eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
25.1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
112 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای تاج بالاي سرت با دست زهرا تاج ولايت ، تاج عصمت ، تاج تقوا الحق كه اين خَلْعَت به بالايت مي آيد پيراهن آل امامت آلِ طاها تو بهتريني، تو در عالم برتريني دست خدا بالا سرت در هر دو دنيا تو جانشين يازده مَردِ غديري پس عهد و پيمان با تو مي بنديم مولا اي در كمالِ صورت و سيرت محمد اي هم جمال و هم جلالت عالم آرا احكام دين، آيات حق، قرآن و عترت كعبه تو را مي خواند اي مَردِ مُصَلّا اي نام نابِ يوسفِ زهرا ثنايت ذكر امام عسگري با توست زيبا صبح و مسا، شام و سحر، ذكر تو دارند روح و ملك ، عرش و فلك اي ماهِ بطحا اهلِ كُرات و اِنْس و جن با هم سُرايند در انتظار رويِ تو هستيم آقا بر ، برگْ برگِ شاخة طوبي نوشته برگرد اي فصل شكوه دين، بهارا كوه و درُ و دشت و دَمَنْ با هم بگويند عجِّلْ ظهورك ، يا اباالغوث اي مسيحا بازآ كه هرشيعه تو را مي خواند اينك دستِ همه مستضعفين سوي تو بالا پس کی منادی گويد اي منصور امت ياري كن اي مهدي حريم ممصطفي را از زينبيه از حلب ، از شام امروز فرياد بر مي آيد اي آقاي تنها گفتي ميآيم چون شود زشتي فراوان بازآ كه عالم پُر شده از فقر و فحشا گفتي ميآيم چون شود دلها مهيا اينك مهياي ظهور توست دنيا اي وجهِ زيبايت سرور حَيِّ سرمد اي جان احمد از سرايِ غيب بازآ از شرق تا غربِ جهان در جستجويت از بحر و برّ هر دم تحيت بر تو بادا توصيف جان بخش تو،توصيف الهي است اي نام زيباي تو زينت بخش دلها اوصاف تو با دركِ ما اِحصا نگردد قدرِ تو نا پيداست چون اُمِّ ابيها ما هيچِ هيچيم از ميانِ عاشقانت مشتاقِ ديدار تو اهلِ عرشِ اعلا في هذِهِ الساعه و تا في كلِّ ساعه بادا ولي و حافظت حيِّ توانا ما پايِ تو هستيم چون بنيانِ مرصوص فرمان ز تو ، طاعت ز ما اي عبد يكتا عنوان ما مُسْتَشْهدينْ بَيْنَ يَدَيْهَ است روزي كه مي آيي ز كعبه يابن طاها روزي كه مي خواني ز كعبه يا لثارات لبيك يا مهدي ست آقا بر لبِ ما بيعت كنيم و عهد بنديم و بمانيم پاي ركابت حضرت مهدي زهرا حتي اگر مُرديم با رجعت بياييم با يك اشاره سوي تو اي روح والا احمد صدايت مي كند بازآ محمد! حيدر صدايت مي كند برگرد بابا مادر صدايت مي كند با زخم سينه از پشت در گويد بيا مهدي ، تماشا مادر فتاده زيرِ در ، در رويِ مادر محسن شده كشته وَ آيد واعليا محراب گويد مهديا الغوث الغوث گودال گويد واشهيدا واشهيدا هم كشتة گودال هم يك قامتِ دال از كربلا مي خوانَدَت يا اهلَ تقوا چندين جگر پاره تو را فرياد دارند چندين سرِ از تن جدا گويند بازآ سرهايِ بر نيزه به سوي تو چو پرچم خوانند با هم سورة عصر و ضحي را اهل حرم نحن اُسارا را بخوانند اهل خرابه ناله اي دارند حاشا برگرد كه زينب نشسته بي قرارت در انتظارت مانده عمه با مدارا برگرد و آن شمشير برگير از نيامت كز ذوالفقارت خون بريزد بي مَهابا تا ريشة ظلم و فساد از بُن برآيد برگرد اي تاج سر زهرا ، اماما با مؤمنين دل رحم ، با كفار سر سخت اين است معنايِ تولا و تبرّا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم این گل که شکفته ،عطر جنت دارد انــدازۀ فـردوس طراوت دارد از یمـن شکفتـن علـی اکبـر ارباب به خانه اش ضیافت دارد 🍃🍃🍃🍃🍃 این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک ، حسین بن علی بابا شد همنام علی ، شبه محمد یعنی میلاد علی اکبر لیلا شد @ewwmajmamolodi
مژده که گل سر سبد فاطمه آمد از باغ جنان، سرو قدِ فاطمه آمد دستِ مددِ حق، مددِ فاطمه آمد اینک سند مستند فاطمه آمد جبریل بشارت دهد از عالم بالا امروز که طاووس جنان بال گشوده دل از همۀ اهل سماوات ربوده از سینه یاران، غم و اندوه زدوده این کیست که بر ما همه رخسار نموده او مهدیِ زهراست، همان یوسف طاها بوی گل نرگس همه جا عطر فشان شد امواج نسیمِ سحر از شرق، وزان شد انگار محمد ز جنان باز عیان شد فرعونِ زمان از خبر او نگران شد زیرا حسنِ عسگری امشب شده بابا این است به عالم ثمر آل پیمبر این است همان وعدۀ دیرینۀ حیدر او خیر کثیری است پِیِ سورۀ کوثر او جان غدیر است که شد بر همه رهبر آیات الهی است از این چهره هویدا  این نور قرار است که در وعدۀ نزدیک تابَد به شبی تار، به هر کلبۀ تاریک بر ظلم بتازد، پس از آن کوچۀ باریک گویند ملائک همه بر فاطمه تبریک او پاسخ قطعی است به هر سیلیِ اعدا  او صاحب تیغ است، همان تیغ ولایت او رهبر راه است، همان راه هدایت او مظهر عدل است، همان عدل و درایت او سایۀ دست است، همان دست عنایت ما بندۀ عشقیم وَ او سید و مولا او آب حیات است و ما تشنۀ دیدار او معدن سِرّ است و ما طالب اسرار او حافظ دین است و ما ناصرِ ابرار او فاتح کعبه است و ما کُشتۀ آن یار با یار بپوئیم مسیر شهدا را  در گوشِ فلک از همه سو این خبر افتاد بر دوشِ بت و بتکده دیگر تَبر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد هر دشمن مغضوب، به قعر سَقر افتاد تقدیرِ الهی است که قرآن شود احیا او منتقم خون خدا، خون حسین است اسلام بِوَالله که مدیون حسین است مهدی که دمادم، همه محزون حسین است در ناحیه فرمود که مجنون حسین است هر روز به گودال بیاید گل زهرا دل همرهِ ارباب، سوی دشت بلا رفت بر عمّۀ سادات، در آن دشت، چها رفت از کرب و بلا دختِ علی تا به کجا رفت گه با اُسرا، گاه کنار شهدا رفت مانده ست غمِ معجر زینب روی دلها @ewwmajmamolodi
اي منجي رهاييِ دين خدا بيا جبران دردهاي دل هل اتا بيا اي آخرين سلاله ي مظلوم اهل بيت آقا ترا به آبروي مصطفي بيا از چاههاي كوفه چه داري خبر ؟ بگو! اي باخبر ز درد دل مرتضي بيا ام الائمه النُّجَبا منتظر تُراست اي آشناي مصحف زهرا بيا بيا از غربت غريب مدينه بگو بما اي باخبر ز سرّ دل مجتبي بيا سنگين ترين مصيبت تو داغ كربلاست اي منتقم به خامس آل کسا بيا احياگر صحيفه ي سجاديه تويي اي شرح حال واقعه ي نينوا بيا بي تو دم از وصيت باقر نمي زنيم اي ميزبان روضه ي صحن منا بيا شيخ الائمه گفت: كه خدمتگذار توست اي مقتداي صادق آل عبا بيا باب الحوائجي كه دخيل تو بسته است از چاه خواند ، يوسف زهرا ترا بيا تو نور چشم عالم آل محمدي سوگند بر پيمبر و جان رضا بيا از كودكي جواد الائمه بياد تست آقا! قسم به گريه ي ابن الرضا بيا تبعيدگاه هادي دين يك بهانه ماند ديگر تو بر نجات امام الهدي بيا حاجت به غير تو حسن عسگري نداشت اي مانده از قديم ز بابا جدا بيا سرداب سامرا ز سحر تا سحر به سوز سر داده اين صلا به صباح و مساء بيا عالم ز جور و ظلم پر است اي امير عدل اي ضامن حقيقي عهد و وفا بيا آقا قسم به درد اسيري عمه ات با ذوالفقار حضرت مولای ما بيا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای تاج بالاي سرت با دست زهرا تاج ولايت ، تاج عصمت ، تاج تقوا الحق كه اين خَلْعَت به بالايت مي آيد پيراهن آل امامت آلِ طاها تو بهتريني، تو