eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
12.4هزار ویدیو
668 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @HD57_65
مشاهده در ایتا
دانلود
باز هم و جنجال‌نوشت‌های بی‌مایه 🔻🔻🔻 روز گذشته به مناسبت ارتحال عالم جلیل القدر یادداشتی در کانال روزنه منتشر شد که مثل همیشه به مذاق برخی به ویژه خوش نیامد و در گروه های خود به تفصیل علیه آن سخن به میان آوردند. در این میان هم در برخی محافل دست به دست شد که گرچه موازین را نداشت ولی اغلاط تاریخی آن قابل بررسی است: ۱. اتفاقی که در قضیه اصلاح حوزه اتفاق افتاد و برخی اعضای هیئت اصلاح را رنجاند و روزنه به آن اشاره کرد؛ سعایت برخی اطرافیان و نفوذی‌های بیت آیت‌الله بروجردی رحمه الله بود آنان به هیئت اصلاح تهمت زده بودند که اینان به دنبال تکثر و تضعیف مرجعیت‌اند (موانع نوگرایی در حوزه علمیه قم در زمان زعامت آیت‌الله بروجردی، سروری، رسول جعفریان، صص۴۶-۴۷، به نقل از دوانی،مفاخر اسلام ج۱۲ ص۱۹) و از آن‌جا که مبنای آیت‌الله بروجردی حفظ قدرت مرکزی مرجعیت بود متأسفانه آن سعایت کارگر افتاد و روند متوقف شد. نکته حاشیه این‌که نوشته ناقد در این زمینه خالی از طعن و کنایه به امام و شیخ مرتضی حائری نبود. از آن‌جا که طعن و کنایه بی‌جا ریشه در بیماری‌های معنوی دارد و قابل پاسخ‌گویی نیست از کنار آن عبور می‌کنیم؛ « في قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا » ۲. آیت الله بروجردی اسن و از نظر حوزوی اقدم از مراجع ثلاث بوده٬ بعنوان نمونه آیت الله خوانساری شاگرد آیت الله بروجردی بوده اند. لذا آقای شریعتمداری که قبل از ورود به قم در تبریز رساله چاپ کرده بود٬ علی رغم مرجعیت بالفعل دو طبقه قبل از خود٬ بدین امر مبادرت کرد که خلاف سیره سلف صالح و خصوصا آیت الله بروجردی در بود. ۳. در یادداشت روزنه آمده بود که امام قدس سره در زمان مرجعیت آیت‌الله بروجردی رحمه‌الله بعد از زعیم؛ را داشتند که این صحبت مستند به اسناد تاریخی است. جالب این‌جاست که این نکته از دید مأموران پهلوی هم مخفی نمانده به گونه‌ای که رئیس دایره امنیت و مذاهب سرهنگ قلقسه در گزارش مورخ ۲۲ اسفند ۱۳۳۵ ؛ پس از حضور یک ماهه در شهر قم تعداد شاگردان امام خمینی قدس سره را حدود ۵۰۰ نفر عنوان کرد که پرشاگردترین درس پس از آیت‌الله بروجردی محسوب می‌شد. (نهضت امام خمینی٬ ج۱ ص۱۲۳۶-۱۲۳۷ سند۸و۹) امام با چنین موقعیتی٬ پنج سال بعد و در روزهای پس از ارتحال زعیم قم٬ نه تنها گامی در جهت مرجعیت خود برنداشت٬ بلکه اطرافیان را نیز از اقدام به نفع خود منع نمود.(بنگرید به خاطرات شهید محلاتی) ۴. بر خلاف میل پروژه تحریفی ، آیت‌الله بروجردی معتقد به ولایت فقیه و کاملا مبارز و انقلابی بود و علت اصلی حمایت امام از مرجعیت عامه ایشان هم همین بود. (نهضت امام٬ ج۱، ص۱۰۹) ۵. آیت‌الله بروجردی در کلمات خود اظهار می‌داشت که «من هرگز در قبال خلاف‌کاری‌ها و قانون‌شکنی‌های دستگاه حاکمه ساکت نمی‌نشینم» و علت دستگیری ایشان در مرز خسروی نیز نامه‌ای بود که ایشان از آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی و مرحوم نائینی گرفته بود نامه‌ای که هدف از دریافت آن به قیام علیه حکومت پهلوی بود.(سلوک سیاسی آیت‌الله بروجردی، علی نقی ذبیح‌زاده، ج۱۲، ص۱۷. به نقل از: علوي طباطبائي، خاطرات زندگاني آيت الله بروجردي، تهران، اطلاعات. ۱۳۴۱) علی رغم درج این گزاره تاریخی در منابع معتبر٬ حال آقای ناقد چگونه از دریافت منبع ناتوان بوده مطلب دیگری است. ۶. نکته‌ای که ناقد از آن غفلت(شاید هم تغافل) نموده این نکته است که آیت‌الله بروجردی با تمام این اوصاف به واسطه سم‌پاشی اطرافیان و و کارشکنی های مختلف٬ شرایط اجتماعی و سیاسی را برای مهیا ندید و عملا نتوانست در مسیر اندیشه عمیق سیاسی خویش گام بردارد٬ و صحنه مبارزه را به گونه‌ای دیگر دید و کلمات دقیق امام خمینی و مقام معظم رهبری نیز ناظر به همین مطلب بوده است. ۷. بنابراین آیت‌الله بروجردی هیچ‌گاه آن‌گونه که این آقایانِ سکولار می‌خواهند، غیرانقلابی نبوده و مبانی متقن فقهی ایشان نیز این اجازه را به آن عالم پایبند به موازین نمی‌دهد چراکه علمای اصیل و برجسته تشیع همواره از ائمه خود علیهم‌السلام اجمعین مشق را آموخته‌اند و با وجود تفاوت‌ها روشی و منشی همگی در این مسیر فداکاری‌ها نموده‌اند. نکته پایانی این‌که این بزرگوار که علی الظاهر در کسوت سخنگوی نوشریعتمداری‌ها٬ دست به قلم شده٬ باید پاسخ دهد که سردمداران این جریان چرا بر خلاف سیره سلف صالح٬ به و روی آورده اند؟ چرا بر خلاف سیره زعیم سابق تشیع حضرت آیت‌الله بروجردی به دنبال تکثر و اند؟ و چرا سعی دارند آن و را هم‌چون خود و هم‌مشربان‌شان سکولار بنمایانند؟ آیا آخرت را فراموش کرده‌اند؟ @rozaneebefarda
هدایت شده از بیداری طلاب
♨️خلط بین «رجوع» و «ارجاع»! نقدی بر انگاره‌های ناصحیح مدافعان پروژه یک)اینکه یک نفر برای خود تشخُّص و عنوانی درست کند و مردم را به خود فرا بخواند این «ارجاع» است. یعنی به مردم اعلام می کند که من شرایط لازم را دارم ، پس به من «رجوع» کنید. دو) اینکه متخصصین یک امر( مثل،علمای دین، یا اطبِّاء ) برای فردی ‌ویژگی خاصی قائل شوند و او را از باقی افراد به ویژگی چون مرجعیت یا دکتر بودن متمایز کنند، این هم « ارجاع» است. یعنی ،از نگاه آن دسته از متخصصان مردم می بایست به این فرد معیَّن و یا امثال او رجوع کنند. سه) بعد از انتخاب و مشخص شدن افراد ذی صلاحیت ، اینکه مردم از بین این افراد کدام را انتخاب کنند، این « رجوع» است. حال چند سوال مهم مطرح می شود! ۱- آیا یک فرد از جهت علمی ‌و اخلاقی این صلاحیت و حق را دارد که مردم را به خود «ارجاع» دهد؟ یعنی: مثلا یک فرد به مردم اعلام کند: «من از جهت علمی و اخلاقی آنقدر وارسته و با تقوا (به سان مرحوم شیخ انصاری و میرزای شیرازی و حضرت امام و باقی سلف صالح) هستم که شما مردم می توانید به من رجوع کنید! ۲-آیا متخصصین یک علم و یا علمای دلسوز و متعهد آزادند که اجازه دهند به هر فردی «ارجاع» داده شود؟ 3-بعد از معین و مشخَّص شدن افراد ذی صلاحیت ، آیا می توان مردم را مجبور کرد که به کدام فرد «رجوع» کنند؟ بررسی سوالات: آزادی در رجوع است نه ارجاع! در بین تمام علوم و فنون و در تمام عالم ،چه در گذشته و حال و حتَّی آینده ، امر عقلایی بر این بوده که ارجاع باید حساب شده و در چارچوب علمی و مطمئن باشد! اساسا تاسیس دانشگاه و حوزه های علمیه برای این است که افراد ذی صلاح برای « ارجاع» انتخاب شوند. و الَّا مدرک دادن و تاییدیه دادن معنی و مفهومی نداشت و هر کسی می توانست برای خود دکَّان و دستکی بزند! اگر اصل ، آزادی «ارجاع» بود، اساسا هرج و مرج می شد و درنتیجه هیچ تخصصی از ابتدا پا نمی گرفت! از طرف دیگر «ارجاع به خود» هم از جهت اخلاقی و هم از جهت سابقه تاریخی حوزه علمیه مذموم و زشت بوده است. چرا که معنی آن این است شخص خود را جانشین واقعی امام معصوم بر می شمرد ؛ این ادعا اولا ) بسیار سنگین است و لازم است شخص از تمام جهات علمی، عملی ، سیاسی و اجتماعی و ...در رتبه بسیار بالایی باشد ، و ثانیا) بر فرض تحقق تمام شرایط مذکور ، در نگاه مردم امر ناپسندی است چرا که حمل بر خود ستایی میشود! آری اگر علمای دلسوز و ذی صلاح در مساله بسیار خطیر و مهم مرجعیت افرادی را واجد شرایط دانستند و مردم را به آنها «ارجاع» دادند، آنوقت مردم باید آزاد باشند تا به هرکدام که خواستند «رجوع» کنند. به نظر می رسد اساسا حضرات مساله را کج فهمیده اند و سره و ناسره را خلط کرده اند. جعفر بحرینی @rozaneebefarda @khabarehowzeh 🔻🔻🔻 ♨️رسانه مستقل خبر حوزه http://eitaa.com/joinchat/3516137473Cc9d671e336
45.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅بخش دوم مناظره روانبخش و قوچانی ببینید|| حمایت همه‌جانبه پدران معنوی اصلاحات و اعتدال از و (منافقین) از نامه‌های حمایت‌آمیز آقایان و به امام در تأیید سازمان مجاهدین تا حمایت قاطع از جوخه‌های تروریستی منافقین در سال ۶۲ 🔶حاشیه روزنه کدام جریان سیاسی خشونت‌طلب است؛ انقلابیون تابع امام که مخالف مبارزه مسلحانه بودند یا جریان سیاسی مذبذب غرب‌باور؟! آقای منتظری در دهه شصت تمام قد حامی منافقین بود، حالا وابستگان فکری و مریدان سیاسی او جاده صاف کن اغتشاشگران هستند و در پوشش شنیدن صدای مخالف و... به تولید ادبیات در حمایت از آنان مشغولند.... این جریان خشونت‌طلب بعد از نفوذ در برخی سطوح مدیریتی در تهران، مدت‌هاست به دنبال تکیه‌گاه و پایگاهی در قم می‌گردد! آنان بعد از ناکام ماندن پروژه توسط ، اکنون تمام سرمایه‌شان را بر پروژه از میان متمرکز کرده‌اند. پروژه نیز ره به جایی نخواهد برد. حوزه علمیه شیعی قواعد خاص خود را دارد و بر مدار سنت‌های اصیل حوزوی می‌چرخد.
⭕️موضع ساختارشکنانه می‌گیرم تا شوم.... پروژه وارد فاز جدید شده است؛ برخی عناصر معلوم‌الحال با مواضع غلط و بعضا ساختارشکنانه خود علیه برخی اصول و مبانی دینی، در تکاپوی دیده شدن هستند تا بلکه از این طریق بتوانند در میان طیف غربگرا و روشنفکرنما برای خورد فالوور جمع کنند و بعد از آن، به ضرب و زور در قامت و جلوه کنند! این راه قبل اینها امثال شریعتمداری و منتظری طی کردند و نتیجه‌اش شد آنچه شد! مردم ایران عمیقا متدین هستند و در شناخت تبحر دارند. در حوزه علمیه هم از قدیم‌الایام تا کنون، هرگز و و یا پروژه جواب نداده است! این یک سنت الهی است؛ زعمای شیعی از میان مردان زاهد و دنیاگریز و فراری از مناصب دنیوی و حتی ریاست‌های دینی، انتخاب می‌شوند... پ.ن: ۱. این پروژه پیچیده دو طرف دارد؛ برخی خودمرجع‌پنداران سکولار برخی دیگر از طیفی دیگر که به ظاهر مخالف‌خوانی از جنس جنگ زرگری دارند اما در و با همان سکولارها در یک طریقه‌اند! ملاک روشن است؛ کسانی در حوزه وجاهت می‌یابند که چاه خود را پر کرده باشند... ۲. برخی مراکز مطالعاتی در سال‌های قبل، با تولید آثار جهت‌دار در مورد آیندهٔ حوزه و روحانیت، این تلقی غلط را ایجاد کرده‌اند که برخی از این در مظان قطعی مرجعیت‌اند! حالا این گمانه‌سازی واهی برخی را باور آمده است.... در این زمینه بیشتر باید نوشت.... ۳. پاسخ به شبهه‌افکنی سریالی حتما لازم است اما افشای کلان‌پروژه‌ها اولویت دارد.... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
رمزگشائی از تلاش سازمان‌یافته اعتدالیون (میانه‌روهای متمایل به آمریکا) برای احیای آقای مروری بر یک سند کمتر دیده شده 🔸با گذشت چند دهه از آشوب‌طلبی‌های حزب خلق مسلمان و فعالیت های موازی و بلکه متعارض جریان علیه انقلاب اسلامی، که هر دو تشکیلات مستقیما زیرنظر آقای فعال بودند، خرده‌جریان اعتدال و تاریخ‌نویسان جناحی وابسته به جریان قدرت سیاسی، در تلاش‌ند که چهره وی را تطهیر کنند و کنشگری سیاسی وی را از طرق مختلف توجیه کنند و صدالبته، این تطهیر و توجیه، در تلازم با تخطئه امام و جریان انقلابی حوزه است.(خواه سخنی از آن به میان نیامده باشد) ▫️گذشته از شیوه های پیچیده(پیدا و پنهان این عملیات)، ریشه یابی دلیل اصلی این قبیل تلاش‌های مذبوحانه، حائز اهمیت ویژه است. به راستی چرا یک عده در تدارک تطهیر چهره کسی هستند که روزگاری مستقیما در مقابل امام ایستاد و تا بدانجا پیش رفت که امام خمینی اقدام جامعه مدرسین در اعلان عدم صلاحیت مرجعیت او را در ، مورد تقدیر و ستایش قرار داد. ▪️ردیابی تلاقی گفتمانی و پیشینه سیاسی اعتدالگرایان فعلی و جریان های نزدیک به آقای شریعتمداری، یافته های جالبی به دست می دهد. ▫️حامیان خرده جریان اعتدال که از آنان به عنوان یاد می شود، در روزگار کنونی به شاخصه حمایت از با شناخته می شوند. عجیب آنکه این تمایلات سیاسی، در شخص آقای شریعتمداری نیز به نحو پر رنگی وجود داشته و در برخی اسناد تاریخی منعکس شده است. ▪️ آن‌چه از بر می‌آید، تا حد زیادی به حل این معما کمک می‌کند. 