eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. وطن، عشق، آینده (نامه‌ای به جوانان وطن) امیدم به این شور و حال شماست به فردای فرخنده‌فال شماست همه ‌شادی و شور و سرزندگی‌ست نشاطی که در قیل‌ و قال شماست پر از جست‌وجویید و زاینده است جوابی که در هر سؤال شماست دلیرید و شیرید و چشمان ما ثناگوی بازو و یال شماست من از منظر چشمتان دیده‌ام چه در خواب‌ها و خیال شماست تنم گرچه فرسوده، دارم دلی که هم‌قدّ و هم‌سنّ‌ و سال شماست افق‌های آینده تا بی‌کران در این سرزمین زیر بال شماست من و نسل من می‌رویم از جهان وطن، عشق، آینده مال شماست مجال من و ما گذر می‌کند پس از چند روزی مجال شماست که گفته‌ست خامان ناپخته‌اید که آغاز اوج و کمال شماست ولی جهد بیگانگان مدّتی‌ست در این عرصه جنگ و جدال شماست اگر رستم زال باشید او همیشه به فکر زوال شماست به دنبال نابودی این وطن جنوب شما و شمال شماست بدون وطن عشق و آزادگی خیالی خوش، امّا مُحال شماست امانت به دست شما این وطن که باغی سراسر نهال شماست به خون حفظ کردیم این خاک را که مال شما و منال شماست کنون پاس داریدش از جان و دل که او پاسدار جلال شماست اگر پاس دارید این باغ را همه شیر مادر حلال شماست وطن چشم امیدش ای سروها به آگاهی و اعتدال شماست ✍🏻 🏷 اسلامی | 🇮🇷
Fadaeian_ُShohadaye_SHahCheragh_14010809_5.mp3
20.17M
همه جا ضرب المثل غیرت ایرانیه اسلحه دست میگیریم که جهان طوفانیه ما همه مدافع امنیت آزادگی عمق این نگاه ما همیشه انسانیه این شعار ماست تا محشر زن و زندگی شهادت محاله آروم بشینیم بی حیایی بشه عادت زنِ ایرانی عفیفه است تا خوده خوده قیامت الگوی مادرا حضرت فاطمه است چادرش تا ابد عزت ما همه است هَیهات مِنَ الذِلَه **** آسمون شهرمون این روزا بارونیه سهم ما جامونده ها بی سر و سامونیه خون پاک بچه ها ریخته اطراف ضریح اومده امام حسین تو حرم مهمونیه به خدا که هر شهیدی عالمو بهم میریزه مخصوصاً اگه که خونش وسط حرم بریزه الهی که خون ما هم به زیر علم بریزه آرزوی همه نوکرای حسین بمیرن آخرش کربلای حسین هَیهات مِنَ الذِلَه **** اتحاد شومی که یه مثلث سیاست اسرائیل سعودی و حیله های آمریکاست اسلام آمریکایی جلوه ی کفر و نفاق وعده ی محقق حضرت روح خداست دشمنا اینو بدونن دور مرتضی میگردیم نحن و ابناء الحسینی همگی یه کوه دردیم ما امان نامه هامونو خیلی وقته پاره کردیم وقت رزم و قیام به امید خدا شده حتی بی سر میرسیم کربلا هَیهات مِنَ الذِلَه **** یا علی بگو برو به مصاف تن به تن نماز صبحو بخون حرم یه بی کفن فَاستَقِم کَما اُمِرت ایشالله میبینمت نماز ظهر همگی بقیع امام حسن کوهی از سرِ سعودی روبرو مِنا میسازیم ما تو فکر فتح عالم اول از همه حجازیم در معیت امامم پای خطبه ی نمازیم به ظهورش دلم همیشه طالبه اینو یادت باشه حزب الله غالبه هَیهات مِنَ الذِلَه
