.
میرداماد مدح خوانی امام باقر علیه السلام
الا که غرق در انوار ذوالجلال شویم
هلال ماه رجب سر زده، هلال شویم
کمال یافتۀ قلۀ کمال شویم
هماره خاک قدوم علی و آل شویم
مَـهِ تجلـیِ حُسن و جمال لمیزلی است
خجسته باد که ماه محمّد است و علی است
مهِ نماز و قیام و دعا و ذکر و سجود
مه وصال خداوندگارِ حیّ ودود
مه چهار ولادت ز چار رکن وجود
مه مبارک لبخند مهدی موعود
مه نـزول کرامـات خالـق ازلـی است
ولادت دو محمّد، ولادت دو علی است
طلوع این مه فرخنده میدهد خبری
که سرزد از افق عزت و شرف قمری
و یا ز دامن دریای معرفت گهری
خدا به حضرت سجاد داد گلپسری
که گل، زبان ملک ریختند در قدمش
اگر غلـط نکنـم مدح انبیاست کمش
زهی که فاطمه- بنت حسن- حسنزاده
بر آفتاب خدا، ماه انجمن زاده
بگو که وجه خداوند ذوالمنن زاده
و یا که نخلۀ توحید، یاسمن زاده
بهشـت حضـرت سجـاد، لالـۀ رویش
حسین بوسه زند بر جمال دلجویش
درود اهل ولا بر شب ولادت او
سلام داده رسول خدا به حضرت او
سپاه علم کشیدند صف به خدمت او
عنایت و کرم و لطف و جود، عادت او
سحابِ یکسره بارندۀ علوم است این
محیطِ نور و شکافندۀ علوم است این
تمام علم ز دریای فضل اوست نَمی
تمام جود ز یک بذل دست او کرمی
تمام ملک خداوند بهر او حرمی
تمام دهر ز عمر عزیز اوست دمی
به نقش صورت او صورتآفرین نازد
به زهد و طاعت او زینالعابدین نازد
به ماه عارض و حسن و جمال او صلوات
به حسن خلق و به حسن خصال او صلوات
به مام و باب و به آباء و آل او صلوات
به علم و دانش و فضل و کمال او صلوات
بیا و روی ارادت ببر در این درگاه
حوائجت همه از باقرالعلوم بخواه
سلالۀ دو علی، نور چشم ثارالله
دهد به دیدۀ «جابر» شفا به نیم نگاه
ولایتش سند و ثبت دین کامل ماست
گل محبتش آدمکنندۀ گل ماست
@emame3vom
به روز حشر ولایش تمام حاصل ماست
مزار او نه به خاک بقیع، در دل ماست
#مدح_خوانی #امام_باقر
#میلاد_امام_باقر علیه السلام
#بانفس گرم #سیدمهدی_میرداماد
#بیات_اصفهان
#مسمط #استاد_سازگار ✍
👇
.
#مسمط
#ولادت_حضرت_قاسم_علیه_السلام
از فراسوی زمان دمیده نور ازلی
آسمان ها شده از روشنی اش چه منجلی
شد زمین جایگه نزول فیض اوَّلی
که شکوفا شده نوگل گلستان علی
او که از تبار زهرا و علی مرتضاست
همه پروانه و او شمع شب انجمن است
همه مستانه و او مه رُخِ گُل روی من است
همه دیوانه و او لیایِ دشت و دمن است
یوسف خوش قدمِ یوسف زهرا حسن است
ثمر آل علی میوه ی قلب مجتباست
عاشقان دلشدگانِ رفته از هوش وِیِ اند
بلبلان نغمه کنان یکسره در گوش وِیِ اند
همه حوران و فرشته ها هم آغوش وِیِ اند
صد چو یوسف همگی طالب و مدهوش وِیِ اند
یار عاشق کُش ما بَس نمکین و دلرباست
او که یک شاخه ی سبز گل نیلوفری است
همچو دودمان خور ز خار زشتی بَری است
کار او در همه دم عاشقی و دلبری است
آخر این غنچه ی یاس علوی ، حیدری است
روی او آینه دار بی مثال مصطفاست
بهترین گلِ بهاره قاسم بن الحسن است
برتر از ماه و ستاره قاسم بن الحسن است
از حَسن وجهِ دوباره قاسم بن الحسن است
وقت سختی راه چاره قاسم بن الحسن است
او ستاره ی دلِ ستاره ی صلح و صفاست
گل مجتبی ولی نزد حسین شده مقیم
با علی اکبرِ او ، به کربلا شده سهیم
کل زیبای حسن ، آمده ام در این حریم
دستی از کرم گشا الا کریم بن کریم
چشم سائلان به سوی گوشه ی چشم شماست
@emame3vom
#محمد_مبشری
.
.
📝 در ظلّ روزگارِ شما یا ابالحسن
🖊 #مدح | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شام_ولادت_امام_رضا_۱۳۹۳
🖊 #میلاد_امام_رضا "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ظلّ روزگارِ شما یا ابالحسن
هستیم ریزه خوارِ شما یا ابالحسن
در جمعِ جان نثارِ شما یا ابالحسن
ماییم هَمجوارِ شما یا ابالحسن
از خیلِ دوستدارِ شما یا ابالحسن
مشهد زمین نیست ولی آسمان که هست
مشهد بهشت نیست ولی بیش از آن که هست
مشهد کَرانه نیست ولی بی کَران که هست
شُکرِ خدا برای سَرَم آسِتان که هست
شُد قبله ام دیارِ شما یا ابالحسن
باید گرفت زیرِ پرِ جبرئیل را
باید که پا برهنه ببینی خلیل را
در صحنِ انقلاب،مِیِ سَلسَبیل را
لطفِ کثیرِ حضرت و ظرفِ قَلیل را
چشمِ من و غبارِ شما یا ابالحسن
عالم علی و در همه جا سَر به سَر علی
آئینه شد خدا و علی ضَرب در علی
دل گفت علی و دیده علی و جگر علی
هشت است روبرویِ من و جِلوه گر علی
جانم فدایِ چارِ شما ابالحسن
خوش گفته است تا به قیامت بایستَد
هر کس که رو بروی ضریحت بایستد
کوه هم مقابل تو به زحمت بایستد
خورشید قد کشیده به حیرت بایستد
دنیا شده است بارِ شما یا ابالحسن
وقتی که چشمهام سحر خیز میشود
شبها حرم عجیب دل انگیز میشود
از بس عنایت است سرازیر میشود
حج مشهد است،قسمتِ ما نیز میشود
حاجی شدم کنارِ شما یا ابالحسن
بعد از حرم تو هستی و حالِ خُماری اش
دل تنگِ لحظه لحظه شادی و زاری اش
مبهوتِ شمش هایِ طلا ، نقره کاری اش
حِسِ وداع با همه یِ بی قراری اش
ماییم بی قرارِ شما یا ابالحسن
یک ذره کم نمیشود این اشتیاق ها
شکرِ خدا دوباره من و این رواق ها
امشب نشسته ام بنوسیم به طاق ها
اینجا پر از شفاست از این اتفاق ها
کارِ خداست کارِ شما یا ابالحسن
پیری رسید و پنجره فولاد را گرفت
یک گریه باز صحنِ گوهرشاد را گرفت
یک اشکِ چشم جامِعُ الاَضداد را گرفت
عطری وزید و یک دلِ آباد را گرفت
از سَمتِ کَفشدارِ شما یا ابالحسن
امشب حرم قُرُق شده دِل تا خدا رَوَد
مادر رسیده است به ایوان طلا رَوَد
بالایِ سر نشیند و پایینِ پا رَوَد
تا که زیارتی کُنَد و کربلا رَوَد
مُردیم در جوارِ شما یا ابالحسن
امشب زیارتِ تو اگر مادر آمده
عباس آمده است و علی اکبر آمده
عمه دوباره با دو سه تا دختر آمده
حتی رباب آمده و علی اصغر آمده
جَمع اند در مَدارِ شما یا ابالحسن
" نون و قلم نَبی است و ما یَسطُرون حسین
طاقِ فلک علیست به عالم ستون حسین
خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین
هستی تمام ظاهر و ما فِی الْبُطون حسین" 1
ذکر حسین کارِ شما یا ابالحسن
#حسن_لطفی
#حدیث_اشک
قالب شعری: #مسمط
1- قسمتی از مخمسِ حاج محمود کریمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📁 #احکام
👇
#امام_رضا علیهالسلام
#مسمط
🔹زمزمۀ قدسیان🔹
ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا
اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا
من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا
میشنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا
ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیدهام
من که گل بهشت را از حرم تو چیدهام
من به بهای هستیام، مهر تو را خریدهام
عشق تو میبرد مرا، تا حرمِ خدا، رضا
ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو
ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو
علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو
میدمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا
آنکه وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی
بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی
مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی
تویی شمیم سورۀ کوثر و هلاَتی، رضا
فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی
تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی
مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی
بیتو کسی نمیبرد ره به سوی خدا، رضا
شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم
پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم
کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم
اگر ز در برانیام، کجا روم، کجا رضا؟
به پیشگاه قدس تو اگر چه دستخالیام
اگر کسی نمیخورد، غم شکستهبالیام
هست اگرچه اشک من، گواه خستهحالیام
خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا
ای که به این شکستهدل فرصت آه دادهای
ای که مرا به این حرم خوانده و راه دادهای
اگرچه در جوار خود مرا پناه دادهای
بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا
📝 #محمدجواد_غفورزاده
.
.
#حاج_قاسم_سلیمانی
#مسمط
🔹کربلا تا قدس🔹
حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است
حاج قاسم رفت و راه بیکرانی مانده است
در تنور سینهها آتشفشانی مانده است
مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است
حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است
تازگیها هرطرف رو میکنی روز خداست
مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست
حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست
با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست
غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است
ای خمینیباوران! دنیا جمارانی شدهست
ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شدهست
شهر را یکروز میبینی چراغانی شدهست
کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شدهست
منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است
نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد
دشمنی بسیار و فتنه بیحد و بدعت زیاد
بزدل و کجفهم و سازشکار و بیغیرت زیاد
کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد!
در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است
حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین
خوش به حال آنکه تا آخر بماند با حسین
لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین
هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین»
بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است
📝 #مهدی_جهاندار
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
https://eitaa.com/emame3vom/55114
.
.
#زمزمه
#شور
#امام_رضا علیهالسلام
#مسمط
🔹زمزمۀ قدسیان🔹
ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا
اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا
من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا
میشنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا
ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیدهام
من که گل بهشت را از حرم تو چیدهام
من به بهای هستیام، مهر تو را خریدهام
عشق تو میبرد مرا، تا حرمِ خدا، رضا
ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو
ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو
علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو
میدمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا
آنکه وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی
بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی
مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی
تویی شمیم سورۀ کوثر و هلاَتی، رضا
فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی
تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی
مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی
بیتو کسی نمیبرد ره به سوی خدا، رضا
شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم
پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم
کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم
اگر ز در برانیام، کجا روم، کجا رضا؟
به پیشگاه قدس تو اگر چه دستخالیام
اگر کسی نمیخورد، غم شکستهبالیام
هست اگرچه اشک من، گواه خستهحالیام
خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا
ای که به این شکستهدل فرصت آه دادهای
ای که مرا به این حرم خوانده و راه دادهای
اگرچه در جوار خود مرا پناه دادهای
بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا
📝 #محمدجواد_غفورزاده
.........
#دهه_کرامت
#مدح #امام_رضا
من دست خالی آمدم،دست من ودامان تو
سرتابه پادردوغمم،دردمن ودرمان تو
توهرچه خوبی من بدم،بیهوده برهردرزدم
آخربه این درآمدم،باشم کنارخوان تو
من ازهمه درراندهام،من رانده ای درماندهام
یاخوانده یاناخواندهام،اکنون منم مهمان تو
پای من ازره خسته شدبال وپرم بشکسته شد
هردربه رویم بسته شدجزدرگه احسان تو
گفتم منم درمیزنم،گفتی به توسرمیزنم
من هم مکررمیزنم،کوعهدوکوپیمان تو؟
سوی توروی آوردهام،ای خم سبوآوردهام
من آبروآوردهام،کو لطف بیپایان تو؟
حال من گوشهنشین،با گوشه ی چشمی ببین
جزسایه ی پرمهرتان،جایی ندارم جان تو
من خدمتی ننمودهام،دانم بسی آلودهام
امابه عمری بودهام،چون خاردربستان تو
🔸شاعر: #استاد_علی_انسانی
.
.
#مسمط
#غدیریه #امیرالمؤمنین بر وزن #رباعی
سر چیست اگر در آستان بگذارد
باید که به پای عشق جان بگذارد
مجنونِ علی همین همان بگذارد
از هرچه که هست بیش از آن بگذارد
این بیت به روی دیدگان بگذارد:
"هرکس که علی علی علی میگوید
پا بر سرِ دوشِ آسمان بگذارد"
در مصحف خویش حَیِ سرمد فرمود
در عیدِ غدیرِ خم محمد فرمود
یک روز دو روز نَه که ممتد فرمود
فرمود به اصحاب و مجدد فرمود
باید که شبیه آلِ احمد فرمود
مولاست علی و با علی حق میخواست
منت به سر هر دو جهان بگذارد
شد منبرشان از همه جا بالاتر
بر دستِ نبی دست خدا بالاتر
میرفت صدایش از سما بالاتر
گویید : علی... یکصدا... بالاتر
تکبیر بگویید شما ....بالاتر
آنقدر خدا دست علی بالابرد
تا دست به دست این جوان بگذارد
این تیغ بنازم که دو سر میریزد
میچرخد و باز کُرک و پر میریزد
با جوهر خویش هِی جگر میریزد
از جمع سپاه بیشتر میریزد
از هر نفرش دوتا نفر میریزد
صد بار سپاه را بهم میدوزد
یک تیر اگر که در کمان بگذارد
از در بگرفت و گفت خود : یاحیدر
تا کَند تمامِ قلعه از جا حیدر
گفتند همه وقتِ تماشا : حیدر
لاحول ولا قوه الا حیدر
تا گفت خداوندِ تعالی حیدر
هرگز نرسد به تار و مارت هرچند
از جان ملک الموت توان بگذارد
این غُلغله چیست در مصاف اُفتاده
دشتی سپر و تیغ و قلاف اُفتاده
سرها به روی قلهی قاف اُفتاده
این همهمه در وقتِ طواف اُفتاده
بر سینهی کعبه گر شکاف اُفتاده
تا منکر مرتضی طَوافش بکند
حق خواست که بر کعبه نشان بگذارد
از عشق تو سُکرِ باده را فهمیدیم
دلدادهی بی اراده را فهمیدیم
اجر دو قدم پیاده را فهمیدیم
ما از نجفِ تو جاده را فهمیدیم
معنیِ حلال زاده را فهمیدیم
فرمود حسین تو : فقط میخواهد
تا نام علی به کودکان بگذارد
بر سیرهی مرتضی به جان پابندیم
سربندِ علی و فاطمه میبندیم
ما بر گُل روی مرگ هم میخندیم
ما گورِ حرامزادهها را کندیم
گفتیم و جهان از این سخن آکندیم
یک روز رسد که ذوالفقارش را حق
بر دامنِ صاحب الزمان بگذارد
آیینه شدیم زیر بارانِ نجف
خاکیم ولی اسیرِ طوفان نجف
ما دُر شدهایم در بیابانِ نجف
دستیم همه دست به دامانِ نجف
تا نعره زنیم پیشِ ایوان نجف
"هرکس به ولایت علی شک دارد
با مادرخویش درمیان بگذارد"
(دکتر حسن لطفی )✍
.......................
.
