eitaa logo
اشاره 👈 علیرضا قربان خان
194 دنبال‌کننده
1 عکس
33 ویدیو
0 فایل
اشعار و نوشته های علیرضا قربان خان @alirezaghorbankhan
مشاهده در ایتا
دانلود
یک صافدل در انجمن روزگار کو؟ عالم گرفت تیرگی آیینه دار کو؟ هر جا که هست صاف ضمیری شکسته است آیینه درست درین زنگبار کو؟ چون ریگ، تشنه اند حریفان به خون هم در قلزم فلک گهر آبدار کو؟ خونین دلی چو نافه درین دشت پرشکار کاآفاق را کند به نفس مشکبار کو؟ تا تیغ کهکشان بدر آرد ز دست چرخ یک مرد سرگذشته درین روزگار کو؟ بی خون دل ز چرخ فراغت طمع مدار بر خوان سفله نعمت بی انتظار کو؟ پروانه تا به شمع رسید آرمیده شد دریای بی قراری ما را کنار کو؟ ای آن که دم ز رهروی عشق می زنی در پرده نظر، اثر زخم خار کو؟ چون شمع اگر ترا به جگر هست آتشی رنگ شکسته و مژه اشکبار کو؟ تا صبر هست درد به درمان نمی رسد دردی که از شکیب برآرد دمار کو؟ تب لرزه آفتاب جهان را گرفته است هنگامه گرم ساز درین روزگار کو؟ در آتش است نعل سفر کوه طور را در زیر بار عشق تن بردبار کو؟ چون شمع زیر دامن صحرای روزگار مانند لاله یک جگر داغدار کو؟ ناصح عبث ز ریگ روان سبحه می زند داغ درون سوختگان را شمار کو؟ دولت بود به پای تو مردن به اختیار اما نیازمند ترا اختیار کو؟ این آن غزل که حضرت عطار گفته است از آتش سماع دلی بی قرار کو؟
در کنج اعتکاف دلی بردبار کو بر گنج عشق جان کسی کامگار کو اندر میان صفه‌نشینان خانقاه یک صوفی محقق پرهیزگار کو در پیشگاه مسجد و در کنج صومعه یک پیر کار دیده و یک مرد کار کو در حلقهٔ سماع که دریای حالت است بر آتش سماع دلی بی‌قرار کو در رقص و در سماع ز هستی فنا شده اندر هوای دوست دلی ذره‌وار کو خالص برای لله ازین ژنده جامگان بی زرق و بی نفاق یکی خرقه‌دار کو مردان مرد و راه‌نمایان روزگار زین پیش بوده‌اند درین روزگار کو در وادی محبت و صحرای معرفت مردی تمام پاک رو و اختیار کو اندر صف مجاهده یک تن ز سروران بر مرکب توکل و تقوی سوار کو سرگشته مانده‌ایم درین راه بی کران وز سابقان پیشرو آخر غبار کو سوی گوهر آن بحر موج زن جز در درون سینه تورا رهگذار کو
« إِنَّآ أَنذَرۡنَٰكُمۡ عَذَابٗا قَرِيبٗا يَوۡمَ يَنظُرُ ٱلۡمَرۡءُ مَا قَدَّمَتۡ يَدَاهُ وَيَقُولُ ٱلۡكَافِرُ يَٰلَيۡتَنِي كُنتُ تُرَٰبَۢا » نبا ۴۰ « ما شما را از عذابى نزديك مى ترسانيم: روزى كه آدمى هر چه را پيشاپيش فرستاده است مى نگرد و كافر مى گويد: اى كاش من خاك بودم » یکی از کنیه های حضرت امیرالمومنین مولا علی - سلام بر ایشان - ابوتراب است که حضرت پیامبر (ص) ایشان را با این کنیه نامیده است. و از امام صادق - سلام بر ایشان - نقل است؛ الصّادق (علیه السلام)- عَنْ سَعِیدٍ السَّمَّانِ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ قَوْلُهُ تَعَالَی یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ تُراباً یَعْنِی عَلَوِیّاً أَتَوَالَی أَبَا تُرَابٍ. امام صادق (علیه السلام)- منظور از: یَوْمَ یَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنتُ تُرَابًا این است که ای کاش علوی بودم که به ولایت ابوتراب علی (علیه السلام) ایمان داشته باشد. ای کاش خاک بودم ( یا لیتنی کنت ترابا ) یعنی ای کاش با مولا علی - سلام بر ایشان - بودم...
« أَیّهَا الّذینَ آمَنُوا اتّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقینَ »توبه ۱۱۹ « اى اهل ایمان! خدا ترس باشید و به مردان راستگوى با  ایمان بپیوندید » شأن نزول این آیه مولا علی - سلام بر ایشان - و یا همه اهل بیت هستند. از مفسران اهل سنت نیز امثال خوارزمی، عبدالله شافعى و حاکم حسکانى حنفی، «مع الصادقین» را به  «مع على بن ابی‌طالب» تفسیر کرده‌اند.
« وَلِساناً وَ شَفَتَینِ » بلد ۹ و يك زبان و دو لب   در خصوص این آیه شریفه امام باقر - سلام بر ایشان - فرمودند؛ وَ لِساناً ؛ حضرت امیرالمومنین مولا علی - سلام بر ایشان - هستند. وَ شَفَتَیْنِ ؛ حضرت امام حسن و امام حسین - سلام بر ایشان - هستند. https://eitaa.com/eshare
« إِنَّ الْأَبْرارَ لَفي نَعيمٍ » انفطار ۱۳ « به يقين نيكان در بهشت پر نعمتند »   ابن شهر آشوب در المناقب از قول امام حسن مجتبی - سلام بر ایشان - با سلسله ی سند صحیح می فرمایند؛ هرچه در قرآن مجید لفظ إِنَّ الْأَبْرارَ هست به خدا سوگند جز علیّ‌بن‌ابی‌طالب و فاطمه و من و حسین (علیهم السلام) کسی دیگری را منظور نکرده‌اند زیرا ما پاکان و نیکان از نظر پدرها و مادرانیم و دل‌های ما شیفته‌ی اطاعت خدا و نیکوکاری است و از دنیا و علاقه به آن بیزار است و در تمام فرایض و واجبات خدا را اطاعت نموده‌ایم و به یکتایی او ایمان داریم و پیامبرش را تصدیق نموده‌ایم.   https://eitaa.com/eshare
« إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا » مریم ۹۶ « همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب می‌گرداند.» از امام صادق - سلام بر ایشان - روایت شده است که؛ روزی على و پیامبر مقابل هم نشسته بودند. پیامبر فرمود: یا على بگو؛ «اللّهمّ اجعل لى فی قلوب المؤمنین ودّا»، « خدایا محبت و دوستى مرا در قلوب مؤمنین قرار بده » سپس این آیه نازل گردید. از راویان متعدد در اسناد صحیح روایت شده است که این آیه در شان حضرت امیرالمومنین علی - سلام بر ایشان - نازل شده است.
یک روز که پیغمبر در گرمیِ تابستان همراه علی می رفت در سایه نخلستان دیدند که زنبوری از لانه خود زد پر آهسته فرود آمد بر دامن پیغمبر بوسید عبایش را، دور قدمش پر زد بر خاک کف پایش صد بوسه دیگر زد پیغمبر از او پرسید: آهسته بگو جانم طعم عسلت از چیست؟ هر چند که می دانم! زنبور جوابش داد: چون نام تو می گویم گُل می کند از نامت صد غنچه به کندویم تا یاد تو را هر شب چون گُل به بغل دارم هر صبح که برخیزم در سینه عسل دارم از قند و شکر بهتر خوشتر ز نبات است این طعم عسل از من نیست، طعم صلوات است این
16.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیا که قصرِ اَمَل سخت سست بنیادست بیار باده که بنیادِ عمر بر بادست غلامِ همتِ آنم که زیرِ چرخِ کبود ز هر چه رنگِ تعلق پذیرد آزادست چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب سروشِ عالَمِ غیبم چه مژده‌ها دادست که ای بلندنظر شاهبازِ سِدره نشین نشیمن تو نه این کُنجِ محنت آبادست تو را ز کنگرهٔ عرش می‌زنند صفیر ندانمت که در این دامگه چه افتادست نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر که این حدیث، ز پیرِ طریقتم یادست غمِ جهان مخور و پندِ من مَبَر از یاد که این لطیفهٔ عشقم ز رهروی یادست رضا به داده بده وز جبین گره بگشای که بر من و تو دَرِ اختیار نگشادست مجو درستیِ عهد از جهانِ سست نهاد که این عجوز، عروس هزاردامادست نشان عهد و وفا نیست در تبسمِ گل بنال بلبل بی دل که جای فریادست حسد چه می‌بری ای سست نظم بر حافظ؟ قبولِ خاطر و لطفِ سخن خدادادست https://eitaa.com/eshare
۱ « رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا » پروردگار ما! از جانب خود به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما به سامان رسان. دعای اصحاب کهف است که باعث نجات و رستگاری شان شد . دعایی ست ساده و نافذ بدون هیچ درخواست اضافی و سرشار از توکل و رضایت. درخواست رحمت و سامان بخشیدن به امور و رشد و هدایت اصحاب کهف در زمان حاکمی جبار زندگی می کردند که مردم را به بت پرستی دعوت می کرد و هر کس اجابت نمی نمود به قتل می رساند پس ایشان که مومن و خداپرست بودند از شهر فرار کرده و به غاری پناه بردند و این دعا بر زبانشان بود .... إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا آنگاه كه جوانان به سوى غار پناه جستند و گفتند: « رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا » پروردگار ما! از جانب خود به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما به سامان رسان. پس خداوند خواب را بر ایشان مستولی کرد و پس از گذشت دوران آن پادشاه و عوض شدن زمانه بیذار شدند که داستان مفصلی دارد ✍️ ؛ @eshare