. درخت امید من از ریشه دواندن در دل این خاک خرسندم از این تقدیر خوشحالم، ثناگوی خداوندم خدا بذر وجودم را میان دشت ایران کاشت به لطفی بی‌کران، در خاک حاصلخیز افکندم مرا رویاند و روییدم، چه رشد حیرت‌انگیزی که من، آن بذر کوچک، شد درختی که تنومندم تمام برگ‌هایم سبز و تازه، سیب‌هایم سرخ چه خوشبختم! چه سرسبزم! از این احساس می‌خندم زنی ایرانی‌ام، در سرزمین خویش آزادم به روی خاک حاصلخیز ایران نقش می‌بندم ✍🏻 🏷 اسلامی | 🇮🇷
. یادت نیست؟ عجب! یعنی تو چیزی از منِ سرگشته یادت نیست؟ زمستان‌های گرمِ چای و آش رشته یادت نیست؟ به نامِ مهربانی رشته‌ای بر گردنِ ما بود رفیقِ من! گمانم چیزی از این رشته یادت نیست کدامین حیله ما را اینچنین بیگانه می‌خواهد؟ از این نیرنگ چیزی در خبر ننوشته یادت نیست «خبر»! یادش بخیر این واژه معنا داشت یک روزی! تو می‌دانی، ولی حالا ورق برگشته یادت نیست غروبی پانزده‌تا دسته‌گل بر خاک افتادند چرا چیزی به جز عکسی به خون آغشته یادت نیست؟ چرا مهسا و نیکا نامشان در ذهن ما مانده‌ست ولی نامِ یکی از پانزده‌ تا کشته یادت نیست؟ چه دستی دستکاری می‌کند اندیشهٔ ما را؟ که می‌خواهد بخشکاند تمامِ ریشهٔ ما را؟ ✍🏻 🏷 | 🇮🇷
. هموطن نقشه ی ایرانو ببین تا برات بگم کجاییم الان سرمون تو ابرای گیلانه پاهامون تو آب گرم عمان توو تموم شهرای این نقشه دلمون مثل یه پازل، پخشه می دونی معلم ما چی می گفت؟ : دلو بخششم کنی، یک بخشه دلی که می لرزه کرمانشاهه دلی که می سوزه خوزستانه اینو یادت باشه پاره ی تنم اینا پاره ی تن ایرانه دو برادر تو دل این نقشه ست سیستان جفت بلوچستانه این دیار ساده که می بینی زادگاه رستم دستانه ترک،لر،فارس،عرب،کرد،بلوچ همه ی اینا واسه ما یکی ان زبون مشترک ما عشقه قارداش و برار و کاکا یکی ان هر یه شهری که توی این نقشه ست یه خیابون توو دل تهرانه میون دلای ما مرزی نیست مرز دلتنگی ما مهرانه مث قالیچه ی کرمونی باش قیمتی تر شو اگه پا خوردی ارگ بم باش، مث مرد بمیر اگه با یه زلزله جا خوردی یه سی و سه پل بساز با عشقت اگه بینتون جدایی افتاد باز کن پنجره ی شیرازو تا بوی بهارنارنج بیاد جمله ی "یاشاسین آذربایجان" یا شعار " هر بژی کوردستان" تو لغتنامه ی ایرانی ها همشون یه معنی میدن: ایران هموطن! هرجای ایران رفتی دیدی غم توی دلت می ذارن برو مشهد، همه ی این شهرا یه حسینیه توو مشهد دارن ✍ .
