#زیارتی_بافضیلت_ترازسایرزیارت_ها🪴
#برگاول🪴
🌿﷽🌿
بر طبق گروهی از روایات، روز قیامت زائران رسول خدا و ائمه علیهم السلام موقعیت ممتاز و ویژه ای دارند، اما زائران قبر حضرت رضا علیه السلام از والاترین مقام و بهترین هدیه برخوردار خواهند بود. در یکی از این روایات تعبیری شگفت انگیز آمده است. حضرت رضا علیه السلام فرمود: «زائر من روز قیامت در درجه من، و با من آمرزیده خواهد شد.»
حضرت عبدالعظیم حسنی می گوید: به امام جواد عرض کردم درباره قبر امام حسین و قبر پدر بزرگوار شما در طوس تردید دارم؛ نمی دانم به طوس برای زیارت پدرتان مشرف گردم یا به کربلا روم برای زیارت امام حسین علیه السلام، آن حضرت فرمود: همین جابمان، آن گاه از اتاق بیرون رفت و برگشت در حالی که اشکهایش بر دو گونه اش جاری بود. پس فرمود:
«زائران قبر امام حسین علیه السلام فراوانند و زوار قبر پدرم کم اند.»
#امامشناسی
#معجزه
#آقاجانسلام
#عاشقانِامامرضا
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#هچلهفت🪴
#برگاول🪴
🌿﷽🌿
بسم الله الرحمن الرحیم....
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا..
اسم گروهمون رو گذاشته بودیم هچل هفت(hachal haft) برای این که جمعا هشت نفر بودیم ،ولی اغلب اوقات یکیمون به یه دلیل غایب بود....وهمیشه جمعمون در برزخ هفت و هشت تِلو (telov) میخورد.
بیشتر بودیم ولی طی سالیان سال بچه ها یکی یکی آب رفتن تا همین هشت نفر باقی موندیم.😒
آخرین نفر که حدود دوسال پیش از جمعمون جدا شد و رفت مشهد مجاور امام رضا (ع) شد و رد پایی از خودش به جا نذاشت.
چندتایی رو هم خودمون تاروندیم...
برای اینکه مرام نداشتند.
تنها چیزی هم که مارو به هم پیوند میداد رعایت آداب رفاقت و رسم و رسومات الواطی بود.😔
عرق رو باید با مرد خورد..جخ(jakh) اگر کسی صفت نداشته باشه به درد هر کاری ممکنه بخوره الا عرق خوری...اگر پای عرق خوری آدم مرد نباشه.😔لوطی نباشه.دهنش چفت و بس نداشته باشه، روز بعد حیثیت آدم رو دایرس.
اخلاق و مروت که سهله حتتا اگر آداب این بساط رو نداشته باشه بی مایه فطیره.😔
به قول ایرج کسی که سبیل ماستیشو با آستر پای کتش پاک میکنه ...لوطی نیست..جاهله، لوطی باید تو همه کاری مرام داشته☺️
باشه بگذریم، قرار ما یعنی گروه هچل هفت اینه که هر دو سه هفته یه بار میزنیم بیرون یه جای با صفا اتراق میکنیم و عشق و حال و باقیه قضایا.
گاهی این بیرون زدنه اطراف تهرونه، گاهی هم شهرستانهای دور و نزدیک.😔
انقدر این سفرهای عیاشی برای بچه های گروه جذاب و خواستنیه که به اعتراف همشون تمام روزهای دیگه رو کار میکنند برای اینکه دو سه روز زندگی کنند.
ادامه دارد
🪴🪴🪴🪴
#امامشناسی
#معجزه
#آقاجانسلام
#عاشقانِامامرضا
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#استادحضرتمسیح🪴
#برگاول🪴
#معجزه🪴
🌿﷽🌿
هرگز فکر نمي کردم که لازم شود به خاطر يک دانه ي چرکين روي يک انگشت، دست را از کتف جدا کنند. من که غريب بودم و خيلي مشهد را نمي شناختم، ولي رفقايم مرا به مريضخانه بردند. وقتي دکتر جرّاحي که اتفاقاً مسيحي بود دستم را گرفت که معاينه کند از شدّت درد چنان نعره زدم که بي اختيار دستم را رها کرد و يکي، دو قدم رفت عقب. بالاخره به هر زحمتي بود دستم را معاينه کرد و گفت: - جناب شيخ! انگشت شما بدجوري چرکين شده است و بايد همين الان آن را قطع کنيم، در غير اين صورت اگر بماند به فردا، ناچار خواهيم شد دستِ شما را از مچ قطع نماييم. با شنيدن اين حرف ها، يکباره دستم را پس کشيدم و گفتم: - چي؟! انگشتم را قطع کنيد؟! آن هم به خاطر يک دانه ي چرکي؟! نه، نه! لازم نکرده... اين حرف ها را گفتم و با عصبانيت از مطب دکتر زدم بيرون. امّا تا فردا صبح به جز ناله و فرياد، کاري نداشتم و لحظه اي خواب به چشمانم نيامد. از اين که نگذاشته بودم انگشتم را قطع کنند بدجوري پشيمان شده بودم و ثانيه شماري مي کردم که کِي صبح شود تا براي قطع کردن انگشت برويم مريضخانه.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#شهادتحضرتزهرا🖤
#فاطمیه🏴
#امامشناسی
#معجزه
#آقاجانسلام
#عاشقانِامامرضا
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#کوچناگوار🪴
#برگاول🪴
🌿﷽🌿
چند ساعتي ميشد که رجاء براي حرکت عجله داشت. او مأموران خود را از نگاه گذراند و با غرور به امام رضا (ع) گفت: «تو در امن و اماني. هراس به دل راه مده! ما تو را صحيح و سالم به مرو ميرسانيم!»
در خانهي امام، ولوله بود. گويي پس از داغ شهادت امام کاظم (ع) عزاي تازهاي به پا شده بود. رجاء تعجب کنان از خانه دور شد و اسبش را به سمت دارالأماره راند. زنها قرار از کف دادند. بچهها شيون و ناله سر دادند و جواد پيش پاي پدر زانوي غم بغل گرفت.
امام رضا (ع) گفت: «اينک هر چه ميخواهيد بگرييد که من هرگز از اين سفر بر نخواهم گشت...!»
شيون بالا رفت. امام چند کيسه پول را ميان اهل خانه گذاشت. دوازده هزار دينار بود.
با اندهي که در صدايش بود گفت: «بدانيد که من ديگر به نزد شما باز نخواهم گشت!»
صداي ناله اوج گرفت. امام آنها را آرامش داد. سپس برخاست، دست جواد را گرفت و به طرف مسجد پيامبر (ص) رفت. در راه چند مأمور آنها را همراهي کردند. مردم زيادي هم به دنبالشان رفتند.
🪴🪴🪴🪴
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#شهادتحضرتزهرا🖤
#فاطمیه🏴
#امامشناسی
#معجزه
#آقاجانسلام
#عاشقانِامامرضا
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#لباسمتبرک🪴
#برگاول🪴
✨﷽✨
روز بيست و يکم ماه ذي الحجّه بود.آن روز هم مثل همه ي روزهاي جمعه ديگر، از قم به سويِ شهر ري به راه افتادم و در مجاورت حضرت عبدالعظيم حسني عليه السّلام به قصد منبر و سخنراني و ارشاد جوانان وارد منزل دوستم شدم. هنوز چايي اوّلم را تمام نکرده بودم که يکي از جوان ها پيش آمد. دست داد و احوالپرسي کرد. گفتم: - شما که به اين مجلس خيلي علاقمند بوديد، چطور شدکه مدّتي خدمتتان نرسيديم؟ جوان که لبخند پرمعنايي بر لب داشت، آهي کشيد و گفت: - خدمتتان رسيدم تا همين مطلب را عرض کنم. راستش الآن چند روز است که لحظه شماري مي کنم کي روز جمعه بشود و شما را زيارت کنم و مطلب مهمّي را به عرضتان برسانم. خيلي وقت است که من از ناراحتي قلبي رنج مي برم. اما تازگي حالم بدتر شده بود. به طوري که در بيمارستان قلب بستري شدم. چند روزي تحت مراقبت هاي ويژه بودم. گفتند «دهليز قلب شما گشاد شده است. اين خيلي خطرناک است.» امّاآن روز بدجوري دلم شکست. همان روزي که چند دکتر بر روي سرم جمع شدند و بعد از بحث هاي مفصّل بر روي عکس ها و نوارهاي قلبي و چيزهاي ديگري که در پرونده ام بود به من گفتند: - متأسفانه از دست ما در ايران کاري براي شما ساخته نيست. قلب شما هم با وضعي که دارد، چند روزي بيشتر نمي تواند کار کند. اگر ظرف همين سه- چهار روز، خودتان را به لندن نرسانيد، قلبتان از کار خواهد افتاد.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#شهادتحضرتزهرا🖤
#فاطمیه🏴
#امامشناسی
#معجزه
#آقاجانسلام
#عاشقانِامامرضا
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#قندبهشتی🪴
#برگاول🍀
🌿﷽🌿
روزهاي اسفند ماه سال 1361 ه ش سخت ترين روزها و شب هاي عمر من بود. همان روزها و شب هايي که يکهزار و صد کيلومتر از مرزهاي غرب و جنوب ايران اسلامي در زيرآتش خمپاره ها، موشک ها، خمسه خمسه ها و بمب ها و گلوله هاي عراق مي سوخت. همان ايّامي که شاهد به خاک و خون غلتيدن هزاران جوان رعنا بوديم. همان روزها و شب هايي که بيمارستان هاي سراسر کشور، تمام وقت در حالت آماده باش براي پذيرشَ جوانان تير و ترکش خورده و بر روي مين رفته بودند. عزيزترين محصول زندگي هر کسي، فرزند اوست. يک عمر زحمت کشيده و خون دل خورده بودم تا پسري را بزرگ کرده و به حوزه ي علميه فرستاده بودم و وقتي مي شنيدم که مردم او را به عنوان «حجّه الاسلام صادقي» صدا مي کنند کيف مي کردم و به خود مي باليدم. امّا حالا، مدتها بودکه شب و روز در کنار بستر بيماري اش در اتاق يک تخته ي مراقبتهاي ويژه ي بيمارستان قائم مشهد بر روي صندلي مي نشستم و درآن هوايِ سرد زمستاني، قطرات درشت عرق را با دستمال کاغذي از پيشاني وگونه هاي فرزندم مي چيدم. گاه او را در آتش سوزان تب مي ديدم و زماني در حال لرزيدن و بر هم خوردن دندانها. سُرم خون به دست چپش بود و سرم خوراکي به دست راستش. شکمش را ترکش خمپاره دريده بود و روده هاي تکّه پاره شده اش در بيرون از شکمش در درون پلاستيکي در برابر چشمان بي فروغ من قرار داشت! با اين که بِهوش نبود از شدّت درد مي ناليد و من از پشت پنجره به تماشاي دانه هاي درشت برف که در آن شب ظلماني، رقص کنان وآرام آرام به سوي زمين فرود مي آمدند ايستاده بودم. بدنِ زمين، سرد شده بود وکفنِ سفيدي از برف بر تن کرده بود. هواي بيرون، سرد بود و سنگين، و اين سردي و سنگيني، بر روح خسته ي من نيز سوار شده بود و داشت آن را از پا در مي آورد.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#شهادتحضرتزهرا🖤
#فاطمیه🏴
#امامشناسی
#معجزه
#آقاجانسلام
#عاشقانِامامرضا
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#ضامنآیهضامنایران🪴
#برگاول🍀
🌿﷽🌿
بدجوري دلم گرفته بود. مريضي از يک طرف، قرض داري و بدهکاري هم از طرفي ديگر. و از همه بدتر جوشي که براي از بين رفتن دين درکشور ايران مي زدم. حوالي عصر بود و نسيم خنکي توي حياط مي وزيد و آب هاي زلال داخل حوض را موج دار مي کرد. قرآن را برداشتم و رو به قبله ايستادم. چند تا صلوات فرستادم وآيه ي «وَعِنْدَهُ مَفاتِِحُ الْغَيْب» را خواندم و لايِ قرآن را باز کردم. «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» سوره ي «محمّد عليه السّلام» آمد. جواب استخاره، بسيار عالي بود. با اين که وضو داشتم به سمت حوض رفتم و دوباره وضوگرفتم. همه ي ماهي طلايي هاي داخل حوض جمع شده بودند آنجايي که آب وضو مي ريخت روي آب ها! خانه خلوت بود و کسي در منزل نبود. جانماز حصيري ام را آوردم و انداختم رويِ گليمي که گوشه ي حياط، توي سايه پهن بود. و قامت بستم. دو رکعت نماز حاجت خواندم و ثوابش را اهداءکردم به روح پاک رسول اللّه صلي اللّه عليه و آله و سلّم. مي خواستم بگويم؛ «يا رسول اللّه صلي اللّه عليه و آله و سلّم»، ولي نمي توانستم. غلتيدن دو قطره اشک گرم بر روي گونه هايم را که به سوي انبوه ريش هايم در حرکت بود حس کردم. بعدش هم بغضم ترکيد و هاي هاي زدم زيرگريه. پرده اي از اشک جلوي چشمانم را پوشانده بود و به خوبي، پيش رويم را نمي ديدم. ناگاه از لابلاي همان پرده، چشمم افتاد به آقاي بلند بالايي که مقابلم ايستاده بود؛ «خدايا! چه مي بينم؟ نکند خيالاني شده ام؟! بله، حتماً خيالاتي شده ام.»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#تشرفجوانمسيحيخدمتامامرضاعليهالسلام🪴
#برگاول🍀
🌿﷽🌿
در مكاشفه
عبد عاصي : داستان زير رو با هم بخوانيم . اميدوارم .... چه بگويم ...اگر اشكي جاري شد قلبتان را سوق بدهيد جانب حضرت رضا عليه السلام و استمداد كنيد... عاجزانه ... ملتمسانه ...
داستان زير شرح تشرف يك جوان مسيحي خدمت امام علي بن موسي الرضا عليه السلام است . آن هم نه تشرف جهت زيارت ضريح و بارگاه بلكه تشرف جهت زيارت وجود مقدس امام هشتم عليه السلام در عالم مكاشفه . این کرامت عجیب از کتاب «کرامات امام رضا از زبان بزرگان» به نقل از حجتالاسلام والمسلمین مهدی انصاری نقل میشود:
*همه چیز از جشن میلاد شروع میشود
در یک شب سرد زمستانی سال 1372 وارد صحن انقلاب شدم، سرما تا عمق استخوانهای انسان نفوذ میکرد و کمتر کسی در آن شرایط از خانه خود میزد بیرون، صحن هم به طرز کم سابقهای خلوت بود، به دالانی که بین صحن انقلاب و صحن مسجد گوهرشاد وجود دارد وارد شدم، متوجه جوانی با حدود 35 سال سن شدم که چمدان مسافرتی نسبتا بزرگی در دست داشت و از یکی ـ دو نفر چیزی پرسید، ولی انگار آنها نتوانستند جوابش را بدهند. به سوی من آمد و گفت: شب بخیر آقا!
به زبان انگلیسی حرف میزد، آنهم با لهجه آمریکایی رایج در کشور کانادا، وقتی به همان زبان و با خوشرویی جوابش را دادم، نفس راحتی کشید و گل از گلش شکفت. ادامه داد:
ادامه دارد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#معجزه🪴
#آنانکهخاکرابهنظرکیمیاکنند🪴
#برگاول🪴
🌿﷽🌿
اين سؤال را خيلي ها از من مي پرسند که؛ «اينهمه دقّت و تبحّر علمي را ازکجا بدست آوردي؟! مگر تو چقدر مطالعه مي کني و گنجايش حافظه ات و دقت دَرْکَت چقدر است؟!» راستش را بخواهيد، من هم مثل بقيّه ي مردم هستم، مثل تو، مثل او، مثل اکثر مردم. نابغه نيستم و از فضا نيامده ام. در شبانه روز، پنجاه ساعت مطالعه هم ندارم. امّا اينهمه دقّت و بار علمي که مي بينيد، همه مربوط است به يک نگاه! يک نگاه از يک کيمياگر آسماني! بدون شک آن روز بهترين روز عمر من بوده و هست. همان روزي که وضوگرفتم و ذکرگويان راه خانه ي معشوق را پيمودم، راه حرم امام رضا عليه السلام را. حرم خيلي شلوغ نبود و من توانستم در مقابل ضريح، پيش روي مبارک آقا علي بن موسي الرضا عليه السّلام جايي گير بياورم و بنشينم. مثل هميشه زيارتنامه ي حضرت را خواندم و با تمام وجود از آقا خوا هشي کردم. عرض کردم آقا؛ آنان که خاک را به نظرکيميا کنند آيا شودکه گوشه چشمي به ما کنند؟
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#امامشناسیازمنظرامامرضا(ع)
🪴
#برگاول🪴
🌿﷽🌿
چکیده امام شناسی از منظر امام رضا(ع) از آنجا که شناخت امام نقش محوری در سعادت انسان داشته و بدون شناخت امام، پیروی از آن بزرگواران ممکن نمی باشد، به بحث شناخت امام از منظر امام رضا(ع) پرداخته تا انشاا... در پیروی از امام عصر خویش موفق باشیم. در این مقاله با تکیه بر روایت عبدالعزیز بن مسلم که در مسجد جامع مرو، به نقل از امام رضا(ع) صفات و شئون امام را بیان داشتند، به صورت محوری پرداخته شده است. پس از مقدمه، مفهوم امامت را از دیدگاه اسلام به عنوان یکی از ارکان و اصول این مطرح شده که امامت علاوه بر زمامداری دین، به ادارة امور جامعه پرداخته عهدی الهی است که از جانب خداوند تعیین شده و عصمت شرط اساسی آن است. سپس امامت در کلام رضوی را با تکیه بر سخن امام رضا(ع) که ما اهل ذکرییم و باید از ما سؤال شود، به جایگاه امام در تبیین عقاید دینی و حراست از آنها از تحریف و انحرافات در جامعه اشاره شده و نقش امام در تربیت و هدایت مردم را بیان می دارند. سپس به بخشهایی از روایت امام در رو پرداخته و جایگاه امام را با تأکید بر سخنان آن حضرت بیان داشته و محورهای عمده آن که شامل: عهد الهی، امام، مقام انبیاء و وارث اوصیا، زمام دین، نظام است و ریشه درخت اسلام را مطرح نمودیم. در بخش بعدی به شئون امام پرداخته که شامل: روح حج، امام مفسّر و حجری احکام الهی، امین خدا، حجت خدا، جانشین خدا و دعوت کنند. الهی می باشد. در ادامه به جلوه های تمثیلی امام از امامت را که شامل: خورشید فروزان، ماه تابان، نور درخشان، ستارة راهنما، فانوس گم گشتگان، آب گوارا، زلال غدیر، گلستان بی پایان آسمان سایه افکن، زمین گسترده، رفیق مهربان و وعدة خوبان می باشد. در پایان به ویژگی های منحصر به فرد امام، نظیر؛ سرکشتگی خردما از درک امام، منتخب الهی، نسل پاک، علم روز افزون، شرح صدر، حجت الاهی را بیان داشته، که البیته این ها بخشی از صفات امام است که به علت اختصار به آنها پرداخته شده است انشا... که در پرتو شناخت امام و صفات و شئونان آن بزرگواران در تبلیغت از امام زمان خویش نیز راسخ و استوار باشیم.
🪴🪴🪴
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#دستهگلرضوی🪴
#برگاول🪴
🌿﷽🌿
مدّتها بود که اين سؤال، ذهنم را به خود مشغول کرده بود که اين عالِم بزرگ و عارف خود ساخته «حاج شيخ حبيب اللّه گلپايگاني» چگونه به اين مقامات معنوي دست يافته است؟! چطور شده که دست مسيحايي پيدا کرده است؟ در دست راست او چه سرّي نهفته است که هرگاه به هر عضو دردمند وآزرده ي هر بيماري مي کشد، دردش را خاموش مي کند و نقصش را بر طرف؟! حتّي بيماران سرطاني را با يک دست کشيدن، شفا مي دهد، بدون نياز به هيچ دارو و درماني! از اينهاگذشته، چرا دست چپِ او، چنين خاصيّتي ندارد؟! بالاخره آن روز که به خدمتش رسيدم و فرصتي دست داد، همين سئوال را مطرح کردم. پلک هايش را براي لحظاتي با رضايت بر هم نهاد، لبخندي بر لبان ميهمان کرد، آخرين قورت چايي را بالا کشيد و در حالي که داشت استکان را بر زمين مي گذاشت، شروع کرد به تعريف کردن: - چند روزي بود که بد جوري مريض بودم و افتاده بودم رويِ تخت بيمارستان و روز به روز هم داشت حالم بدتر و وخيم تر مي شد. درد، همه ي وجودم را تسخيرکرده و امانم را بُريده بود. ديگر بي طاقت شده بودم، مخصوصاً که چند شب نتوانسته بودم قبل از اذان صبح در کنار ضريح آقايم امام رضا عليه السلام حاضر شوم و آقا را زيارت کنم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#امامرضاشناسی🪴
#برگاول🍀
🌿﷽🌿
فضائل اخلاقی و حیات سیاسی امام رضا علیه السلام💚
امام هشتم شیعیان حضرت على بن موسى الرضا (ع) روز یازدهم ذیقعده سال ۱۴۸ ه. ق در مدینه دیده به جهان گشود.[۱]
دوران امامت آن حضرت ۲۰ سال بود که با سه تن از حکمرانان مستبدّ عباسى، یعنى هارون (ده سال)، امین (پنج سال) و مأمون (پنج) سال معاصر بود. امام رضا در آخر ماه صفر سال ۲۰۳ ه. ق در سن ۵۵ سالگى توسط مأمون مسموم شد و در سناباد نوقان که امروزه یکى از محلات مشهد مقدس محسوب مىشود به شهادت رسید و در محل مرقد فعلى به خاک سپرده شد.[۲]
آن بزرگوار همانند دیگر امامان معصوم(ع) دارنده تمام کمالات و فضائل اخلاق انسانى در مرتبه اعلى بود. او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستودهاند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت به مدح و ستایش او پرداختهاند. درباره اوصاف اخلاقى آن حضرت «ابراهیم بن عباس» مىگوید: «هرگز ندیدم که امام رضا (ع) به کسى یک کلمه جفا کند و ندیدم که سخن شخصى را قطع کند و ندیدم که نیازمندى را از درگاه خویش رد کند. او هرگز در حضور افراد تکیه نمىداد و هرگز او را ندیدم که با صداى بلند خنده کند، بلکه خندهاش تبسم و لبخند بود. وقتى که خلوت مىکرد و کنار سفره مىنشست، همه خدمت کاران و غلامان را کنار سفره مىنشاند.»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