eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. قهرمان ما سبز است سبز، رنگ زمین و زمان ما سرخ است سرخ، قصۀ هر قهرمان ما با سرخی شهادتمان سبز می‌شویم هرگز ندیده عالم فانی خزان ما ما ایستاده‌ایم، چه مظلوم و مقتدر مثل علی شدن، شده است آرمان ما ما را چه باک اگر به زمین ریخت خونمان در سَبّ اهل‌بیت نچرخد زبان ما «یا لیتنا» که خواند دوباره دلش شکست در زیر دست و پاست ولی روضه‌خوان ما از شش جهت به سمت تنش حمله می‌کنند پهلو شکسته‌اند ز شیر جوان ما ما آرمان دیگر این خاک می‌شویم ایران سربلند، فدای تو جان ما.. ✍🏻 🏷 🇮🇷
. شکوه باورم من آن سروم که دائم از خضوع خاک می‌خوانم من آن رودم که مدیون محبت‌های بارانم به صد نوجامه نفروشم لباس کهنۀ خود را من آن پروانه‌ای هستم که پای شمع می‌مانم هزاران لاله پرپر شد اگر امروز سرسبزم یقیناً دسترنج باغبان را قدر می‌دانم تمام ماه‌های سال فهمیدند حرفم را که من دلبستۀ خردادم اما اهل آبانم به فصل عاشقیِ ما رخ تاریخ زیبا شد خوشم میراث‌دار سربلندی‌های دورانم مخواه از من که با ظلمت سر یک سفره بنشینم منی که سال‌ها هم‌سفرۀ نور شهیدانم نمی‌بیند شکوه باورم را عجز چشمانت که من حتی فراتر از بلندی‌های جولانم.. ✍🏻 🏷 اسلامی | 🇮🇷
9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دهمین سالگرد شهادت 🔹شعرخوانی صابر خراسانی در یادواره دهمین سالگرد شهادت شهید حسن ................. مثنوی تقدیم به پدر صنعت موشکی ایران شهید حسن این خطِّ مقدّم است ما مقتدریم سربازِ ولایتیم     ما منتظریم ما مقتدرانه حامیِ مظلومیم ما عاشقِ روزِ رزم با صهیونیم از نسلِ غدیرِ حیدرِ کرّاریم وَاللّه اَشِدّاٰءُ علیَ الکفّاریم با تندر و فتّاح و شهاب و سجّیل هستیم بلایِ جانِ تو اسرائیل‌‌‌ حق داری اگر چنین خودت باخته‌ای تابوت برایِ لشکرت ساخته‌ای ما وارثِ ذوالفقارِ حیدر هستیم ما علّتِ ویرانیِ خیبر هستیم حق داری اگر گرفته‌ای دلشوره از وعده‌یِ صادقِ یک و دو تا سه ما قومِ غیوری که کشیدیم غریو گفتیم خرابه می‌شود تل‌آویو رویِ لبِ کربلاییان این چاوُش نفرین به تو ای حرمله‌یِ کودک‌کش لعنت به تو که قاتلِ نصراللّهی حالا هدفِ موشکِ حزب‌اللّهی از خونِ هنیئِه‌ها و سنوار بترس از لشکرِ حیدر  یلِ کرّار بترس دنیایِ بدونِ تو تماشا دارد این بار خودِ مسجدالأقصی‌‌‌ دارد .... لبّیک به آوایِ جلی می‌گوید با شوق به این سیّدعلی می‌گوید .... تکبیر بگو   روزِ نمازِ نصر است بر رویِ لبِ تو سوره‌یِ والعصر است لعنت به همان یهودیِ پست و پلید که کرده سیاه صورتِ یاسِ سپید لعنت به کسی که بی‌هوا سیلی زد پهلویِ گلِ یاسِ حرم خورده لگد لعنت به کسی که حرمتِ شاه شکست آویزه‌یِ گوشِ ماه را   آه   شکست مادر به زمین خورد پسر پیر شده آری حسن از زندگی‌اش سیر شده این کوچه‌یِ تنگ شد بلایِ جانم من چشم‌به‌راهِ منتقم می‌مانم
. صحن آزادی مشهد سلام ای مهربون آقای عالم دارم در می‌زنم، آغوش وا کن گرفتاره دلم... عین کبوتر منو تو صحن آزادی رها کن الهی سایۀ مهر تو ای ماه سر مرد و زن میهن بمونه چراغ شاچراغ و مشهد و قم الهی تا ابد روشن بمونه کجا واسه دلم بهتر ازاینجا ضریحت امن و اسمت هم امینه به تو تا گرمه پشت سرزمینم محاله روی ناامنی ببینه زیارتنامه رو از نو بخونیم امید سرزمین اینجاست مردم پناه شهر، صحن انقلابه امان اینجا امین اینجاست مردم سلام آوردن از شیراز آقا! شهیدای حرم شونه به شونه جوابش رو می‌گیرن دشمنامون به اون چادر که غرق خاک و خونه ✍🏻 🏷 (ع) | 🇮🇷
حرمت خون شهیدان گرچه دل‌هامان ز داغ لاله‌ها آکنده است لاله از روز ازل با داغ دل زیبنده است درس صبر و استقامت را همه آموختیم از گذشته این چراغ روشن آینده است حرمت خون شهیدان را همیشه پاس دار کز شهیدانش هماره این وطن شرمنده است.. کی هراس افتد به دل از مکر این روبَه‌دلان بیشۀ شیران ایرانی پُر از رزمنده است.. چلچراغ این حرم هرگز نمی‌گردد خموش نور این خورشید، تا روز جزا تابنده است.. ✍🏻 🏷 🇮🇷
. کس ندیده درعالم این چنین گرفتاری شه رود به میدان و زن کندجلوداری ای امام بی یاور برجهانیان رهبر ازجفای این لشگربی معین وبی یاری شاه کم سپاهی تو بهر ما پناهی تو حجت الهی تو تو عزیز داداری خسرو حجازی تو محیی نمازی تو شاه سرفرازی تو نزد حضرت باری کشته شد جوانانت جمله یار و اعوانت نی تورا هواداری نی تو را علمداری ای شهنشه عطشان میروی سوی میدان از پی تو چون باران اشک ما شده جاری خواهران تو گریان در میان این عدوان توروان سوی میدان ما به گریه و زاری اهل بیت پیغمبر مانده بی کس و مضطر نی ز بهر ما یاور جز امام بیماری ای عزیز پیغمبر شهریار بی لشکر نی تورا کسی غیر از خواهر دل افکاری خواهرت فدای تو شد فزون بلای تو از این به جای تو می کنم فداکاری ✍ .