. شکوه باورم من آن سروم که دائم از خضوع خاک می‌خوانم من آن رودم که مدیون محبت‌های بارانم به صد نوجامه نفروشم لباس کهنۀ خود را من آن پروانه‌ای هستم که پای شمع می‌مانم هزاران لاله پرپر شد اگر امروز سرسبزم یقیناً دسترنج باغبان را قدر می‌دانم تمام ماه‌های سال فهمیدند حرفم را که من دلبستۀ خردادم اما اهل آبانم به فصل عاشقیِ ما رخ تاریخ زیبا شد خوشم میراث‌دار سربلندی‌های دورانم مخواه از من که با ظلمت سر یک سفره بنشینم منی که سال‌ها هم‌سفرۀ نور شهیدانم نمی‌بیند شکوه باورم را عجز چشمانت که من حتی فراتر از بلندی‌های جولانم.. ✍🏻 🏷 اسلامی | 🇮🇷
. سروده‌ای تازه در هوای این روزهای غبار گرفته من و تو قصه‌ی یک روح در دوتا بدنیم که در مواجهه با هم به فکر ما شدنیم و سرنوشت من و تو به هم گره خورده‌ست اگرچه پیر و جوانیم اگرچه مرد و زنیم به دست حادثه از هم اگرچه دور شدیم برای هم شیرین... مثل جان خویشتنیم به حرف هیچکس این خانه را رها نکنید که در محاصره‌ی گرگ‌های خوش‌سخنیم اگرچه گربه‌ی خوابیده‌ایم در ظاهر میان معرکه شیریم اگر قدم بزنیم هراس مرگ کجا ملت شهادت را ؟! که ما همیشه مرید شهید بی کفنیم شهید مردن ما کار سخت آسانی‌ست خوشا به ما که به فکر شهید زیستنیم به آش نذری مادربزرگ‌ها سوگند که ما امیر جهان و گدای پنج‌تنیم به نام ما که رسیدید، مصرعی کافی‌ست: مدافع حرمیم و فداییِ وطنیم مجتبی حاذق✍ .
. این باغ هر چه داغ که بوده است، دیده است این خاک طعم هر چه بلا را چشیده است این سرزمین که دامنی از مهر مادری است بر شانه هر چه بار ستم را کشیده است این پرچم سه رنگ که بر دوش قله هاست دایم به سوش باد مخالف وزیده است این کاروان لاله به دنبال هر چه داغ زخم زبان دوست و دشمن شنیده است در پیچ جاده جاده ی دوران ، قطار ما هی سنگ خورده، هی سخن رد شنیده است هر باد ناموافق از اینجا گذشته است هر بار از این دیار گلی سرخ چیده است ایران من! اگر چه که چندین خلیج فارس باران اشک از سر چشمت چکیده است هر چند گوشه گوشه ی تو لاله های سرخ از خون هر شهید به خاکت دمیده است بر قله ی شکوه بمان و صبور باش پایان شب همیشه طلوع سپیده است هر کس که چشمداشت به خاک تو داشته جای ترنج دست خودش را بریده است! ..............‌.‌. . دوباره بر سر هر نیزه پیرهن زده اند به سینه سنگ وطن را به نام زن زده اند به نام باد بهاری وزیده اند ولی شکسته اند سر شاخه و چمن زده اند کشیده اند به خون باغی از شقایق را تبر به ریشه ی نسرین و نسترن زده اند گرفته اند سر راه آرمانها را نه تن به تن ، که یکی را هزار تن زده اند بریده اند پر آرزو و رویا را به نام اعظم زن دشنه بر وطن زده اند ببین چه بوی هبوطی دو باره می آید از این عصاره ی افسون که بر بدن زده اند! .
. ما اهلِ امید و عشق و دردیم همه در عرصه یِ جنگ نرم مردیم همه عمری است که در مسیرِ ایمان و جهاد با فتنه گران ستیز کردیم همه سید هاشم وفایی✍ 🇮🇷
🇮🇷 خواندیم (سرود ملی ایمان) را دیدیم نبرد و غیرت شیران را 🇮🇷 در ،،جام جهانی،، ، دنیا دید افراشته ایم پرچم را حسین جعفری 🇮🇷 ................................ #پ.ن: هرکسی در دقیقه ۱۰۰ این بازی با چشم‌های اشک‌آلود فریاد زده و از جا پریده، برادر/خواهر من، جزئی از تن من است. فارغ از مذهب و قومیت و زبان و سلیقه سیاسی. این لحظه، دلیل اتصال من با آنهاست. دلیل اینکه دردشان را به جان بخرم و فدای‌شان بشوم. .