در عالم برتريني دست خدا بالا سرت در هر دو دنيا تو جانشين يازده مَردِ غديري پس عهد و پيمان با تو مي بنديم مولا اي در كمالِ صورت و سيرت محمد اي هم جمال و هم جلالت عالم آرا احكام دين، آيات حق، قرآن و عترت كعبه تو را مي خواند اي مَردِ مُصَلّا اي نام نابِ يوسفِ زهرا ثنايت ذكر امام عسگري با توست زيبا صبح و مسا، شام و سحر، ذكر تو دارند روح و ملك ، عرش و فلك اي ماهِ بطحا اهلِ كُرات و اِنْس و جن با هم سُرايند در انتظار رويِ تو هستيم آقا بر ، برگْ برگِ شاخة طوبي نوشته برگرد اي فصل شكوه دين، بهارا كوه و درُ و دشت و دَمَنْ با هم بگويند عجِّلْ ظهورك ، يا اباالغوث اي مسيحا بازآ كه هرشيعه تو را مي خواند اينك دستِ همه مستضعفين سوي تو بالا پس کی منادی گويد اي منصور امت ياري كن اي مهدي حريم ممصطفي را از زينبيه از حلب ، از شام امروز فرياد بر مي آيد اي آقاي تنها گفتي ميآيم چون شود زشتي فراوان بازآ كه عالم پُر شده از فقر و فحشا گفتي ميآيم چون شود دلها مهيا اينك مهياي ظهور توست دنيا اي وجهِ زيبايت سرور حَيِّ سرمد اي جان احمد از سرايِ غيب بازآ از شرق تا غربِ جهان در جستجويت از بحر و برّ هر دم تحيت بر تو بادا توصيف جان بخش تو،توصيف الهي است اي نام زيباي تو زينت بخش دلها اوصاف تو با دركِ ما اِحصا نگردد قدرِ تو نا پيداست چون اُمِّ ابيها ما هيچِ هيچيم از ميانِ عاشقانت مشتاقِ ديدار تو اهلِ عرشِ اعلا في هذِهِ الساعه و تا في كلِّ ساعه بادا ولي و حافظت حيِّ توانا ما پايِ تو هستيم چون بنيانِ مرصوص فرمان ز تو ، طاعت ز ما اي عبد يكتا عنوان ما مُسْتَشْهدينْ بَيْنَ يَدَيْهَ است روزي كه مي آيي ز كعبه يابن طاها روزي كه مي خواني ز كعبه يا لثارات لبيك يا مهدي ست آقا بر لبِ ما بيعت كنيم و عهد بنديم و بمانيم پاي ركابت حضرت مهدي زهرا حتي اگر مُرديم با رجعت بياييم با يك اشاره سوي تو اي روح والا احمد صدايت مي كند بازآ محمد! حيدر صدايت مي كند برگرد بابا مادر صدايت مي كند با زخم سينه از پشت در گويد بيا مهدي ، تماشا مادر فتاده زيرِ در ، در رويِ مادر محسن شده كشته وَ آيد واعليا محراب گويد مهديا الغوث الغوث گودال گويد واشهيدا واشهيدا هم كشتة گودال هم يك قامتِ دال از كربلا مي خوانَدَت يا اهلَ تقوا چندين جگر پاره تو را فرياد دارند چندين سرِ از تن جدا گويند بازآ سرهايِ بر نيزه به سوي تو چو پرچم خوانند با هم سورة عصر و ضحي را اهل حرم نحن اُسارا را بخوانند اهل خرابه ناله اي دارند حاشا برگرد كه زينب نشسته بي قرارت در انتظارت مانده عمه با مدارا برگرد و آن شمشير برگير از نيامت كز ذوالفقارت خون بريزد بي مَهابا تا ريشة ظلم و فساد از بُن برآيد برگرد اي تاج سر زهرا ، اماما با مؤمنين دل رحم ، با كفار سر سخت اين است معنايِ تولا و تبرّا
ای تمنا ز همه، لطف و کرامت از تو خواهش از ما و نشان دادنِ قامت از تو دلِ بیمار و تمنای عیادت از ما لبِ خندان و طبابت بسلامت از تو اِلتجا در طلبِ آن رخِ محشر از ما پرده برداشتن از وجهِ قیامت از تو سیزده نور، پیِ ماهِ شب چاردهند روشنی بخشیِ عالم به تمامت از تو حجة الله تو هستی، ولی الله تویی بر همه مُلک و مَلک هست امامت از تو چقدَر تاج ولایت به شما می آید سلطنت از تو و اِعلامِ قیامت از تو چارده قرن، جهان منتظرِ یک روز است کِی ز کعبه خبر آید بسلامت از تو نامِ مهدی به فلَک قُلقله انداز شده مانده در کعبه فقط خواندنِ نامت از تو مادرت فاطمه فرمود که یارِ تو شویم طاعت از ما، تو بیا! امرِ مُدامت از تو یا لثارات بگو تا که بیاییم همه فرشِ جان پیشِ تو از ما و اقامت از تو راه‌پیماییِ صد میلیونیِ مکه ز ما خواندنِ خطبۀ جمعه به فِخامت از تو هجرت از مکه سوی شهر مدینه، زان پس تا اَبد تکیه به کرسیِ مَقامت از تو فتح کن با قدمت منبرِ پیغمبر را عالَمی تشنه و تبیینِ امامت از تو گریه بر غربت سالار شهیدان از ما خواندنِ ناحیه با سوز کلامت از تو وارث فاطمه! امّیدِ ضعیفان توئی و بر زعیمانِ دو دنیاست زعامت از تو همچو شمشیرِ علی تیغِ تو پنهان به غلاف ذکرِ یافاطمه بر قفلِ نیامت از تو جان سپردن به رهِ مادر مضروبه ز ما انتقامِ ستمِ سیلیِ مامت از تو چونکه سیلی بزنی، صورتشان برگردد آنگه آتش زدنِ دو بُتِ امت از تو دوست داریم ببینیم غضب کردنِ تو ذکرِ تکبیر ز ما اَخذِ غرامت از تو گر گنهکار نباشیم ترا می‌بینیم توبه از ما و تبسم به غلامت از تو دستخط تو بما بود، نه با شیخ مفید شیعه! برخیز که اظهار ندامت از تو
✴️: عقل بشر از درک تو مات است، حسین نام تو کلید مشکلات است، حسین در شأن تو این بس که رسول اکرم فرمود: سفینة النّجاة است، حسین ✴️: شیرازه‌ی دفتر حیات است، حسین محبوب قلوب کائنات است، حسین از قصّه‌ی فطرسِ مَلَک شد معلوم کوتاه‌ترین راه نجات است حسین ✴️: من نرد غم لیلی لیلا زده‌ام دل‌خونم و چون لاله به صحرا زده‌ام آن جا که سفینة النّجاة است، حسین دریا، دلِ عشق و من به دریا زده‌ام ✴️: ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتی نجات ✴️: محبوب تمام کائنات است حسین مصباح هدی، فُلک نجات است حسین دین نبوی زنده شد از کشتن او احیاگر ذکر صلوات است حسین ✴️: آیینه‌ی حق‌نمای عشق است حسین در نای زمان، نوای عشق است حسین بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف فرهیخته ناخدای عشق است حسین ✴️ شاهنشه کلّ کائنات است حسین بر خلق خدا، پُر برکات است حسین در بحر وجود، شیعیان را ز کرم هم لنگر و کشتی نجات است حسین ✴️: مصباح هدی به کائنات است، حسین فیاض جمیع ممکنات است، حسین کان کرم و بحر عطا و احسان یعنی که سفینه‌ی نجات است حسین ✴️: شاهی که سفینة النّجاتش خوانند مصباح هدای کائناتش خوانند آلوده به خاک ماتم اوست هنوز آن آب که چشمه‌ی فراتش خوانند ✴️: خاک قدمش آب حیات است حسین مهریه‌ی مادرش فرات است حسین غرقیم به دریای معاصی امّا شادیم که کشتی نجات است حسین ✴️: حلّال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ی لوح سیئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟ جایی که سفینة النّجاة است حسین ✴️ (محمّدرضا کوزه‌گر کالجی): محبوب خدا چشمه‌ی جاری حیات خورشید رسل که بر روانش صلوات، فرمود به امّت که حسین بن علی مصباح هدایت است و کشتیّ نجات ✴️: از روی حسین تا نقاب افکندند در کشور عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند ✴️: من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمه‌ی حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام ✴️: سرچشمه‌ی خیر و برکات است حسین معراج صلات‌ و صلوات است حسین فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ی عرش مصباح هدی، فُلک نجات است حسین ✴️: سالار جمیع ممکنات است حسین فرمانده دین، اصل حیات است حسین دنیا ز بلیات بود بحر عظیم بر دوست چو کشتی نجات است حسین ✴️: هر چند که چشمه‌ی حیات است، حسین لب‌تشنه، لب آب فرات است، حسین غم نیست اگر غرق گناهیم همه چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین ✴️: اسباب نجات کائنات است، حسین فیاض جمیع ممکنات است، حسین چون کشتی چار موجه شد در شط خون با آن که سفینة النّجاة است حسین ✴️: در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین یک سرّ شهادتش، از آن دان که به حشر عنوانِ صحیفه‌ی نجات است، حسین بر عرش دوباره زیب و زین آمده است محبوب رسول ثقلین آمده است از کنگرۀ عرش به ذکر صلوات گفتند حسینیان حسین آمده است #🔸 دریای دُر از دلِ صدف می آید تبریکِ سه نور ، با شعف می آید خورشید و مَه و ستاره یکجا جمعند عطرِ صلوات از نجف می آید # ❁﷽❁ شعبان مَه با صفای خاتم باشد میلاد سه آزادۀ عالم باشد نذر قدم حسین و عباس و علی ذکر صلواتِ ما دمادم باشد دربیت علی مهرجهان تاب آمد بیرون زصدف گوهر نایاب آمد ای نو کر دل باخته روی حسین بادسته گل بیا که ارباب آمد
این گل که شکفته ،عطر جنت دارد انــدازۀ فـردوس طراوت دارد از یمـن شکفتـن علـی اکبـر ارباب به خانه اش ضیافت دارد این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک ، حسین بن علی بابا شد همنام علی ، شبه محمد یعنی میلاد علی اکبر لیلا شد آيينه رونماى حيدر آمد اين بار على ،شبهِ پيمبر آمد سقّاى ادب باز رجز مى خواند: الگوى جوان،"علىّ اكبر" آمد
خبر رسید، سحر دیده وا کند مهدی تمام عالمیان را عطا کند مهدی هزار باب، ز یک باز کردنِ چشمش دوباره باز به دین خدا کند مهدی جهان و هر چه در آن است را کنون با خویش به یمن مقدم خود آشنا کند مهدی ز گوشه ی نظر کیمیایی اَش، هر آن گره ز کارِ همه خلق، وا کند مهدی بنام نامی حق (میم و حاء و میم و دال) ز "اسم اعظم هو" رو نما کند مهدی پیام آورِ قرآن عیان شده، تبریک چه ناب، ترجمه ی "اِنَّما" کند مهدی خوشا بصوت حجازی، دَمِ مسیحایی که زنده از نَفَسش جانِ ما کند مهدی ولایتش چو علی نُه فلک فراگیر است به غمزه ای، نظر "هل اَتا" کند مهدی سُرور زائدِ وصفی ز فیض میلادش به قلبِ فاطمه و مصطفا کند مهدی به انتظار همه مومنان دهد پایان پر از نشاط، دل مرتضا کند مهدی برای حضرت مهدی دعا کند نرگس برای حضرت نرگس دعا کند مهدی شهادتین، بصوتِ جلی چو میگوید اصولِ دینِ خدا را نوا کند مهدی چو اهل عرش به دیدار یار مشتاقند نظر ز لطف، به اهلِ سما کند مهدی به ساعتی ز برِ مامِ خویش غائب شد که زود، طاعتِ امرِ خدا کند مهدی عروجِ خویش به حق را، بهانه سازد تا گریزِ روضه ی کرب و بلا کند مهدی بگوشِ حضرت نرگس، رباب را گفتند که دردِ هجرِ ترا، خود دوا کند مهدی چو شیرخواره ی اربابِ تشنه، تشنه نماند لبش به آب فرات آشنا کند مهدی امام عسکری از تربتِ حسینش داد که شاهِ کرب و بلا را صدا کند مهدی  همیشه زمزمه ی کربلا کند مهدی هماره گریه ی صبح و مسا کند مهدی همینکه تکیه به کعبه زند، پس از تکبیر تمام اهل جهان را صَلا کند مهدی " اَنابنُ فاطمه" میگوید و " انابنُ حسین" به عهد خویش همانا وفا کند مهدی هَلا هَلا همه ی طالبین خون حسین! همه بگوش! شما را صدا کند مهدی قسم بخون حبیب خدا ، باذن الله که حق خون خدا را ادا کند مهدی بجان مادر پهلو شکسته اَش سوگند قیامتی به مدینه بپا کند مهدی جواب سیلی اعداست، سیلی محکم چو یک اشاره، به دو بی حیا کند مهدی چنان بصورت آنان زند بدست خدا که کائنات بگوید: چِها کند مهدی ز غاصبان بستاند حقوقِ زهرا را ز اَغنيا فقرا را جدا کند مهدی چنان ز اَهلِ جفا انتقام گیرد که... دلِ نفوس، برون از عزا کند مهدی به تیغ حیدری اش، خون خصم میریزد به آل بوسفیان حمله ها کند مهدی سلاح جبهه ی مستکبرین شود نابود به جبهه ی ضعفا اعتنا کند مهدی همینکه دولت زهرائیان دهد تشکیل حکومت علوی را بنا کند مهدی عدالتِ علوی را سراسری سازد به جدِّ خویش علی، اقتدا کند مهدی هم از یهود کُشَد، هم ز خیلِ آلِ سعود مُسامحه به ستمگر، کجا کند مهدی يمن! بمان که تو پیروزِ صحنه ی جنگی عراق و سوریه را بی بلا کند مهدی دگر کلیدِ حرم را به شیعه بسپارد سفر بسوی دیارِ رضا کند مهدی همه هُموم و غُموم از قلوب بِزداید قلوب را به خودش مبتلا کند مهدی عقول کامل از او میشود به صبح ظهور عموم را همه دور از خطا کند مهدی به همتش همه احکام میشود احياء حلال را ز حرام انقضا کند مهدی نه ظلم میشود آنروز بر کسی هرگز نه رحم بر سپهِ اَشقیا کند مهدی جهان شود همه روشنتر از صَلاتِ ظهر چو زلف در شبِ تیره رها کند مهدی برای پای رکابش همه مهیائیم بدان امید که ما را سوا کند مهدی هنوز روز دفاع از حرم، به امر ولی است مدافعانِ حرم را ندا کند مهدی هنوز یاد شهیدان ما چراغ رَه است بخاطر شهدا یاد ما کند مهدی
بسم الله الرحمن الرحيم به مناسبت فرارسیدن ▶️ ذیقعده نَه یک دهه کرامت دارد یک عمر کرامت و زعامت دارد در سیصد و شصت و پنج روز از هر سال هر روز رضا به ما امامت دارد ای شیعه کرامتَت فرا می خواند این مَه به ولایتت فرا می خواند دستان رضا اگر بگیرد دستت معصومه به عصمتت فرا می خواند از ماهِ رضا لطف و کرامت ریزد در مشهد و قم رحل اقامت ریزد هر خسته که از رضا شفا میخواهد معصومه به کامِ او سلامت ریزد ایران دو حرم در قم و مشهد دارد در این دو، جواد رفت و آمد دارد فرمود که شاچراغ، سوّم حرم است رهبر نفَسِ آل محمد دارد
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای تاج امامت بسرت یوسف زهرا وی خَلعت عصمت به برت یوسف زهرا شک نیست که سلطان جهانی تو پس از این از بعد وفات پدرت یوسف زهرا باباست گرفتار نگاه و نفَس تو مادر بزند بوسه سرت یوسف زهرا المنة لله که تو حجت حقی عالم همه تحت نظرت یوسف زهرا صد شکر که این تاج ولایت بسر توست شمشیر علی بر کمرت یوسف زهرا پیغمبر اکرم شده بس مفتخر از تو ای هیبت احمد سپرت یوسف زهرا تو منجی زهرایی و او چشم براهت کی میرسد از ره خبرت یوسف زهرا چشمان پر اشک حسنین است بسویت عباس شده خونجگرت یوسف زهرا تو قبلۀ دلهایی و معنای نمازی ما شیعۀ اثنی عشرت یوسف زهرا رفتی به پس پردۀ غیبت بسلامت برگرد دگر از سفرت یوسف زهرا زیباست که طاووس جنان رخ بنماید گسترده شود بال و پرت یوسف زهرا بازآ که کلام تو کلام اللهِ محض است این است بقرآن هنرت یوسف زهرا برگرد که احکام همه مانده معطل اسلام شده دربدرت یوسف زهرا لعنت به کسانی که همه حق تو بردند شد غصب تمام ثمرت یوسف زهرا ای رفته به تاراج حقوقت، أقِمِ الحَرب شد شیعۀ تو پشت سرت یوسف زهرا روزیکه مسلط بشوی بر همه عالم جمع شهدا دور و برت یوسف زهرا بر بام فلک پرچم تو یکسره بالاست تا کفر ببیند اثرت یوسف زهرا در هم شکند قدرت پوشالی بت ها با ضربت تیغ و تبرت یوسف زهرا گردن بزنی چون همه طاغوت جهان را یکجاست فقط درد سرت یوسف بر ضارب زهرا بزنی ضربت سیلی ای مادر تو منتظرت یوسف زهرا ای منتقم محسن شش ماهه کجایی صد روضه شده همسفرت یوسف زهرا در روضۀ ارباب چه بی صبر و قراری قربان تو و چشم ترت یوسف زهرا ما منتظر فجر ظهوریم اماما تا صبح قریب سحرت یوسف زهرا از خون شهیدان حرم فتح دمیده محسن حججی شد قمرت یوسف زهرا .