#امیرالمؤمنین
#وزن_مفاعیلن_مفاعیلن_فعولن
شنیدم رهنوردان محبت
شدند آیینهگردان محبت
قرار جانشان، یادِ علی بود
به لب لبیکشان «ناد علی» بود
چو رسم عاشقی را ساز کردند
ز حضرت پرسش این راز کردند
که از ایام دور و عهد دیرین
ز شرح خاطرات تلخ و شیرین
کدامین لحظه شورانگیزتر بود
مبارکتر، سرورانگیزتر بود
علی فرمود: روزی که در این قوم
امین وحی حق میگفت: «اَلیَوم»
پیامش آیتِ اکمالِ دین بود
که اسرارِ «تمام نعمت» این بود
به صحرایی که صحرای دگر بود
غدیرخم در آنجا جلوهگر بود
پیمبر، داد فرمان اقامت
به عزم استقامت بسته قامت
ز ره واماندگان چون جمع گشتند
همه پروانۀ آن شمع گشتند
برآمد بر بلندای هدایت
فروغش جلوهگر تا بینهایت
نگاهش آسمان را درنوردید
از آنجا تا خدا گردید و گردید
درای کاروانها گشت خاموش
تمام آفرینش گوش شد گوش
ز رأفت گوشۀ چشمی به من داشت
نگاهی صبحپرور، شبشکن داشت
دل من پایبست مصطفی بود
دل و دستم به دست مصطفی بود
گرفت آنجا صدای حضرتش اوج
بیابان در بیابان، موج در موج
همایون خطبهای ایراد فرمود
به مردم حق خود را یاد فرمود
که ای خیل خداجویان بیدار
خدا را مشتری، حق را خریدار
به هر نفسی که من اولایم اولی
بدانید این علی مولاست، مولی
علی را عدل، سر بر آستان است
علی اول امام راستان است
علی حبلالمتین راستین است
علی دست خدا در آستین است
علی سِرّ خدا در سینه دارد
صفای آب با آیینه دارد
علی دریایی از انصاف و مهر است
کمال او سپهر اندر سپهر است
علی سرچشمۀ فیض ربوبیست
تولّایش کلید هر چه خوبیست
علی در سایۀ من آفتاب است
علی «مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتاب» است
علی جانی به حق پیوسته دارد
دلی با مهر جانان بسته دارد
علی دست خدا و دست فیض است
ز حکمت مستفیض و مست فیض است
نفس پروردۀ این گلشن است او
منم موسی و هارون من است او
شما را رهنمون باشد در این راه
حدیث روشن «مَن کُنتُ مَولاه»
خدایا گل نثار باغ کردم
که فرمان تو را ابلاغ کردم
گرفتم پرده از راز ولایت
غدیر آهنگ شد ساز ولایت
::
غدیر و خاطراتش مانده در یاد
ولی آن آروزها رفت بر باد
گذشت آن روز و فردا روزی آمد
چه روز تلخ و طاقتسوزی آمد
در آن روز ملالانگیز دیدم
خزان سر زد به گلزار امیدم
حریم حرمت ما را شکستند
بلور اشک گلها را شکستند
فضا پر شد ز آهنگ حزینی
شنیدم بانگ «یا فِضّه خُذینی»
نفسهایم شهاب شعلهور بود
تمام هستی من پشت در بود..
::
چه اندوهی به دل حبلالمتین داشت
عجب صبری امیرالمؤمنین داشت
#محمدجواد_غفورزاده ✍
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
#مسمط
سلامِ آدم سلامِ حوّا
سلامِ مریم سلامِ عیسی
سلامِ یاسین سلامِ طاها
به جسم زهرا به جان زهرا..
ضلالت از ما هدایت از او
توسّل از ما عنایت از او
اطاعت از ما ولایت از او
ولایت از او اطاعت از ما
خدا به قرآن کند ثنایش
رسول خیزد به پیش پایش
علی به حُسن خدانمایش
جمال حق را کند تماشا
فلک به کویش پناه دارد
ملَک به سویش نگاه دارد
دو آفتاب و دو ماه دارد
دو عالمافروز و عالمآرا
ائمّه حجّت برای امّت
تو بر ائمّه هماره حجّت
کنند از تو همه اطاعت
چنان که از ذاتِ حقتعالی
تو جان خود را به کف نهادی
ز دست رفتی ز پا فتادی
گه اوفتادی گه ایستادی
رها نکردی امام خود را..
📝 #غلامرضا_سازگار
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
#مسمط #مرثیه #زمینه
ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده
ای وای از آن شروع به آخر نیامده
ای وای از آن یقین به باور نیامده
ای وای از آن مزار کبوتر نیامده
ای وای از آن که رفته و دیگر نیامده
ای دل! حدیث دختر طاها شنیدهای؟
«یَرضی» شنیدهای؟ «لِرضاها» شنیدهای؟
هنگامۀ نماز دعاها شنیدهای؟
«حتّی تَوَرَّمَت قَدَماها» شنیدهای؟
«أمّن یُجیب» این همه مضطر نیامده
یا لَلعَجَب، «فَصَلِّ لِرَبِّک» ولادتش
واحیرتا «لِیُذهِبَ عَنکُم» شرافتش
«طوبی لَهُم وَ حُسن مَآب» است مدحتش
جبریل با تمام بزرگی و رتبتش
از عهدۀ ستایش او برنیامده
اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد
یکباره قلب سورۀ انسان شکسته شد
در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد
نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
فصل غریبی تو چرا سرنیامده؟
زهرا هنوز گریۀ بیگاه میکند
مولا هنوز سر به دل چاه میکند
پاییز ادّعای «أنا الله» میکند
صبحِ بهار از آمدن اکراه میکند
آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟
📝 #مهدی_جهاندار
👇
استاد دکتر محمد فراهانی4_6026264519913773060.mp3
زمان:
حجم:
15.29M
📻 #آموزش_مداحی| نکات فنی مداحی
🎤#استاد_دکتر_محمد_فراهانی
🕌 مجمع یاس کبود
🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
✅ ایام #میلاد_امام_باقر
اشعار #مسمط مناسب اعیاد👇
https://eitaa.com/emame3vom/18105
.
#تحلیل_شعرخوانی
#کربلایی_حسین_طاهری 🎤
تحلیل 🖋 #دکتر_محمد_فراهانی
موضوع: ولادت #حضرت_معصومه(س)
شاعر : #موسی_علیمرادی
موضوع: معرفی قالب شعری مسمط ـ #تنوع_پرده_های_صدا ـ توجه به اعراب جملات عربی
✏️
#متن_مولودی 👇👇👇
حکم کردند که بی عشق نفس مذموم است
شکر این سینه به عشق ازلی محکوم است
از رضایی شدن تک تک ما معلوم است
دل مسلمان شده ی فاطمۀ معصوم است
همگی مستی خود را ز همین خم داریم
هرچه داریم همه ازحرم قم داریم
به غبار قدم وصف تو محشر برسد
پای توصیف تو باید که برادر برسد
تا که در شأن تو مضمون برابر برسد
جای آنست که یک سورۀ کوثر برسد
لال در محضر تو بودن ما ، وصف شماست
ورنه این شعر همان قطره کنار دریاست
تو رسیدی و پدر صاحب دختر شده است
صاحب آسیه و مریم و هاجر شده است
از گل خندۀ تو دهر معطر شده است
خواهری زینت آغوش برادر شده است
تا که قنداقۀ تو دست برادر افتاد
گوییا حق به حسین بن علی زینب داد
کعبه بر آل علی کرده گریبان را چاک
سایۀ چادر تو پهن شده در افلاک
تو همان عرش نشینی و من افتاده به خاک
من چه گویم پدرت گفت ابوکِ به فداک
بگذارید بدانند تمام دنیا
پای این درس گرفتیم مسلمانی را
کرمت جلوه ای از بارش باران دارد
سفرۀ ما ز کرمخانۀ تو نان دارد
این همان نیک سرشتی است که انسان دارد
که ارادت به تو و شاه خراسان دارد
محک عشق تو در سینه انسان کافی است
هرکسی عشق نورزد به شما آدم نیست
دست از عشق محال است که ما برداریم
عشق خاک قدمت بود، اگر سر داریم
از بهار نفست شهر نیاسر داریم
عطر تو بود گلابی که به قمصر داریم
از زمانی که قدمهای تو آمد این سو
نمک سفرۀ ایران شده قم ای بانو
مینویسم به تو ای مقصد و مقصود حیات
مینویسم به تو از تشنه لب آب فرات
هرکه شد مست حسین از تو گرفته است برات
پرچم گنبد تو عرشۀ کشتی نجات
کاش میشدکه به دست تو خدایی بشویم
تا محرم همگی کرببلایی بشویم
🔻🔻🔻🔻
👈#نکات
☑️معرفی قالب شعری #مسمط: شعری که خوانده شد در قالب مسمط است که برای خواندن در مولودی و اعیاد، بسیار مناسب است چراکه مصراعهای هر بند قافیه ای جداگانه دارند، بیت آخر هر بند هم جداگانه قافیه مستقلی دارد. این تنوع قافیه در تنوع خواندن نقش بسزایی دارد.
☑️تنوع پرده های صدا: یکی از محورهای شادی خواندن در موالید، تنوع در پرده های صداست. یک مداح می تواند حد اقل از 15 پرده صدا در خواندن استفاده نماید. در این مجلس، آقای حسین طاهری، خوب از پرده های مختلف صدا استفاده کردند و گاهی در یک بند، صعود و فرود به چندین پرده داشتند و گاهی یک بند را کاملا بالا و بندی دیگر، مثل بند و5 و 7، را کاملا پایین خواندند. همه اینها به خواندن تنوع بخشید.
☑️توجه به اعراب جملات عربی: اشتباه تلفظ کردن اعراب سادة کلمات عربی، توسط مداح، او را بین مستمع باسواد، از مقبولیت می اندازد و دیگر کلام او بر آنها اثر نمی کند. در این جلسه، آقای طاهری با دقت جملة« ابوکِ به فداک» را با کسرة«کاف» تلفظ کردند که نشانة دقت در این بود که ضمیر متصل برای مفرد مؤنت مخاطب در عربی«کِ» است.
🔸🔸🔸
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی رایگان
.👇
امام حسین ع
. #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_قاسم علیه_السلام #شب_ششم_محرم #غزل آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی
.
#حضرت_قاسم علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#مسمط با تضمین از غزل جناب آقای علیاکبر لطیفیان
یادم آمد حرف های دلربایی که زدی
بوسه بر جام عسل، بهر لقایی که زدی
سینهام بیتاب شد حرف از جدایی که زدی
«آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی
کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی»
نوعروسم ماه رویت را که استهلال کرد
گریهاش، چشم مرا از اشک مالامال کرد
غرش چون مجتبایت لشگری را لال کرد
«خواهرم را بیشتر از هر کسی خوشحال کرد
بانگ إنّی قاسم بن المجتبایی که زدی»
اشقیاء با ضربه هایت بر زمین تا ریختند
کینه ای های جمل، دور تو یکجا ریختند
خون پهلوی تو را مانند زهرا ریختند
«لشکری را ریختی، آخر تنت را ریختند
کار دستت داد آخر ضربه هایی که زدی»
سم مرکب کرد جسمت را حسابی زیر و رو
مثل کندوی عسل شد رخنه رخنه، مو به مو
لختهی خون، بسته راه صحبتت را در گلو
«استخوان سینه ات می گفت اینجایم عمو
خوب شد پیدا شدی با دست و پایی که زدی»
جوشنِ بی جوشنم، آتش گرفتم از غمت
کرده ردهای هلالی شکل، خیلی مبهمت
نجمه را گفتم نیاید پیش جسم درهمت
«ذره ذره چون علیِّ اکبرم می بوسمت
این به جای بوسه هایِ بر عبایی که زدی»
آه بر جسمت که شد رعنا و گلگون می کشم
بعد از این جسم تو را بر شانه، دلخون می کشم
نالهی واقاسماه از قلب محزون می کشم
«سیزده تا سیزده تا نیزه بیرون می کشم
در ازای سیزده جام بلایی که زدی»
#محمد_جواد_شیرازی ✍
.