4_6008052990995336061.mp3
11.13M
🔊 | 📝 ای صفای قلب زارم، هر چه دارم از تو دارم 👤 کربلایی
. ❇️ اللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِكُ الْعِصَمَ ... ❇️ کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟ یا لا اقل حکایت ما را بیان کند من زیر بار معصیتم ضعف کرده ام دستی کجاست تا مدد ناتوان کند تب کردم از مرور گناهان کوچکم کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟ ما بی سلیقه ایم، تو حاجات ما بخواه ورنه گدا مطالبه ی آب و نان کند آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت کار شرار نار تو آب روان کند ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند حاشا که دوست کار زمین و زمان کند چیزی نصیب تو نشود از عذاب من ایزد کجا محاربه با استخوان کند شبها مرا برای خودت انتخاب کن فرصت مده که دیگری ام امتحان کند محمد سهرابی ( معنی )✍ .👇
4_5884113845584137011.mp3
19.17M
﷽ من زیر بار معصیتم ضعف کرده ام
. برای روضه خوانی ات آقا نه روضه خوان كافی ست نه چشم های بهاریِ این و آن كافی ست نه اشك ما وَ نه اشك تمامی دنیا نه گریه های بلند پیمبران كافی ست برای شرح كمی از عنایت تو به ما نه این حسینیه كافی ست نه زمان كافی ست برای این كه شوم عاقبت به خیر شما همین دو قطره ی اشكِ شده روان كافی ست برای گریه ی ما ذكر خیر «یا زینب» برای گریه ی زینب «حسین جان» كافی ست برای حلّ تمام حوائج عالم اگر كُنَد نگهی شیرخوارتان كافی ست دعای مادر پهلو شكسته ی زینب برای آمدن صاحب الزمان كافی ست دم از عذاب مزن صبح محشر كبری همین نیامدن كربلایمان كافی ست علی اکبر لطیفیان✍ .
. مُخمّس _ حضرت رقیّه سلام اللّه علیها ویرانه پایِ روضه‌یِ دردانه‌ای نشست پهلوشکسته‌ای دلِ ویرانه را شکست با هِق‌هِقَش دو دَستِ اَهالیِ فتنه بست مانند عمّه عالِمه‌یِ بی معلّمه‌َست باور کنید بانویِ ویرانه فاطمه‌َست گنجینه است سینه‌یِ این طفلِ نیمه‌جان کی دیده یک سه‌ساله شود پیر و قدکمان دندانِ شیری‌اش زِ چه اُفتاده از دهان بر گونه‌هایِ طفل و پدر ردِّ خیزران گویا شکسته پهلویِ ویرانه فاطمه‌َست اللّه‌اکبر از نفسِ تنگ و قلبِ سنگ پایانِ جنگِ کوفه و آغازِ کارِ چَنگ یادت می‌آید اِی پدر آن هدیه‌یِ قشنگ با خونِ لاله‌هایِ دو گوشم گرفت رنگ محزونِ زخمِ اَبروی ویرانه فاطمه‌ست آنها که حُرمتِ حَرمِ ما شکسته‌اند پایِ سرِ شکسته سرم را شکسته‌اند دندان و پهلویِ من و بابا شکسته‌اند با طعنه قلبِ دختر مولا شکسته‌اند طفلی که آمده سویِ ویرانه فاطمه‌َست بر رویِ دست و‌پایِ من و عمّه‌جان طناب زخمِ زبان و قهقهه‌ها قاتلِ رباب با تازیانه از سرِ دختر پریده خواب بستند چشمِ من وسطِ مجلسِ شراب... زینب به فکر بانویِ ویرانه فاطمه‌َست با سر رسیده‌ای تو که پَر دربیاورم نازل شدی که سوره‌یِ کوثر بیاورم آمد نِدای حق که چه گوهر بیاورم گفتم حجاب گفت که معجر بیاورم ندبه نوایِ دلجویِ ویرانه فاطمه‌َست .