AUD-20200825-WA0015.mp3
8.22M
ضربان قلبای ما با تو می‌ زنه 🇮🇷
. این مشق ها را ایل مجنون می نویسند ایران ما را وارث خون می نویسند هرچند صدها زخم خورد و دردمند است در اوج مظلومیت ایران سربلند است این سرزمین که سرزمین آفتاب است در هر رگش صد رستم و افراسیاب است هرجا که نادانی غرورش را شکسته ایران به پیشانی خود سربند بسته تنها ندیده هیچکس همسنگرش را ایران گرفته روی دستانش سرش را این سرزمین در غیرتش سر بود از اول ایران ما سردار پرور بود از اول این قوم را قوم دلیران می شناسند روباه ها از اسم ایران می هراسند آن آرمانی که سراپایش وفاق است سوریه و ایران و لبنان و عراق است ایران، قویَّ است و طرفدار ضعیف است اصلاً هدف، آزادی قدس شریف است بیچاره آمریکا! دگر رو به افول است صهیون، کنار کشورم خیلی کوتوله است! ✍ .
. همیشه فاتح میدانیم همیشه فاتح میدانیم، همیشه پرچممان بالاست همین‌که عاشق ایرانیم، همیشه پرچممان بالاست در این هجوم هیاهوها، در این کشاکش جادوها به زیر سایۀ قرآنیم، همیشه پرچممان بالاست به دین عشق یقین داریم، یقین به فتح مبین داریم امین کشور ایمانیم همیشه پرچممان بالاست شقایقیم و پر از داغیم غریب لالۀ این باغیم مقیم کوی شهیدانیم همیشه پرچممان بالاست وطن صلابت پابرجا، وطن اصالت نامیرا به پای نام تو می‌مانیم، همیشه پرچممان بالاست اگرچه قطره، پر از موجیم، به اهتزاز تو در اوجیم شهید پرچم ایرانیم، همیشه پرچممان بالاست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷
. سرزمین عاشقی ای سرزمین عاشقی، ای جانم ایران ای هستی من، عشق جاویدانم ایران.. یک‌دم جدا کی بوده از تو بودن من ای نبض بودن از تو در هر آنم ایران ای مام پر مهری که در دست تو بوده در روزهای حادثه دستانم ایران.. ای لاله‌زار لاله‌های سرخ پرپر مجنون من، چذابه‌ام، بُستانم ایران داغ دلیران تو را دارم همیشه در سینۀ پر بغض تنگستانم ایران با همّت و صیّادهایت ماندگاری عباس‌هایت اسوۀ دورانم ایران نامت جهان‌آراست، فخر روزگار است آه ای شهیدآباد، مردستانم ایران حتی اگر دردی به جان خویش دارم عطر نسیمت می‌کند درمانم ایران دشمن کجا بوده‌ست درمانی به دردم؟ دشمن کجا بوده‌ست پشتیبانم ایران؟.. من با تو لبریز از اُمیدم کشور عشق از پا نیُفتم، رستم دستانم ایران ای هیرمندم ای خزر، اروند رودم آه ای خلیج فارس ای مُکرانم ایران ای عرصۀ هموارۀ عشق و تمدن آغاز من، تاریخ بی پایانم ایران نام تو در جانم کند شور آفرینی خاک تو مُهرم، پرچمت ایمانم ایران از لطف ایزد، رهبری فرزانه دارم او را ولی امر خود می‌دانم، ایران رهبر اگر لب تر کند مرد جهادم دشمن ببیند آن زمان جولانم ایران آرام ماندن، لحظه لحظه مرگ موج است دارم رجز می‌خوانم و طوفانم ایران شور سلیمانی شدن در سینه دارم سرباز راه مرد این میدانم ایران از پا نیُفتم با هجوم دشمنانت تا انتقام خویش را بِستانم ایران این عهد جانبازی‌ست، من جان دارم از تو تا پای جانم پای تو می‌مانم ایران در لحظۀ آخر سرود ملی‌ام را با قطره‌های خون خود می‌خوانم ایران هر قطره خواهد گفت هنگام چکیدن: ایران من! ایران من! ایرانم ایران! ✍🏻 ✍ 🏷 | 🇮🇷
. 🚩 وسط معرکه منِ شرمنده چهل سال برای تو چه کردم آه ای سرو چهل‌ساله، به پای تو چه کردم غیر نام شهدا بر در و دیوار نوشتن! با مرام تو و خون شهدای تو چه کردم منِ آسوده‌ی -از هر طرفی باد بیاید- با غم پرچمِ در شعله رهای تو چه کردم منِ آخوند، منِ شیخ، منِ حجت‌الإسلام با خدای تو و با دین خدای تو چه کردم! منِ مدّاح و سخنران، منِ مدیون شهیدان سخنی در خور ایثار و وفای تو چه کردم منِ مسئولِ شکم‌سیرِ نداری نچشیده با سر و صورت سرخ فقرای تو چه کردم منِ شاعر، منِ بیگانه‌ی با درد معاصر اعتراضی به غم و درد و بلای تو چه کردم همه‌ی هستی خود را وسط معرکه بردی جان ناقابل خود را به فدای تو چه کردم ای که مردان غیور تو عصایند و تو موسی با خود و با تو و اعجاز عصای تو چه کردم ای وطن ای وطن من، وطن ای جان و تن من من برای تو، برای تو، برای تو چه کردم .
. 🔅 به سوی آفتاب قرار بود از این چشمه آب برداریم نه اینکه تشنه شویم و سراب برداریم قرار بود از این سفره‌ی پر از برکت برای مسئله‌هامان جواب برداریم قرار بود اگر ابر تیره را کشتیم همه برابر از این آفتاب برداریم بنا نبود که از باغ لاله‌‌ها تنها برای زینت دیوار، قاب برداریم بنا نبود که از پایمال گل‌هامان برای منفعت خود گلاب برداریم بنا نبود به بیراهه‌ها کشانده شویم به سمت مرگ و تباهی شتاب برداریم چه شد که محو نفاق هزارچهره شدیم؟ قرار بود که از آن نقاب برداریم! یقین از این شب تاریک و تار می‌گذریم اگر قدم‌ به سوی آفتاب برداریم کجاست آن هیجان، آن شکوه، آن غیرت؟ مباد دست از این انقلاب برداریم .
. به استقبال از شعر برادر عزیزم سید محمد مهدی شفیعی . شهرِ قم با طوس در احسان چه فرقی می‌کند حضرت معصومه با سلطان چه فرقی می‌کند . عاشقت هستم که هستی عاشقِ آلِ علی کشور و شهرت برادر جان، چه فرقی می‌کند . میهمانِ سفره‌ی عشقیم در مشهد همه اهل چین و هند و پاکستان چه فرقی می‌کند . گر نبیند یوسفِ کنعانِ دوران را کسی این جهان با خانه‌ی احزان چه فرقی می‌کند . شهریار، ایثار باشد یا شجاعت یا که عشق معنی‌اش با کشورِ چه فرقی می‌کند . ✍ .
. بسم الله الرحمن الرحیم جان‌بازی در مسیر وصل جانان سر نمی‌آید به ما جز کفن پیراهنی دیگر نمی‌آید به ما ما به‌تنهایی خود عمری‌ست که خو کرده‌ایم جمع ما جمع است، پس لشکر نمی‌آید به ما گرچه در میدان مین نفس رفتن مشکل است گیر کردن پشت این معبر نمی‌آید به ما در میان معرکه تا صحبت از جان‌بازی است پس یقینا دستک و دفتر نمی‌آید به ما ما زلیخاوار مست بوی یوسف می‌شویم حاجت پیمانه و ساغر نمی‌آید به ما اوج ما، معراج ما، در خاک‌وخون غلتیدن است پس در این پرواز بال‌وپر نمی‌آید به ما چون در این عرصه فقط گمنام بودن شهرت است ننگ سالم ماندن پیکر نمی‌آید به ما سر به سر در پای عهد خویشتن سر می‌دهیم نه!، نماندن پای این کشور نمی‌آید به ما. .
