#علمی_پژوهشی
#تاریخ_فلاسفه
✍ #موقعیت_تاریخی_و_زندگی_علمی_صدرالمتالهین_(_۱_)
دورانى كه ملا صدرا در آن زندگى مىكرد- يعنى اواخر قرن دهم و اوايل قرن يازدهم هجرى- هم فلسفه و هم كلام رواج بسيار داشت و سبب گسترش دامنه اين دو علم در كنار ساير علوم- مانند فقه و اصول فقه و ادبيات عرب و علوم رياضى و نجوم و پزشكى و فنون و هنرهاى گوناگون بويژه خط و معمارى و كاشيكارى و ...- وضع اجتماعى ناشى از وضع سياسى كشور بود؛ چه بحكم قوانين جوامع انسانى و روانشناسى اجتماعى، تمركز حكومت و وجود استقلال، امنيت مىآورد و امنيت و آزادى، سبب شكوفايى استعدادها و پيشرفت علوم و فنون و هنر مىشود. همچنين وجود مراكز عالى (مانند دربارها و دستگاههاى فرهنگ دوست كه مشوق دانشمندان و محققان باشند) نيز شتاب اين شكوفايى را بيشتر مىگرداند.
شيرازِ زمان ملا صدرا استان مستقلى بود كه برادر پادشاه وقت در آن اجازه سلطنت داشت، و پدر #ملا_صدرا- بنام خواجه ابراهيم قوامى- وزير آن سرزمين و شايد شخص دوم آنجا شمرده مىشد و مردى محترم و دانشدوست و مؤمن و پاك بود.
تنها نعمتى كه خداوند به وى نداده بود فرزند بود كه سرانجام با دعا و توسل به مقدسات مذهبی توانست آن را به بهترين گونهاش بدست بياورد و خداوند پسرى به او داد كه نام او را محمد و لقب او را صدر الدين گذاشتند تا شايد بتواند از بركات آن نام يكى از علماى بزرگ دين شود و بمناسبت نام صدر الدين او را صدرا ، صدا مىكردند.
همانگونه كه برخى جهانگردان اروپايى آن زمان نوشتهاند ، اشراف ايران و خانوادههاى بزرگان، فرزندان خود را بجاى آنكه به مدرسه بگذارند، استاد يا استادانى را بخانه مىآوردند و صدرا- يا همان محمد صدر الدين شيرازى فرزند خواجه ابراهيم وزير- با كوشش اين اساتيد به تمام علوم آن زمان و حتى هنر خط و ادبيات و شعر فارسى و عربى آشنا شد.
صدرا نوجوانى بوده كه ذكاوت و تيزهوشى را با ذكاء و پاكدلى به همراه داشته و درباره هوشمندى او قضيهاى نيز در تواريخ آمده است؛ و به همين دليل در زمانى اندك دوره كاملى از علوم عقلى و ادبى و شرعى را (كه مىتوان به دوره كارشناسى كنونى مقايسه كرد) طى نمود و نياز به استاد و يا استادانى يگانه و بيمانند داشت تا او را به اوج دلخواهش برسانند. در اين دوره ملا صدرا دو دهه از عمر خود را پشت سر گذاشته و به آغاز دهه سوم وارد شده بود.
🗓 تاريخِ تولد ملا صدرا سال 979 ه (1571 م) است. اين تاريخ تا زمان ما مجهول مانده بود تا آنكه بگفته هانرى كوربن، در مقدمه المشاعر: استاد #علامه_طباطبايى، فيلسوف بزرگ معاصر، آن را از محاسبه تاريخ برخى از تأليفات ملا صدرا استخراج نمود. در آغاز دهه سوم عمر خود كه همزمان با آغاز قرن يازدهم هجرى است ملا صدرا بنابر يك سنت رايج ميان دانشمندان و دانشجويان- كه بدنبال استاد متخصص شهر به شهر و كشور به كشور مىرفتند- شهر خود شيراز را ترك نمود و بسوى اصفهان و رى و قزوين رفت و باحتمالى در سال 985 هجرى كه حاكم شيراز (محمد خدابنده صفوى) به پادشاهى رسيد و به شهر قزوين- پايتخت آنروز ايران- رفت، ملا صدرا نيز همراه پدرش به آنجا رفته است.
ملا صدرا، بموجب مداركى، مانند مجموعه خطى دست نوشت او كه در سال ( 1004 )ه در قزوين مىنوشته و نيز دستنويس خطى او از كتاب هلاليّه شيخ بهائى در سال ( 1005 )ه در بين سالهاى ( 1003 ) تا ( 1007 )ه در قزوين- پايتخت وقت صفويه- نزد شيخ بهائى و ميرداماد درس مىخوانده است. سال حضور ملا صدرا در قزوين مصادف است با سال تول رنه دكارت در لاهه (1596 م)؛ و اين تاريخ را مىتوان نقطهاى براى مقايسه سير فلسفه در ايران و اروپا (يا فلسفه شرق و غرب) قرار داد، و اوج فلسفه و علوم را در قرن شانزدهم مسيحى در ايران و شرق با حضيض آن در اروپا زير ذرهبين تحقيق گذاشت...
#علمی_پژوهشی
#فلسفه_فلسفه
#تاریخ_فلاسفه
#ملاصدرا
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
🗓🗓🗓🗓🗓🗓🗓
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
#علمی_پژوهشی
#تاریخ_فلاسفه
#موقعیت_تاریخی_و_زندگی_علمی_ملاصدرا
#بخش_دوم
✍از بررسى مجموعه دستنوشته های ملا صدرا- كه در آن همه گونه مطالب مهم فلسفى، عرفانى، شعر و تفسير قرآن و حديث از بزرگان دانش و فلسفه و عرفان آمده- مىتوان دانست كه وى در سنين جوانى و اوائل دهه سوم عمر خود از تمام علوم زمان آگاهى داشت؛ بخصوص كه از يمن ثروت پدرى، كتابخانه جامعى شامل كمياب ترين كتب علمى خطى را نيز در اختيار خود مىيافته است.
با انتقال پايتخت صفويه در زمان شاه عباس اول از قزوين به اصفهان در سال 1006 ه. ق (1598 م) علما و هنرمندان، از جمله شيخ بهائى (كه تقريبا منصب رسمى وزارت امور حقوقى را داشت) و ميرداماد (كه سمت نيمه رسمى امامت نماز جمعه پايتخت با او بود) همه به اصفهان آمدند و حوزه علمى قزوين به اصفهان منتقل گرديد.
ملا صدرا نيز در جريان اين انتقال- كه به تأسيس مكتب اصفهان انجاميد- قرار داشت و به اصفهان آمد و آخرين مدارج علمى خود را در فلسفه مشائى و اشراقى و عرفان اسلامى و منطق و كلام در كنار تحصيل فقه و تفسير و حديث و برخى علوم ديگر مانند نجوم و اسطرلاب و رياضيات و پزشكى، پشت سر گذاشت.
بخشى از زندگى وى در اين مقطع، مبهم و نامشخص است.
به نظر ما وى در دهه دوم قرن يازدهم هجرى به شيراز- وطن خود- برگشته در آنجا ازدواج كرده و بدرس و تربيت طلاب پرداخته و بسبب آماده نبودن جامعه علمى آن زمان- كه تاب دستاوردهاى علمى و ابتكارات و آراء نو او را نداشتند- از برخورد ناصحيح دانشمندان زمان و شهر خود بسختى رنجيده و بميل و اختيار خود به شهر قم و در روستايى نزديك آن رفته و مدتى را در آنجا بانزوا گذرانده است.
روستايى كه در آن منزوى بود «كهك» نام دارد كه هانرى كوربن در مقدمه كتاب ترجمه المشاعر ملا صدرا به زبان فرانسه از آن ياد كرده و شرح آن را آورده است.
