eitaa logo
فلسفه نظری
2.2هزار دنبال‌کننده
517 عکس
83 ویدیو
118 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴انرژی و خلقت ⬅️آیا خالق عالم انرژی است ؟ انرژی ممکن الوجود است یا واجب الوجود؟ اگر ممکن الوجود است کدام یک از حاالت ممکن الوجود را داراست؟ 💠پاسخ: گاهی که با برخی از افراد به اصطلاح روشن فکر در مورد مبداء آفرینش صحبت به میان می‌آید در کمال شگفتی مدعی می شوند که خالق عالم هستی (انرژی ها) هستند و انرژی همان خصوصیات واجب الوجود را داراست. ⬅️این اظهار نظر عجیب و غریب از سوی این افراد به اصطلاح تحصیل کرده خیلی عجیب نیست چون عمدتا این افراد با مباحث فلسفی هیچ آشنایی ندارند و صد البته همین مساله در مورد برخی از دانشجویان علوم انسانی نیز مطرح است. 💠چه خوب است که انسان هم مسلط به علم روز باشد و هم مسلط به مباحث فلسفی و با این دو بال به تشریح دار وجود مبادرت ورزد. 💠سخن در این نوشتا در مورد انرژی است. انرژی و ماهیت آن به اعتراف دانشمندان علم فیزیک دارای تعریف قطعی و کاملی نیست لذا سخن گفتن در مورد مفهومی که دارای ابهام است کار راحتی نیست. عمدتا انرژی را (توانایی انجام کار)تعریف می‌کنند که از این تعریف کلی نتیجه مشخصی دستگیر نمی‌شود. ⬅️من در صدد بررسی تعاریف مطرح در زمینه انرژی و اقسام انرژی و این امورات نیستم. اما اگر قانون(E=MC²) تبدیل ماده به انرژی و انرژی به ماده را بپذیریم، یقینا باید اعتراف کنیم که انرژی حالتی از جسم مرکب است. یعنی ماده در برخی شرایط به این صورت (انرژی)در می‌آید و بالعکس. ⬅️پس انرژی یقینا حالتی متافیزیکی و ماورای مادی نخواهد بود بلکه امری است مادی و دارای خصوصیاتی نظیر محدودیت ، تغییر ، شدت و ضعف و ... است كه همه از خصوصیات امكانی اند لذا به یقین انرژی ممکن الوجود خواهد بود. ⬅️به اعتراف تمام عقلای عالم امور مادی ممکن الوجود اند، زیرا هر آنچه كه هست و وجود دارد یا واجب الوجود است و یا ممكن الوجود و از آن جا كه در حریم موجود واجب تغییر وتبدیل راه ندارد، پس انرژی یقینا موجود (ممكن) و (نیازمند علت)خواهد بود. ⬅️برخی می‌گویند بیگ بنگ (مهابنگ) عامل پیدایش جهان بوده است. 💠می‌گوییم اگر این تئوری اثبات شود، پیدایش خود را به اثبات رسانده است نه این که وجود خالق مد نظر ادیان الهی را نفی نماید! 💠نظریه پردازان بیگ بنگ مدعی می‌شوند که عالم هستی با یک انفجار پدید آمده است. بدیهی است که (عدم)منفجر نمی‌گردد. پس باید چیزی بوده باشد که آن چیز منفجر شده و چیزی بوده که عامل انفجار شده است. طرفداران بیگ بنگ اگر مدعی شوند که آن چیز همان ماده اولیه بوده است، دَور تسلسل آغاز می‌شود، چرا که سؤال خواهد شد که آیا آن ماده، ازلی (منظور، ازلی ذاتی است نه ازلی زمانی)بوده است؟ قطعا پاسخ منفی است، چرا که ماده، محدود، مرکب و قابل تجزیه است، پس هستی عین ذات آن نیست و نمیتواند ازلی باشد و ممکن الوجود است پس برای پیدایش او علتی الزم می‌آید. ⬅️برخی دیگر مدعی می‌شوند که (انرژی)عامل پیدایش خلقت است و این انرژی ازلی است و هم ابدی است(همیشه بوده و همیشه خواهد بود). ⬅️ما از این حضرات می پرسیم آیا انرژی مادی است یا غیر مادی؟ قطعا نمی‌توانند بگویند که غیر ماده است، چرا که غیر ماده را قبول ندارند، لذا باید بگویند که ماده و مادی است. 💠پس همان قوانین ماده که پدیده (مخلوق)و محدود و متغیر و مرکب و تجریه پذیر ... و ممکن الوجود است، به آن هم اطلاق می‌شود. 💠پس ادعای خالق بودن انرژی و ازلی بودن آن امری است مغایر با استدلالات عقلی و فسلفی. ⬅️در انتهای این متن می‌خواهم یک سوال از ملحدین متمسک به علم تجربی داشته باشم: 💠دانشمندان تجربی می‌گویند علوم تجربی موقوف به تجربه حسی است لذا می‌تواند در مورد مسائلی که به تجربه در می‌آید یعنی رشد یک گیاه، وجود زمین، وجود جاذبه و کهکشان و...، نظر دهد اما چگونه می‌تواند اثبات کند که خدا نیست؟! مگر می‌تواند تمامی عالم هستی را تجربه کند و سپس نتیجه دهد؟! . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴ویلیام لین کرایگ و برهان کیهانشناسی کلامی ♨️قسمت دوم. ⬅️دليل كيهانشناختی كلام: 💠كرايگ در آغاز با
🔴ویلیام لین کرایگ و برهان کیهانشناسی کلامی ♨️قسمت سوم. ⬅️در ادامه مقاله، ما دلايـل وی و نقـدهای آن را بـه تفصيل بررسی خواهيم كرد، با فرض اينكه چهار دليل كرايگ تمام باشد نتيجه مـی‌شـود كـه جهـان حـادث است. 💠مخالفان بيشترين تلاششان سد ايـن راه؛ يعنـی رد كردن صغری استدلال است، اما اگر جهان حـادث باشد، نيازمند علت است. 💠تنها مانع عمـده بـر سـر راهاين مقدمـه كـه كبـری اسـتدلال اسـت، اصـل "عـدم قطعیت " ورنر هایزنبرگ است.اما فعلا ببينيم كرايـگ چگونـه آن علت ازلی را با خدا يكی می‌گيرد. ⬅️پيكر بندی برهان كرايگ از اين قرار است: 1-هر حادثی برای وجودش نيازمند علت است. 2-جهان حادث است. 1-2- استدلال مبتنی بر امكان ناپـذير بـودن يـک نامتناهی بالفعل. 1-1-2- نامتناهی بالفعل نمی‌تواند وجود داشـته باشد. 2-1-2 - يــک تــوالی زمانمنــد و نامتنــاهی از رخدادها نامتناهی بالفعل است. 3-1-2- پس يـک تـوالی نامحـدود از رخـدادها نمی‌تواند وجود داشته باشد. 2-2 - استدلال مبتنی بر اينكه شـكل گيـری يـک نامتناهی بالفعل از طريق افزايش پی در پـی ميسـر نيست. 1-2-2 - مجموعه هایی كه توسط افزايش پی در پی اعضا شكل گيرد نمی‌تواند نامتناهی بالفعل باشد. 2-2-2- سلســله زمانمنــد رخــدادهای گذشــته مجموعه هایی است كه با افزايش پی در پی شكل گرفتهاست. 3-2-2- پس سلسله زمانمند رخـدادهای گذشـته نمی‌تواند نامتناهی بالفعل باشد. 3-2 - استلال از طريق نظريه بیگ بنگ. 4-2 - استدلال با توسل به قانون دوم ترموديناميک. 💠پس جهان علتی برای وجودش داشـته اسـت.(Craig,1980:5-9) 4- چون اين علت ازلـی اسـت و جهـان حـادث،پـس لازم اسـت ايـن علـت متشـخص و دارای اراده باشد. 