فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بااذنرهبرم،ازجانمبگذرم
درراهرایݧحرم،درراهیار...
#چیریکے
#ادیت
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
یڪےازمپرسید:تاحالاعاشقشدۍ؟
منمگفتم:آره🙂
گفت:عاشقڪے؟اسمشچیہڪلڪ؟😉
باهمونلبخندۍڪہرولبمبودگفتم:ازوقتےخداروشناختمعاشقشدم،اونمعاشقخدا🙃
#دلی
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
استادپناهیان:↯
تجربہبهمیاددادهڪه...
براےاینڪهطلبشهادتڪنے
نبایدبہگذشتہخودتنگاهکنے...!
راحـتبـاش!
نگــرانهیـچےنبـاش!
فقطمواظباینباشڪه
شیطونبهتنگہتولیاقتشهادتندارے...!
#شهیدانہ
#سرباز_ولایت
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
میگفت↓
هروقتمیخوایدعاکنی،
قبلازاینکهدعاکنیبگوخدایامنازهمه
کساییکهغیبتمنوکردنومنوناراحتکردن
منگذشتم..
توهمازمنبگذر(:
دراجابتدعاخیلیموثره..🌱
#آیتاللهمجتهدی
#تلنگࢪانھ
#سرباز_ولایت
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
خداڪنہبرسہروزۍڪہمنبالباسسبزمتو
لشڪر۱۱۳نفرهپسرفاطمہباشم:)
#مهدوی
#دلی
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
مثلاتواتاقمبشینموچایےبخورم😌😁
#ادیت
#پلیسی
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
یہروزۍفڪرمیڪردماینایےڪہبہپرواز
علاقہدارندیووننولےالانفهمیدمڪہانگارخودممدیوونم...😔💔
#شهادت
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
گفتم:منشوخےڪردمتوچراشهیدشدۍ
اخہ...😔😭
#شهیدانه
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_پنجاه_پنجم #خانومہ_شیطونہ_من من پشت درختی که نزدی
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_صد_و_پنجاه_ششم
#خانومہ_شیطونہ_من
[پنجماهبعد]
با گریه دست کشیدم روی مزار و اسمش و بوسیدم ، هرچقدر تو این پنج ماه بغضم و کنترل کردم ولی امروز دیگه نتونستم و شکست و با هر قطره اشکی که از چشمام میریخت خاطراتمون مثل یه فیلم از جلو چشمام رد میشد دیگه به هق هق افتاده بودم که فاطمه همون جور که اشکاش میریخت گفت: بسه خودتو کشتی که باران
سعی کردم آروم باشم ولی نشد و گریم شدت گرفت که دست گرمی دور شونه هام پیچید و منو کشید تو بغلش بدون نگاه کردن هم میدونستم که صاحب این دستا کیه سرمو تکیه دادم به شونش و اشکام با سرعت روی گونه هام ریختن انگار داشتن باهم مسابقه میدادن
من: چطور تونست اخه ، با اینکه پنج ماه گذشته ولی هنوز نمیتونم باور کنم ، من باید انتقامشو بگیرم قول دادم که انتقامش و میگیرم
بابک: روزی که اومد خاستگاریت و قشنگ یادمه میخواستم بهت بگم باران اینی که من میبینم مال موندن نیست ولی وقتی دیدم خودتم مال موندن نیستی و خودت با همه شرایطش قبولش کردی منم چیزی نگفتم ، مطمئن باش جاش خوبه و منتظر توعه ، انقدر گریه هم نکن برای بچه خوب نیست خواهری
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_پنجاه_ششم #خانومہ_شیطونہ_من [پنجماهبعد] با گر
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_صد_و_پنجاه_هفتم
#خانومہ_شیطونہ_من
بعد به شوخی گفت: اَه اَه ببین خودش که گریه میکنه هیچ نامزد مارو هم به گریه انداخته😒😂
سرمو بلند کردم و به فاطمه که داشت اشکاش و پاک میکرد نگاه کردم خندم گرفت نک دماغ و چشاش قرمز شده بود وقتی نگاه من و بابک و دید گفت: چیه نگاه میکنید ، چیزی شده؟
بابک: نه والا فقط داشتیم به یه خانم که دماغش قرمز بود نگاه میکردیم ، راستی خانم شما ، نامزد منو ندیدین؟
فاطمه با حرص گفت: بابکککککک، دماغ قرمز هم خودتی😒 نامزدتون هم رفت و گفت به شما بگم که باهاتون قهره☹️
بابک: جونممم ، اِه تا جایی که من میدونم دماغم قرمز نیست، ای وای حالا باید برم منت کشی😬
من: نووووش جونت تا تو باشی یه خانوم محترم و مسخره نکنی😌