. چرا یک عده دست فتنه گردان را نمی‌بینند؟ همان دستان در دامان شیطان را نمی‌بینند چنان غرقند در بین خبرهای دروغین که کلید مشکلات و خیر ایران را نمی‌بینند چرا عبرت نمی‌گیرند از تاریخ و تکرارش؟ چرا سوریه‌ی حالا پشیمان را نمی‌بینند؟ چرا یک عده از مسئول های بی لیاقت هم میان سفره‌ی مردم غم نان را نمی‌بینند؟ چنان در پشت میز خویش خوابیدند، انگاری به زیر پای خود خون شهیدان را نمی‌بینند! اتاق کار ، عکس حاج قاسم، همّت و صیّاد چرا پس راه آن مردان میدان را نمی‌بینند؟ □ ولی یک جمله با مغرب نشینانِ خیانتکار یقیناً تا قیامت رنگ تهران را نمی‌بینند! میلاد خانی✍ ۲۲ مهر ۱۴۰۱ کرمانشاه .
. و بی امرِ عشق، گوش به فرمان نمی‌دهیم تا مرگ می‌رویم ولی جان نمی‌دهیم دنیا دو بار عمرِ گران را به ما نداد ما هم دلِ عزیز خود ارزان نمی‌دهیم جمع است خاطرِ دلِ ما در مسیرِ عشق دل را به غیرِ زلفِ پریشان نمی‌دهیم مردن به پای دوست هنوز آرزوی ماست حتی به مرگ، فرصتِ جولان نمی‌دهیم موجیم موج، پا به سرِ صخره می‌نهیم کوهیم کوه، خاک به توفان نمی‌دهیم مردانِ مرد، اهلِ امان‌نامه نیستند جان را به جز به راه شهیدان نمی‌دهیم افراسیاب‌ها چه به سر پرورانده‌اند؟ تا زنده‌ایم مُلک به توران نمی‌دهیم مردِ مُروّتیم ولی در شبِ نبرد حتی به خصم، جُرأتِ میدان نمی‌دهیم ما وارثانِ خونِ سلیمانیِ عزیز این خاک را به مُلکِ سلیمان نمی‌دهیم گوید اگر کسی بدِ ما را به این و آن ما عاقلیم و گوش به نادان نمی‌دهیم حتی اگر تمامِ جهان را به ما دهند یک نیم ذرّه خاک از ایران نمی‌دهیم شاعر: ✍ .
انقلاب طوفان، حریف ساحل این انقلاب نیست آیینه‌ای مقابل این انقلاب نیست از ابر، آفتاب، هراسان نمی‌شود یک ذرّه ترس در دل این انقلاب نیست با دشمنش بگو که درختی تناور است دیگر بگو اوایل این انقلاب نیست وادادگی و سازش و تسلیم مطلقا.... راه امام راحل این انقلاب نیست از آرمان خود هم اگر دور مانده ‌است تقصیر ماست، مشکل این انقلاب نیست.. ✍🏻 🏷 |
ای ایران _ مجید اخشابی.mp3
2.57M
آهنگ { ای } با صداس: مجید اخشابی ای ایران تا نفس دارم عهد دیرین را نشکنم ای میهن من به پای تو جان شیرین را افکنم خونین پر کبوتران بر بام تو پر کشان ای در سایه ات امان، آه ای لاله زار من ای توفان سرشت تو، شادم با بهشت تو چون با سرنوشت تو می ماند تبار من  در دل ها جوانه ای، بر لب ها ترانه ای شوری عاشقانه ای، نقشی جاودانه ای  ای دریای بی کران در جانم فرو بریز از مستی پیاله ای، از هستی نشانه ای ای ایران تا جهان باشد نام تو ماند جاودان ای میهن تا درخشیدی روشن از مهرت آسمان شادم در آغوش تو، ای خاک آسمانی دلتنگم با اندوهت، داد از غم نهانی از خاکت بر می خیزم چون لاله های عاشق با مهرت می پیوندم ای مرز مهربانی ای ایران تا نفس دارم عهد دیرین را نشکنم ای میهن من به پای تو جان شیرین را افکنم .
. هم‌سایۀ ماه و آسمان است این خاک با خون شهید جاودان است این خاک «این کشور عشق است که صاحب دارد» در سایۀ صاحب‌الزمان است این خاک ✍ .
. فرازی از یک گسترده شد در این ولایت خوان هفتم روزیِ ایران می‌رسد از مشهد و قم «حُبُّ الوطن» ثبت است در قاموس ایران لبریز ایمان است اقیانوس ایران باید در این دوران، "جهانی" گام برداشت در هر زمینه، "آسمانی" گام برداشت در این ولایت آسمان‌ها خاک‌بوس است این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است اکنون که گام دوم این انقلاب است ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است.. ما در مسیر قله‌های اقتداریم در گردباد فتنه، کوهی استواریم کوهیم و هم‌دوش دماوندیم آری رودیم و در آغوش اروندیم آری در راه حق، از معبر دنیا گذشتیم با اذن موسی از دل دریا گذشتیم ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم یک گام از خط مقدم برنگشتیم ما با شهادت «افضل الاعمال» داریم تا مطلع الفجرِ فرج، چشم انتظاریم «در خاطرم شد زنده ياد فاطميون» جاى شهيدانِ حرم خالی‌ست اكنون.. ما پاسداران حریم اهل‌بیتیم در رجم شیطان ما رَمیتَ اِذ رَمَیتیم ما اربعینی‌ها سپاه قدس داریم از کربلا، آهنگ راهِ قدس داریم آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است تکبیرة الاحرام، لبیکَ حسین است ما رهرو راه شهیدانیم آری ما بر سر این عهد می‌مانیم آری ما هم‌قسم با حاج قاسم ایستادیم مثل ابومهدی، مقاوم ایستادیم قاریِ قالوا رَبُّنَا اللّهیم امروز ثُمَ استَقامُوا... مردِ این راهیم امروز امروز مرز کفر با اسلام، شام است یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است ما وارثانِ فتح خیبر، بی‌قراریم امروز عزم محو اسرائیل داریم از «جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح» است پیدا «جاءَ الحَق... اِنّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا».. وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم جا دارد از «اقبال لاهوری» بخوانم تا چند در خوابی در این ملک جوان؟ خیز! ای دوست «از خواب گران، خواب گران خیز» :: هم لیلة القدر نظام است انتخابات هم مطلع الفجر قیام است انتخابات هر رأی ما امضای فرداهاست امروز این قطره‌ها را شور دریاهاست امروز هر رأی ما در حکم موجی بی‌کران است یک مشت محکم بر دهان دشمنان است.. ما شیعیان حیدر کرار هستیم آری «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم هر رأی ما در حکم یک برگ بَرَنده‌ست بر گردن گردن‌کشان، تیغی بُرَنده‌ست دنیا نگاهش بر حضور ماست آری هر رأی در ایران جهان‌آراست آری ما فتح خرمشهرها در پیش داریم تا سجده در بیت‌المقدس بی‌قراریم روح شهیدان ناظر آراست امروز چشم انتظارِ انتخاب ماست امروز هر شعبۀ آراء، میدان جهاد است هر رأی، نفی فتنه و فقر و فساد است مرد و زن ما مردِ میدانند امروز «حُبُّ الوَطن» را قدر می‌دانند امروز.. ✍ .
. ای شده محوِ روی تو، شمس جدا، قمر جدا روی کند به سوی تو، ملک جدا، بشر جدا آدم و نوح هر یکی، دست زده به دامنت منتظر ظهور تو، پدر جدا، پسر جدا ای تو گلِ بهار ما، بیا به لاله‌زار ما تا که نهیم بر رهت، دیده جدا و سر جدا با نمکین بیان خود، از شکرین دهان خود بریز در وجود ما، نمک جدا، شکر جدا بیا که از اشارتت، شود فزوده خلق را عشق جدا، خرد جدا، ادب جدا، هنر جدا در انتظارِ مقدمت، به اشتیاق دیدنت گریه کنند عاشقان، شام جدا، سحر جدا مهدی منتظَر تویی، امام منتقِم تویی که خیزد از قیام تو، عدل جدا، ظفر جدا عنایتی که شام غم، سر آید و سحر شود ای که رَوَد به حکم تو، قضا جدا، قَدَر جدا ز فتنه‌ی ستمگران، ز کینه‌ی مخالفان رسد به جان دوستان، بلا جدا، خطر جدا بسته "موید" آرزو، بر علی و حسین او تا که شوند، شافعش، پسر جدا، پدر جدا مرحوم ✍ ........ . فرازی از یک گسترده شد در این ولایت خوان هفتم روزیِ ایران می‌رسد از مشهد و قم «حُبُّ الوطن» ثبت است در قاموس ایران لبریز ایمان است اقیانوس ایران باید در این دوران، "جهانی" گام برداشت در هر زمینه، "آسمانی" گام برداشت در این ولایت آسمان‌ها خاک‌بوس است این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است اکنون که گام دوم این انقلاب است ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است.. ما در مسیر قله‌های اقتداریم در گردباد فتنه، کوهی استواریم کوهیم و هم‌دوش دماوندیم آری رودیم و در آغوش اروندیم آری در راه حق، از معبر دنیا گذشتیم با اذن موسی از دل دریا گذشتیم ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم یک گام از خط مقدم برنگشتیم ما با شهادت «افضل الاعمال» داریم تا مطلع الفجرِ فرج، چشم انتظاریم «در خاطرم شد زنده ياد فاطميون» جاى شهيدانِ حرم خالی‌ست اكنون.. ما پاسداران حریم اهل‌بیتیم در رجم شیطان ما رَمیتَ اِذ رَمَیتیم ما اربعینی‌ها سپاه قدس داریم از کربلا، آهنگ راهِ قدس داریم آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است تکبیرة الاحرام، لبیکَ حسین است ما رهرو راه شهیدانیم آری ما بر سر این عهد می‌مانیم آری ما هم‌قسم با حاج قاسم ایستادیم مثل ابومهدی، مقاوم ایستادیم قاریِ قالوا رَبُّنَا اللّهیم امروز ثُمَ استَقامُوا... مردِ این راهیم امروز امروز مرز کفر با اسلام، شام است یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است ما وارثانِ فتح خیبر، بی‌قراریم امروز عزم محو اسرائیل داریم از «جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح» است پیدا «جاءَ الحَق... اِنّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا».. وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم جا دارد از «اقبال لاهوری» بخوانم تا چند در خوابی در این ملک جوان؟ خیز! ای دوست «از خواب گران، خواب گران خیز» :: هم لیلة القدر نظام است انتخابات هم مطلع الفجر قیام است انتخابات هر رأی ما امضای فرداهاست امروز این قطره‌ها را شور دریاهاست امروز هر رأی ما در حکم موجی بی‌کران است یک مشت محکم بر دهان دشمنان است.. ما شیعیان حیدر کرار هستیم آری «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم هر رأی ما در حکم یک برگ بَرَنده‌ست بر گردن گردن‌کشان، تیغی بُرَنده‌ست دنیا نگاهش بر حضور ماست آری هر رأی در ایران جهان‌آراست آری ما فتح خرمشهرها در پیش داریم تا سجده در بیت‌المقدس بی‌قراریم روح شهیدان ناظر آراست امروز چشم انتظارِ انتخاب ماست امروز هر شعبۀ آراء، میدان جهاد است هر رأی، نفی فتنه و فقر و فساد است مرد و زن ما مردِ میدانند امروز «حُبُّ الوَطن» را قدر می‌دانند امروز.. ✍ . .👇