بسم الله الرحمن الرحيم كيست زهرا آنكه عطر سيب جنّت مي دهد نام زيبايش به جان و دل محبت مي دهد كيست زهرا آنكه خلقت بي وجودش هيچ نيست او كه پيوند نبوت با امامت مي دهد كيست زهرا بانويي از جنس باران جنس نور رحمت نابي كه بر هر سينه بهجت مي دهد كيست زهرا دختري بهتر ز مادر بر پدر آنكه درس مادري بر كل خلقت مي دهد كيست زهرا حضرت انسيه ی حوراستي نور آن حوريّه بر انسان طهارت مي دهد كيست زهرا حضرتِ عبدِ عبيدِ كردگار آنكه با رفتار خود درس اطاعت مي دهد كيست زهرا آنكه دارد بر بشر فخر و شرف هركه پويد راه وي بر خويش قيمت مي دهد فاطمه آموزگار مكتب پيغمبران فاطمه بر اوليا درس شجاعت مي دهد مِهر او صدجا گِره از كارها وا مي كند نام او حتي به هر مظلوم قدرت مي دهد در جهان زهرائيان برتر ز خَلق عالمند پس خدا ايرانيان را خويش رفعت مي دهد هركه دارد حبّ زهرا را خداوند كريم بر محبّ حضرتش از غيب نصرت مي دهد پرچم زهرا به هر كشور شود در اهتزاز بي گمان آن خطّه را الله عزت مي دهد هركه شد از راه زهرا سوي ديگر منحرف دير يا زود عاقبت از دست، دولت مي دهد هركه سازد راه زهرا را مرام خويشتن دير يا زود عاقبت تشكيل دولت مي دهد گفتمانِ پيشرفتَش هم شعاري بيش نيست آنكه روي مصلحت شور عدالت مي دهد سالكِ بي ادعا در هر فراز و هر نشيب با دل و جان تن به فرمان ولايت مي دهد مكتب زهرا كجا و مكتب بيگانگان مكتب زهراي اطهر درس غيرت مي دهد □□□ كيست زهرا نام او ما را وجاهت مي دهد كيست زهرا آنكه دلها را حلاوت مي دهد بانوان فاطمي درس تشخّص خوانده اند چون فضيلتهاي او زن را اصالت مي دهد روز مادر را به مادر مي توان تبريك گفت مادر هستي اگر زهراست ، رخصت مي دهد چادرش غير مسلمان را مسلمان مي كند با حجاب و عفتش تعليم عفت مي دهد چون به محراب نماز خويش مي سازد و قيام هر ركوع و سجده اش خوف قيامت مي دهد با وجود آن مصيبت هاي سخت و بي شمار خطبه هاي آتشينش درس همت مي دهد در ميان كوچه هنگام حمايت از علي ناله ی بیداري او عطر حكمت مي دهد هركجا بيداريِ دلهاست مرهون وِي است قصة پر غصه ی او درس عبرت مي دهد گر كه اُمتهاي اسلامي به او روي آورند خود نشانِ توده ها، راه هدايت مي دهد عصمت الله است و دين در حصن او دارد قرار حجت الله است و دلها را درايت مي دهد يوسف زهرا به او وقتي توسل مي كند پيرو دستور او پايان به غيبت مي دهد بعد حكم مهدي اَش رو مي كند سوي حسين وز ميان قتلگاهش اذن رجعت مي دهد بر تمام مومنين و شيعيان و شاهدان مُهر رجعت را بدستان كرامت مي دهد روز محشر چون ندا آيد كه آمد فاطمه حضرت سبحان به او اذن شفاعت مي دهد چونكه اسباب شفاعت را بگيرد روي دست دست قهّار خدا حكم قضاوت مي دهد ايزد منّان ميان آيه هاي مُصحَفَش بر جفا كاران او دستور لعنت مي دهد اين دعاي خير بايد زينت لبها شود اِنتقم يا منتقم! تيغ تو نصرت مي دهد
✴️: عقل بشر از درک تو مات است، حسین نام تو کلید مشکلات است، حسین در شأن تو این بس که رسول اکرم فرمود: سفینة النّجاة است، حسین ✴️: شیرازه‌ی دفتر حیات است، حسین محبوب قلوب کائنات است، حسین از قصّه‌ی فطرسِ مَلَک شد معلوم کوتاه‌ترین راه نجات است حسین ✴️: من نرد غم لیلی لیلا زده‌ام دل‌خونم و چون لاله به صحرا زده‌ام آن جا که سفینة النّجاة است، حسین دریا، دلِ عشق و من به دریا زده‌ام ✴️: ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتی نجات ✴️: محبوب تمام کائنات است حسین مصباح هدی، فُلک نجات است حسین دین نبوی زنده شد از کشتن او احیاگر ذکر صلوات است حسین ✴️: آیینه‌ی حق‌نمای عشق است حسین در نای زمان، نوای عشق است حسین بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف فرهیخته ناخدای عشق است حسین ✴️ شاهنشه کلّ کائنات است حسین بر خلق خدا، پُر برکات است حسین در بحر وجود، شیعیان را ز کرم هم لنگر و کشتی نجات است حسین ✴️: مصباح هدی به کائنات است، حسین فیاض جمیع ممکنات است، حسین کان کرم و بحر عطا و احسان یعنی که سفینه‌ی نجات است حسین ✴️: شاهی که سفینة النّجاتش خوانند مصباح هدای کائناتش خوانند آلوده به خاک ماتم اوست هنوز آن آب که چشمه‌ی فراتش خوانند ✴️: خاک قدمش آب حیات است حسین مهریه‌ی مادرش فرات است حسین غرقیم به دریای معاصی امّا شادیم که کشتی نجات است حسین ✴️: حلّال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ی لوح سیئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟ جایی که سفینة النّجاة است حسین ✴️ (محمّدرضا کوزه‌گر کالجی): محبوب خدا چشمه‌ی جاری حیات خورشید رسل که بر روانش صلوات، فرمود به امّت که حسین بن علی مصباح هدایت است و کشتیّ نجات ✴️: از روی حسین تا نقاب افکندند در کشور عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند ✴️: من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمه‌ی حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام ✴️: سرچشمه‌ی خیر و برکات است حسین معراج صلات‌ و صلوات است حسین فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ی عرش مصباح هدی، فُلک نجات است حسین ✴️: سالار جمیع ممکنات است حسین فرمانده دین، اصل حیات است حسین دنیا ز بلیات بود بحر عظیم بر دوست چو کشتی نجات است حسین ✴️: هر چند که چشمه‌ی حیات است، حسین لب‌تشنه، لب آب فرات است، حسین غم نیست اگر غرق گناهیم همه چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین ✴️: اسباب نجات کائنات است، حسین فیاض جمیع ممکنات است، حسین چون کشتی چار موجه شد در شط خون با آن که سفینة النّجاة است حسین ✴️: در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین یک سرّ شهادتش، از آن دان که به حشر عنوانِ صحیفه‌ی نجات است، حسین بر عرش دوباره زیب و زین آمده است محبوب رسول ثقلین آمده است از کنگرۀ عرش به ذکر صلوات گفتند حسینیان حسین آمده است #🔸 دریای دُر از دلِ صدف می آید تبریکِ سه نور ، با شعف می آید خورشید و مَه و ستاره یکجا جمعند عطرِ صلوات از نجف می آید # ❁﷽❁ شعبان مَه با صفای خاتم باشد میلاد سه آزادۀ عالم باشد نذر قدم حسین و عباس و علی ذکر صلواتِ ما دمادم باشد دربیت علی مهرجهان تاب آمد بیرون زصدف گوهر نایاب آمد ای نو کر دل باخته روی حسین بادسته گل بیا که ارباب آمد
بسم‌الله الرحمن الرحیم نور تو با نور خدا فرقی ندارد نزد خدا او با شما فرقی ندارد وقتی که صحبت از حسن باشد چه زیباست پس عسگری با مجتبی فرقی ندارد تا"کُلُّهم نور"است وصف آل احمد "یا مرتضی"،"یا مصطفی" فرقی ندارد ما جود می جوئیم و تو جود تمامی اینجا اجابت با دعا فرقی ندارد اصلا مهم این نیست که ما با تو باشیم دنیا و عقبا نزد ما فرقی ندارد مادر برایش نذر کرده جان خود را او با شهید کربلا فرقی ندارد "ام الحسن"اینجا دگر"اُمِ وَلَد" بود کی گفته با خیرالنسا فرقی ندارد دل،شادِ میلادِ اباالمهدی است اما با هم سُرور هل اتا فرقی ندارد گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است آقا نفسهای تو ما را هم عوض کرد طعم قدمهایت فضا را هم عوض کرد زیبایی نامت بهاری دیگر آورد حالات تو حال دعا را هم عوض کرد ای نور هستی آفرین ، عیدت مبارک میلاد تو حال و هوا را هم عوض کرد آری نفسهای تو اِحیاءُ القلوب است انفاس تو ارض و سما را هم عوض کرد تا دیده واکردی ، نگاهِ رحمت تو سبک عنایات خدا را هم عوض کرد مشمول عفوت شد گناهان خلایق تقدیر تو دست قضا را هم عوض کرد مثل علی ها و محمد های دیگر نام حسن روزیِ ما را هم عوض کرد رزق حسینی ها ز دستان تو بارد آقایی تو این گدا را هم عوض کرد گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است یعنی که فرزندحسن مولی الموالی است در فطرت من جایگاهت بی بدیل است شأن و مقام و منزلت با تو اصیل است مرده است آن دل که تو را از دست داده "یا محیی"از اسماء تو پورخلیل است ما رعیت کوی شما هستیم اما یک عالمی را رعیت کویت کفیل است حاجات خیل انبیا دست تو آقاست در پیشِ نازِ تو نیاز ما قلیل است کو آن که محتاج نگاه تو نباشد یک بال از اوج نگاهت جبرئیل است مارا ولای حضرتت آب حیات است یک چشمه از آب حیاتت سلسبیل است مدح تو از عبد تو کی آید اماما مداح اوصاف شما رب جلیل است هر کس که با آل محمد دربیفتد پس سرنوشتش همچنان اصحاب فیل است گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است تو پَرتُو نور جمیع اوصیایی یعنی تو در عالم امید اولیایی تو دیده واکردی که زهرا جان بگیرد زیرا که نور دیدۀ خیرالنسایی برق نگاه نیِّرِ اعظم تویی تو سبط رسول اکرمی، ابن الرضایی حیدر به تو می نازد ای فخر دوعالم هرچند بر غمهای عالم مبتلایی مانند جَدّت مجتبی بی یار ماندی مانند زینب ، راز دار کربلایی از کودکی آوارگی را لمس کردی از کودکی با ظلمِ دشمن آشنایی تن داده ای بر حصر و تبعیدت که کم کم اصحاب خوگیرند با "آقا کجایی" مأمور حفظ جانِ جانانِ جهانی یعنی که ارحام مطهر را سزایی گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است ای دل بخوان نام امام عسگری را تقدیم کن اینک سلام عسگری را مستی مکن هوشیار باید دم زد از او کو دل که بشناسد مقام عسگری را دشمن دقیقا در هدف زد نام او را تبلیغ باید کرد نام عسگری را باید مقیم کوی رفتار حسن شد باید که تابع شد مرام عسگری را باید که دستی تا ضریح معرفت بُرد تا شیعه بشناسد قیام عسگری را حفظ حریمش کمتر از حفظ حرم نیست باید که بشناسی حرام عسگری را آری خوشا آنانکه در حفظ حریمش مستانه نوشیدند جام عسگری را گرچه غریبانه،ولی شیعه در عالم احیا کند با خون ،کلام عسگری را گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است
روز و شب ذکر ربَّنا زیباست چقدَر در سحر خدا زیباست دیده زیبا شناس اگر باشد شب معراج مصطفی زیباست از تولّا چه نعمتی برتر چقدر حب مرتضی زیباست حرف ریحانة النبی که شود سخن از ٱسوةُ النسا زیباست از ازل فکر و ذکر ما حسن است تا ابد وصف مجتبی زیباست هر که خیمه نشین شود، داند خیمۀ شاه کربلا زیباست نه فقط ذکر پنج تن خوبست صحبت از هر امامِ ما زیباست به جوادالائمه که برسیم خنده های امام رضا زیباست به دعای رضا فرج آمد پسر ثامن الحجج آمد هر دلی را خدا دهد برکت محض ابن الرضا دهد برکت از جوادالائمه حتی بر هَل أتا هم خدا دهد برکت نه فقط بهر عالم و آدم بهر آل عبا دهد برکت با قدمهای پر ز نور اوست که خدا بر رضا دهد برکت روز تکمیل دین غدیر، اما با جواد این عطا دهد برکت اهل جودِ جواد اینگونه است کند انفاق تا دهد برکت ما و عادت به آیۀ تطهیر آیۀ إنَّما دهد برکت از جوادالائمه حاجت خواه او به دنیای ما دهد برکت به دعای رضا فرج آمد پسر ثامن الحجج آمد صورتش وجهِ داوری دارد جلوه های پیمبری دارد گر تجلی کند، دو صد یوسف سرِ بازار، مشتری دارد در میان ائمه، ذکر جواد بخدا حال دیگری دارد سرِ سجاده، وقت راز و نیاز تا دم صبح دلبری دارد او مددکار هر ٱلوالعزم است به رسولان چه سروری دارد در زمان مناظره با خصم به زبان، تیغ حیدری دارد چون کند احتجاج در دینش منطق گرم کوثری دارد هر چه گویم به وصف و قدر او مدح او باز برتری دارد به دعای رضا فرج آمد پسر ثامن الحجج آمد دل بابا برای او بیتاب دل مادر از این پسر شد آب یکی یکدانۀ رضاست جواد آمده از صدف دُرِ نایاب نسل او نسل حضرت زهرا کوثر دیگرِ ٱلوالباب حیدر دیگر است بر منبر حسن دیگر است در محراب از جمالش بر آمده خورشید وز نگاهش در آمده مهتاب او علی اکبر امام رضاست نور چشمان حضرت ارباب گر طریق جواد میجویی بنشین در مسیر طفل رباب نامش از جود حق گرفته شده کامش از کربلا چشیده تراب به دعای رضا فرج آمد پسر ثامن الحجج آمد کام او از عسل گواراتر نفَسش از همه مسیحاتر به یقین از تمام عالمیان گُهر پاک اوست والاتر مَقدمش رفع فتنۀ دوران دشمنش از همیشه رسواتر سائل او نگفته بهره برَد کیست از این امام آقاتر دمبدم یاد مادرش زهراست چشم او روز و شب چو دریا تر جگرِ او ز زهرِ همسر آب غربتش از حسن معماتر وقت جان دادنش به حجرۀ خود از امامِ رئوف تنهاتر هر چه گوئیم از غم و دردش غصۀ اوست باز بالاتر به دعای رضا فرج آمد پسر ثامن الحجج آمد 🔹 🔹 ما را هرآنچه حضرت استاد ياد داد يك گوشه چشم كودك سلطان به باد داد جايي براي عرضه حاجت نداشتيم ما را پناه گوشه باب الجواد داد دستش به كم نميرود و كم نمي دهد كم خواستيم حاجت خود را،زياد داد بيهوده تا غروب پي كسب روزي ام رزق مرا جواد همان بامداد داد سلطان طوس با قسم يا ابالجواد هر حاجتي كه پيش از اينها نداد داد از كربلا فضليت مشهد فزون تر است اين را جواد ياد من بي سواد داد در چشم او چه بود كه با ياد مادرش ابروي او به عاشق حكم جهاد داد 🔹 🔹 دوباره سَرَم در هوایِ شماست تمامِ دلم سر سرایِ شماست به سویِ خدا رفتم و دیده‌ام فقط ردِ پا ردِ پایِ شماست خدا هم فقط از شما گفته است گمانم خدا هم خدایِ شماست گدایی برازنده‌یِ ایلِ ماست برازنده بودن برای شماست ندارد تفاوت کجا می‌رسی که هر انتها ابتدای شماست خیالم از این و از آن راحت است گره‌هام دست دعای شماست - مرا پای حیدر هلاکم کنید به عشق رضا سینه چاکم کنید - دلی دارم و خانه زادِ رضاست فقط یاد دارد که یاد رضاست کم اینجا ندیده برایش بد است دلم مستحقِ زیادِ رضاست فقط می‌نویسد رضا تا ابد و شُکرِ خدا بی سوادِ رضاست نجف ، کربلا رفتم و گفته‌اند که راهش دهید از بلادِ رضاست گره می‌خورد زندگی ام ولی همین نا مُرادی مُرادِ رضاست به خود آیم و باز بینم سرم رویِ خاکِ بابُ الجوادِ رضاست - جوادش درِ بسته را باز کرد گره‌های من را رضا باز کرد - خبر را مسیح از مسیحا شنید خبر را زِ جبریل موسیٰ شنید اگر گوشِ دل را دهی می‌توان که از کعبه هم ذکر مولا شنید زمین خشکسالی تَرک خورده بود ولی ناگهان بویِ دریا شنید دلِ انبیا بر دری می‌تپید که از آن صدایِ شما را شنید خدا خنده کرد و خدا جلوه کرد شبی که رضا ذکرِ بابا شنید تو هم مادری هستی و می‌شود که از قلبِ تو نامِ زهرا شنید - فدایِ نفسهایِ بابایی‌ات فدایِ تپش هایِ زهراییت - زِ تو کوچه‌ها تا معطر شدند حسودانِ این شهر ابتر شدند به کوریِ چشمان ناباوران همه محوِ رویِ پیمبر شدند عسل‌های کندویِ لبهای توست گر این روزها شهد و شِکر شدند برای تماشای لبخند توست علی اکبری‌ها کبوتر شدند کریمی کرامت جوادی و جود چه خوش کُن
اَلا اِلهِ من، ای ربِ آشنا مددی بنامِ نامیِ "هو" یا اِلاهَنا مددی خدای حیدر کرار، ربَّنا مددی سُرورِ اَهلِ دو دنیاست، آتِنا مددی سُرورِ حضرتِ خَیرالاَنام آمده است علی ز داخلِ بیت الحرام آمده است چه مولَدیست علی، کس ندیده میلادش که کعبه را علیِ مرتضاست، اِمدادش تمامِ خادمِ این خانه اَند، اَجدادش که از ازل به حرم کرده، خالقش یادش در آن زمانه خبر از پیمبری که نبود تو بودی و علی و خَلقِ دیگری که نبود همان کسی که بنا بود مرتضا بشود همان که بود بنا، یارِ مصطفا بشود یگانه همنفَسِ محورِ کسا بشود نجات بخشِ تمامیِ انبیا بشود علی علی علی آنکس که با هدایتِ او قرار شد به خلایق دهی ولایتِ او علی مَدارِ حقیقت، علی مدیرِ فَلَک علی حقیقتِ انسان، علی امیرِ مَلَک علی به وسعتِ هر سفره، آب و نان و نمک علی به فطرتِ خَلق از سماست تا به سَمَک علی به مملکتش، جانشینِ الله است به تختِ سلطنتش، همنشینِ الله است علی لسان و بیانِ خداست در عالم علی جمال و جلالِ هُداست در عالم علی معلمِ اهل ولاست در عالم علی متممِ خیرالنساست در عالم مطیعِ فاطمه، یک رتبه ی رفیعِ علیست علی مطیعِ خدا و بشر مطیعِ علیست علی که فاتحِ بدر و حنین و خیبر بود ز ناله های یتیمان، دلش مکدر بود تمامِ عمر اگر حافظِ پیمبر بود شَبَش گواه که اَنبان بدوشِ هر در بود "علیست مردِ شب و شیرِ روز و اهلِ سحر" علی معین و کسِ بی کسان، پناهِ بشر امیر و سَروَر و سلطانِ کائنات علیست امین و رهبر و مولای ممکنات علیست مدد بخواه که حلالِ مشکلات علیست که ناخدای دوصد کشتیِ نجات علیست علی دلیلِ قبولیِ طاعتِ مومن وفای اوست بهای شفاعت مومن بلا بیار که درمان درد افزون شد طبیبِ عشق به دارالشفای مجنون شد حرم سریرِ سعادتگهِ همایون شد شهنشهِ دو سرا از حجاب بیرون شد طلب بیار که خورشیدِ عشق تابیده همای عشق به سر، سایه گسترانیده کجاست سائلِ درگاهِ حیدر کرار کجاست شیعه ی آگاهِ حیدر کرار کجاست سالکِ همراهِ حیدر کرار کجاست پیروی از راهِ حیدر کرار کجاست میرِ یمانی، دلیرِ ایرانی کجاست رهروِ سلمان، شود سلیمانی اگر چه فاطمه اول مدافعِ حرم است هر آنکه طی کند این راهِ پاک محترم است حریمِ زینبِ کبرا که مضجعِ کرم است هنوز منتظرِ منتقم در آن حرم است هنوز ناله ی زینب ز خیمه می آید که صبحِ صادقِ آنشب به خیمه می آید همان شبی که همه خیمه ها در آتش سوخت همان شبی که عطش، در دلِ فراتش سوخت همان شبی که حرم، کشتیِ نجاتش سوخت همان شبی که نفَس، حنجرِ حیاتش سوخت پس از فرو شدنِ نیزه بینِ حنجر، وای... هجوم و حمله و غارت بسوی معجر، وای... شاعر: @ewwmajmamolodi
. . این محفل ختم رُسل، یا بزم شکر داور است این حلقه ی ذکر علی، یا بعثت پیغمبر است مبعث شب وصف علی، نه جای ذکر دیگر است هرگز نپنداری جدا، جانِ نبی از حیدر است اینگونه از شبهای سال، این لیلة المحیا سر است عید رسول الله شد، افضل ز اعیاد خدا ختم رسل شد مصطفی، بهر ولای مرتضا دانی چرا مبعوث شد بهر رسالت مصطفا تا که خدا فرمان دهد او را پیِ امرِ ولا تنها نه در خمّ غدیر، از قبل فرمودش خدا: حیدر ولی اللهی اَش، باشد همه اسرارِ ما دین آسمانی بی ستون باشد به یمنِ مرتضا هر جا که احمد پر کشد، آنجا نظر گاه علیست مافوقِ طاقِ عرشِ حق، خطّ گذرگاه علیست اصلاً برای مصطفی، سرمایه ی پیغمبری در عرش و فرش و برّ و بحر، یکجاست صوت حیدری معراج نه، غارِ حرا نه، نزد قرب داوری صوتِ علی زد حرف اول را، نه صوت دیگری یعنی علی غیر از خدا، بر هر که دارد سروری صوتِ علی، آهنگ زیبای دلِ پیغمبر است با این صدا او آشنا، از ابتدا تا آخر است بعثت حقیقت دارد اما، این حقیقت با علیست قرآن شریعت دارد اما، این شریعت با علیست احمد طریقت دارد اما، این طریقت با علیست دینش هدایت دارد اما، این هدایت با علیست عترت ولایت دارد اما، این ولایت با علیست دانی که سرّ مصطفی در چیست ، هم وِردِ لبش یک روح در دو کالبد، این است اصلِ مطلبش این عید را ذکر علی، بالاتر از هر مطلبی است ما مدحِ مولا را اگر داریم بر لب، از نبی است هر کس که با این ره مخالف باشد از ما اجنبی است ذکر علی، ذکر جوانمردان به هر روز و شبی است این ذکر ، زینت بخشِ مَه رویان به هر لعلِ لبی است ذکرِ سماوات و زمین، حیدر امیر المومنین بعثت همین است و همین، حیدر امیر المومنین احمد به جرم عشقِ او، در جنگ ابرویش شکست زهرا برای یاری اش، در کوچه بازویش شکست اصلا حسن، با ذکر نام او، گُلِ رویش شکست آری حسینش در تهِ گودال، ابرویش شکست با سنگ کوفی حرمتِ زینب، ز هر سویش شکست ذاتِ پیامِ جاودانِ بعثتِ احمد، علیست قرآن بخوان، جانِ کلامِ خالقِ سرمد، علیست شاعر: .
🌹 🌹 💫💫💫💫💫💫💫💫 بیهوده با کسی نگذاری قرارها ای بی قرار از ستم روزگارها شرمنده ایم غیبت تو بیشتر شده در دورۀ توسل ما ناله دارها باید برای آبروی خویش کار کرد ورنه ز دست رفته همه اعتبارها این اشکها اگر ندهد شستشو چه سود ؟ باید زدود از دل و دیده غبارها دردی نمی کشیم از این بی تفاوتی رنجی نمی بریم از این شام تارها جز اشک و آه ، حرف جدیدی نمی زنیم ای دل کجاست ؟ عاطفه و اقتدارها در عمق بی خیالیِ مَحضیم ، غوطه ور با این همه فساد و تباهِ تبارها تا خیمه گاه ، جاه طلبها رسیده اند دیگر حذر کنیم ز رأی شرارها همت ز دست داده و انگار مُرده ایم یادی نمی شود ز چه ؟ از ماندگارها دیگر سخن ز شعر شهادت نمی کنیم حتی عوض شدند همه شهریارها ! تنها ، شهید ، زینتِ قاب است و طاقچه گمنامها شدند به سنگ مزارها با خون هر شهید که چون بمب هسته ایست تجهیز می شوند ولایت مدارها خونهای تازه می طلبد یاری حبیب مائیم و زنگ قافلۀ سربدارها دیروز از بصیرت عمّار گفته ایم امروز روز میثم تمّار و دارها بعد از درنگِ لشگرِ توّابها چه سود... مختارها شوند هزاران هزارها تحمیل مصلحت ، زَهَق الباطل است و بس جاء الحق است ایدۀ غیرت مدارها تکرار حرف فتنۀ دیروز عبرت است امروز فتنه صف زده در مستعارها ضربه ز فتنه های خودیها رسد به دین آنانکه دم زنند ز موعود ، بارها تا چشمشان به کیسۀ فرهنگ خورده است رفته ز کف عِنان همه اختیارها پی می کنند مرکب دین و نمی رود وقتی که شد تفاخرِ آنها دلارها غافل از اینکه عالَم اسلام یکصدا همدل شدند در همۀ کارزارها این جنگِ نرم تیرِ کمان کرده عدوست تا بعد از این طمع نکند در دیارها بوی قیام می رسد از سمت خاوران عطر ظهورِ یار و حضور نگارها جای تو خالی است سلیمانیِ شهید دلهای امتی است برایت مزارها ای پاسدار پرچم اسلام ، العجل دیگر به لب رسیده همه انتظارها نور خداست در دهۀ فجر می رسد این فجر صادق است همان انفجار ها خون خدا به یاری روح خدا رسید دارد محرم و صفر ما بهارها تا پا به جای پای ولّیِ خدا نهیم این گامها خطا نرود از مدارها ما با سِلاح علم و عمل پیش می رویم تقوا و طاعت است سویدای کارها ما دل شکستۀ حسنینیم ، مهدیا تا انتقام کرب و بلائیم یارها آمادۀ ظهور قیام تو قائمیم باید برون کشید کنون ذوالفقارها سربند یا محمد و یا مرتضی علی است رمز موفقیت زهرا شعارها ✍شاعر: @ewwmajmamolodi
✅مدح پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام صادق (علیه السلام) 🔻محمود ژولیده دیوانه ی نگاه توام یامحمدا گرد و غبار راه توام یامحمدا مشتاق روی ماه توام یامحمدا عمریست در پناه توام یامحمدا دستی اگر بروی سرم می‌شود بکش دستی دگر به چشمِ ترم می‌شود بکش خوش آمدی تو ای سرو سامان عصرها با مقدمت بخاک بیافتند قصرها مستضعفین به یُمنِ تو بینند نصرها مستکبران روند بدامانِ حصرها با مقدم تو بر دل ما غم نمانده است جایی برای غصه بعالم نمانده است نقش ترا خدا چو در این دیده قاب کرد ما را برای فخرِ بشر انتخاب کرد خورشید را ز نور رخَت آفتاب کرد نام تو در تمام جهان انقلاب کرد "عبدالمطلب" آمد و قنداقه اَت بدست فرمود: این نشان الهی "محمد" است قنداقه ی مبارک تو در شهود بود از آسمانِ مکه ملَک در فرود بود هر کس که دید روی ترا در سجود بود تنها به بغض و کینه قلوبِ یهود بود امت، امامِ رحمتِ خود را که خوب دید قومِ عنود هستیِ خود، در غروب دید تو آمدی و مَه سرِ جایش خجل نشست نام ترا که گفت خدایت، به دل نشست تخت شهنشهان ز طلوعت به گِل نشست آتشکده ز نور رخَت منفعل نشست تو آمدی که جلوه دهی اقتدار را آن سیزده ستاره ی دنباله دار را وقتی علی به گِردِ تو در اقتدار شد زهرا ز عطر و بوی تو کوثر مدار شد آری حسن به یُمنِ شما سفره دار شد پس تا ابد حسین، ترا اعتبار شد بعد از حسین، داده خدا لطفِ تام را از صُلبِ تو رسانده به او نُه امام را تو مقتدای صادق آل عبا شدی تو رهنمای مکتبِ شیعه بما شدی تو ابتدای دانش و علمِ خدا شدی تو انتهای جاده ی قالوا بلا شدی ما نورِ فقهِ جعفری از تو گرفته ایم آیاتِ راهِ رهبری از تو گرفته ایم شکرِ خدا که یکّه و تنها نیامدی بی نسل و بی دوام بدنیا نیامدی بی انتصابِ یوسف زهرا نیامدی بی نعمتِ شفاعتِ عقبا نیامدی یعنی خدا ز نسلِ تو منّت نهاده است تا آخرِ جهان بتو برنامه داده است تو آمدی و دینِ خدا با تو آمده هم مصحفِ مبینِ خدا با تو آمده هم ختمِ مرسلینِ خدا با تو آمده سلطانِ مومنینِ خدا با تو آمده وقتی علی امینِ خدا تا قیامت است یعنی که جانشینِ خدا تا قیامت است تو آمدی به اصلِ عدالت عمل کنی یعنی به آیه های رسالت عمل کنی فطرت نشان دهی، به اصالت عمل کنی بر ذاتِ عقل، ضدِ جهالت عمل کنی تو آمدی بشر به هدایت قدم زند یعنی که در صراطِ ولایت قدم زند هر چند امت تو غدیری نمانده اند بر محورِ امام پذیری نمانده اند تا انتها میانِ مسیری نمانده اند جز اندکی، بپای امیری نمانده اند اما قلیل، چون غلبه بر کثیر داشت همواره راه پاکِ تو اهلِ غدیر داشت دست از حمایتِ تو که امت نمی‌کشد این دست را ز دست ولایت نمی‌کشد بر موهِنانِ پَست که منّت نمی‌کشد این انتقام را به قیامت نمی‌کشد کوته کنیم، دستِ خیانت کنندگان ای ننگ بر تمام اهانت کنندگان فرموده ای: یهود و نصارا رفیق نیست هر مدعی که یار و رفیقِ شفیق نیست قرآن کتاب و مصحفِ عهدِ عتیق نیست آیاتِ آن، بجز کلماتی دقیق نیست باید ز دشمنانِ خدا ناامید بود باید هماره پیروِ راهِ شهید بود ما حمزه های دین "محمد" شویم باز پس همصدای یاری احمد شویم باز بر روی خصم، سیلیِ بی حد شویم باز با "بولهب" چو آیه ی سرمد شویم باز "تَبَّت یدی اَبی لَهَب" آیات سرمد است یعنی خودِ خداست که یار "محمد" است آن طایفه که مَردمِ قعر جهنمند تا روز حشر هیزم قعر جهنمند آن غاصبین سه چارمِ قعر جهنمند آتشفشانِ گندم قعر جهنمند شد انتقام از قَتَله، آرزوی ما "یا منتقم" بیا و بخر آبروی ما صلی الله علیه و آله وسلم علیه السلام
بسم ‌الله الرحمن الرحیم سوی قم از مدینه یار آمد با وجودیکه بی قرار آمد همۀ شهر غرق استقبال خواهر اینبار با وقار آمد همه اش احترام می کردند دسته دسته سلام می کردند همه جا مِهر بود و گلباران حقِّ او را تمام می کردند هیچکس ناسزا نگفت به او جز درود و ثنا نگفت به او هیچکس وقت آمدن غیر از آیۀ انّما نگفت به او قم عجب میهمان نوازی کرد تا ابد ماند و سر فرازی کرد قم عجب کرد آبروداری کوفه با آبرو چه بازی کرد خوب شد که سری به نیزه ندید خوب شد هیچ حرف بَد نشنید خوب شد وقت دست و پا زدنِ نیمه جانِ برادرش نرسید ای امان از غریبیِ زینب وای از غم نصیبی زینب هیچ چشمی به شام و کوفه ندید در بلا بی شکیبیِ زینب
❣﷽❣ 💐💐 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ گل  با لب مشک بو ، فرستد صلوات از عشق ، نشانه جو ، فرستد صلوات پیغام سلام ، داده بر آینه اش آنکس که خدا بر او ، فرستد صلوات () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ برما نظری اگر نمایی کافیست ازکارم اگر گره گشایی کافیست عیدی ولادت امام باقر در مجلس ما اگر بیایی کافیست () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ در حلم و وفا حسن زبانزد دارد در جود و سخا شکوه بی حد دارد در قامت او صلابت حیدری ست در چهره ي خود نور محمد دارد () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بر آل علی فزون ز انجم صلوات بیش از نفس تمام مردم صلوات تا شاد شود دل امام چارم بفرست تو بر امام پنجم صلوات () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ پسر حضرت زهراست؛گل یاسمن است جلوهء نورخدا آینهء پنج تن است مادرش دخت کریم و پدرش پورحسین ای بنازم به امامی که حسین درحسن است () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بگرفت چه مادرانه آن والا زن گهواره ی علم را به روی دامن فرمود امام صادق : آن صدیقه مانند ، دگر نداشت ، در آل حسن () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ امشب گل سرخ باغ دین می آید فرزندامیرمومنین می آید تبریک که ماه برج حکمت ،باقر درخانه ی زین العابدین می آید ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ اسرار علوم حَیِّ سرمد آمد آئینۀ جمع آل احمد آمد جبریل ز عرش این خبر آورده تبریک که دومین محمد آمد 🌸🌺 انوار دوعین است امام باقر سبط الحسنین است امام باقر فرزند حسن ز مادر، اما ز پدر دلبند حسین است امام باقر 🌸🌺 ما ذاکرِ باقریم و هو هو زده ایم در محضر علم و فضل زانو زده ایم تا فاطمه ما را ز کرَم رد نکند بر سبط حسین و حسنش رو زده ایم () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بر اهل ولا مژده ی سرمد آمد بر قلب همه شادی بی حد آمد از عرش صدای عرشیان می آید عالم به همه علم محمد آمد () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ نور علی و فاطمه را می‌خواهد حلم حسن و شور حسينی؛ بايد تا جمع شوند آل عبا در يک جان تا آينۀ روی محمّد آيد () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ در باغ جهان  نسیم سرمد آمد بر غنچه ی علم فیض بی حد آمد نوری زحسن در اوست ، نوری ز حسین آیینه ی سبطین محمد آمد () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ سائل شدم و لحظه نابِ میلاد چشمم به رخِ حضرتِ باقرافتاد عید آمده و ماه رجب رؤیت شد- امروز در آغوش ِ امام سجاد! () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ جانم به دلى كه در پناه رجب است دلباخته و چشم به راه رجب است ما اهل ولايتيم و عمرى دلمان مهمان على، صاحبِ ماه رجب است () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ از روشنی طلعت رخشنده «باقر» شد نور علوم نبوی بر همه ظاهر در اوّل ماه رجب از مشرق اعجاز گردید عیان ماه تمام از رخ باقر. 🌸🌺 مه جبینی شده در شهر مدینه ظاهر که سلامش برساند ز پیمبر جابر دختر سبط رسول و پسر پور بتول شادمان اند ز میلاد امام باقر 🌸🌺 کرده طلوع از افق در عالم امکان ماه جمالی که اوست آیت سبحان نام شریفش محمد است همچو پیمبر باقر علی نبی و حجت یزدان 🌸🌺 ای باقر علم مصطفی ادرکنی هم نام به ختم الانبیا ادرکنی میلاد سعادت اثرت می باشد گویند همه اهل ولا ادرکنی () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ مگذار که دل‌خسته و دل‌خون باشیم بگذار که برلطف تو مدیون باشیم در ماه رجب آرزوی ما این است ای کاش که ما از رجبیون باشیم ( ) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ یا باقر العلوم جهان شد گدای تو شرمنده عنایت و لطف و عطای تو یا باقر العلوم تو دریای رحمتی قطره چگونه مدح بگوید برای تو ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ از روشني طلعت رخشنده باقر شد نور علوم نبوي بر همه ظاهر در اوّل ماه رجب از مشرق اعجاز گرديد عيان ماه تمام از رخ باقر ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
بسم ‌الله الرحمن الرحیم بکوش! که انوار معرفت اینجاست عطش بیار که دریای مرحمت اينجاست به تشنگانِ معارف، دهند آب حیات رهِ رسیدنِ بر حقِ معرفت اینجاست خبر رسید که وجهِ خدا تجسم یافت اِله را همه ذات و همه صفت اینجاست ندا دهند ز جنت، مدینه شد رضوان شتاب کن که زُداینده ی غمت اینجاست به آستان رضا سر بسای و کُرنش کن که جای عرض ادب، عرض تهنیت اینجاست نظر به حجره ی نورانیِ امامت دار که جلوه گاهِ فضیلت و منقبت اینجاست پس از گذشتِ چهل سال انتظار اینک ندا رسید رضا! جانِ حضرتت اینجاست چو بر "سبیکه" دمیدند روحِ زهرایی عروس فاطمه میگفت دلبرت اینجاست و بر جوادالائمه سلامِ جبریل است که گفت " یَومَ وُلِد" خیر مقدمت اینجاست خدا به قلب رضا اینچنین کند الهام امامِ جود، امامِ ملاطفت اینجاست ز لعلِ پاکِ پدر غرقِ بوسه شد نوزاد که آیه های وِلا را مشاهدت اینجاست سخن ز آب فرات و ز تربت است انگار چقدر حرف و گریز و مناسبت اینجاست بروی دست رضا ماهِ او نمایان است دو صد فرشته برای مواظبت اینجاست کسی به تیرِ سه شعبه نبوسد این حنجر چقدر بوسه ی نازک به غبغبت اینجاست به گاهواره سخن از تلظّی اصلاً نیست هزار نکته به گفتارِ مطلبت اینجاست پدر زده به سرِ دامنِ ولایت چنگ هماره مادرِ خوبت، معاشرت اینجاست □ □ □ نسیمِ باد صبا را موافقت اینحاست همه حقیقت حق را عبودیت اینجاست همانکه باورِ روز معاد آورده پیام داد که جای مهاجرت اینجاست بیا و از پدر، اوصافی از پسر بشنو که گفت: کوثرِ دوم به مَرتبَت اینجاست سخن درست شنو از حقیقتِ برکت تمامی برکت، اصل مکرمت اینجاست بگو به آنکه ز صِدقُ الحدیث بی خبر است معیشت و طلب خیر و امنیت اینجاست نه اختیار و بهانه بده به دشمنِ دین نه مصلحت بسپارش، که مصلحت اینجاست ز وعده های دروغین گریز باید داشت کلیدِ عزت و فتح و مقاومت اینجاست هدایتِ نبوی، وارثِ حسینی اوست عدالت علوی بهر مملکت اینجاست و در مقابلِ ظالم، سکوتِ او هیهات برای امت قرآن، مجاهدت اینجاست جوابهای دقیقش به "اِبنِ اَکثَم" گفت: هدایت همگان در مناظرت اینجاست به علم و حلم و فقاهت امامِ عالم اوست خدا گواه که معراجِ منزلت اینجاست کلام او همه قرآن، مرام او عترت هزار آینه در یک مکاشفت اینجاست "نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت" هزار مسئله را حلّ مسئلت اینجاست هنوز درد نگفته، به فکر درمان است کجا برَم غمِ دل را مشاورت اینجاست هم او "بِکُم فتحَ الله" هم او "بِکُم یَختِم" رها کنم همه کس را ملازمت اینجاست اگر سلامتِ عقل از امام میخواهی بیار عشق که سرفصل عافیت اینجاست غلامیِ درِ ابنُ الرضاست سلطانی مقام و منزلت و شان و مرتبت اینجاست گدایی از سرِ کوی جواد باید کرد ز جودِ او همه ی حُسنِ عاقبت اینجاست سحر سری سوی بابُ المراد باید رفت رهِ بهشتِ برین را مداومت اینجاست نمازهای شبش مثل مادرش زهرا قسم به فاطمه بالاترین سِمت اینجاست به نامه ی عملِ ما عنایتی دارد گناه بخشد و دریای مغفرت اینحاست چو او تجسمِ تقوا و عبد صالح کیست امامِ طاهر و طُهر و مطهَرت اینجاست تقی، جواد، زَکی، مرتَضی، رضی، صابر امامِ مفترضُ الطاعه سَرورَت اینجاست پدر رضا، پسرش هادی و نوه مهدی "بِیُمنِهِ رُزِقَ الخَلق" مِیمنَت اینجاست ز خُردسالیِ خود یارِ مادرش زهراست مدافعینِ حرم را مدیریت اینجاست برای کرب وبلا تا هنوز گریان است به اشک، اِبنُ رضا را مصاحبت اینجاست فدای صبح و مسای امامِ در مقتل امامِ منتظران را مشایعت اینجاست
🌹 🌹 💫💫💫💫💫💫💫💫 بیهوده با کسی نگذاری قرارها ای بی قرار از ستم روزگارها شرمنده ایم غیبت تو بیشتر شده در دورۀ توسل ما ناله دارها باید برای آبروی خویش کار کرد ورنه ز دست رفته همه اعتبارها این اشکها اگر ندهد شستشو چه سود ؟ باید زدود از دل و دیده غبارها دردی نمی کشیم از این بی تفاوتی رنجی نمی بریم از این شام تارها جز اشک و آه ، حرف جدیدی نمی زنیم ای دل کجاست ؟ عاطفه و اقتدارها در عمق بی خیالیِ مَحضیم ، غوطه ور با این همه فساد و تباهِ تبارها تا خیمه گاه ، جاه طلبها رسیده اند دیگر حذر کنیم ز رأی شرارها همت ز دست داده و انگار مُرده ایم یادی نمی شود ز چه ؟ از ماندگارها دیگر سخن ز شعر شهادت نمی کنیم حتی عوض شدند همه شهریارها ! تنها ، شهید ، زینتِ قاب است و طاقچه گمنامها شدند به سنگ مزارها با خون هر شهید که چون بمب هسته ایست تجهیز می شوند ولایت مدارها خونهای تازه می طلبد یاری حبیب مائیم و زنگ قافلۀ سربدارها دیروز از بصیرت عمّار گفته ایم امروز روز میثم تمّار و دارها بعد از درنگِ لشگرِ توّابها چه سود... مختارها شوند هزاران هزارها تحمیل مصلحت ، زَهَق الباطل است و بس جاء الحق است ایدۀ غیرت مدارها تکرار حرف فتنۀ دیروز عبرت است امروز فتنه صف زده در مستعارها ضربه ز فتنه های خودیها رسد به دین آنانکه دم زنند ز موعود ، بارها تا چشمشان به کیسۀ فرهنگ خورده است رفته ز کف عِنان همه اختیارها پی می کنند مرکب دین و نمی رود وقتی که شد تفاخرِ آنها دلارها غافل از اینکه عالَم اسلام یکصدا همدل شدند در همۀ کارزارها این جنگِ نرم تیرِ کمان کرده عدوست تا بعد از این طمع نکند در دیارها بوی قیام می رسد از سمت خاوران عطر ظهورِ یار و حضور نگارها جای تو خالی است سلیمانیِ شهید دلهای امتی است برایت مزارها ای پاسدار پرچم اسلام ، العجل دیگر به لب رسیده همه انتظارها نور خداست در دهۀ فجر می رسد این فجر صادق است همان انفجار ها خون خدا به یاری روح خدا رسید دارد محرم و صفر ما بهارها تا پا به جای پای ولّیِ خدا نهیم این گامها خطا نرود از مدارها ما با سِلاح علم و عمل پیش می رویم تقوا و طاعت است سویدای کارها ما دل شکستۀ حسنینیم ، مهدیا تا انتقام کرب و بلائیم یارها آمادۀ ظهور قیام تو قائمیم باید برون کشید کنون ذوالفقارها سربند یا محمد و یا مرتضی علی است رمز موفقیت زهرا شعارها ✍شاعر: @ewwmajmamolodi
✅آغاز امامت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔻محمود ژولیده ای تمنا ز همه، لطف و کرامت از تو خواهش از ما و نشان دادنِ قامت از تو دلِ بیمار و تمنای عیادت از ما لبِ خندان و طبابت بسلامت از تو اِلتجا در طلبِ آن رخِ محشر از ما پرده برداشتن از وجهِ قیامت از تو سیزده نور، پیِ ماهِ شب چاردهند روشنی بخشیِ عالم به تمامت از تو حجة الله تو هستی، ولی الله تویی بر همه مُلک و مَلک هست امامت از تو چقدَر تاج ولایت به شما می آید سلطنت از تو و اِعلامِ قیامت از تو چارده قرن، جهان منتظرِ یک روز است کِی ز کعبه خبر آید بسلامت از تو نامِ مهدی به فلَک قُلقله انداز شده مانده در کعبه فقط خواندنِ نامت از تو مادرت فاطمه فرمود که یارِ تو شویم طاعت از ما، تو بیا! امرِ مُدامت از تو یا لثارات بگو تا که بیاییم همه فرشِ جان پیشِ تو از ما و اقامت از تو راه‌پیماییِ صد میلیونیِ مکه ز ما خواندنِ خطبۀ جمعه به فِخامت از تو هجرت از مکه سوی شهر مدینه، زان پس تا اَبد تکیه به کرسیِ مَقامت از تو فتح کن با قدمت منبرِ پیغمبر را عالَمی تشنه و تبیینِ امامت از تو گریه بر غربت سالار شهیدان از ما خواندنِ ناحیه با سوز کلامت از تو وارث فاطمه! امّیدِ ضعیفان توئی و بر زعیمانِ دو دنیاست زعامت از تو همچو شمشیرِ علی تیغِ تو پنهان به غلاف ذکرِ یافاطمه بر قفلِ نیامت از تو جان سپردن به رهِ مادر مضروبه ز ما انتقامِ ستمِ سیلیِ مامت از تو چونکه سیلی بزنی، صورتشان برگردد آنگه آتش زدنِ دو بُتِ امت از تو دوست داریم ببینیم غضب کردنِ تو ذکرِ تکبیر ز ما اَخذِ غرامت از تو گر گنهکار نباشیم ترا می‌بینیم توبه از ما و تبسم به غلامت از تو دستخط تو بما بود، نه با شیخ مفید شیعه! برخیز که اظهار ندامت از تو عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام
✨💖✨💖✨💖✨ 💖✨💖✨💖 ✨💖✨ 💖 💖ای شیعه به اقتدار زینب صلوات ✨هر روز به روزگار زینب صلوات 💖با اوست که دل در انتظار مهدیست ✨بفرست به افتخار زینب صلوات 💖✨ 🌺پیشاپیش ولادت خانم زینب کبری سلام الله علیها و‌ روز پرستار مبارک باد🌺 💖 ✨💖✨ 💖✨💖✨💖 ✨💖✨💖✨💖✨ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