ملا صدرا كه تجربه بسيارى در عبادتها و رياضتهاى بدنى بشيوه قديم ايرانى و فيثاغورى داشته و زير نظر دو استاد خود شيخ بهاء و ميرداماد، دورههاى متعددى را طى كرده بود، در اين انزوا رياضتها را دوباره تكرار مىكند و از اين رهگذر علاوه بر آرامش باطنى و التيام زخم دل و افسردگى از دست جامعه دانشمندان دانشكش، به الهامات و مشاهدات غيبى و اشراقات الهى و آسمانى مىرسد و سرانجام از هاتف غيبى فرمان مىيابد كه بكار نگارش كتابهايى در فلسفه دست ورزد.
♦️ اين مطالب را خود وى در مقدمه كتاب معروف خود حكمت متعاليه در اسفار اربعه و برخى كتب ديگرش بيان كرده، و خواننده كتابهاى او پس از اين دوره بخوبى مىتواند آنچه را كه در دوره بازگشت از دوره رياضات بدست آورده احساس نمايد.
در همين دوران اقامت در قم يا كهك، وى توانست بكار تدريس و تربيت شاگردانى بشيوه مكتب فيثاغورى- كه عينا قالب اسلامى هم داشته- بپردازد و در كنار تأليف كتاب بزرگ خود- اسفار- و برخى كتب ديگر، شاگردان معروف و بزرگى مانند ملا محسن فيض كاشانى و ملا عبد الرزاق لاهيجى (كه هر دو بعدها داماد او شدند) تربيت كند.
در پايان دهه چهارم سال يك هزار هجرى- بنا بنوشته ملا محسن فيض- از ملا صدرا در خواست شد كه به شيراز برگردد، و او پذيرفت و با تمام وابستگان و برخى از شاگردانش به شيراز رفت. برخى از مورخان نوشتهاند كه امامقليخان حاكم مستقل فارس و حوزه خليج فارس از او دعوت نموده است، زيرا مدرسهاى بزرگ را- كه پدرش ساختن آن را آغاز كرده و بسبب مرگ نتوانسته بود آن را به پايان برساند- او به پايان رسانده و براى اداره و تدريس در آنجا از ملا صدرا دعوت نموده است.
ملا صدرا در شيراز دوره جديدى را در زندگى خويش آغاز كرد، هم به آموزش فلسفه و تفسير و حديث پرداخت و هم توانست با تمام تجربههايى كه اندوخته بود دست بتأليف تفسيرى بسيار بزرگ و پرمايه و بينظير بزند كه بسبب مرگ او ناتمام ماند.
همچنين در همين دوره به شرح كتاب اصول كافى (كه مؤلف آن محدّث بزرگ شيعه يعنى كلينى است)- يكى از قديميترين و مهمترين منابع حديث شيعه اماميه درباره اصول فلسفى و اعتقادى اسلامى- پرداخت كه آنهم، ناقص مانده است.
برخى كتب ديگر در فلسفه و حكمت متعاليه نيز در همين دوره نهائى عمر او نوشته شد كه سير انديشه و تحول روحيات او را در آنها مىتوان يافت.
🔹يكى از رياضتهاى شرعى ملا صدرا سفرهاى دشوار او به حج (مكه) و سرزمين حجاز و زيارت مقابر مقدس امير المؤمنين و امام سوم- امام حسين عليه السلام- و ديگر شهداى كربلا در كشور عراق بوده است. وى هفت سفر به اينگونه به زيارت حج رفته بود تا آنكه در آخرين سفر بسبب بيمارى در عراق در گذشت و در همانجا مدفون شد. سال در گذشت او را سال 1050 ه. ق (1640 م) ضبط كردهاند؛ ولى از نوشته يكى از نوادگانش بر مىآيد كه سال 1045 بوده است
#علمی_پژوهشی
#فلسفه_فلسفه
#تاریخ_فلاسفه
#ملاصدرا
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
🗓🗓🗓🗓🗓🗓🗓
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96