940.7K
مجلس کامل #حضرت_ام_البنین
#الا_مادربه_قربون_جمالت
#الا_مادر_بقربون_جمالت
#روضه_حضرت_ام_البنین
#زمزمه
عباس
قربون زخم پَر و بالت
ای کربلایی خوش بحالت
دلاورم شیرم حلالت
➰➰➰➰➰➰
عباس دل به قضا قدر سپردی
کاش برا اصغر آب می بردی
خوب شد یه جرعه آب نخوردی
خدا رو شکر فدا شدی تو
سقای کربلا شدی تو
شهید دست جدا شدی تو
➰➰➰➰➰➰
عباس
سرت به روی نیزه ها رفت
سرِ حسینم تا کجا رفت
رقیه تا شام بلا رفت
عباس زینب بهت میگه برادر
به زیر چکمه های لشکر
تو خیمه شد قحطی معجر
➰➰➰➰➰➰
عباس زینب با چشم پُر ستاره
آورد برام یه مشک پاره
بی تو همه شدن آواره
زینب و خنده های شامی
زینب و چشمای حرامی
مونده میون ازدحامی
#حاج_مجتبی_صمدی_شهاب✍
الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت
شنیدم دستهایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چو طفلان این سخنها را شنیدند
همه از هم خجالت می کشیدند
انیس گریه هایم را گرفتن
توان دست و پایم را گرفتن
کمانی تر شدم از زینب افسوس
سر پیری عصایم را گرفتن
مسلمانان حسین مادر نداره
غریب است و کسی بر سر نداره
ز جور ساربان بی مروّت
دگر انگشت و انگشتر نداره
گل احساس را از من مگیرید
شمیم یاسو را از من نگیرید
همه دار و ندارم را بگیرید
فقط عبّاس را از من مگیرید
تموم زندگیم مال حسینه
دلم همواره دنبال حسینه
کجایید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک بالان عاشق
پرنده تر ز مرغان هوایی
( حسین جانم ، حسین جانم
حسین جان )
#استاد_درویش 🎤
156K
همان هایی که از حیدر بریدند
حسین بن علی را سر بریدند
اگر غصبِ حق از حیدر نمی شد
حسین بن علی بی سر نمیشد
.
#حضرت_عباس علیه_السلام
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
🩸ایکاش میدانستم که با دستان ابالفضلم چه کردند ...
از جمله مرثیههای حضرت ام البنین علیهاالسلام این بود که میفرمود:
📋 یا لَیْت شِعْری اَکَما اَخبَروا
بِاَنَّ عبَّاسا مَقْطُوعَ الیَدَیْنِ
▪️ای کاش! میدانستم آیا این خبر درست است که دستهای فرزندم عباس علیهالسلام را از تن جدا کردند یا نه؟!
📚ابصار العین، ص ۶۴
📚معالی السبطین، ص ۴۳۳
✍ آه یا امّ البنین...
همین را فقط عرض کنم که این «دستانِمبارک» نه فقط اشک تمام عالم را جاری نمود؛ بلکه پُشت اباعبدالله الحسین علیهالسلام را هم شکست...
در همان ساعتی که مقاتل نوشتهاند:
🥀 سیدالشهداء علیهالسلام پا در رکاب گذاشت و رو به میدان نمود تا بر بالین برادر حاضر شود؛ که ناگاه ذوالجناح ایستاد و قدم از قدم بر نداشت و سر خود را به جانب حضرت اباعبداللّه علیهالسلام بلند کرد و شروع نمود به گریه و نوحه و زاری کردن و اشاره به جانب زمین مینمود.
🥀 حضرت سیدالشهداء علیهالسلام فهمیدند مطلبی دارد، فرمودند: چه میگویی ای ذوالجناح؟ که ناگاه به قدرت کامله الهی قفل خاموشی از زبان آن حیوان برداشته شد؛ عرض کرد:
📋 یا سَیِّدی اَما تَنْظُرُ اِلَی الأرْضِ؟
▪️ای آقایمن! آیا نگاه نمیکنید به سوی زمین!؟
📋 فَلَمّا نَظَرَ الْحُسَیْنُ علیهالسلام اِلَی الأرْضِ رَأی اَیْدی اَخیهِ الْعَبّاسَ مَقْطُوعَةً وَ فِی التُّرابِ مَوْضُوعَة
▪️همین که حضرت نگاه کرد، دید دستان برادرش عباس قطع شده و بر روی خاک افتاده است.
🥀 حضرت خم شد و آن را برداشت و به سینه خود چسبانید و فرمود:
📋 اَلاْنَ اِنْکَسَرَ ظَهْری وَ قَلَّتْ حیلَتی
▪️الآن دیگر پشتم شکست و بیچاره شدم.
📚 انوار الشهادة،یزدی،ص۱۲۹
📝 شد وقت آنکه در غمِ شَه نوحه سر کنم
از سوزِ آهِ خویش، جهان پُر شرر کنم
چون شاه دید پیکر عباس روی خاک
گفت: ای خدا! چه چاره از این غم دگر کنم؟
خوش گفت آن که گفت چنین این زبانحال
آن را بگویم و غم دل تازه تر کنم:
از من دو دست بر كمر و از تو بر زمين
دست دگر کجاست که خاکی به سر کنم؟!
قامت ز من شكسته و از تو به روی خاك
كو قامتی كه خواهر خود را خبر كنم؟!
عباس! خوش بخواب شدی راحت از جهان
اما بگو چه چاره منِ خون جگر كنم؟!
@Maghaatel
.
.
#حضرت_ام_البنین
#شور
صدقه سر شما کویر دریا شد
کور اسمتون و برد و دید بینا شد
گره کور شدم به شوق دستاتون
که به لطف سفره ی شما گره وا شد
اسمش مثل ، عصای موسی میشه
توی اوج ، درد و گرفتاری ها
ام البنین ، اگه دعا کنه برات
الهم آمین میگه زهرا
امشب باید حاجت بگیرم
تا راضی نشی ازم نمیرم
به حضرت صدیقه بگو که
راضی شه واسه حسین بمیرم
(شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی)
به فدای بعضی که توی گلو تونه
وقتی بشیر داره روضه میخونه
ما با روضه های مشک و آب می سازیم
چشم شما برا رباب گریونه
مادر بودی ، شما فقط میفهمی
مادر وقتی ، با بچه شه خوشبخته
وقتی بچه بمیره از بی آبی
خیلی خیلی ، برای مادر سخته
با این که بی آبی شدید شد
اما عباست رو سفید شد
رد سیلی ها واسه وقتی
هستش که عباست شهید شد
(شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثینی)
تکلیف خیمه مثل روز روشن شد
سهم عباس تو که عمود آهن شد
اون معجری که از خاک مبرا بود
مجروح رفت و اومدای دشمن شد
ام البنین، گریه کن از این جای
روضه دیگه ،مصیبت گوداله
ام البنین نگا کن این زخما رو
جای رد کشیدن خلخاله
تن هاشون زیر دست و پا بود
سر هاشون روی نیزه ها بود
زینب رو همسایه اش نمیدید
اونجا بین نامحرما بود
(شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی)
#سید_جواد_پرئی✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
.👇
.
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حضرت_امالبنین_زمینه
همسر حیدر کراری
به امیرالمومنین یاری
ای الگوی وفادارای
مادر قمربنی هاشم علمداری
ای جانم به این رشادت و عزت و غیرت
ای جانم به این صلابت و همت و عفت
ای جانم به این شجاعت و شوکت و صولت
یا ام البنین به شیر پاک تو رحمت
مادر دریا
مادر سقا
مادری کردی
تو مثه زهرا
گفتن عباست
شد شهید اما
گفتی اولادم نذر
ابی عبدالله ابی عبدالله
یاام عباس یاام البنین
.
پای داغ پسرت پیرم
پر چادرت رو میگیرم
شنبه ها سر این سفره
روزیمو مادر از عباس تو میگیرم
ای جانم چهارتا سردار قدر داری
ای جانم چهارتا شیر با جگر داری
کل دنیارو بگردن همه میبینن
یاام البنین فقط خودت قمر داری
بعد عاشورا
از غم مولا
روضه خوندی با
نجمه و لیلا
تو نگفتی از
پسرات اما
گفتی اولادم نذر
ابی عبدالله ابی عبدالله
یاام عباس یاام البنین
#جواد_پورعباسیان ✍
👇
.
#حضرت_ام_البنین
ای مادر آب، آبرویت
ای علقمه، جامی از سبویت
ای زمزمِ اشک ما ز جویت
دریا، دو سه قطرهء وضویت
ای نام تو بهترین سرآغاز
یا ام بنین مرا بخر باز
ای خدمت دوست، سرنوشتت
ای گریه، انارِ فصلِ کشتت
ای خاکِ درِ علی، سرشتت
ای خانهء فاطمه بهشتت
اینگونه شدی عزیز زهرا
گفتی که منم کنیز زهرا
زینب بغلت بهار دارد
در بین مدینه یار دارد
در کوچه حسن قرار دارد
با اذن تو ذوالفقار دارد
عباس نه! پرچم تو بالاست
از بس که غمش حسین زهراست
در لشکر خود امیر داری
جنگندهء بی نظیر داری
شیری و چهار شیر داری
در کرببلا سفیر داری
روزی که عطش کنار دریاست
امیّد حرم به مشک سقاست
صد حیف که علقمه نبودی
در غربت و همهمه نبودی
تنها طرف همه نبودی
همنالهء فاطمه نبودی
آنجا که تبر روی نگین خورد
عباس در علقمه زمین خورد
گهوارهء ماه، تاب میخواست
آن چشم سیاه، خواب میخواست
نوزاد رباب، آب میخواست
حال همه را خراب می خواست
از داغ عمو که با خبر شد
سرباز حسین، تشنه تر شد
در معرکه آمد از عطش گفت...
از اینکه چطور کرده غش گفت...
از خشکی آن صدای خش گفت...
از حرمله و سه شعبه اش گفت...
آن روضهء مقتل مقرم،
باشد شب هفتم محرم!
#وفات_حضرت_ام_البنین
#رضا_دین_پرور ✍
.
از غمت ویرانم امّا خانه آبادم حسین
می رسد با ناله اش زهرا به فریادم حسین
می روم آشفته و زخمی سرِ خاک بقیع
می رود تا کربلایت داد و بیدادم حسین
بسکه بین گریه هایم جلوه کرده اسم تو
اسم عباس خودم را بُردی از یادم حسین
آنقدر از خشکی لبهای تو شرمنده ام
یاد خشکی لب سقا نیفتادم حسین
مشک پاره دیدم و گفتم که بیچاره رباب
می زند بر سر رباب تو که نوزادم...حسین
مادرت زهرا به جایم رفت بین علقمه
ای فدای مادر تو چار اولادم حسین
ذره ذره آب شد عباس و آب مشک ریخت
قطعه قطعه ریخت آنجا شاخ شمشادم حسین
من شنیدم فاطمه تا بین آن گودال رفت...
سوخت از ذکر بُنیَّ عالم و آدم حسین
زیر پا ذکر لبت را بی وضو برهم زدند
ای فدای نالهء جدّ تو اجدادم حسین
روی نی با خواهرت رفتی ز کوفه بین شام
معجرش را پاره دیدی در میان ازدحام
#حضرت_ام_البنین_س
#وفات_حضرت_ام_البنین
#رضا_دین_پرور ✍
.