
غصه بی امونو می بینی
سرای غرق خونو می بینی
میون مجلس نامحرما
می ریُ خیزرونو می بینی
می میری با زخم دور و برش
می بینی خاکستر روی سرش
#علی_زمانیان ✍
#بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
.👇