فلسفه نظری
🔴ویلیام لین کرایگ و برهان کیهانشناسی کلامی. ♨️قسمت چهارم. ⬅️اولين دليل فلسفی كرايگ: 💠مقدمه اول: چ
🔴ویلیام لین کرایگ و برهان کیهانشناسی کلامی
♨️قسمت پنجم.
⬅️ارزيابی دليل اول كرايگ:
💠ماتسون مینويسد اين كـه سلسـله هایی از علـت ومعلول ها تا بینهايت به پيش رود، به هيچ وجه دارای محذور منطقی نيست و اسـتدلال كلامـی بايـد نشـان دهد كه منطقاً محال است كـه يـک سلسـله فـرد اولنداشته باشد، حتی اگر نشان دهـد كـه مجموعـه فـرداولی داشته و ضرورت منطقی آن را نشان ندهد، كافی نيست؛ به سلسله اعداد منفی نگاه كنيد: 4،-3،-2،-1-5-،.... اين مجموعه دارای هيچ فرد اولی نيست، بـی آنكه محذوری ايجـاد شـود.
💠البتـه، ماتسـون اعتـراف میكند كه سلسله اعداد حضورشان ذهنی اسـت، امـامیگويد اين مسـأله تـاثيری در بحـث نـدارد. همـين مقدار كه خطا بودنِ قاعده" بايد هـر سلسـله ای سـرآغازی داشته باشد" را نشان میدهـد، قاعـده ای كـه بدون آن استدلال كلامی عقيم است، كـافی اسـت.
⬅️درمفهوم سلسله اعداد منفیِ بدونِ سر آغاز هيچ چيز غير منطقی وجود ندارد لـذا مجموعـه ای از حـوادث كـه زنجيره ای علّـی را تشـكيل دهنـد و هـر يـک از ايـن حوادث، با عددی از مجموعه اعداد بینهايـت قـرين باشــد، تناقضــی نيســت" (Matson,1965:60).
💠درتكميل سخن ماتسون میتوان گفت كه اگـر بپـذيريم در سلسله اعداد بینهايت تناقضی نيست، میتوان به ازای هر عدد رخدادی را قرار داد و اين سير را تا بـینهايت ادامه داد.
💠كرايـگ در پاسـخ مـیگويـد اسـتدلال مـدعی آن نيست كه سلسله نامحدود منطقاً نا ممكن است، بلكـه مدعی آن است كـه سلسـله نامحـدود در عـالم واقـع ناممكن اسـت، چـون تحقـق آن بـه پـارادوكس هـای مختلف میانجامد و باز هتلی را مثال میزند بـا بـینهايت اتاق، حال اگر همه افـرادی كـه در اتـاق هـای زوجند، هتل را ترک كنند، گويا هيچ اتفاقی نيفتـاده و...مثال ديگر موردی است كـه از برترانـد راسـل نقـل میكند:
⬅️تريستام شندی شخصـيت داسـتانی يكـی از رمان هاست ،وی مشغول نوشتن زندگينامه خويش اسـت،اما متأسفانه چنان كند مینويسد كه نوشتن وقايعِ هـر روز يک سال طول میكشد و پيداست كه هيچ وقـت موفق نمیشود زندگينامه خـويش را بـه پايـان ببـرد.
💠اينک كـافی اسـت عمـرش نامحـدود شـود. در ايـنصورت، قادر است اين كار را به پايان برسـاند! چـونگرچه تعداد روزهای عمرش نامتنـاهی مـیشـود، امـا خوشبختانه بینهايت سال نيز برای نوشتن در اختيـاردارد(Russel,1937,358-9).
💠كرايگ اضافه میكند كه اگر فرض كنيم شندی از ازل تاكنون میزيسته است،مجموعه بالفعل نامتناهی ای را از روزها و سال هـا دراختيار داشته اسـت و بـه نوشـتن زندگينامـه خـويش توفيق میيابد (Craig,1979:3) پس هر چند ممكـن است بینهايت بالفعل منطقا ممكن باشـد، امـا عمـلاًممكن نيست، وی میگويد:
💠 اگر فرض كنـيم خداونـدوجود دارد، الان كه هسـت وجـود بـرايش ضـروریاست؛ يا اگر وجود نداشته باشد، الان كه نيست، عـدم برايش ضروری است (ضرورت بـه شـرط محمـول)؛يعنی نبودن برايش ممكن نيسـت. حـال آنكـه منطقـاچنين ضرورتی در كار نيست و منطقاً در صورت اول میتوانسته نباشد و در صورت دوم میتوانسـته باشـد(همان).
💠حاصل آنكه بين سلسله بـینهايـت اعـداد وسلسله بینهايت وقايع تفاوتی وجود دارد كه تعيـين كننده است؛ اولی مربوط به عالم فرض است و دومی مربوط به عالم واقع، و ديديم كه پذيرش آن به اموری نامعقول میانجامد.
💠مورلنـد نيـز بـه دفـاع از كرايـگ مینويسد: تئوری های مختلف در عالم رياضی بيـانگر چيزی درباره عالم واقع نيست؛در مورد خط مسـتقيم سه تئوری در رياضـيات هسـت: در هندسـه فضـايی اقليدیسی از يک نقطـه مفـروض خـارج از يـک خـط مستقيم فقط يک خط موازی میتوان رسم نمـود؛ درهندسه فضایی لوباچفسكی بيش از يک خط مستقيم و در سيستم ريمن هيچ خط مستقيمی نمیتوان رسم نمود.
💢 #ادامه_دارد...
#ازلیت.
#حدوث.
#کرایگ.
#کیهانشناسی_کلامی.
#اسمیت.
#ریاضی.
#نامتناهی_بالفعل.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
✅ گامی بزرگ در جهت احیای حکمت مشاء
به مناسبت چاپ کتاب تحریر اصول اقلیدس. که شامل تحریر خواجه نصیرالدین طوسی، ترجمه قطبالدین شیرازی وبا حواشی میر سید شریف جرجانی و تعلیق سید عبدالله انوار میباشد.
#حکمت_مشاء صرفا شامل #فلسفه و #متافیزیک نبود بلکه #مشائیون به پیوستگی علوم نظری وعملی با غلبه نگاه فلسفی قائل و پایبند بودند.
فیلسوف مشائی مقید بود که از منظر الهیات فلسفی خود به اموری چون #ریاضی و #طبیعیات بپردازد. یعنی آنچه در باب سطح وحجم وجسم میگفتند تحلیل مساله از نگاه علم #هندسه نبود بلکه از این منظر بود که وقتی فیلسوف به واقعیت واحکام سطح وحجم وجسم ازاین حیث که ظهورات واقعیتاند میپردازد به چه نتیجهای میرسد؟
لذا گرچه در #یونان ریاضیات جزء طیف علوم حقیقی یا فلسفه (بالمعنی الاعم) بود اما در #عالم_اسلام ریاضی و طبیعیات خود بخشی از پروژه عظیم هستی شناسی و واقعیت پژوهی وفلسفه (بالامعنی الاعم) بودند.
خروجی جریان مشائی در تاریخ تمدن اسلام به نگارش درآمدن دایره المعارفهای بزرگ علمی وفلسفی در جهت بررسی ابعاد مختلف حقیقت ومعرفت بشری بود.
#محسن_بهرامی
𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄┄
💠فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
┄═❁#پرسش_و_پاسخ❁࿇༅═┅─
🔻 #پرسش:
یکی از نقدهایی که به #علیت می شود و نقد جدیی است، بحث #زمان است. یعنی #علت هر معلولی از نظر زمانی بر آن تقدم دارد. مسئله ای که مطرح است این است که در #فیزیک پیش از #بیگ_بنگ زمان وجود نداشته است، فضا-زمان بعد از بیگ بنگ موجودیت پیدا کرده است و بنابراین علیت را بی معنا می دانند.
࿇༻⃘⃕༻⃘⃕❀༅═┅─
🔸 #پاسخ:
اولا: زمان وصفِ موجودات #جسمانی و #مادی است، لذا موجودات غیرجسمانی (مجردات) متصف به زمان نمیشوند، پس #خداوند زمانمند نیست وفراتر از زمان است. براین اساس چه زمان باشد(بعد از بیگ بنگ) وچه نباشد (قبل از بیگبنگ) در علیت وخالقیت حق تعالی خللی ایجاد نمیکند. زیرا زمان محمولِ موجودات جسمانی است، وجسم واوصاف ماهوی آن، یعنی ابعاد قار (مکان_ابعادثلاث: طول،عرض،ارتفاع) وابعاد غیرقار(زمان) همگی مخلوق خداوند هستند.
ثانیا: تقدم زمانی به تنهایی مقوم مفهوم علتالعلل نیست بلکه عارض ذاتی آن است. یعنی امر دیگری سبب شده که علت به تقدم زمانی متصف شود. وآن تقدم رُتبی و وجودی است. علت یعنی موجودی که از حیث #وجود تقدم و اولویت بر #معلول دارد. وجودِ علت، وجودِ معلول را ایجاد میکند. چون علت از لحاظ هستی برتری و تقدم وشرافت بر معلول دارد (زیرا معلول، فعل واثر اوست) لذا این تقدم رتبی سبب تقدم زمانی هم میشود. پس تقدم زمانی مقوم ومعرِف علت نیست، بلکه تقدم وجودی ورتبی ذاتی اصلی مفهوم علیت است.
تمام موجودات (حتی ذره اولیه یاموج کوآنتومی یا.... که براثرانفجار آن بیگ بنگ آغازشد) از حیث وجودی #ممکن_الوجود هستند، این بدان معناست که ذاتاً نیازمند به #واجب_الوجود یاخداوند هستند.
ثالثا: علم فیزیک، نمیتواند پیرامون مساله علیت عالم یا وجود #خدا سخن بگوید. زیرا این علم از حیث مبانی معرفتی #آمپریستی و از حیث متد ومبنای روشی #پوزیتیویستی میباشد. یعنی از نگاه فیزیک، موضوعی علمی است که مبتنی بر اندازهگیری کمی (ریاضیوار و فرمولپذیر) وهمچنین قابلیت مشاهده و یا آزمایش داشته باشد. لذا فیزیک به توصیف حالات جسم وانرژی وماده میپردازد.
حال آنکه خداوند موجود مادی وجسمانی نیست که با زبان کمیت و #ریاضی وآزمایش قابل وصف باشد. درباره خداوند (چه برای اثبات وچه برای نفی) فقط باید بازبان #فلسفه سخن گفت. لذا کشفیات علم فیزیک وسایر علوم جزئی صلاحیت ورود به حیطه #الهیات را ندارند.
#محسن_بهرامی
𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄┄
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