4_5900257429353924626.mp3
17.78M
#روضه_امام_صادق (ع)
دستور داد شبونه ریختند توو خونهی امام صادق. آقا رو میخوان ببرند. دستور داد:« همین الان برید وارد خونهش بشید با هر وضعی که بود آقا رو بیارین! رحم و مروت هم نداشته باشید!
اومد توو قصرش نشست. اون تالاری که معروف بود. میگفتند هر وقت منصور میرفت توو این تالار مشخص بود میخوان یک نفر و بُکُشند. میخوان یه نفر رو ذبح کنند.
رفت نشست منتظر آقا رو آوردند. اینقدر توهین جسارت به آقا کرد! دست بُرد این شمشیر رو تا نیمه از غلاف خارج کرد دوباره شمشیر و غلاف کرد. بار دوم، بار سوم یهو لحنش عوض شد عذرخواهی کرد. آقاجان ببخشید اینا بیادبی کردند شما رو این موقع شب اینجا آوردند! برگشتند آقا رو با احترام بردن خونه. یه عده اومدن اعتراض کردن. چرا این کار و کردی؟ تو به ما دستور میدی میگی برید آقا رو بیارید بعد خودت اینجوری برخورد میکنی، مگه قرار نبود بکشی این آقا رو؟! گفت همچین که شمشیر و تا نیمه کشیدم یهو دیدم پیغمبر خدا ایستاده غضب کرده. منصور! اگه شمشیر و برهنه کنی زندهت نمیذارم. گفتم حتما اشتباهی دیدم. بار دوم، بار سوم، این صحنه تکرار شد. ترسیدم از غضب پیغمبر...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اون نامرد گفت:« خودم کارش و تموم میکنم» اومد توو گودال دید نمیتونه برگشت، نفر دوم هی مکرر رفتن و اومدن. هیچکی این کار ازش برنمیاد؛ اون نامرد گفت کار شماها نیست کار خودمه، خنجر و برداشت. همچین که اومد روایت میگه اول یه لگدی به پهلوی این آقا زد، بدن و برگردوند، چشم توو چشم نشه. خنجر و گذاشت از قفا
"هی کارد میبره، لشگر کلافه شه
فکر کن سنان که هست شمرم اضافه شه"
4_5900257429353924621.mp3
28.34M
📋 اگر سنگِ مسی را کوه زَر کردم ضرر کردم
#مناجات
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر سنگِ مسی را کوه زَر کردم ضرر کردم
اگر اینگونه خود را معتبر کردم ضرر کردم
من از "اِلّا جمیلا"یی که زینب گفت دانستم
به غیر از پرچمت هر جا نظر کردم ضرر کردم
منم آن تاجرِ یوسف فروشی که نفهمیدم
در این بازار سودی هم اگر کردم ضرر کردم
مرا جز بیقراری در هوای تو، قراری نیست
بجز خاک تو هر خاکی به سر کردم، ضرر کردم
دَرِ این خانه همواره به روی این و آن باز است
اگر یک عمر خود را دربهدر کردم ضرر کردم
برایم دشمنی با دشمنانت منفعتها داشت
اگر از دوستان تو حذر کردم، ضرر کردم
به غیر از خاطراتِ راه تو، ورد زبانم نیست
به غیر از کربلا، هر جا سفر کردم ضرر کردم
نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند یادم رفت
بجز نام تو هر نامی ز بر کردم ضرر کردم
*شاعر: #عمران_بهروج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام صادق به یکی از اصحابشون فرمود کربلا رفتی؟!
-گفت نه آقا من اهل بصرهام منو میشناسند من برم کربلا میفهمند من محب شما هستم منو زنده نمیذارند، همه ناصری بودند اونجا.
-فرمود کربلا نمیری؛ برای جد ما روضه میگیری یا نه؟!
_آقا روضه رو که همیشه میگیرم اصلا روضه هفتگی خونهمون دارم
آقا فرمود: احسنت! کمترین کاری که در قبال این روضهای که برای جد غریب ما میگیری جد ما برات انجام میده اینه: لحظهی مرگت منتظری؛ توو حالت احتضاری، پاهاتو روو به قبله کردند، حرف نمیتونی بزنی، یهو میبینی سرت رو پاهای حسینه
4_5929463529089270866.mp3
15.7M
📋 بر هم نزن نماز مرا بی هوا نزن
#روضه_امام_صادق (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن
حالا که میزنی، جلوی آشنا نزن
سجاده و عبای مرا میکِشی، بکش
اما لگد به تربت کرببلا نزن
آتش زدی به زندگیامژ بس کن و برو
دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن
در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟
حداقل مقابل همسایهها نزن
با تازیانهات به سر و صورتم بزن
حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن
بالای مرکبی و خجالت نمی کشی
پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن
موی سپید دارم و شیخ الائمهام
هر طور میزنی بزنم، با عصا نزن
وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین"
زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن
ای شمر بس کن و به روی سینهاش نرو
با چکمهات قدم روی عرش خدا نزن
با دست و پا زدن گرهای وا نمی شود
تشنه لبم! عزیز دلم! دست و پا نزن
*شاعر : #محمدجواد_شیرازی
📋 به تو فکر میکنم
#روضه_امام_حسین (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به تو فکر میکنم
وقتی میرفتی میدون
'دل نمیکندم آسون۲'
فکر میکنم
به یه گلوی تشنه
'تشنه به زیر دشنه۲'
فکر میکنم
چه جوری از حال رفتی
'تا ته گودال رفتی۲'
فکر میکنم
چه جوری دیدم دارن
'پا رو تنت میذارن۲'
وای، همه میزدنت
وای، به سر و بدنت
وای، به کی روو نزدم
وای، تا کجا اومدم
بی هوا میزدنت یا مظلوم
با عصا میزدنت یا مظلوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
narimani-81.mp3
18.84M
📋 یه پیرمرد افتاد
#تک #شور
#شهادت_امام_صادق (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه پیرمرد افتاد، جوونا دارن میخندن
میونِ این کوچه، دستمو دارن میبندن
کشون کشون میبردنم آه
افتادم از نفس توی راه
نیمهی شب غریبم اما
الحمدالله ، الحمدالله
یهکم زمین میخوردم و
یهکمی میدویدم و
نفس من بند اومده
خدا دیگه بریدم و
همه رو ریختم تو دلم
حرفایی که شنیدمو
نمیکنن رعایتِ
محاسن سفیدمو
«یا مظلوم 'امام صادق۳'»
یه عده بیغیرت، ریختن میون این خونه
از درِ خونهم زد، شعلهی آتیش زبونه
جلوی چشم زن و بچهم
سر و پای برهنه رفتم
هوای مادرم روکردم
امون از این غم ، امون از این غم
به یاد بیت فاطمه
که کندن از جا دَرِشو
چهل نفر بسته بودن
تموم دور و برشو
علی رو مسجد میبرن
شمشیره بالا سرشو
حسن نشسته بود رو خاک
لگد زدن مادرشو
(سیلی زدن مادرشو)
«واویلا 'آه واویلا۳'»
بازم خداروشکر، به خون خضابم نکردن
به داغ ناموسم، منو عذابم نکردن
دلا بسوزه واسه جدَم
میون اون همه نامحرم
ناموسشو بردن اسیری
ایوای بمیرم ، ایوای بمیرم
دل منو خون میکنه
معجرا پامال که میشه
خدایا زینب چهکنه
نوبت قتال که میشه
میفته رو خاک بلا
رقیه بیحال که میشه
مادر میفته رو زمین
وارد گودال که میشه
«واویلا 'آه واویلا۳'»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
narimani-85.mp3
7.69M
📋 غریب آقام امام صادق