💠كرايگ پيش از طرح دو دليـل اول، لازم مـی‌بينـد نامتناهی بالقوه را از نامتناهی بالفعـل تفكيـک نمايـد: "نامتناهی بالقوه دائماً در حال افزايش يا كاهش اسـت؛ همـواره بـه آن چيـزی مـی‌افـزاييم يـا از آن چيـزی می‌كاهيم؛ مثلاً يک جسم را مـی‌تـوان تـا بـی‌نهايـتوتقسيم نمود، اما اين به اين معنا نيست كه بـی‌نهايـت اجزا در آن وجود دارد. پس نامتناهی بـالقوه در واقـع نامتناهی نيست، بلكه صرفا نـامتعين اسـت. نامتنـاهی بالفعل در تئوری مجموعه ها جای دارد، چرا كه افـرادچنين مجموعه هایی بايد متعين باشـند. پـس يـا بايـد محدود باشند و يا اگر محدود نيستند و نامنتناهی انـد،بايــد نامتنــاهی بالفعــل باشــند." ⬅️وی از قــول ديويــدهيلبرت، رياضيدان بزرگ آلمانی می‌نويسد: " تفـاوت اصلی بين نامتناهی بالفعل و نامتناهی بالقوه اين اسـت كه دومی چيزی است كه همواره به سمت بی‌نهايـت در حركت است اما نامتناهی بالفعل مجموعه ای تام يايک تماميت كامل اسـت (Hilbert,1964:139). 💠بـرای مثال، با فرض ازليت جهان همـه رخـدادها از ازل تـا نقطه هایی كه اينک در آن قرار داريـم، نامتنـاهی بالفعـل است چون افراد آن تحقق يافته و كامل شده است، اما از هر نقطه به سوی آينده با نامتناهی بالقوه مـواجه ايم،مثلاً از همين لحظه به سمت آينده يا از 1845، زمـان تولد جورج كانتور، كاشف مجموعه های لايتنـاهی بـه سمت آينده، مجموعه يک نامتناهی بالقوه است چـون افراد آن تكميل نشده و همواره در حال افزايش است. 💠دومين نكته كه كرايگ تذكر آن را لازم مـی‌بينـد،توضيحی است در مورد " هست". منظورِ از هسـتی،هستیِ در عالم واقع است، نه در عـالم. ذهـن كرايـگ با وجود نامتناهی بالفعل در حـوزه رياضـی مخـالفتی ندارد. 💢 ... . . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴ویلیام لین کرایگ و برهان کیهانشناسی کلامی. ♨️قسمت چهارم. ⬅️اولين دليل فلسفی كرايگ: 💠مقدمه اول: چ
🔴ویلیام لین کرایگ و برهان کیهانشناسی کلامی ♨️قسمت پنجم. ⬅️ارزيابی دليل اول كرايگ: 💠ماتسون می‌نويسد اين كـه سلسـله هایی از علـت ومعلول ها تا بی‌نهايت به پيش رود، به هيچ وجه دارای محذور منطقی نيست و اسـتدلال كلامـی بايـد نشـان دهد كه منطقاً محال است كـه يـک سلسـله فـرد اولنداشته باشد، حتی اگر نشان دهـد كـه مجموعـه فـرداولی داشته و ضرورت منطقی آن را نشان ندهد، كافی نيست؛ به سلسله اعداد منفی نگاه كنيد: 4،-3،-2،-1-5-،.... اين مجموعه دارای هيچ فرد اولی نيست، بـی آنكه محذوری ايجـاد شـود. 💠البتـه، ماتسـون اعتـراف می‌كند كه سلسله اعداد حضورشان ذهنی اسـت، امـامی‌گويد اين مسـأله تـاثيری در بحـث نـدارد. همـين مقدار كه خطا بودنِ قاعده" بايد هـر سلسـله ای سـرآغازی داشته باشد" را نشان می‌دهـد، قاعـده ای كـه بدون آن استدلال كلامی عقيم است، كـافی اسـت. ⬅️درمفهوم سلسله اعداد منفیِ بدونِ سر آغاز هيچ چيز غير منطقی وجود ندارد لـذا مجموعـه ای از حـوادث كـه زنجيره ای علّـی را تشـكيل دهنـد و هـر يـک از ايـن حوادث، با عددی از مجموعه اعداد بی‌نهايـت قـرين باشــد، تناقضــی نيســت" (Matson,1965:60). 💠درتكميل سخن ماتسون می‌توان گفت كه اگـر بپـذيريم در سلسله اعداد بی‌نهايت تناقضی نيست، می‌توان به ازای هر عدد رخدادی را قرار داد و اين سير را تا بـی‌نهايت ادامه داد. 💠كرايـگ در پاسـخ مـی‌گويـد اسـتدلال مـدعی آن نيست كه سلسله نامحدود منطقاً نا ممكن است، بلكـه مدعی آن است كـه سلسـله نامحـدود در عـالم واقـع ناممكن اسـت، چـون تحقـق آن بـه پـارادوكس هـای مختلف می‌انجامد و باز هتلی را مثال می‌زند بـا بـی‌نهايت اتاق، حال اگر همه افـرادی كـه در اتـاق هـای زوجند، هتل را ترک كنند، گويا هيچ اتفاقی نيفتـاده و...مثال ديگر موردی است كـه از برترانـد راسـل نقـل می‌كند: ⬅️تريستام شندی شخصـيت داسـتانی يكـی از رمان هاست ،وی مشغول نوشتن زندگينامه خويش اسـت،اما متأسفانه چنان كند می‌نويسد كه نوشتن وقايعِ هـر روز يک سال طول می‌كشد و پيداست كه هيچ وقـت موفق نمی‌شود زندگينامه خـويش را بـه پايـان ببـرد. 💠اينک كـافی اسـت عمـرش نامحـدود شـود. در ايـنصورت، قادر است اين كار را به پايان برسـاند! چـونگرچه تعداد روزهای عمرش نامتنـاهی مـی‌شـود، امـا خوشبختانه بی‌نهايت سال نيز برای نوشتن در اختيـاردارد(Russel,1937,358-9). 💠كرايگ اضافه می‌كند كه اگر فرض كنيم شندی از ازل تاكنون می‌زيسته است،مجموعه بالفعل نامتناهی ای را از روزها و سال هـا دراختيار داشته اسـت و بـه نوشـتن زندگينامـه خـويش توفيق می‌يابد (Craig,1979:3) پس هر چند ممكـن است بی‌نهايت بالفعل منطقا ممكن باشـد، امـا عمـلاًممكن نيست، وی می‌گويد: 💠 اگر فرض كنـيم خداونـدوجود دارد، الان كه هسـت وجـود بـرايش ضـروریاست؛ يا اگر وجود نداشته باشد، الان كه نيست، عـدم برايش ضروری است (ضرورت بـه شـرط محمـول)؛يعنی نبودن برايش ممكن نيسـت. حـال آنكـه منطقـاچنين ضرورتی در كار نيست و منطقاً در صورت اول می‌توانسته نباشد و در صورت دوم می‌توانسـته باشـد(همان). 💠حاصل آنكه بين سلسله بـی‌نهايـت اعـداد وسلسله بی‌نهايت وقايع تفاوتی وجود دارد كه تعيـين كننده است؛ اولی مربوط به عالم فرض است و دومی مربوط به عالم واقع، و ديديم كه پذيرش آن به اموری نامعقول می‌انجامد. 💠مورلنـد نيـز بـه دفـاع از كرايـگ می‌نويسد: تئوری های مختلف در عالم رياضی بيـانگر چيزی درباره عالم واقع نيست؛در مورد خط مسـتقيم سه تئوری در رياضـيات هسـت: در هندسـه فضـايی اقليدیسی از يک نقطـه مفـروض خـارج از يـک خـط مستقيم فقط يک خط موازی می‌توان رسم نمـود؛ درهندسه فضایی لوباچفسكی بيش از يک خط مستقيم و در سيستم ريمن هيچ خط مستقيمی نمی‌توان رسم نمود. 💢 ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
4_6005940867813084903.ogg
زمان: حجم: 6.4M
◍⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖡼هٰٖوٰٖاٰٖلٰٖحٰٖڪیٰٖمٰٖ𖡼˼   •   . ༻⃘⃕❀ملاڪ خالقیت ومخلوقیت ✿قسمت اول :↡↡ |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ @falsafeh_nazari
4_6005940867813084908.ogg
زمان: حجم: 10.52M
◍⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖡼هٰٖوٰٖاٰٖلٰٖحٰٖڪیٰٖمٰٖ𖡼˼   •   . ༻⃘⃕❀ملاڪ خالقیت ومخلوقیت ✿قسمت دوم :↡↡ |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ @falsafeh_nazari