eitaa logo
عرفان امین
263 دنبال‌کننده
35 عکس
15 ویدیو
0 فایل
🌹هوالعلیم آشنایی با عرفان شیعی فقاهتی؛ بررسی عرفان ناب اسلامی در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب 🔸بر اساس کتاب عرفان امین
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹هوالعلیم 🔻مسیر عرفان 🔸بذر همزمان با اولین دعوت انبیا، جهت حرکت به سمت کشف غیب وباز نمودن چشم های قلب انسان کاشته شد وبه تناسب گسترش دعوت سفیران عالم قدس و البته فهم مخاطبان ایشان رشد نموده و در مکتب قهرمان توحید، حضرت ابراهیم علیه السلام به اوج شکوفایی خود رسید و در نهایت به برکت وجود نفیس و قدسی خاتم الانبیا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله به درخت تنومندی بدل شد که أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَآءِ* تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا 📚منبع: عرفان امین، ص ۱۱ ☑@erfan_amin | پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🌹هوالعزیز 🔻نسبت عرفان و دین 🔹عارف اسلامی، اندیشه و نگاه خویش را نگاهی جدای از ندیده بلکه به تطابق کامل و دینی تصریح نموده و معترف است که جز فتح قله‌های معارف الهی مصرّح و منطوی در دین، کار دیگری انجام نداده است. بزرگان جهان اسلام بر این مسأله اتفاق نظر دارند که: ✔اولا اسلام نه تنها عاری از نیست که بهترین و راقی‌ترین مرحله تکامل عرفان در آموزه‌های دین اسلام رخ داده است. ✔ثانیا اگر تشنگی فطری انسان‌ها به معارف و مسائل عرفانی پاسخی مناسب از دین نیابد، کام تشنگان وادی در عوض سیراب شدن از شراب طهور معنویت اسلامی، به شوره زار عرفان‌های کاذب روی آورده و با سراب معنویت‌های توحیدی دل‌خوش می‌شود. 📚منبع: عرفان امین، ص ۱۲ ☑@erfan_amin | پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🌷هوالعلیم 🔻تفاوت عرفان عملی با اخلاق از آن‌جا که از جنس عمل و مجاهده است، در بسیاری از موارد با علم اخلاق اشتباه گرفته شده و افراد نمی‌توانند میان این دو روش کلی تفاوتی قائل شوند. درست است که عرفان عملی و اخلاق، بر خلاف رشته‌هایی مانند عرفان نظری، فلسفه و کلام، از «باید‌»ها و «نباید»ها صحبت می‌کنند اما؛ این دو رشته، در هدف و مسیر با یکدیگر متفاوت بوده و راه‌های جداگانه‌ای را طی می‌نمایند. در# اخلاق هدف نهایی انسان، رسیدن به ملکۀ «عدالت» است؛ توضیح اینکه دانشمندان علم اخلاق معتقدند سه قوه در وجود انسان‌ها فعالیت دارد و برآیند فعالیت این سه قوه، شخصیت و حقیقت انسان و به تبع آن فعالیت‌های وی را می‌سازد. در نگاه دانشمندان علم اخلاق، هر‌یک از قوای عاقله، شهویه (قوه‌ای ‌که مخصوص جلب منفعت‌ها برای انسان است) و غضبیه (قوه‌ای ‌که موظف به دفع بدی‌ها و مضارّ از انسان است) در نفس انسان مشغول کشمکش با یکدیگر بوده و با هم رقابتی به‌ظاهر پایان‌ناپذیر دارند؛ و انسانی سعادتمند است که قوۀ عاقلۀ وی بر دو قوۀ دیگر برتری پیدا کرده و به زبان دیگر، عقل حکمفرمای وجود او شود و غضب و شهوتِ وی را تحت کنترل درآورد. در مقابل انسان شقی و نگون‌بخت آن کسی است که قوۀ عاقلۀ او تحت سلطۀ یکی از قوای شهویه و یا غضبیۀ وی درآمده و بدین وسیله عقل او به جای حاکم، نقش محکوم را ایفاء نماید. پس هدف نهایی اخلاق این است، که انسان به یک «انسان خوب» تبدیل شود که امور خود را تحت مدیریت عقل خویش انجام می‌دهد، اما هدف به طور کلی متفاوت است. 🔸همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، عرفان هدف خود را رسیدن انسان به اوج قلۀ و به عبارت دیگر، مرتبۀ فی الله قرار داده و جز با رسیدن به این نقطه، به چیز دیگری رضایت نمی‌دهد. انسان عارف، انسانی نیست که قوای خود را تحت ارادۀ عقل خویش قرار داده باشد، بلکه انسان عارف انسانی است که با سوزاندن تمام خودیّت‌ها، مدیریت نفس خویش را به خداوند متعال سپرده و تمام امور وجود او، نه توسط عقل وی، که توسط خداوند متعال اداره می‌شود. پس هدف اخلاق تبدیل انسان به «انسان خوب» و هدف عرفان، تبدیل انسان به «انسانی الهی و خدایی» است. 📚منبع: عرفان امین، ص۱۷ ☑@erfan_amin | پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🌷هوالعلیم 🔻تفاوت اول عرفان عملی با اخلاق از آن‌جا که از جنس عمل و مجاهده است، در بسیاری از موارد با علم اخلاق اشتباه گرفته شده و افراد نمی‌توانند میان این دو روش کلی تفاوتی قائل شوند. درست است که عرفان عملی و اخلاق، بر خلاف رشته‌هایی مانند عرفان نظری، فلسفه و کلام، از «باید‌»ها و «نباید»ها صحبت می‌کنند اما؛ این دو رشته، در هدف و مسیر با یکدیگر متفاوت بوده و راه‌های جداگانه‌ای را طی می‌نمایند. در اخلاق هدف نهایی انسان، رسیدن به ملکۀ «عدالت» است؛ توضیح اینکه دانشمندان علم اخلاق معتقدند سه قوه در وجود انسان‌ها فعالیت دارد و برآیند فعالیت این سه قوه، شخصیت و حقیقت انسان و به تبع آن فعالیت‌های وی را می‌سازد. در نگاه دانشمندان علم اخلاق، هر‌یک از قوای عاقله، شهویه (قوه‌ای ‌که مخصوص جلب منفعت‌ها برای انسان است) و غضبیه (قوه‌ای ‌که موظف به دفع بدی‌ها و مضارّ از انسان است) در نفس انسان مشغول کشمکش با یکدیگر بوده و با هم رقابتی به‌ظاهر پایان‌ناپذیر دارند؛ و انسانی سعادتمند است که قوۀ عاقلۀ وی بر دو قوۀ دیگر برتری پیدا کرده و به زبان دیگر، عقل حکمفرمای وجود او شود و غضب و شهوتِ وی را تحت کنترل درآورد. در مقابل انسان شقی و نگون‌بخت آن کسی است که قوۀ عاقلۀ او تحت سلطۀ یکی از قوای شهویه و یا غضبیۀ وی درآمده و بدین وسیله عقل او به جای حاکم، نقش محکوم را ایفاء نماید. پس هدف نهایی اخلاق این است، که انسان به یک «انسان خوب» تبدیل شود که امور خود را تحت مدیریت عقل خویش انجام می‌دهد، اما هدف به طور کلی متفاوت است. 🔸همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، عرفان هدف خود را رسیدن انسان به اوج قلۀ و به عبارت دیگر، مرتبۀ فی الله قرار داده و جز با رسیدن به این نقطه، به چیز دیگری رضایت نمی‌دهد. انسان عارف، انسانی نیست که قوای خود را تحت ارادۀ عقل خویش قرار داده باشد، بلکه انسان عارف انسانی است که با سوزاندن تمام خودیّت‌ها، مدیریت نفس خویش را به خداوند متعال سپرده و تمام امور وجود او، نه توسط عقل وی، که توسط خداوند متعال اداره می‌شود. پس هدف اخلاق تبدیل انسان به «انسان خوب» و هدف عرفان، تبدیل انسان به «انسانی الهی و خدایی» است. 📚منبع:"عرفان امین"ص۱۷ ☑@erfan_amin | پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🌷هوالحق 🔻امتزاج مسائل عقلی و عرفانی در حکمت متعالیه: مقام معظم رهبری: « اسلامی، پایه و دستگاهی بوده که انسان را به دین، خدا و معرفت دینی نزدیک می‌کرده است. فلسفه برای نزدیک‌ شدن به خدا و پیدا کردن یک معرفتِ درست از حقایق عالم وجود است؛ لذا بهترین فلاسفۀ ما- مثل ابن‌سینا و ملّاصدرا- عارف‏ هم بوده‏ اند.  اصلاً آمیزش ‏ با فلسفه در فلسفۀ جدید- یعنی فلسفۀ ملّاصدرا- به‏ خاطر این است که فلسفه وسیله و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا می‏ رساند؛ پالایش می‌کند و در انسان اخلاق به وجود می‏ آورد. ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیات مجرّد از معنویت و خدا و عرفان‏ تبدیل شود. راهش هم تقویت فلسفۀ است؛ یعنی راهی که ملّاصدرا آمده، راه درستی است. آن فلسفه است که انسان را وادار می‌کند هفت سفر پیاده به حج برود و به همۀ زخارف دنیوی بی‏ اعتنایی کند. البته نمی‏ خواهیم بگوییم هرکس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است. راه فلسفه باید راه تدین و افزایش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی، در درس فلسفی و در انجمن فلسفه- همین که به آن اشاره شد- رعایت کرد. اهل فلسفه‏ ای که ما قبلًا دیده بودیم، همه همین‏ طور بودند؛ کسانی بودند که از لحاظ معنوی و الهی و ارتباطات قلبی و روحی با خداوند، از بقیۀ افرادی که در زمینه‏ های علمی حوزه کار می‌کردند، بهتر و زبده‏ تر و شفّاف تر بودند» 📚منبع:عرفان امین،ص ۱۰۶ و ۱۰۷ ☑@erfan_amin |پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🌷هوالباقی 🔻 ️⃣ سفر چهارم: عبارت است از دستگیری انسان و الهی از سایر مخلوقات؛ کسی که در سفر چهارم سلوکی خود قرار دارد، از آن‌جا که به و طهارت ذاتی رسیده است، این توانایی را پیدا می‌کند تا از سایر انسان‌ها نیز دستگیری کرده و آن‌ها را در جهت حرکت به سمت خداوند متعال رهبری نماید. در زبان متخصصین ، گاه به شخصی که به فی الله رسیده است (سفر دوم) و گاه به شخصی که در حال سفر چهارم خود است، انسان کامل گفته می‌شود. 📚منبع:عرفان امین، ص ۲۹۵ ☑️@erfan_amin |پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 هوالعزیز 🔷 توجه حوزه ها به علوم عقلی و فلسفه خیلی مهم است! 🔸بعضی از آقایانِ بزرگوار و محترمی که خیلی مورد تکریم و احترام ما هستند، اشکال داشتند به اینکه درس‌های و و این حرف‌ها در قم زیاد شده. 🔸بنده به آن آقایان گفتم که اگر چنانچه فلسفه را شما از قم بردارید، کسانی در جاهای دیگر، متصدّیِ تبیین فلسفه و تدریس فلسفه میشوند که اهلیّت و صلاحیّت این کار را ندارند 🔸امروز اگر چنانچه تدریس فلسفه و تدریس علوم عقلی در آن رواج پیدا بکند، این به ‌نظر ما یک چیز بسیار خوب و مفیدی خواهد بود ان‌شاءالله. ☑️@erfan_amin پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🔸به نظر من با طرح بعضی از داستانها از جاهای خوب، و بیان کلماتی از بعضی از بزرگان - همانهایی که واقعاً و اهل معنا بودند - واقعی را در برنامه‌ی خودتان مطرح کنید. دیدار با اعضای گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی ۱۳۷۰/۱۲/۱۳ ☑️@erfan_amin پايگاه عرفان شیعی فقاهتی
🔹 ، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست. عرفان نظری باید به بینجامد. ☑️@erfan_amin |پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🌷هوالحکیم 🔻 ۱ اصطلاحات مختلف تصوف و تفاوت آن با عرفان: ▫اصطلاح اول: در اولین اصطلاح خود معادل کل است؛ در این اصطلاح به هر عارفی صوفی و به هر اهل تصوفی عارف گفته می‌شود؛ اگر کسی به کتب تاریخی و تراجم نگاهی بیاندازد در می‌یابد که بسیاری از بزرگان و دانشمندان جهان اسلام در تاریخ به عنوان «صوفی» مطرح بوده‌اند؛ افرادی نظیر ابن فهد حلی، شهید اول، شهید ثانی، سید‌ حیدر آملی، ملا محمد‌تقی مجلسی، شیخ بهائی و... که در دیانت و ایمان و بزرگواری ایشان کوچک‌ترین شک و شبهه‌ای وجود ندارد در طول تاریخ یا به عنوان صوفی و یا متمایل به تصوف شناخته می‌شدند. در این اصطلاح منظور این است که این بزرگان اهل سیر و سلوک و بوده و تمایل به کشف قلبی حقایق عالی و معارف اسلامی داشته‌اند. ✅ ادامه دارد..... 📚 منبع: عرفان امین، ص ۵۸ ☑️@erfan_amin |پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🌷هوالحکیم 🔻 ۲ اصطلاحات مختلف تصوف و تفاوت آن با عرفان: ▫اصطلاح دوم: تصوف در دومین اصطلاح خود به معنای به کار می‌رود؛ بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در اطلاقات خود این معنا از تصوف را مدّنظر داشته و می‌فرمایند: 🔸"صوفیه و عرفا، و ‏ و ‏ که کثیراً ما زبانزد ماست، بسا فرق بین موارد استعمال آنها رعایت نمی‏شود، با اینکه تفاوت هست؛ چون عرفان به علمی گفته می‌شود که به مراتب احدیت و واحدیت و به گونه‏ای که ذوق عرفانی مقتضی آن است، پرداخته و از اینکه عالم و نظام سلسله موجودات، جمال جمیل مطلق و باری است بحث می‏نماید و هر کسی که این علم را بداند به او گویند. 🔹کسی که این علم را عملی نموده، و آن را از مرتبه عقل به مرتبه قلب آورده و در قلب داخل نموده است، به او گویند، مانند علم ، و اخلاق عملی که ممکن است کسی علم اخلاق را کاملاً بداند و مفاسد و مصالح اخلاقی را تشریح نماید، ولی خودش تمام اخلاق فاسده را دارا باشد به خلاف کسی که اخلاق علمی را در خود عملی کرده باشد." ✅ ادامه دارد.... 📚منبع:عرفان امین،ص ۵۷ ☑@etfan_amin |پایگاه عرفان فقاهتی شیعی
🌷 هوالعلیم 🔻 3️⃣ 🔸 بدون پایبندی به تمام دستورات شرعی ارزشی نداشته و کسی که از مسیری غیر از راه عمل به تعالیم و احکام شریعت قدم درجاده می‌گذارد، باید بداند که پایان مسیر او سراب است و نه اقیانوس بی‌پایان خداوند متعال. 📄 یکی از محققین دانشمند عرفان معاصر در جمع‌بندی این بحث می‌فرماید: «کسانی که عرفان و را به صورت مطلق از هم جدا می‌کنند، و می‌گویند: عرفان، امری مثبت و مقبول، و تصوف امری منفی و مردود است و در نتیجه تصوف را در صوفیه انحرافی و مبتذل منحصر می‌کنند، مخاطبان خود را به اشتباه بزرگی می‌اندازند. زیرا مخاطبان با رجوع به کتب معتبر عرفان، تعابیر صوفیه، تصوف، صوفی و... را بار‌ها خواهند دید که اهل فنّ آن‌ها را در باره خود و دیگر بزرگان عرفان به کار برده‌اند. صحیح نیست به خاطر و رفتار‌های فرقه‌های منحرفی که نام خود را یا گذاشته‌اند، مطلق تصوف را ناپسند بدانیم و کتب علمی و مهم آنان را تحت الشعاع قرار داده یا مذمّت کنیم. بهتر است بگوییم: ما صوفی اصیل داریم و صوفی نما، صوفی اصیل کسی است که در محدوده شرع با عرفان عملی و سیر و سلوک، قدم به قدم به سوی خدا رفته و به قرب حق رسیده است. ولی صوفی‌نما کسی است که در ظاهر، خود را به تصوف چسبانده و در واقع، صوفی نیست و محکوم و مذموم است. مثل اینکه بگوییم: ما شیعه واقعی داریم و شیعه نما، مسلمان واقعی داریم و مسلمان نما، روحانی واقعی داریم و روحانی نما و... 🔹به هر‌حال جهله صوفیه با رفتار‌ها و گفتار‌های خود، مشکل بزرگی برای تصوف اصیل و حقیقی ایجاد کرده و موجب سوء تفاهم‌های زیادی شده‌اند... به عبارت دیگر، کسانی که در کنار پذیرش جایگاه فقها و راویان آثار اهل‌بیت علیهم‌السّلام جلساتی دارند و اهل سیر، سلوک، وعظ، نصیحت و ذکرند و پیرو برنامه‌ها و دستور‌های علیهم‌السّلام هستند، مورد قبول‌اند، خواه عنوان و اسم صوفی داشته باشند و خواه نداشته باشند. طبیعی است که افرادی هم باشند که اصلا رابطه‌ای با اهل‌بیت علیهم‌السّلام، مراجع تقلید و فقها نداشته باشند. این‌ها خودشان را مستقل و مستغنی از دستورات اهل‌بیت علیهم‌السّلام و مجتهدان اصیل می‌پندارند، اگر چنین افرادی باشند، چه عنوان صوفی داشته باشند و چه نداشته باشند، محکوم هستند.» 📚 منبع:عرفان امین، ص ۶۰ و ۶۱ ☑️ @erfan_amin |پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
رهبر معظم انقلاب : 🔻 یکسره و معنویت و اسلام ناب و است ☑️ @erfan_amin |پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🔻 فهرست مطالب کانال 1️⃣ 2️⃣ ▪️ ▪️ 3️⃣ ▪️ 4️⃣ 5️⃣ 6️⃣ 7️⃣ 8️⃣ 9️⃣ 🔟 @erfan_amin |پایگاه عرفان شیعی فقاهتی