🔶در ماه های نخست پس از پیروزی، در کنار که گرایشات آشکار آمریکایی داشت، برخی افراد دیگر نیز بودند که در پی استمرار خط سازش با آمریکا عمل می کردند. اجتماع این نیروها حول یک محور واحد، از راهبردهای جدی آمریکا بود. آقای شریعتمداری به عنوان این محور می توانست به طور آگاه یا حتی ناخودآگاه محل جذب این نیروهای پراکنده باشد. ◾️در مورد اینکه آیا این عناصر ضدانقلاب و به صاطلاح غربی ها «میانه رو» بودند که می خواستند حول محور آقای شریعتمداری جمع شوند و رهبر بتراشند و یا این خود آقای شریعتمداری رأسا کانون جذب این عناصر شده بود، اسناد به خوبی گویاست. ◽️آقای شریعتمداری گذشته از ویژگی‌های فردی، به خاطر وجهه حوزوی اش، یکی از مناسب‌ترین افراد جهت طرح آمریکا برای رودررویی با _امام بود.(اسناد لانه جاسوسی، ج3 ص424) 🔻به عنوان نمونه در یکی از اسناد چنین آمده است: «از: سفارت آمریکا در تهران/ تاریخ: 23 آوریل 1979(3 اردیبهشت 1358) به: وزارت خارجه واشنگتن دی سی موضوع: قشرهای موجود در جامعه روحانیت ....یک غیرایرانی که سالهاست در ایران زندگی می کند و زبان فارسی را به خوبی می داند اخیرا با شریعتمداری به طور خصوصی صحبت کرده است.... به نظر او(شریعتمداری) دادگاه‌های انقلاب غیرقانونی و غیراسلامی هستند و بنابراین او نه تنها دخالتی در این دادگاه‌ها ندارد، بلکه نقشی در کارهای حکومتی نیز ایفا نمیکند. او اضافه کرد ایران امروز براساس اداره نمیشود، بلکه اداره بر اساس احساسات است و جاری را نمونه ای از این امر دانست. او ابراز امیدواری کرد که آمریکا نباید احساسات ضد آمریکایی کنونی را به عنوان احساسات اصیل ایران تلقی کند.وی با احتیاط تمام گفت که اظهارات تا حد زیادی به این رفتار ضدآمریکایی کمک کرده است، و وقتی مردم دوباره سر عقل بیایند، می خواهند که روابط ایران و آمریکا ادامه یابد.البته این روابط با آن‌چه در گذشته بوده فرق خواهند داشت. ...او اضافه کرد که ما باید به دقت از که می شود، استفاده کنیم و با این تبلیغات ضدآمریکایی مبارزه نماییم. به نظر او آمریکا باید راجع به برخورد جاری با آمریکا نسبت به ایران ایجاد نماید...»(اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، ج3 ص424) 🔶حاشیه روزنه شکست پروژه تولید آنتی تز انقلاب در قم در نیمه دوم دهه هشتاد، مانع از آن نشد که در دهه نود، طیفی تازه نفس، طرحی نو درنیاندازند.اگرچه با انگیزه های تازه و ابهام در ارتباط ارگانیک با پروژه پیشین. پیشبرد همزمان پروژه در بستر و پروژه با مانیفست سریع القلم و در بستر ، این دو جریان مهم زاویه دار با مبانی امام را علنا بهم پیوند داد. جریان شناسی سیاسی و فکری این پدیده پیچیده، در گروه بازشناسی شبکه حوزوی آن است. آخرین اقدام ، به رسمیت شناختن اسرائیل (پذیرش ) بود! 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir