eitaa logo
اصرار
402 دنبال‌کننده
831 عکس
918 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
با نوشتن از فلسطین، فلسطین بزرگ نمی‌شود، این تو هستی که با تأیید و یاری کردنش بزرگ می‌شوی. @Esrar3
نیم میلیون نفر در‌ ایتالیا در حمایت از فلسطین راهپیمایی کردند.‌ @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻برخورد خشن پلیس ایتالیا با افراد حاضر در راهپیمایی حمایت از فلسطین در نزدیکی برج پیزا @Esrar3
نوشته بودند : أنهار قبل از این محاصره و گرسنگی‌ها این گونه بود. (تصویر سمت چپ) أنهار بعد از گرسنگی... (تصویر سمت راست) أنهار در زبان عربی جمع نهر (رود) است اما أنهار گرسنه و تشنه از دنیا رفت. @Esrar3
جنگی که لیمو ترشش می‌شود نقش اول خوراک‌ها. سگ‌ را شریک مرارت گرسنگی می‌کند و گربه‌ را هم‌سفره‌ی مِهر مردم. و البته اسب‌‌ها که می‌شوند دوست روزهای سخت. باورش سخت است اما در این بازار کساد نقش‌ها، آنجا حیوان و نبات شانه به شانه‌ی آدم‌ها دچار می‌شوند و نقش می‌گیرند. این جنگ بیشتر از آنکه از پیشینه‌ی تاریخ بگوید جای خالی حوادث را نشانم می‌دهد. جایی که یک خوراک شأن می‌گیرد و یک حیوان بهشتش را می‌پاید... کجاست؟ شاه‌ِ سایه‌ نشین این نمایش را، نمی‌بینم. نه! هنوز بی خبرم. هنوز مبهوتم. @Esrar3
اصرار
این عیب ماست ظاهراً زمزمه‌هایی هم هست که عیب است نشان دادن این صحنه‌ها. خوب نیست، نشان ندهیم. خبرنگار شمال غزه پاسخ می‌دهد که: از صحبت در مورد گرسنگی‌مان خجالت نمی‌کشم. از اینکه در برابر دوربین بایستم و بگویم ما مثل باقی مردم گرسنه‌ایم، خجالت نمی‌کشم. گرسنگی برای ما عیب نیست، عیب در آن کسانی‌ست که ما را ترک کردند. @Esrar3
اصرار
این عیب ماست ظاهراً زمزمه‌هایی هم هست که عیب است نشان دادن این صحنه‌ها. خوب نیست، نشان ندهیم. خبرنگ
پس از ۲۴ ساعت جستجوی غذا و روزهای طولانی که در آن به لقمه های ساده تکیه می کردیم، به سختی توانم را جمع می‌کنم. نزدیک به ۳۰ کیلو از وزنم را در این مدت کوتاه از دست دادم و حالا شروعِ از دست دادن زندگی با گرسنگی‌ست. @Esrar3
اصرار
پس از ۲۴ ساعت جستجوی غذا و روزهای طولانی که در آن به لقمه های ساده تکیه می کردیم، به سختی توانم را ج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انس شریف خبرنگار شمال غزه: ما (خبرنگارها) با آنها زندگی می کنیم. ‌از آنها (مردم) هستیم.‌ ما و خانواده‌هایمان نمی‌توانیم غذا و آب آشامیدنی پیدا کنیم. من و دوستان خبرنگارم برای پیدا کردن یک وعده غذا، آب آشامیدنی یا هرچیزی برای اطعام خانواده‌مان و کودکان قدم می‌زنیم اما چیزی پیدا نمی‌کنیم. این وضع ما و همه‌ی شهروندان است. از صبح تا شب فکر می‌کنیم و در جستجو هستیم تا یک وعده غذا پیدا کنیم اما روزهاست نتوانستیم یک وعده غذا پیدا کنیم. @Esrar3
اصرار
انس شریف خبرنگار شمال غزه: ما (خبرنگارها) با آنها زندگی می کنیم. ‌از آنها (مردم) هستیم.‌ ما و خانواد
در شرایطی که سلاح جدید رژیم صهیونیستی تحمیل گرسنگی برای تسلیم کردن اهالی غزه است، تن و رنگ و روی خبرنگار، خبر این روزهای غزه شده. انس شریف یکی از همین خبرنگاران است. خبرنگاری که این روزها او هم مثل سایر اهالی شمال غزه گرسنه است. مجری الجزیره بعد از مصاحبه با انس می نویسد: «فکر نمی کردم روزی با خبرنگار گرسنه مصاحبه کنم». یا مثلا همین تصویر، تصویری که از این روزهایِ خبرنگاران شمال غزه رسم شده. خبرنگاری که لازم نیست چیزی بگوید؛ شکم او همه چیز را خواهد گفت. شاید به نظر ساده برسد اما ساده ی کم یابی ست. اینکه «خبر» دیگر چیزی در محیطِ خبرنگار نباشد. خبر محاط خبرنگار است و خبر از تن او فریاد می زند. خبر در آن‌ها، در تن و پوست و گوشت آن‌ها پرورانده می شود، آنان ناقلان و راویان خبر نیستند، آنان پروردگارانِ خبرند. @Esrar3
خبرنگار می‌پرسد: «تا کی؟» 🧷 مردمان را پرسش‌ها راهی می‌کند. روزگاری پرسش مردمان «چیستی» بود. هر سخنی حول «چیست»ها می چرخید. چندی بعد از «چیست» گذر کردیم و به «چگونگی» رسیدیم. سوال‌مان یک گام فراتر رفت و چگونگی ها به میان آمد. اما از این هم می‌گذریم.‌ سوال آخر مان «چه وقت»_«کجا» خواهد بود.‌ @Esrar3
یکی از افرادی‌ست که هر روز پای قابلمه می ایستد و برای مردم غذا می پزد و بین چادرها توزیع می‌کند، پرسیده بود «کسی در شمال غزه هست که بین من و اهلم واسطه شود؟‌ من شب و روز به شما فکر می‌کنم و آرزو دارم راهی پیدا کنم تا غذا و کمک‌هایی که به آوارگان پیشکش می‌کنیم را به شما برسانم تا کمی از رنج و گرسنگی‌ها بکاهم». برایش ‌نوشتند «حتما خانواده‌ات در شمال غزه هستند». در پاسخ نوشت «نه! خانواده‌ام با من در رفح جنوب غزه هستند اما من از مردمم، اهلم، اهل غزه حرف می‌زنم». 🧷ترجمه‌ی خوبی برای اهلیت پیدا نمی‌کنم. ترجمه ای از اهلیت که گویای «اهل بودن» باشد پیدا نکرده‌ام. ترجمه ی خانواده برای اهل بیشتر به استعاره نزدیک است اما ترجمه‌ی «خودی» واقعی‌تر است. شاید واژه‌ای که اهلیت را برساند «خودی بودن» است. پسر نوح و همسر لوط خانواده بودند اما اهل نه. در دنیایی که شناسِ هم بودن، خودی بودن این حد سخت و رویایی‌ست، این مردم رویا را، «اهل» را نفس می‌کشند. @Esrat3
با پهپاد زدن شخصیت های نظامی و سیاسی را شنیده بودیم اما خبرنگاران را نه. اما در غزه این خبرنگار است که با پهپاد به طور هدفمند مورد اصابت قرار می‌گیرد. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انگار که از میدان جنگ برگشته باشد. شلوارش به خون یکی از شهیدان آغشته شده. و اندک کنسروهای همراهش بزرگ‌ترین‌ پیروزی های او بودند. +اسرائیل دیروز جمعی از مردم شهر غزه را که در خیابان الرشید منتظر رسیدن کاروان کمک ها از جنوب غزه بودند را هدف قرار داده‌ بود و این تصویر کسی‌ست که از «قتل عام آرد» برگشته. ‌ @Esrar3