eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
19.5هزار ویدیو
764 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Hamidershad_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
قُلْ اِنَّما حَرَّمَ رَبِّىَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الاْثِْمَ وَالْبَغْىَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ أَنْ تُشْرِكُوا بِاللّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِه سُلْطانًا وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ﴿۳۳﴾ بگو پروردگار من فقط زشتكاريها را چه آشكارش [باشد] و چه پنهان و گناه و ستم ناحق را حرام گردانيده است و [نيز] اينكه چيزى را شريك خدا سازيد كه دليلى بر [حقانيت] آن نازل نكرده و اينكه چيزى را كه نمیدانید به خدا نسبت دهيد﴿۳۳ ﴾ ✅ «فواحش» جمع فاحشه ، يعنى كارهاى بسيار زشتى كه نفرت آور است يا همان گناه كبيره و بخصوص زنا و انحرافات جنسى كه مصداق بارز فاحشه اند. فحشا حرام است چه به صورت آشكار انجام بگيرد يا به صورت پنهانى. اين قيد براى ردّ اين عقيده اعراب جاهلى است كه زنا را در صورتى كه به طور پنهان و با توافق طرفين باشد جرم و گناه نمى دانستند. اين همان است كه دنياى مادّى امروز آن را تجربه مى كند، ولى پر واضح است كه زنا چه به صورت پنهان و چه به صورت آشكار، كانون خانواده ها را ويران مى كند و آثار زيانبار فراوانى دارد. ✅ اثم و گناه به طور مطلق حرام است و از هرچيزى كه شرع، آن را ممنوع كرده، چه گناهان كبيره و چه گناهان صغيره، بايد اجتناب كرد. البته كلمه «» اعم است و شامل «»و موارد بعدى هم مى شود. اينكه چند مورد را جداگانه ذكر كرده براى بيان اهميت آنهاست. ✅ تجاوز به حق ديگران و ستمكارى نيز حرام است. منظور از در اينجا گناهانى است كه باعث از بين رفتن 👈🏻حق الناس مى شود و «فواحش و اثم» بيشتر در مورد گناهانى است كه مربوط به 👈🏻حق الله است. اينكه براى ستم كردن به ديگران قيد «بغير حق» را مى آورد از باب تاكيد بر مطلب است. ✅ شريك قرار دادن خدا نيز يكى ديگر از محرّمات است. شرك، آفت بزرگى است كه انسان را از خيرات و بركات ايمان و توحيد محروم مى كند و اسلام در آغاز با شرك و بت پرستى شديد اعراب جاهلى روبرو بود قرآن در آيات بسيارى مبارزه اى بى امان با شرك دارد. ✅ اينكه در آيه مى فرمايد، براى خدا آنچه را كه دليلى بر آن نفرستاده شريك قرار ندهيد، اين نيز تأكيد بر اين مطلب است كه مشركان هيچ گونه دليل و برهانى برعقيده خود نداشتند و خدا هيچ حجتى را از آنها نمى پذيرد. اينكه در اين آيه و چند آيه ديگر مى فرمايد: خدا بر آنها سلطانى و دليلى نفرستاده، شايد اشاره به اين باشد كه مشركان نه تنها دليل عقلى ندارند، كه دليل سمعى هم ندارند. ✅ نسبت دادن بعضى از چيزها به خدا و دروغ بستن به او نيز از محرّمات است و شايد بدترين آن ها باشد. چه گناهى از اين بالاتر كه انسان بدعتى را بگذارد و بگويد كه خدا آن را قرار داده، در حالى كه خدا آن را نگفته است. اعراب جاهلى بسيارى از و سنتهاى غلطى را كه داشتند به خدا نسبت مى دادند،‌گويا آنها را خدا به آنان تلقين كرده است و اين خود انحرافى بزرگ بود كه در قرآن بارها به اين مسأله اشاره شده و در بعضى از آيات، آن را ظلمى بزرگ بلكه بزرگترين ظلم معرفى كرده است: 👈🏻ومن اظلم ممّن افترى على الله كذبا او قال اوحى الىّ ولم يوح اليه شىء(انعام۹۳) ✅اگر درست در وضع جوامع انسانى و بدبختيهائى كه دامن آنها را مى گيرد دقت كنيم خواهيم ديد كه قسمت مهمى از اين بدبختيها از 👈🏻شايعه سازى و سخن گفتن بدون اطلاع و گواهى به ناحق و اظهار نظرهاى بى مدرك سرچشمه مى گيرد. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
قُلْ اِنَّما حَرَّمَ رَبِّىَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الاْثِْمَ وَالْبَغْىَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ أَنْ تُشْرِكُوا بِاللّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِه سُلْطانًا وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ﴿۳۳ ﴾ بگو پروردگار من فقط زشتكاريها را چه آشكارش [باشد] و چه پنهان و گناه و ستم ناحق را حرام گردانيده است و [نيز] اينكه چيزى را شريك خدا سازيد كه دليلى بر [حقانيت] آن نازل نكرده و اينكه چيزى را كه نمیدانید به خدا نسبت دهيد﴿۳۳﴾ ✅ «فواحش» جمع فاحشه ، يعنى كارهاى بسيار زشتى كه نفرت آور است يا همان گناه كبيره و بخصوص زنا و انحرافات جنسى كه مصداق بارز فاحشه اند. فحشا حرام است چه به صورت آشكار انجام بگيرد يا به صورت پنهانى. اين قيد براى ردّ اين عقيده اعراب جاهلى است كه زنا را در صورتى كه به طور پنهان و با توافق طرفين باشد جرم و گناه نمى دانستند. اين همان است كه دنياى مادّى امروز آن را تجربه مى كند، ولى پر واضح است كه زنا چه به صورت پنهان و چه به صورت آشكار، كانون خانواده ها را ويران مى كند و آثار زيانبار فراوانى دارد. ✅ اثم و گناه به طور مطلق حرام است و از هرچيزى كه شرع، آن را ممنوع كرده، چه گناهان كبيره و چه گناهان صغيره، بايد اجتناب كرد. البته كلمه «» اعم است و شامل «»و موارد بعدى هم مى شود. اينكه چند مورد را جداگانه ذكر كرده براى بيان اهميت آنهاست. ✅ تجاوز به حق ديگران و ستمكارى نيز حرام است. منظور از در اينجا گناهانى است كه باعث از بين رفتن 👈🏻حق الناس مى شود و «فواحش و اثم» بيشتر در مورد گناهانى است كه مربوط به 👈🏻حق الله است. اينكه براى ستم كردن به ديگران قيد «بغير حق» را مى آورد از باب تاكيد بر مطلب است. ✅ شريك قرار دادن خدا نيز يكى ديگر از محرّمات است. شرك، آفت بزرگى است كه انسان را از خيرات و بركات ايمان و توحيد محروم مى كند و اسلام در آغاز با شرك و بت پرستى شديد اعراب جاهلى روبرو بود قرآن در آيات بسيارى مبارزه اى بى امان با شرك دارد. ✅ اينكه در آيه مى فرمايد، براى خدا آنچه را كه دليلى بر آن نفرستاده شريك قرار ندهيد، اين نيز تأكيد بر اين مطلب است كه مشركان هيچ گونه دليل و برهانى برعقيده خود نداشتند و خدا هيچ حجتى را از آنها نمى پذيرد. اينكه در اين آيه و چند آيه ديگر مى فرمايد: خدا بر آنها سلطانى و دليلى نفرستاده، شايد اشاره به اين باشد كه مشركان نه تنها دليل عقلى ندارند، كه دليل سمعى هم ندارند. ✅ نسبت دادن بعضى از چيزها به خدا و دروغ بستن به او نيز از محرّمات است و شايد بدترين آن ها باشد. چه گناهى از اين بالاتر كه انسان بدعتى را بگذارد و بگويد كه خدا آن را قرار داده، در حالى كه خدا آن را نگفته است. اعراب جاهلى بسيارى از و سنتهاى غلطى را كه داشتند به خدا نسبت مى دادند،‌گويا آنها را خدا به آنان تلقين كرده است و اين خود انحرافى بزرگ بود كه در قرآن بارها به اين مسأله اشاره شده و در بعضى از آيات، آن را ظلمى بزرگ بلكه بزرگترين ظلم معرفى كرده است: 👈🏻ومن اظلم ممّن افترى على الله كذبا او قال اوحى الىّ ولم يوح اليه شىء(انعام۹۳) ✅اگر درست در وضع جوامع انسانى و بدبختيهائى كه دامن آنها را مى گيرد دقت كنيم خواهيم ديد كه قسمت مهمى از اين بدبختيها از 👈🏻شايعه سازى و سخن گفتن بدون اطلاع و گواهى به ناحق و اظهار نظرهاى بى مدرك سرچشمه مى گيرد. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۹۰ سوره إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ در حقيقت ‏خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مى‏ دهد و از كار زشت و ناپسند و ستم باز مى دارد به شما اندرز مى‏ دهد باشد كه پند گيريد 🔷طبق اين آيه، خداوند مردم را به سه چيز فرمان مى دهد و از سه چيز باز مى دارد. آن سه چيز كه خدا به آن فرمان مى دهد، عدل و احسان و دادن حق خويشاوند است. 🌀 يعنى رسيدن هر كسى به حق و مقام شايسته خود و تقسيم عادلانه و درست امكانات جامعه كه باعث پيدايش زمينه هاى رشد و شكوفايى براى همه افراد مى شود. همان گونه كه حكومت بايد با مردم بر اساس عدل رفتار كند، مردم نيز بايد در روابط خود با يكديگر مطابق با عدل و انصاف عمل كنند و اگر جامعه را به يك هرم تشبيه كنيم، بايستى عدل هم در رأس و هم در قاعده آن حاكميّت داشته باشد. 🌀 بالاتر از عدل است، عدل باعث رسيدن هر كس به حقوق خويش است و احسان مقدّم داشتن ديگران بر خود و تلاش براى ايجاد رفاه و آسايش براى مردم است كه برخاسته از روح ايثار و از خود گذشتگى و بزرگوارى و مروّت است. البته از نظر 👈🏻كلى و اجتماعى، عدالت بهتر از احسان و جود است ولى از نظر 👈🏻فردى، احسان و جود ارزش بيشترى دارد. 🌀پرداختن به خويشان و داشتن روابط صميمانه با آنها و دادن حق آنها، فضيلت ديگرى است كه در اين آيه به آن امر شده است. جامعه از همان خانواده ها تشكيل مى شود ، اصلاح پيوندهاى خويشاوندى و وجود روابط عاطفى و صميمانه در ميان ، سبب اصلاح كلّ جامعه مى گردد. 💠هر چند كه منظور از «ذى القربى» در اين آيه خويشاوندان است و همه بايد حق خويشاوند خود را رعايت كنند، ولى اگر بخواهيم يك خانواده نمونه را به عنوان مثال نام ببريم، آن خانواده، خاندان رسول گرامى اسلام است. و لذا در برخى از روايات گفته شده كه منظور از «ايتاء ذى القربى» دادن حق اهل بيت پيامبر است. 🔷 همچنين در اين آيه شريفه، خداوند مردم را از سه چيز باز مى دارد، كه عبارتند از: فحشاء و منكر و بغى. 🌀 آن دسته از گناهان است كه انسان به طور آشكار و بى پرده مرتكب مى شود و از اين كه مردم از كار او با خبر شوند، باكى ندارد. 🌀 گناهانى است كه گناه بودن آن براى همه روشن است و همه آن را ناپسند مى دارند. 🌀 ، طلب كردن چيزى از ديگران از طريق زور و ستمگرى است. البته ممكن است كه يك گناه، مصداق فحشاء و منكر و بغى هر سه باشد. 🔹پس از ذكر اين دستورات سعادت آفرين، اضافه مى كند كه خدا شما را موعظه مى كند، باشد كه شما از آن پند گيريد.🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۱۴ سوره (صفحه۴۸۴) وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ آنان پراکنده نشدند مگر بعد از آنکه علم و آگاهی به سراغشان آمد؛ و این تفرقه جویی بخاطر انحراف از حق (و عداوت و حسد) بود؛ و اگر فرمانی از سوی پروردگارت صادر نشده بود که تا سرآمد معیّنی (زنده و آزاد) باشند، در میان آنها داوری می‌شد؛ و کسانی که بعد از آنها وارثان کتاب شدند نسبت به آن در شک و تردیدند، شکی همراه با بدبینی! 🟡 با وجود توصیه مکرر خداوند بر حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه و تأکید ادیان بر حفظ وحدت دینى👈🏻 (شرع لکم ... أقیموا الدین و لا تتفرّقوا فیه …و لاتتفرّقوا ... و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم…) ، اختلافات دینى در میان امت هاى پیشین پدید آمد! 🟤 سرچشمه اختلافهاى مذهبى جهل و بيخبرى نبود! بلكه 👈🏻بغى و ظلم و انحراف از حق و اعمال نظرهاى شخصى بود. بیشتر تفرقه‌هایى كه در دین پدید آمده است از جانب عالمان دنيا طلب و عوامهاى متعصب و كينه توز ، بوده است، که دست بدست هم دادند و این اختلافات را بوجود آوردند. 👈🏻افزودن سليقه هاى شخصى و تحميل آن بر مذاهب آسمانى هم خود يك عامل بزرگ ديگر تفرقه بود كه آنهم از « » مايه مى گرفت . 🟡 بنابراین خوى تجاوزگرى و فزونى طلبى، سرچشمه اصلى دسته بندى هاى مذهبى و فرقه گرایىست. 🟤 «بغى» به گونه ای كه در ريشه اصلى لغوى آن ذكر كرده اند👈🏻 (درخواست تجاوز و انحراف از خط ميانه و تمايل به افراط و تفريط) است ، خواه به اين درخواست جامه عمل پوشيده شود يا نه و گاه در كميت چيزى است و گاه در كيفيت ، و به همين مناسبت غالبا به معنى 👈🏻ظلم و ستم به كار مى رود. 🟡 از این که جوامع پیشین، با وجود علم و آگاهى، به واسطه کمبود خصایل شایسته اخلاقى (خوى تجاوزگرى و فزون طلبى) به تفرقه روى آوردند، استفاده مى شود که 👈🏻صرف آگاهى فکرى در حفظ و ایجاد وحدت دینى کافى نیست. 🟤 سنت مهلت دادن خداوند به تفرقه افکنان در دین، فلسفه تأخیر عذاب آنان است و سنت به کافران، جلوه اى از ربوبیت الهى است. (و لولا کلمة سبقت من 👈🏻ربّک) بنابراین آغاز كنندگان اختلاف و مؤسسين تفرقه كه با داشتن علم و اطلاع اين اختلاف را باب كـردنـد، آنـچـه را كردند از در «بغى» كردند و در نتيجه نسلهاى بعدشان هم كه كتاب را از آنها به ارث بردند، در شكى مريب (شكى كه ايشان را به ريب انداخت ) قرار گرفتند. 🟡 البته شك، گذرگاه خوبى است ولى توقف گاه خوبى نیست. آن شكى كه به طور طبیعى پیدا شود و مقدّمه تحقیق و بررسى گردد، ارزش دارد، ولى اگر شك برخاسته از لجاجت و سوء ظن و سبب ركود و بى‌اعتنایى شود، ضد ارزش است. تفسیر روزانه یک آیه 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir