امام حسین ع
📻 بشنوید | سخنرانی 🎤 #حاج_مجتبی_صمدی 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۰۹ اینجا برای دیده شدن نوکر
.
#غزل
#شروع_مجلس
#روز_عاشورا
عاشق شدن غریبیِ ایّام بودن است
حیرانی و بدون سرانجام بودن است
مقصود کعبه کرب و بلا رفتن است و بس
این حجّ واقعی و در اِحرام بودن است
بوسه اگر که لب ، نزند بر ضریح یار
معنی دور بودن و ناکام بودن است
پُخته شدن ز سوز جگر میشود نصیب
چشم بدون اشک همان خام بودن است
*خاموش شد چراغ ، نرو که مسیر حق
با یار خویش ماندن و همگام بودن است
دنیا طلب اگر که شدی *اِبن حُرِ شوی
کاین مرزِ خاص بودنت از عام بودن است
اینجا برای دیده شدن نوکری نکن
جلوه گری به وادی گمنام بودن است
در این مسیر چون *حُججی ها قدم بنه
که راه وصل غرق در آلام بودن است
واقف مگر نبود به احکام ذبح ، شمر
این ادّعایِ خادم اسلام بودن است!؟
از پشت سر برید و به او آب هم نداد
این روضه داغ سینه ، در اِبهام بودن است
با قتل صبر و زجر کُشی شد جدا سرش
این شرح مرغ بِسملِ در دام بودن است
* اشاره به خاموش کردن چراغ به فرمان امام در شب عاشورا
* عبیدالله ابن حرّ جعفی که دعوت امام را نپذیرفت
* شهید حججی مدافع حرم
#حاج_مجتبی_صمدی_شهاب ✍
.
4_5879972071181652907.mp3
28.35M
📻 نکته آموزشی ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
🎤 #دکتر_محمد_فراهانی
🕌 مجمع یاس کبود
🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۰۹
✅ #آموزش_مداحی
#تقلید #مستقل_خوانی
کسانی که توان مستقل خوانی و تبدیل ادبیات مکاتبه ای مقتل را به ادبیات محاوره ای روضه ندارند، میتوانند همچنان تقلیدی بخوانند.چون مهم اثرگذاری روضه بر مداح و مستمع است.
مثال برای روضه ی شعر محور
کلید #دستگاه_سگا
کسی که عیب تو را پیش چشم بنگارد
ببوس دیده ی او را که بر تو حق دارد
گریز های تک جمله ای با استفاده از #زیارت_ناحیه
روضه ی سنگین(روضه حجاب مخدرات) مطلقا ممنوع ...
.
نوحه و دم پایانی
هیئت مکتب الشهداء
#بند_اول
خوشبختیم ما همه با لطف فاطمه
هر هفته دور هم داریم این زمزمه
( ارث اجدادمون مونده این یادگار
میراث نوکری میراث ماندگار «۲» )
هیئتی وارث عشق سوز و وفا
هیئتی های مکتب الشهداء
یا ثارالله اباعبدالله (۲)
#بند_دوم
دل پر از شور شین با ذکر یاحسین
می مونیم عاشق ارباب عالمین
( اشکای چشم من میده بم اعتبار
این شان نوکری میراث ماندگار «۲» )
هیئتی راهش راه کرببلا
هیئتی های مکتب الشهداء
یا ثارالله اباعبدالله (۲)
#بند_سوم
از خون هر شهید ایران شد سرفراز
مهد عرفان و عشق کوه #بازی_دراز
( یاد شیرودی و محسن حاج بابا
راه سرخ شهید راه ما تا خدا «۲»)
هیئتی هستیم پای کار شما
هیئتی های مکتب الشهداء
یا ثارالله اباعبدالله (۲)
#بند_چهارم
سینه زن تا حرم با جمع نوکرا
ان شاالله اربعین ، گودی قتلگا «ه»
(تو گودال بردنش شد غارت پیرهنش
کارشون شد تمام تشنه لب کشتنش«۲»)
فِرقهٌ بالسیوف فِرقهٌ بالرما «ح»
فِرقهٌ بالخشب فِرقهٌ بالعصا
یاثارالله اباعبدالله
#بند_پنجم
ختم سینه زنی بیعته با ولی
امید و اتحاد امر سید علی
(دشمن میترسه از فرهنگ انتظار
می جنگیم با یهود با تیغ ذوالفقار «۲» )
هیئتی بر امام میکنه اقتدا
هیئتی های مکتب الشهداء
یا اباصالح (۴)
#سرود_پایانی
#شهدا
#اصغر_مومنی✍
روح شهید محمد ابراهیم مومنی شاد
https://eitaa.com/emame3vom/96626
.👇
امام حسین ع
📻 نکته آموزشی ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ 🎤 #دکتر_محمد_فراهانی 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۰۹ ✅ #آموزش_
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#طایی_شمیرانی
ای درِ تو قبله گاه اهل تولا
خاک رهت آبروی عرش معلا
فضۀ دربار تو معلّم مریم
قنبر درگاه تو مدرّس عیسی
زهرۀ اَزهر تویی و طُهرۀ اطهر
عفّت داور تویی و عصمت کبرا
خوشهبرِ خِرمن عفاف تو ساره
ریزهخورِ خوان عصمت تو صفورا
حضرت عصمتپناه و خادمه بلقیس
اختر گردون مقام و جاریه لعیا
بود معمّا اگر که خلقت انسان
ذات جلیل تو کرد حل معمّا
مادر حوّایی و سلالۀ آدم
قبلهگه آدمی و زادۀ حوا
از دو جهان جز نبی، تو از همه اعلم
از دو سرا جز علی تو از همه اعلا
از چو خدیجه سزاست همچو تو دختر
از چو پیمبر رواست همچو تو زهرا
آری آری ز بحرخیزد گوهر
باری باری ز نخل روید خرما
ذات جمیل تو بار نخل رسالت
چهر منیر تو مِهر عالم معنا
خاک سرای تو تاج تارَک یوسف
گَرد رواق تو کُحل چشم زلیخا
سُبحۀ خاکین تو نگین سلیمان
چادر پشمین تو تفاخر حَورا
امّ ائمّه نه، بلکه امّ نبیین
شاهد عرضم بسست امّ ابیها
نطق تو الهامبخش موسی عمران
طبع تو آرامبخش روح مسیحا
حلقۀ درگاه تو منادی جنّت
دستۀ دستاس تو سریر ثریا
چیست به غیراز تو متن آیت یاسین
کیست به غیر از تو بار دوحۀ طاها
غیر نبی گو که؟ داشت همچو تو دختر
غیر علی گو که؟ داشت همچو تو همتا
گر که به نِسوان رسیده بود رسالت
نام تو میبود زیب مطلع طُغرا
لیک بدین حیرتم بدان همه عزّت
از چه شدی زار، بعد رحلت بابا
هیچ پیمبر نشد که بعد وفاتش
آتش کینش زنند بر درِ مأوا
گاه شد از ضرب در کبودت پیکر
گاه سیه شد ز تازیانهات اعضا
نیلی گهی عارضت ز ضربت سیلی
سقط جنینت گهی ز کینه ی اعدا
"طایی" ای دخت پاک احمد مرسل
لطف تو دارد به هر دو کون تمنّا
📚 دیوان طائی شمیرانی
........
هر وقت پیغمبر؛ می خواست از مدینه بیرون بره آخرین نفری رو که باهاش وداع می کرد بی بی بود، هر وقت وارد مدینه می شد اول می رفت در خونۀ دخترش فاطمه، هر وقت می اومد درخونه اول عتبه در ُ می بوسید دست دو طرف دهلیز می گذاشت می گفت : “ألسَّالم ُ عَلَیکم ْ یا أَهْل َ بَیت ِ النُّبُوَّة” گر جواب می اومد “وَعَلَیک السَّالم یا رسول اهلل” وارد خانه می شد و اال ّ بدون اجازه وارد نمی شد .تا فاطمه اش می اومد تمام قد بلند می شد ، خم می شد دست فاطمه رو می بوسید ، می گفت : «دخترم ا گه دست تو رو می بوسم به خاطر این نیست که دخترمی و دوسِت دارم، خدا به من دستور داده دست تو رو ببوسم.»
سینۀ فاطمه رو می بویید ، کی از همسران پیغمبر از رو حسادت اعتراض کرد: «یا رسول الله! دیگه فاطمه دختر بچه چند سال قبل نیست که اینقدر سینه اش رو می بویی.» رمود: «سا کت باش من از سینۀ دخترم بوی بهشت ُ استشمام می کنم .»
پدر ای آینۀ توحیدی
کاش رخسار مرا می دیدی
دست پاکی که تو می بوسیدی
سینه ای را که تو می بو ئیدی
آن یکی خصم ستمکار شکست
وآن میان درو دیوار شکست
آنکه در سفرۀ من بودش دست
نمکم خورد و نمکدان بشکست
آنکه می گفت غلام اویم
تــازیــانــه زده بــر بــازویــم
بانوای : حاج مرتضی طاهری👇
https://yase135.ir/smmm_content/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7%D9%87-%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B6%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B3-%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1/
...................
.
#روضه_سنگین
از لاله زار توحید آتش زبانه می زد
گل گشته بود پرپر بلبل ترانه می زد
در گلشن ولایت یک نو شکفته گل بود
گر می گذاشت گلچین آن گل جوانه می زد
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی بخانه می زد
گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو
گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
وقتی که باغ می سوخت صیاد بی مروت
مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد
با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را
از ناله ای که مادر در آستانه می زد
این روزها که میدید موی مرا پریشان
با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد
هنگام شرح این غم از قلب زار (میثم)
مانند خانۀ ما آتش زبانه می زد
#استاد_سازگار ✍
..........
خانه گردیده ، بی تو غم خانه
شمع من بودی ، من چو پروانه
ای که بودی از جهان دارو ندارم
بعد تو بنگر گره خورده به کارم
ای همه بودو نبودم فاطمه یاس کبودم
هستیم بودی ، رفتی از دستم
تو چرا رفتی ، ممن چرا هستم
ای مهاجر تایر بشکسته بالم
بعد تو بنگر چنین افسرده حالم
ای همه بودو نبودم فاطمه یاس کبودم
گفت : وارد شدم ، دیدم خونه عزا خونه است . علی نشسته ، امام حسن یه طرف ، امام حسین یه طرف ، ام کلثوم روبرو بابا ، زینب تو بغل بابا . میگه یه منظره ای دیدم خیلی دلم برا غربت علی سوخت میگه دیدم همه دارن مادر ، مادر ، میگن و گریه میکنن میگه اون نکته ای که دیدم و دلم سوخت این بود دیدم عوض اینکه علی اشک بچه ها رو پاک کنه ، زینب با دستای کوچولو داره اشک های بابا رو پاک میکنه
.
#زمزمه
#امام_صادق علیه السلام
#عبدالله_باقری ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
باز شعله و دود - بازم شراره
آتیش چرا دست از سر این خونواده - بر نمیداره؟ ۲
بس نبود خونهی حیدر؟
بس نبود شکستن در؟
بس نبود سوختن غنچه / همراه مادر؟
بس نبود اون روز مدینه؟
بس نبود آتیش کینه؟
بس نبود داغیِ یک میخ / زخم توو سینه؟
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
باز کودکی در - حال فراره
آتیش چرا دست از سر این خانواده بر- نمیداره ۲
بس نبود کربلا میسوخت؟
بس نبود خیمهها میسوخت؟
بس نبود پای رقیه / توو صحرا میسوخت؟
بس نبود بال و پری سوخت؟
بس نبود که حنجری سوخت؟
بس نبود تنور خولی / موی سری سوخت؟
#شهادت_امام_صادق
.👇
.
📋باز شعله و دود - بازم شراره
#زمزمه #شهادت_امام_صادق
#روضه_امام_صادق (ع)
............................................
.(بند اول).
باز شعله و دود - بازم شراره
آتیش چرا دست از سر این خونواده - بر نمیداره؟ ۲
بس نبود خونهی حیدر؟
بس نبود شکستن در؟
بس نبود سوختن غنچه / همراه مادر؟
بس نبود اون روز مدینه؟
بس نبود آتیش کینه؟
بس نبود داغیِ یک میخ / زخم توو سینه؟
.(بند دوم).
باز کودکی در - حال فراره
آتیش چرا دست از سر این خانواده بر- نمیداره ۲
بس نبود کربلا میسوخت؟
بس نبود خیمهها میسوخت؟
بس نبود پای رقیه / توو صحرا میسوخت؟
بس نبود بال و پری سوخت؟
بس نبود که حنجری سوخت؟
بس نبود تنور خولی / موی سری سوخت؟
شاعر : #عبدالله_باقری
.............................................
📋خسته بود آقا
#زمزمه
#روضه_امام_صادق (ع)
#روضه_امام_حسین (ع)
............................................
.(صلی الله علیک یا مــــــروج العاشــــورا ، روضه خون اباعبدالله).
پیرمردی ته گودال زمین گیر شد
پیرمردی وسط کوچه به یادش افتاد
خسته بود آقا
.( اون روز که خونشو آتیش زدن یاد عاشورا بود امام صادق ، فرمود :«جد ما رو به حالت غم و غصه و مکروب کشتنش » هی نگاه به خیمهها و زن و بچهها میکرد ).
تازه روی مَرکَبِش نشسته بود آقا)۲
میزَدَن سنگ، سَرِش شکسته بود آقا
خسته بود آقا
تک و تنها رفت
که صدای گریه تو خیمهها بالا رفت
دَمِ رفتن طَرَفِ خیمهی زنها رفت
تَک و تنها رفت
جنجال بود و
طرف قتلگاه غوغا بود و
بین گودال حسین تنها بود و
سر پیراهنش دعوا بود و
جنجال بود و
طرف خیمگاه غوغا بود و
چشم آقا مثه دریا بود و
نگران واسه ی زن ها بود و
.( امام صادق فرمود : یه روز بعد مصیبت آتیش زدن خونه ، اومدن دیدن آقا داره گریه میکنه ، عرضه داشتن یابن رسول الله چرا گریه میکنید ؟ واسه خودتون گریه میکنید؟ فرمود نه من بودم این زن و بچه به من پناه میآوردند ؛ اما غروب عاشورا این زن و بچه به کی پناه بردن ؟!
یه وقت عقیله بنی هاشم دید نانجیبا دارن میان ، اومد وارد خیمه امام سجاد شد ، آقا بگو کجا بریم؟ چیکار کنیم؟ فرمود عمه بگو همه فرار کنند.
واسه این گریه میکنم کسی نبود پناه مخدرات جدم بشه ، اونها رو زیر پر و بال بگیره ، راوی میگه دیدم عقیله بنی هاشم هی وارد خیمههای آتیش گرفته میشه ، به سر میزنه و بیرون میره).
.............................................
حاج مسعود پیرایش
#صوت 👇
https://eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn/965
👇
.
🏴 #نوحه #واحد شهادت #امام_صادق علیه السلام و روضه ی کربلا
#نوحه_امام_صادق
#واحد_امام_صادق
#یابن_حیدر_یابن_زهرا
یابن حیدر یابن زهرا،ای رئیسه مذهب ما
دست ما و دامنه تو،حضرت صادق یا مولا
ای ششم نور هدایت
در کلام تو حقایق
شیعه را تو اعتباری
با احادیثت یا صادق
حضرت صادق یا مولا
ای غریبِ آل طاها،ای شهیدِ سَمّ اعدا
برده ای ارث تو ز حیدر،در مدینه غربتت را
از میانه خانه ی تو
میکِشید آتش زبانه
شد به تو بی حرمتی ها
پیش چشم اهل خانه
واغریبا وا اماما
پشت مرکب،پا برهنه،روی خاکا،میدویدی
هر قدم با،یاد زینب،از دلت آه،میکشیدی
روضه میخواندی برای
عمه جان قد خمیده
یاد شام و کوفه کردی
به لبت جانت رسیده
واغریبا وا اماما
کرد به جانت،سوءقصد آن،بی حیا از،کینه آخر
روی تو شمشیر کشیدو،دید به خشم آمد پیمبر
یارسول الله تو را دید
او که شمشیررا غلاف کرد
کاش و بودی میگرفتی
خنجر از آن شمر نامرد
واغریبا واحسینا
۱۴۰۳/۰۲/۱۳
#شهادت_امام_صادق
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴 #زمینه یا #شور شهادت رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام
#زمینه_امام_صادق
#شور_امام_صادق
#میکشه_زبونه
کربلایی #آرش_پیله_ور 🎤
🏴بند اول
آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳
میکِشه،زبونه،دوباره آتیش از یه خونه
میزنن،بی هوا،یه پیرمرد و تازیونه
دستاشو،بستن و،میبرنش به پشت مرکب
ندارن،حرمته،سرور دین رئیس مذهب
پای برهنه بی عمامه
آقا رو بردن از تو خونه
از غم غربت آقامون
تیره دل هفت آسمونه
آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳
🏴بند دوم
تا زمین،میخوره،میکِشه آه و میگه مادر
میبینه،تا مرکب،میکنه یاد جد اطهر
میفته،به یاد،غروب عاشورا یه لحظه
زدن به،مرکبا،یه عده وحشی نعل تازه
گریه امونش رو بریده
تو این هیاهو روضه خونه
میگه حسین و اشک میریزه
شبیه عمه قد کمونه
آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳
🏴بند سوم
میکِشه،شمشیرو،سه بار تا بی حیای نامرد
تو قلبِ،آقامون،زنده میشه بازم غم و درد
میفته،به یاد،جد غریبش توی گودال
میخونه،روضه ی،یه خواهر و که میره از حال
تو کاخ منصور دوانیق
ظاهر میشه سه بار پیمبر
یارسول الله کجا بودی
که ببینی حسین و بی سر
آه و واویلا (حسین غریب مادر وای)۳
#شهادت_امام_صادق
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴 #زمینه یا #زمزمه #واحد_سنگین روضه ای شهادت رئیس مذهب تشیع امام جعفر صادق علیه السلام و روضه کربلا
#زمینه_امام_صادق
#زمزمه_امام_صادق
#واحد #امام_صادق
#بازم_مدینه
🏴بند اول
بازم مدینه،آتیش گرفته
یه خونه ای که،خونه ی نوره
بازم مدینه،داره میبینه
امامی رو که،اسیره زوره
داره میبینه،قصه ی کوچه
یه بارِ دیگه،باز میشه تکرار
داره میبینه،یه عده نامرد
یه پیرمرد و،میدنش آزار
یکی بیاد کمک کنه
توون نداره پیکرش
تا که میفته رو زمین
میکنه یاد مادرش
یکی بگه آخه مگه
این پیرمرد زدن داره؟
بدونه تکیه به عصا
اون پای اومدن داره؟
برهنه پا بردنش و
افتاد عمامه از سرش
از روی خاک بردنش و
خاکی شده بال و پرش
واویلتا یا صادقا
🏴بند دوم
نشسته روی،صورت آقا
خاکای کوچه،اشکش روونه
جسمش نحیفه،نداره قوت
شبیه مادر،قدش کمونه
میکِشه درد و،میکِشه آه و
میزنه ناله،با یاد مادر
با درد پهلو،میخونه روضه
روضه ی تلخ،اون یاس پرپر
یکی بیاد کمک کنه
به مادرم تو کوچه ها
یکی نجاتش بده که
افتاده زیر دست و پا
چرا تماشا میکنید
به حال زاره مادرم
دست بابامو وا کنید
بیاد کناره مادرم
چهل نفر بی غیرت و
یک زن تنها پشت در
با لگد یه نانجیب
افتاده از پا پشت در
واویلتا وای مادرم
🏴بند سوم
آقارو بردن،تو کاخ منصور
تو اون فضای،غمگین و دلگیر
تا اون میبینه،امام ما رو
میکنه تهدید،سه بار با شمشیر
عین سه بارم،میبینه هر بار
که میشه ظاهر،روح پیمبر
گریزه روضت،میره به سمت
گودال و شمر،حنجر و خنجر
کاشکی بودی محمدا
جات خالی بود تو کربلا
لحظه ای که افتاده بود
حسین تو گودال بلا
تو بودی جرات نمیکرد
سر از حسین کنه جدا
هیچ کسی جرات نمیکرد
حمله کنه به خیمه ها
نشسته شمر رو سینتو
داره میبینه خواهرت
فریاد یا محمدا
که روی نیزه رفت سرت
واویلتا غریب حسین
#شهادت_امام_صادق
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
🏴 زمزمه #واحد_سنگین روضه ای شهادت امام جعفرصادق علیه السلام و روضه ی کربلا
#زمزمه_امام_صادق
#واحد_امام_صادق
#بازم_یه_عده_میزنن
🏴بند اول
بازم یه عده میزنن
آتیش در یه خونه رو
بازم مدینه میبینه
هجوم وحشیونه رو
بازم مدینه شاهده
اذیت و آزاره هنوز
قصه یه جوره دیگه ای
در حال تکراره هنوز
بدونه عمامه عبا
امام و از تو کوچه ها
میبرن و این پیرمرد
میُفته زیر دست و پا
رو گونه اشکاشه روون
روی لباش رسیده جون
میبینه تا مرکب میشه
به یاد جدش روضه خون
شیخ الائمه،امام صادق
🏴بند دوم
آشفته حال و بی رمق
راه میره پشت مرکب و
زمزمه میکنه همش
روضه ی عمه زینب و
میشنوه تا زخم زبون
لعن امیه میکنه
تا میخوره مشت و لگد
یاد رقیه میکنه
تازه میشه داغ آقا
وقتی تو کاخ اون بی حیا
میکِشه شمشیر و سه بار
مدینه میشه کربلا
اینجا میاد پیغمبر و
تکرار نمیشه کربلا
یه مادرم تو کربلاس
کنار جسم سر جدا
حسین غریبه،غریب مادر
میزنه مادرت به سر
کنار پیکرت حسین
جلو چشای خواهرت
رفته رو نی سرت حسین
رحمی نمیکنه کسی
به حال خواهرت حسین
بعد تو میزنن اینا
سیلی به دخترت حسین
از توی قتلگاه میاد
صدای وامحمدا
خیمه ها میسوزن همه
غارت میشه گوشواره ها
هجوم میارن عده ای
توی حرم به دخترا
یه عده طفل بی گناه
میمیرن زیر دست و پا
حسین غریبه،غریب مادر
#زمزمه
#شهادت_امام_صادق
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴 #نوحه #زمینه شهادت رئیس مذهب تشیع شیخ الائمه حضرت امام جعفرصادق علیه السلام
#نوحه_امام_صادق
#زمینه_امام_صادق
#شام_عزاته_یابن_زهرا
🏴بند اول
سیدنا صادق مظلوم
شام عزاته یابن زهرا
دلم عزادارته امشب
برات به سینه میزنم من
یاصادق ای رئیس مذهب
زدن در خونتو آتیش
طناب به دستای تو بستن
حُرمت سنتو نداشتن
دلت رو بدجوری شکستن
پای برهنه بُردنت
از روی خاکا بی عصا
شنیدی طعنه ها تو از
اِبن ربیع بی حیا
زمین میخوردی و همش
مادر و میزدی صدا
جسم نحیفت شده بود
زخمیه تازیانه ها
سیدنا صادق مظلوم
🏴بند دوم
به قلب غمدیدتون آقا
دوباره شد تداعی غم ها
رد شدی از اون کوچه ای که
سیلی زدن به روی زهرا
یکی به تو زخم زبون زد
یکی به گریه هات میخندید
یکی سرت داد میکشید و
دردتو هیچ کسی نفهمید
نداشتن احترامتو
بهت میگفتن حرف بد
تا که میگفتی مادرم
میخوردی از اونا لگد
تاب و توون نداشتی و
میبُردنت کشون کشون
میخوندی زیر لب همش
روضه ی مادری جوون
سیدنا صادق مظلوم
🏴بند سوم
آوردنت تو کاخ منصور
بالاخره با کلی تحقیر
بی حیا تا دید تورو آقا
سه بار کشید روی تو شمشیر
هر دفعه اون نامرد ملعون
پیشه رو پیغمبرو میدید
میدید داره میکنه نفرین
از هیبتش به خود میلرزید
کاشکی میومدی آقا
عاشورا توی کربلا
خنجرو میگرفتی از
شمر پلید بی حیا
کاشکی بودی و نمیشد
سر از تن حسین جدا
بودی اگه تو نمیشد
تنش پامال مرکبا
سیدنا حسین مظلوم
#شهادت_امام_صادق
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴 #زمینه شهادت رئیس مذهب تشیع امام جعفرصادق علیه السلام و روضه ی کربلا
#زمینه_امام_صادق
#یه_روضه_خونم
🏴بند اول
یه روضه خونم،واسه مصائب کربلا
دم در خونم،اومدن عده ای بی حیا
با پای برهنه،منو کشون کشون میبرن
روی لبمه جون،آخه چجور برم بی عصا
پیرمردم،خسته و ناتوونم
کوه دردم،آتیش گرفته خونم
تا می افتم،رو زمین پشت مرکب
میکُنم من،یادی از عمه زینب
(غریب امام صادق)
🏴بند دوم
خمیده قدم،دیگه نزن لگد به پهلوم
با تازیونه،انقد نزن نامرد به بازوم
یه عمره هستم،با یاد کوچه ها زمینگیر
سیلی نزن که،میچکه خون از کنج ابروم
سخته واسم،دویدن از رو خارا
من ندارم،توونی دیگه تو پا
میشه رحمی،کنی به این شکسته
با طناب هی،نکِشونیم به هرجا
(غریب امام صادق)
🏴بند سوم
چِشَم به شمشیر،افتاد و زنده شد قتلگاه
به یاد بی سر،میکشم از دلم من هی آه
به یاد جدم،اشک میریزم که افتاده بود
بین یه عده،خونخوار و وحشی و دل سیاه
تا رسیدم،کاخ منصور ای خدا
شمشیرش رو،کشیدش روم بی هوا
من جونم رو،مدیون پیغمبرم
که نشد از،بدن من سر جدا
(غریب حسین واویلا)
#شهادت_امام_صادق
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