بابک: باشه باشه دارم براتون حالا دیگه دست به یکی میکنید حال منو بگیریدآره🤨
فاطمه بلند شد و همینطور که به من کمک میکرد تا بلند بشم به بابک گفت: آره، منتظریم آقااااا😜
با خنده جلو تر از بابک راه افتادیم اونم با غر غر پشت سرمون میومد وقتی به ماشین رسیدیم من عقب نشستم و فاطمه و بابک جلو
[بابک]
ناشناس رمان👇
https://harfeto.timefriend.net/16501056603814
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
بنجشنبہهادلتنگ
پنجشنبہهامونبےرنگ
پنجشنبہهادلگیر
پنجشنبہهامونبس:)💔
#پنجشنبه
#مهدوی
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
نمےدونمچراوقتےبہعکسرهبرمسیدعلے
احترامنظامیمیزارموصداۍپاڪوبیدنم
ومیشنوماحساسغرورمیڪنم...😎
حالافڪرڪنجلوۍخودرهبرپابڪوبم
دیگہاوهاوه...😌
#رهبرانه
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازمپرسیدن:چہشغلےروبیشترازهمہ
دوستدارۍ؟
بدونمڪثجوابدادم:پلیسے😎
#پلیسیپسرانه
#ادیت
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_پنجاه_هفتم #خانومہ_شیطونہ_من بعد به شوخی گفت: اَ
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_صد_و_پنجاه_هشتم
#خانومہ_شیطونہ_من
[بابک]
پنج ماه از اون اتفاق گذشته ولی هنوز ما نتونستیم سیا و پیدا کنیم دیگه همہ کلافه شدیم اون شب بعد از یک ماه بهوش اومدم دیدم تو بیمارستانم و سیا فرار کرده از بچه ها پرسیدم چه اتفاقی افتاده؟چطور فرار کرده؟ که گفتن یه موتوری بمب میندازه جلوی ماشین جلوی ما و باعث میشه ماشین منفجر بشه ماشین ماهم چپ کنه تو همین شلوغی فرار میکنه اون روزا همه داغون بودیم دوتا از رفیقامون شهیده شده بودن و عملیاتمون هم نیمه کاره مونده بود... با صدای مامان که میگفت فاطمه اومده دست از فکر کردن برداشتم و رفتم داخل و در تراس و بستم بعد عوض کردن لباسام رفتم بیرون
[باران]
داشتم تو اتاقم و جمع میکرم که صدای زنگ در اومد فکر کنم فاطمه اومد با لبخند از اتاقم رفتم بیرون ، یه دو هفته ای میشه با بابک نامزد کرده بودن😍
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_پنجاه_هشتم #خانومہ_شیطونہ_من [بابک] پنج ماه از
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_صد_و_پنجاه_نهم
#خانومہ_شیطونہ_من
فاطمه داشت با مامان حرف میزد رفتم طرفشون فاطمه تا منو دید بغلم کرد و گفت: سلام خوبی اجی
من: سلام زن داداش خودم من خوبم تو خوبی
فاطمه: خداروشکر نفس منم خوبه؟
من: اره اونم حالش خوبه
با صدای بابک از هم جدا شدیم و برگشتیم طرفش
بابک: به به باز این دوتا رسیدن به هم😑
سلام فاطمه خانم، منم هستماااا🙄
من:حســـــــــــود😜
فاطمه: سلام آقا بابک ، بله میدونم شما هم هستی
بابک رو به من گفت : حسود خودتی....
بعد اومد طرف فاطمه و گفت: اه اگه میدونی منم هستم پس چرا مثل چسب به باران چسبیدی و ولش نمیکنی؟
فاطمه:چون آجیمه
بابک: اه منم شوهرتم😐
فاطمه سرشو انداخت پایین گونه هاش قرمز شدن ... اووخی خجالت کشید😥😂
دست فاطمه و گرفتم و بردمش طرف مبلا و گفتم: اه اه نیم ساعته زنداداش منو سرپا نگهداشته پسره حسود...
با اومدن مامان بقیه حرفمو ادامه ندادم
من رو یه مبل دونفره نشستم فاطمه هم اومد کنار من بشینه که مامان گفت: نه برو پیش شوهرت بشین
ناشناس رمان👇
https://harfeto.timefriend.net/16501056603814
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
عشقـہ♡ چهارحرفہ
ازمپرسیدن:چہشغلےروبیشترازهمہ دوستدارۍ؟ بدونمڪثجوابدادم:پلیسے😎 #پلیسیپسرانه #ادیت #دختر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازمپرسیدن:چہشغلےروبیشترازهمہ
دوستدارۍ؟
بدونمڪثجوابدادم:پلیسے😎
#پلیسیدخترانه
#ادیت
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•