#تک
#شهادت_امام_صادق (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شده غم روی دل کاری
کار من گریه و زاری
شده توی مدینه باز
قصهی کوچه تکراری
بازم آتیش بازم هیزم
دوباره خندهی مردم
صدای بچههای من
شده توی شلوغی گم
تو این شهر پر از غربت و غم تنهای تنهام
عدو کشیده جانمازمو از زیر پاهام
دل منو شکسته بیحیا، خونه دو چشمام
"غریب آقام آقام
آقام آقام ، امام صادق"
شبونه دل رو آزردن
بچههام غصه میخوردن
بیعبا و بیعمامه
منو تو کوچه میبردن
پیِ ناقه دویدم من
غم و مهنت کشیدم من
امام و این جسارتها
خیلی حرفها شنیدم من
مثِ بابام علی تو کوچهها بستن دو دستام
از وقتی که درو آتیش زدن میلرزه پاهام
کسی همسرمو نزد ولی به یاد زهرام
"غریب آقام آقام
آقام آقام ، امام صادق"
@emame3vom
توی خونه شده غوغا
هجوم لشکر اعدا
میکنم گریه من یادِ
غروب و عصر عاشورا
به یادِ آتیش و خیمه
به یادِ سیلی و دشنه
میکنم گریه و زاری
برای غربت عمه
جلوی جشم بچهها میشد خیمهها غارت
به ناموس خدا نامحرما کردن جسارت
با دست بسته عمه زینبو بردن اسارت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_5929463529089270869.mp3
25.92M
📋 یه امامو غریبونه اومدن بردن از خونه
#زمینه #شهادت_امام_صادق
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه امامو غریبونه
اومدن بردن از خونه
وایسید عباشو برداره
پیرمرده نمیتونه
تو اوج غمه ، قدش چه خمه
عمامهشو حلقه دور گلوش زدن میکشن جلوی همه
آه، آهِ حسرت
وای، از این غربت
وای، دیگه شد راحت
«غریب آقا، غریب آقا»
چه خونی میره از پاهاش
داره حضرت میاد اشکاش
نامرد حیا کن از سنش
که سفیده همه موهاش
نفس بریده ، قدت خمیده
شنیدم آخه که از زیر پات سجاده رو باز یکی کشیده
آه، از بییاری
آه، خون میباری
آه، آروم نداری
«غریب آقا، غریب آقا»
مثِ مرغی شکسته بال
داره آقام میره از حال
اما میخونه با گریه
زیر لب روضهی گودال
دارن میزنن ، دارن میبَرَن
لباسی که مادرم فاطمه داده به حسین دارن میکَنن
آه، ای بیکفن
آه، دور از وطن
آه، ای خونین دهن
«غریب آقا، غریب آقا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
e04b0c38c8c5c942fce01952100ebb6b.mp3
17.83M
📋 بازم چهل بیمروت، با هم رسیدن شبونه
#زمینه #شهادت_امام_صادق
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بازم چهل بیمروت، با هم رسیدن شبونه
بازم بدون اجازه، ریختن سر اهل خونه
باز امام این عالَم و، پا برهنه و بیعصا
با لباس خونه دارن، میکشونن پشت مرکبا
این چه وضعشه نامسلمونا؟
یک جو غیرتم خوبه به خدا!
بیهوا آخه میزنی چرا؟
پیرمرد و هل نده بیعصا!
«بمیرم برات آقا، بمیرم برات آقا، بمیرم برات آقا»
توو شهر، کی فکر امامه؟ گریه دوای آقامه
گریهش، برای خودش نیست، میگه برا بچههامه
حجرهها داره میسوزه، توو آتیشِ نامحرما
مشغول نماز بود ولی، سجاده پر شد از ردپا
بچههاش میخوان که وداع کنند واسهی باباشون دعا کنند
بیمروتا کاش حیا کنند
دختراش نذارین نگاه کنند
«بمیرم برات آقا، بمیرم برات آقا، بمیرم برات آقا»
هیزم، چقدر واژه تلخه! آتیش چقدر روضه بازه!
اما روی این میخ این در، جاری نشد خون تازه
گریههاش مگه بند میاد؟ قصه قصهی مادره
ماجرای کوچه همش، جلو چشاش داره میگذره
مرثیه زیاد، طاقتا کمه
عمریه دل ما پُرِ غمه
بدجوری غلاف خورد به فاطمه!
ضربه دست قنفذ چه محکمه!
«بمیرم برات آقا، بمیرم برات آقا، بمیرم برات آقا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_5900257429353924631.mp3
28.06M
📋 میون سجادهای و خونهی تو محاصرهست
#واحد
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میون سجادهای و خونهی تو محاصرهست
توو ذهن روضههای تو، ردپای یه خاطرهست
روضهی دود و هیزمه، روضهی داغ میخ در
دور و بر خونهی تو، غم داره میزنه شرر
امشب سر تو میریزند
پیش نگات میشه خونه دشمن
چیکار کنم غم زده شررت، بس که دور و برت
ریخته روی سرت، این ماتم
کسی نبود یار و همسفرت، تا بشه سپرت
خون شده جیگرت، از این غم
بردن تو رو با یه لباس ساده
دشمن سواره و شما پیاده
«واویلتا مولا امام صادق»
تو پیرمردی و دارن نامردا میزنند تو رو
پای پیاده با طناب توو کوچه میکِشن تو رو
روضهی تو شبیه شده به روضه های فاطمه
دردم از اینه دشمنت، از تو نداره واهمه
از دور که روز تو شب شد
توو شعلهها چشمت گریون زینب شد
خودت بخون روضههای غم و
روضهی حرم و خیمه و علم و، ای آقا
به ما بگو از هجوم و شتاب
از جفای طناب رنج بزم شراب، ای آقا
بردن تو رو با یه لباس ساده
دشمن سواره و شما پیاده
«واویلتا مولا امام صادق»
کاش میتونستی سرت و بزاری رو شونهی من
وخیمه حالت فاطمه که تر شده گونهی من
علی مظلوم و ببخش نگار دردونهی من
که خونهی امنی نبود برای تو خونهی من
اشکات دلم رو خون کرده
دلم پر از غصه، دلت پر درده
تو رو خدا با غما خو نگیر، از علی رو نگیر
دست به پهلو نگیر، زهرا جان
بجز تو دردم رو به کی بگم
حالا تو هم رو میگیری ازم، زهرا جان
گریه نکن دنیام و غم میگیره
الهی علی برات بمیره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_359326163803309260.mp3
18.88M
📋ناجوانمردان از اینجا صحن را برداشتند
#واحد
ویژه #شهادت_امام_صادق (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ناجوانمردان از اینجا صحن را برداشتند
کاش میگفتند گنبد را چرا برداشتند
زائری آمدکنارِ قبرِ آقایش نشست
با کتک او را زِ قبرِ مجتبی برداشتند
خاک اینجا برتر از خاکِ تمامِ عالم است
خاک اینجا را همه بَهرِ شفا برداشتند
تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی
از همینها را برای کربلا برداشتند
خواستند آثار جرمِ شهر مخفیتر شود
از میان نقشه، اسمِ کوچه را برداشتند
آنقدر باگریه مَردی بر رخِ خود لطمه زد
تا که از قبرِ امامِ شیعه پا برداشتند
خاک اینجا بوی سیلی مکرّر میدهد
بوی گریههای دختر، بَهرِ مادر میدهد
آخرش این خاک، ایوانش طلایی میشود
گنبد و گلدستههای باصفایی میشود
این حرم با چهار گنبد میشود بیتالحسن
هرکسی اینجا بیاید مجتبایی میشود
پنجره فولاد اینجا چه قیامت میکند
واقعاَ اینجا عجب دارالشفایی میشود
نقشهی این صحن را باید که از زهرا گرفت
نقشه را مادر دهد بَه چه بنایی میشود
گنبد صادق، ضریح باقر و صحنِ حَسَن
پرچم سجاد، دارد دل هوایی میشود
حتم دارم ساخت و ساز حرمهای بقیع
از همان لحظه که آقا تو بیایی میشود
آخرش من مطمئنم این گره وا میشود
این حرم زیباترین تصویر دنیا میشود
هرچه خواندم در بقیع از سینه عقده وا نشد
هرچه گشتم قبرِ زهرا مادرم پیدا نشد
راهِ ما را بسته بودند هرچه من میخواستم
تا رَوَم در پیشِ قبرِ مادرِ سقا نشد
"واویلتا واویلتا ، واویتا واویلتا"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
214_3772212160.mp3
5.23M
📋با گریههام چشامو دریا میکنم
#واحد
#شهادت_امام_صادق (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با گریههام چشامو دریا میکنم
با تلخیهای روزگار تا میکنم
تو دفترِ خاطرههام میگردم و
خاطرههای تو رو پیدا میکنم
خونهمو مثل خونهتون سوزوندن
لگد زدن درو بازم شکوندن
نبودی و ندیدی که چهجوری
دستامو بستن تو کوچه کشوندن
چیزایی که شنیده بودم دیدم
روی خاکا تو کوچهها دویدم
از این دلم خوشه که همسر من-
-به پشت در نرفت، خودم رسیدم
دستامو بستند شبیه حیدر
به زیر لب گفتم کجایی مادر
بازم خدارو شکر که طوری نشد
به کسی آسیب نزده میخِ دَر
"واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا"
چند سالِ پیش که خونهتون دَرِش سوخت
کی پشت در بود که میگن پَرِش سوخت؟
در اگه سوخت فدا سرت ولی آه،
که در افتاد پشت سرش، سرش سوخت
اون روز علی امید آخرش سوخت
یعنی دیگه بچه با مادرش سوخت
حیدر جلو چشا و دیدِ زهرا
زهرا جلو چشای حیدرش سوخت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.