eitaa logo
عاشقانِ امام رضا علیه السلام
2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
7 فایل
زائری بارانی ام، آقـا بـه دادم مـی رسی؟ کپی از مطالب با ذکر صلوات و دعا برای خادمین حلال نوش جونتون 🪴 به دعوت امام رضا علیه السلام به این کانال اومدید پس لفت ندید🪴 ارتباط با مدیر↙️↙️ @kamali220 ادمین تبادل ↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💝✵─┅┄ چه زيباست صبح، وقتی روی لب‌هايمان ذكر مهربانی به شكوفه می‌نشيند ❤️و با عشق، روزمان آغاز میشود 🏳خدايا... روز‌‌مان را سرشار از آرامش عشق و محبت کن🌸 سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
💖🕊 صلوات خاصه امام رضا علیه السلام: اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.💐✨ @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
﷽ يک اتاق چهارتخته تويِ مسافرخانه اي که مقابل غسّالخانه ي خيابانِ طبرسي بود اجاره کرديم به شبي 35 ريال. روز سوّم، قبل از اذان صبح از خواب بيدار شدم. خواستم رفقايم را هم از خواب بيدارکنم تا با يکديگر براي زيارت و شرکت در نماز جماعتِ صبح حرم عازم شويم، امّا وقتي ديدم که صداي خرّ و پوفشان تا وَسط صحن اسماعيل طلا مي رسد، با خود گفتم: نه بابا! تا جايي که من اينها را مي شناسم، اهلش نيستندکه اين موقع شب، خواب به اين شيريني رو وِل کنند و بيايند حرم براي نماز و زيارت. اين بود که وضوگرفتم و تنهايي راهيِ حرم شدم. هم نمازش به دلم نشست و هم زيارتش. وقتي از حرم خارج شدم و راه مسافر خانه را در پيش گرفتم احساس سَبُکي و راحتي مي کردم. هواي تميز صبحگاهي، صداي گوش نواز و روحاني نقّاره خانه ي حضرت و طلوع طلايي خورشيد از سمت مشرق، بهترين و شاعرانه ترين حالاتِ روحي را براي من فراهم کرده بودند. ولي افسوس که اين حال و هوا، زياد دوام پيدا نکرد. از جلوي مسافرخانه چي که رد مي شدم صدايم کرد: - آهاي جوون اصفهوني! به طرفش برگشتم و سلام کردم. جواب سلامم را که داد، پرسيدم: - اتّفاقي افتاده؟! - اتّفاقي که نه، ولي رفيقات ساکهاشونو وَرْداشتند و شناسنامه هاشونو هم تحويل گرفتند و رفتند. گفتند تو دوست داري چند روزي بيشتر تويِ مشهد بموني و دست آخر هم اجاره اتاق رو از تو بگيرم... ادامه دارد @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
رفتم از کوی تو و پیش تو جا مانده دلم پیش تو مانده و از سینه جدا مانده دلم پر گرفتن به هوای تو چه حالی دارد چون کبوتر به همان حال و هوا مانده دلم پشت آن پنجره افتاده و بر گردن خود رشته ای بسته به امید شفا مانده دلم @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
Salam Emam Reza.mp3
3.37M
از شهر خورشیدی قم به مشهد امام رضا سلام من به زائرات @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
دلم برات تنگه آقا جونم بطلب جان جوادت ارسالی یکی از اعضای محترم کانال @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
Hamed Zamani - Emam Reza.mp3
6.24M
کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم 💐🌷🔵 @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
۲۴ تشويش مثل عنکبوتي بر سينه‏ي رجاء تار تنيده بود. بيخ گلويش در فشار بود. روي زبانش دايم کلمه‏اي سر مي‏خورد و به ته حلقش مي‏چسبيد: «سلاح!» برگشت به امام رضا (ع) خوب خيره شد و به خودش گفت: «کدام سلاح؟ نکند او ميان بار خود سلاح حمل مي‏کند تا روز مبادا مردم را بر ما بشوراند!» دل آشوبتر از پيش برخاست. - اما نه... بار او را چند دفعه وارسي کرديم. پس کجاست؟ با ادبي ساختگي نزد او رفت. امام به او اعتنايي نکرد. او از امام شنيده بود که: «بر شما باد که به سلاح پيامبران باشيد!» و مي‏خواست بپرسد: «کدام سلاح؟ مگر شما سلاحي داريد که ما آن را نمي‏بينيم؟» رجاء پرسيد: «اي پسر پيامبر! سلاح انبياء چيست؟» امام بي‏درنگ گفت: «نيايش!» رجاء وارفت. گويي در چهار ستون بدنش شکافهاي عميقي پديدار شد. او سست و دمغ برگشت و از دور خيره شد به امام. امام سر به سجده‏اي طولاني برده بود.... 💙🔷🦋 @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا