eitaa logo
فلسفه نظری
2.2هزار دنبال‌کننده
517 عکس
83 ویدیو
118 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴فرق فلسفه اسلامی و فلسفه یونان ♨️پاسخ به شبهات مخالفان. 💠و الحق بايد انصاف داد فلاسفه اسلامی كه بيشتر همت خويش را صرف تحقيق در اين فن كرده اند خوب از عهده اين كار بر آمدهاند و فلسفه نيمه كاره يونان را تا حد زيادی جلو برده اند و با آنكه فلسفه يونان در ابتدای ورود در حوزه اسلامی مجموعا بيش از دويست مسأله هفتصد نبود ، در فلسفه اسلامی بالغ بر هفتصد مسأله شده است و علاوه اصول و مبانی و طرق استدلال حتی در مسائل اوليه يونان به كلی تغيير كرده و مسائل فلسفه تقريبا خاصيت رياضی پيدا كرده . اين خصوصيت در فلسفه صدرالمتألهين كاملا هويداست و بايد انصاف داد كه در اين جهت تقدم با دانشمندان اسلامی است . 💢علامه طباطبایی؛ اصول فلسفه و روش رئالیسم به پا ورقی شهید مطهری ؛صفحه ۱۸. . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴فلاسفه و سوفیست ها در یونان 💠سقراط و افلاطون و ارسطو بشدت به مبارزه با سوفسطائيان پرداختند و مغلطه‌هاى آنان را آشكار ساختند و ثابت كردند كه اشياء قطع نظر از ادراک ما واقعيت دارند و داراى كيفيت مخصوصى مى‌باشند و حكمت عبارت است از علم به احوال اعيان موجودات آن طور كه هستند و اگر انسان به طرز صحيحى فكر خود را راه ببرد ميتواند حقايق را دريابد ارسطو به همين منظور قواعد منطق را كه براى درست فكر كردن و تميز دادن خطا از صواب است جمع و تدوين نمود. . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام ♨️قسمت دوم. ⬅️سير فلسفه در اسلام، جزئي از سير علوم در اسلام است
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام ♨️قسمت سوم. ⬅️آنچه ما مي‌‌‌‌‌خواهيم در اين مقاله نظري اجمالي به آن بيفکنيم «سير فلسفه در اسلام» است؛ و البته مقصود، فلسفه به معني خاص يعني فلسفه اولي يا علم مابعدالطبيعه (متافيزيک) است؛ و نظر به آميختگي فراوان منطق با فلسفه اولي ممکن است دامنه بحث به منطق هم کشيده شود، همچنانکه مباحث «نفس» نيز که به علت خاصي در قلمرو فلسفه اولي قرار گرفته است مشمول بحث ما خواهد بود. عليهذا بحث «سير فلسفه در اسلام» شامل چهار قسمت است: 💠امور عامّه، الهيات بالمعني الاخص، مباحث نفس، منطق. 💠در ميان علوم و معارف وابسته به فرهنگ اسلامي آنچه از لحاظ سير تاريخي از همه ناشناخته‌‌‌‌‌تر است فلسفه است. سرّ مطلب معلوم است، ابهام و پيچيدگي مسائل فلسفي. ⬅️چيزي که کار اين تحقيق را دشوارتر مي‌‌‌‌‌سازد اين است که فلاسفه اسلامي نه تنها توجهي به سير تاريخي اين مسائل نداشته‌‌‌‌‌اند، احياناً به علل خاصي موجبات ابهام و اشتباهکاري فراهم کرده‌‌‌‌‌اند و سخنان گمراه کننده‌‌‌‌‌اي از اين نظر گفته‌‌‌‌‌اند. 💠به نظر ما شيخ شهاب الدين سهروردي معروف به «شيخ اشراق» بيش از هر فيلسوف ديگري بيانات گمراه کننده‌‌‌‌‌اي از نظر ريشه‌‌‌‌‌هاي تاريخي مسائل ابراز داشته است. 💠مرحوم حاج ملا هادي سبزواري حکيم و عارف بزرگوار قرن سيزدهم نيز به نوبه‌‌‌‌‌ خود در گمراه ساختن افکار از نظر ريشه‌‌‌‌‌هاي تاريخي سهم به سزايي دارد. ولي آن چيزي که موجب شده بيانات مرحوم حاجيـسبزواري ارزش تاريخي خود را از دست بدهد با آنچه که درباره شيخ اشراق مصداق دارد متفاوت است. نداشتن کتابخانه و اعتماد به نقل هاي ديگران، و مخصوصا ميل شديد آن مرد بزرگ به توجيه و تأويل کلمات گذشتگان به محملي قابل قبول، علت اصلي اين امر است. 💠در کلمات مرحوم حاجي غالباً بر مي‌‌‌‌‌خوريم به اينکه به طور قاطع مي‌‌‌‌‌گويد: در فلان مسأله اشراقيون چنين گفته‌‌‌‌‌اند و مشّائين چنان. براي يک دانشجو که به او القا شده اشراقيون پيرو افلاطونند و مشائين پيرو ارسطو، ترديدي باقي نمي‌‌‌‌‌ماند که اين مسأله از زمان افلاطون و ارسطو مطرح بوده است و تا زمان ما ادامه داشته است؛ ولي وقتي که به کتب قدما مراجعه مي‌‌‌‌‌کند مي‌‌‌‌‌بيند اسمي از اين مسأله نيست. گاهي برخي طلاب و دانشجويان سؤال مي‌‌‌‌‌کنند که مثلًا مسأله اصالت وجود و اصالت ماهيت در کجاي کتاب شفا يا کتاب نجات يا کتاب اشارات بوعلي است؟ و وقتي که مي‌‌‌‌‌بينند در همه کتب بوعلي که رئيس المشّائين اسلامي است نه کلمه «اصالت وجود» آمده و نه کلمه «اصالت ماهيت»، تعجب مي‌‌‌‌‌کنند که پس چگونه است که مي‌‌‌‌‌گويند مشائين اصالت وجودي و اشراقيون اصالت ماهيتي بوده‌‌‌‌‌اند؛ تازه مي‌‌‌‌‌فهمند که بسياري از مسائل که به نام مشائين و اشراقيين در فلسفه اسلامي مطرح است، هم روح افلاطون از آن بي‌‌‌‌‌خبر است و هم روح ارسطو، و مسأله‌‌‌‌‌اي که حاجي سبزواري به ضرس قاطع عموم مشائين و اشراقيين را در برابر هم قرار مي‌‌‌‌‌دهد از مستحدثات دوره اسلامي است. 💢 ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام ♨️قسمت سوم. ⬅️آنچه ما مي‌‌‌‌‌خواهيم در اين مقاله نظري اجمالي به
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام ♨️قسمت چهارم. ⬅️مرحوم حاجي سبزواري گاهي کار توجيه و تأويل گفته‌‌‌‌‌هاي قدما را به جايي مي‌‌‌‌‌رساند که حتي با منقولات خودش نيز سازگار نيست. ⬅️مثلًا مي‌‌‌‌‌گويد: الفهلويون الوجود عندهم‌‌‌‌‌ حقيقة ذات تشکک تعم‌‌‌‌‌ از اين بين چنين استنباط مي‌‌‌‌‌شود که فلاسفه‌‌‌‌‌اي که حاجي آنها را به تبع شيخ اشراق «فهلويون» ناميده است، وجود را حقيقت واحد ذي مراتب مي‌‌‌‌‌دانند. اهل فن مي‌‌‌‌‌دانند که چنين نظريه‌‌‌‌‌اي منحل به دو نظريه مي‌‌‌‌‌شود: يکي اينکه آنچه حقيقت است وجود است نه ماهيت؛ ديگر اينکه وجود که حقيقت است، واحد ذي مراتب است. 💠اما همه مي‌‌‌‌‌دانيم مدرک مرحوم حاجي در اين سخن، شيخ اشراق است. شيخ اشراق که صاحب اين عقيده است و مدعي است که در ايران باستان حکمايي وجود داشته‌‌‌‌‌اند و آنها هم چنين نظريه‌‌‌‌‌اي داشته‌‌‌‌‌اند، به شدت منکر اصالت و حقيقي بودن وجود است و در حکمة الاشراق تحت عنوان «في عدم زيادة الوجود علي الماهية» ادلّه زيادي بر اعتباري بودن وجود اقامه مي‌‌‌‌‌کند. کسي که وجود را امري اعتباري مي‌‌‌‌‌داند چگونه مي‌‌‌‌‌تواند مدعي شود که: «الوجود حقيقة ذات مراتب تعمّ مراتباً مختلفاً غني و فقراً». 💠حقيقت اين است که شيخ اشراق که مدرک مرحوم حاجي است هرگز تفوّه نکرده است که حکماي ايران باستان (فهلويون) وجود را حقيقت واحد ذي مراتب مي‌‌‌‌‌دانسته‌‌‌‌‌اند، همچنانکه چنين نظريه‌‌‌‌‌اي را به خودش نيز نسبت نداده بلکه آن را نفي کرده است و همه جا بر اعتباريت وجود نظر داده است. چيزي که هست، شيخ اشراق اساس فلسفه خود را بر «نور و ظلمت» گذاشته است و نور را حقيقت واحد ذي مراتب شناخته است. ⬅️در فصل سوم از مقاله اول بخش فلسفي حکمة الاشراق مي‌‌‌‌‌گويد: «شي‌‌‌‌‌ء به نور و غير نور، نور نيز به نوبه خود منقسم مي‌‌‌‌‌گردد به نور مجرد و نور عارض ... الي آخر». او معتقد است که نور که ذي مراتب است، در يک مرتبه واجب است و در يک مرتبه ممکن، در يک مرتبه جوهر است و در مرتبه ديگر عرض. 💠فلاسفه اصالت وجودي مخصوصاً شخص صدرالمتألهين که پايه گذار «اصالت وجود» در شکل فلسفي است به او اعتراض کرده‌‌‌‌‌اند که آنچه تو به نام «نور» در صدد اثبات آن هستي همان حقيقت وجود است که تو اصرار بر اعتباريت آن داري، نوريت حکمي از احکام وجود است. 💠اينجاست که براي فلاسفه‌‌‌‌‌اي مانند مرحوم حاجي سبزواري که تمايل شديد به توجيه و تأويل و حمل به احسن کلمات ديگران دارند اين فکر پيدا شده که بهتر است بگوييم مقصود شيخ اشراق هم از «نور» حقيقت وجود بوده است. ولي البته مي‌‌‌‌‌دانيم که اين توجيه با تصريحات شيخ اشراق به هيچ وجه سازگار نيست. اگر شيخ اشراق به اعتباريت وجود تصريح نکرده بود و فقط قاعده نور را بيان کرده بود، مانعي نبود که سخنش توجيه و تأويل شود که مقصود از «نور» ماهيت خاص نيست، بلکه منظور حقيقت وجود است. اما با آن تصريحات به هيچ وجه جاي چنين توجيهات و تأويلات نيست. اثر اينچنين توجيهات و تأويلات صرفاً گمراه شدن ذهن دانشجو از نظر سير تاريخي مسائل است. ⬅️در کلمات مرحوم حاجي نمونه‌‌‌‌‌هاي ديگر از اين قبيل نيز هست. ما اين نمونه را بدان جهت آورديم که خواننده محترم بداند کتب قدماي ما از نظر ارائه خط سير تاريخي مسائل نه تنها کمک درستي نمي‌‌‌‌‌کند، احياناً دشواري‌هايي ايجاد مي‌‌‌‌‌نمايد. 💠نگارنده در چند سال پيش به فکر افتاد مسأله «وجود ذهني» را از نظر سير تاريخي مورد بررسي قرار دهد. به نکات زيادي در اين زمينه برخورد و شايد توفيق يابد که روزي آنها را منتشر نمايد. از جمله نکاتي که بدان برخورد اين است که برداشت شرح منظومه از نظر ارائه سير تاريخي اين مسأله برداشت صحيحي نيست. 💠وقتي که آن را با برداشت اسفار مقايسه کرد، نقل هاي اسفار را و برداشت هاي آن را از نظر ارائه مسير تاريخي مسأله بسي متقن‌‌‌‌‌تر يافت. علت اساسي اين است که مرحوم حاجي کتاب زيادي در دسترس نداشته است بر خلاف صدرالمتألهين که کتب زيادي در اختيار داشته است. 💢 ... . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
✅ گامی بزرگ در جهت احیای حکمت مشاء به مناسبت چاپ کتاب تحریر اصول اقلیدس. که شامل تحریر خواجه نصیرالدین طوسی، ترجمه قطب‌الدین شیرازی وبا حواشی میر سید شریف جرجانی و تعلیق سید عبدالله انوار میباشد. صرفا شامل و نبود بلکه به پیوستگی علوم نظری وعملی با غلبه نگاه فلسفی قائل و پایبند بودند. فیلسوف مشائی مقید بود که از منظر الهیات فلسفی خود به اموری چون و بپردازد. یعنی آنچه در باب سطح وحجم وجسم میگفتند تحلیل مساله از نگاه علم نبود بلکه از این منظر بود که وقتی فیلسوف به واقعیت واحکام سطح وحجم وجسم ازاین حیث که ظهورات واقعیت‌اند میپردازد به چه نتیجه‌ای میرسد؟ لذا گرچه در ریاضیات جزء طیف علوم حقیقی یا فلسفه (بالمعنی الاعم) بود اما در ریاضی و طبیعیات خود بخشی از پروژه عظیم هستی شناسی و واقعیت پژوهی وفلسفه (بالامعنی الاعم) بودند. خروجی جریان مشائی در تاریخ تمدن اسلام به نگارش درآمدن دایره المعارف‌های بزرگ علمی وفلسفی در جهت بررسی ابعاد مختلف حقیقت ومعرفت بشری بود. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 💠فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari