eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
448 عکس
73 ویدیو
57 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴فرق فلسفه اسلامی و فلسفه یونان ♨️پاسخ به شبهات مخالفان. 💠و الحق بايد انصاف داد فلاسفه اسلامی كه بيشتر همت خويش را صرف تحقيق در اين فن كرده اند خوب از عهده اين كار بر آمدهاند و فلسفه نيمه كاره يونان را تا حد زيادی جلو برده اند و با آنكه فلسفه يونان در ابتدای ورود در حوزه اسلامی مجموعا بيش از دويست مسأله هفتصد نبود ، در فلسفه اسلامی بالغ بر هفتصد مسأله شده است و علاوه اصول و مبانی و طرق استدلال حتی در مسائل اوليه يونان به كلی تغيير كرده و مسائل فلسفه تقريبا خاصيت رياضی پيدا كرده . اين خصوصيت در فلسفه صدرالمتألهين كاملا هويداست و بايد انصاف داد كه در اين جهت تقدم با دانشمندان اسلامی است . 💢علامه طباطبایی؛ اصول فلسفه و روش رئالیسم به پا ورقی شهید مطهری ؛صفحه ۱۸. . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴نظري اجمالي به سير فلسفه در اسلام‌‌‌‌‌ ♨️قسمت اول. ⬅️مطالب فوق به نقل از مقاله ی "نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام" می‌باشد که خدمت شما عزیزان ارائه می‌کنیم که پاسخ به شبهات مختلفی که از سمت مخالفان فلسفه اسلامی نیز می‌شود را داراست. 💠از ورود فلسفه به جهان اسلام در حدود دوازده قرن مي‌‌‌‌‌گذرد و در حقيقت دوازده قرن است که مسلمين داراي نوعي حيات علمي هستند که از آن به «حيات فلسفي» مي‌‌‌‌‌توانيم تعبير کنيم. حيات تعقلي مسلمين مقارن است با ظهور اسلام و تشکيل جامعه اسلامي. قرآن کريم تکيه فراواني به حيات تعقلي دارد و خود پاره‌‌‌‌‌اي استدلالات قياسي و منطقي به کار برده است. در کلمات مأثوره از رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و بالخصوص در آثار مرويه از علي عليه السلام بحثهاي تعقلي دقيق و عميق فراوان است و جداگانه بايد درباره آنها بحث شود. متکلمين اسلامي، قبل از آنکه کتب فلسفي ترجمه شود، به يک سلسله بحثهاي تعقلي و استدلالي پرداختند. ⬅️عليهذا حيات عقلي مسلمين سابقه طولاني‌‌‌‌‌تري دارد و چهارده قرن از آن مي‌‌‌‌‌گذرد. آنچه دو قرن با ظهور اسلام فاصله دارد نوعي خاص از حيات تعقلي است که ما آن را «حيات فلسفي» مي‌‌‌‌‌ناميم و با ترجمه آثار يوناني و اسکندراني آغاز شد. دوره ترجمه ديري نپاييد. ترجمه‌‌‌‌‌ها متعلق است به قرون دوم و سوم و چهارم هجري. اوج ترجمه در قرن سوم است. از همان قرن سوم دوره تأليف و تصنيف و تحقيق به وسيله مسلمين آغاز گشت. اولين فيلسوف اسلامي که آثار و تأليفات زيادي دارد و ابن النديم در الفهرست به تفصيل از آنها ياد کرده است يعقوب بن اسحاق کندي‌‌‌‌‌ (متوفا در 260 هجري) است. مطلبي که لازم است طرح و تحقيق کافي بشود اين است که محصول کار مسلمين در اين دوازده قرن چه بوده است؟ آيا کار مسلمين صرفاً بازگو کردن گفته‌‌‌‌‌هاي پيشينيان است؟ آيا نقش مسلمين در تاريخ فلسفه صرفاً اين است که رابط و واسطه انتقال فلسفه از قديم يوناني به جديد اروپايي بوده‌‌‌‌‌اند و نقش ديگري نداشته‌‌‌‌‌اند؟ آيا فلسفه اسلامي همچنانکه معروف است به ابن سينا و غزالي و ابن رشد ختم مي‌‌‌‌‌شود و از آن به بعد به مطلب قابل توجهي بر نمي‌‌‌‌‌خوريم؟ آيا در فلسفه اسلامي مطالبي که با فلسفه جديد اروپايي قابل مقايسه و مطابقه باشد وجود ندارد؟ اينها يک سلسله پرسشهاست که بايد به آنها پاسخ داده شود. 💠بديهي است که پاسخ صحيح و دقيق به آنها به اين سادگي نيست، وقت و فرصت و نيروي کافي مي‌‌‌‌‌خواهد. خوشبختانه دو سال است که دانشکده الهيات و معارف اسلامي درسي در رشته فلسفه تحت عنوان «سير فلسفه در اسلام» قرار داده است و اميدوار است که اين وظيفه مهم را بتواند انجام دهد. 💢 ... . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نظري اجمالي به سير فلسفه در اسلام‌‌‌‌‌ ♨️قسمت اول. ⬅️مطالب فوق به نقل از مقاله ی "نظری اجمالی به
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام ♨️قسمت دوم. ⬅️سير فلسفه در اسلام، جزئي از سير علوم در اسلام است، اعمّ از علومي که در ميان خود مسلمين و به وسيله خود مسلمين ابداع و اختراع شد مانند فقه و اصول و تفسير و حديث و درايه و رجال و صرف و نحو و معاني و بيان و بديع، و يا علومي که از جهان خارج از دنياي اسلام ترجمه شد و جزء علوم مسلمين قرار گرفت مانند طب، نجوم، حساب، هندسه، منطق و فلسفه. 💠از نظر محققان و نويسندگان تاريخ علوم، قطعي و مسلّم است که همه اين علوم در جهان اسلام تطور و تکامل پيدا کرده‌‌‌‌‌اند و مسلمين مقام عالي‌‌‌‌‌اي در پيشرفت فرهنگ بشري و تکامل علوم داشته‌‌‌‌‌اند. «دليس اوليري» درباره علوم يوناني که به مسلمين رسيده مي‌‌‌‌‌گويد: «آنچه از يونانيان به اعراب (مسلمين) رسيد تنها به همان صورت اصلي و دست نخورده به ديگران انتقال نيافت، بلکه بايد گفت که علوم يوناني در محيط عربي (اسلامي) براي خود زندگي و نشو و نماي خاص داشته است. در نجوم و رياضيات کارهاي يونانيان و هنديان را در هم آميختند و به آنها نظم و سامان تازه بخشيدند و به همين جهت پيشرفت قابل ملاحظه‌‌‌‌‌اي در اين دو رشته علم به دست عربي زبانان صورت گرفت. مي‌‌‌‌‌توان گفت که علم جبر و مثلثات مستوي و کروي از علومي است که به وسيله علماي عربي (اسلامي) ايجاد شده و توسعه يافته است. 💠اينان در ارصادفلکي و تهيه کتابهاي زيج مهارت کامل داشتند و تنها به اين بس نکردند آنچه را از يونانيان گرفته بودند توسعه دهند، بلکه زيجها و رصدهاي قديمي را مورد تدقيق قرار دادند و آنها را اصلاح کردند.» ⬅️بررسي تطورات و تحولات علوم اسلامي کاري است که اگر بخواهد به صورت صحيحي انجام گيرد بايد وسيله خود مسلمين يعني افرادي که در فضاي فرهنگ اسلامي تنفس کرده و در اين جوّ رشد علمي کرده‌‌‌‌‌اند و با اين علوم از نزديک آشنا هستند صورت گيرد. يک نفر مستشرق که در جوّ علمي ديگري رشد کرده و در فضاي ديگري تنفس کرده است هرگز نخواهد توانست به خوبي از عهده برآيد؛ و بديهي است که انجام چنين منظوري کار يک نفر و ده نفر و کار يک سال و ده سال نيست. 💢 ... . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام ♨️قسمت هشتم. ⬅️تغيير محتوا: يک سلسله مسائل است که قدمت دارد ول
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام ♨️قسمت پایانی. ⬅️مسائل مستحدث‌‌‌‌‌: عمده اين قسم است. ستون فقرات فلسفه اسلامي را اين مسائل تشکيل مي‌‌‌‌‌دهد. برخي از اين مسائل پايه و مبناي اکثر مسائل قرار مي‌‌‌‌‌گيرد: 💠مسائل عمده وجود يعني اصالت وجود، وحدت وجود، وجود ذهني، احکام عدم، امتناع اعاده معدوم و همچنين مسأله جعل، مناط احتياج شي‌‌‌‌‌ء به علت، اعتبارات ماهيت، معقولات ثانيه فلسفي، برخي اقسام تقدم، اقسام حدوث، انواع ضرورتها و امتناعها و امکانها، برخي اقسام وحدت و کثرت، حرکت جوهريه، تجرد نفوس حيوان، تجرد برزخي نفس انسان علاوه بر تجرد عقلي، جسمانية الحدوث و روحانية البقا بودن نفس، فاعليت بالتسخير، وحدت نفس و بدن، نوع ترکب ماده و صورت، وحدت در کثرت قواي نفس، بازگشت ارتباط معلول به علت به اضافه اشراقيه، معاد جسماني برزخي، بُعد رابع بودن زمان، قاعده بسيط الحقيقه، علم بسيط اجمالي باري در عين کشف تفصيلي. 💠و در منطق: تقسيم علم به تصور و تصديق که ظاهراً اولين بار توسط فارابي صورت گرفته است، اعتبارات قضايا، تقسيم قضيه به خارجيه و ذهنيه و حقيقيه که از با ارزش‌‌‌‌‌ترين مسائل منطقي است و اولين بار وسيله بوعلي صورت گرفته است، تکثير موجّهات که در اثر غور و کنجکاوي در قضيه مطلقه ارسطو صورت گرفته است، مثلًا قضيه عرفيه عامه به نقل خواجه نصير الدين طوسي اولين بار وسيله فخرالدين رازي عنوان شده است، و از اين قبيل است تقسيم قياس به اقتراني و استثنائي، و ديگر اينکه نقيض قضيه مرکبه جزئيه، حمليه مرددة المحمول است بر خلاف نظر قدما که مي‌‌‌‌‌پنداشتند نقيض آن، منفصله مانعة الخلوّ مرکب از دو نقيض دو جزء اصل است، بيان نوعي ديگر از عکس نقيض غير آنچه معروف است، تفکيک قضيه سالبة الطرف از معدولة الطرف. 💠مي‌‌‌‌‌دانيم که برخي خوانندگان از اينکه مثلًا مسأله «وحدت وجود» يا قاعده‌‌‌‌‌ «بسيط الحقيقه» «1»را جزء مسائل مستحدثه شمرديم تعجب خواهند کرد، خواهند گفت وحدت وجود مسأله‌‌‌‌‌اي است قديمي با سابقه چند هزار ساله در هند و يونان، و اساساً فکر وحدت وجود از نو افلاطونيان مخصوصاً افلوطين به مسلمين رسيده است. ⬅️ما اگر بخواهيم دقيقاً وارد اين بحث شويم، مقاله‌‌‌‌‌اي مستقل بايد بنگاريم، اينجا همين قدر مي‌‌‌‌‌گوييم اگر بنا باشد سرسري در مسائل قضاوت شود مطلب همان است که معترض مي‌‌‌‌‌گويد، ولي اگر عميقاً بخواهيم اين مسأله را تحت مطالعه قرار دهيم مي‌‌‌‌‌بينيم وحدتي که عرفاي مسلمين و سپس فلاسفه مسلمين در جهان مي‌‌‌‌‌ديدند و از آن به «وحدت وجود» تعبير مي‌‌‌‌‌کردند با وحدتي که در ساير مکاتب هست و اروپاييان همه آنها را به نام «وحدت وجود» مي‌‌‌‌‌نامند کاملا متفاوت است. ⬅️مثلًا نظريه افلوطين که مدعي است: وجود، شيئيت، همه از شؤون مخلوقات و تجليات ذات باري است و ذات باري فوق وجود و شيئيت است، چگونه با نظريه عرفا و حکماي مسلمين قابل انطباق است که حقيقت وجود و حقيقت شيئيت را مساوي با ذات حق مي‌‌‌‌‌دانند و غير او را «فَي‌‌‌‌‌ء» مي‌‌‌‌‌دانند نه «شي‌‌‌‌‌ء»، و «نمود» مي‌‌‌‌‌دانند نه «بود». 💠غرض ما در اين مقاله نگاهي اجمالي به «سير فلسفه در اسلام» بود. تحقيق کافي درباره مسائلي که با اشاره از آنها ياد شد هر کدام مستلزم مقاله و رساله‌‌‌‌‌اي مستقل است. . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
✅ فلسفه اسلامی_۱ به اذعان برخی اصطلاحی متناقض و سخنی سخیف میباشد. چه اینکه ماهیت و تعبد وبندگی است و عبارت است از پرسش وابهام بشر درباره حقایق هستی. چگونه مقام تعبد وپرسش بایکدیگر جمع میشوند؟؟ ازاین روی فلسفه اسلامی، یا امتداد وشرحی بر کتب آنهاست ویامباحثی است پیرامون اثبات اصول دین ومعارف مذهبی.به عبارتی مسلمانان بر علم نام فلسفه اسلامی گذاشته‌اند. سوای از میزان صحت وسقم ادعاهای فوق(که همگی ناشی از عدم مطالعه متون فلسفه اسلامی وهمچنین ناآشنایی با دین است) باید ابتدابه این سوال پاسخ داد که منظور از فلسفه اسلامی چیست؟؟ جهت پاسخ به پرسش فوق باید گفت دارای دو مقام است: 1_مقام جمع آوری 2_مقام داوری هر دارای ایده وجهان‌بینی خاصی است وبه حکم انسان بودن، از امور مختلفی نظیر دین، عرف، اساطیر، علم، خرافات، کشف وشهودو...تاثیر میپذیرد. وهمه این موارد میتوانند منشاء ایده‌های فیلسوف باشند. اینکه در مقام جمع آودی، ایده یا خود را ازکجا آورده، مهم نیست.زیرا نه میتوان در ذهن و روان انسانها جستجو کرد که ازچه چیز تاثیر پذیرفته اند!! ونه اصلا چنین کاری مطلوب ومفیدفایده است. بنابراین فیلسوف در اخذ ایده ومقام جمع آوری آزاد است. اما دربُعد دوم یعنی مقام داوری، فیلسوف باید به قامت ایده وادعای خود لباس و وتفسیر بپوشاند. هرفیلسوفی تفسیری از عالم وحقایق دارد. یک فیلسوف میگوید حقایق موجودات در عالمی دیگربه نام موجود است. وفیلسوفی دیگر میگوید حقایق موجودات درهمین دنیاودرمتن جوهر وماهیات موجودات میباشد. فرد دیگری میگوید حقیقتی خارج از ذهن ماوجود نداردوتمام حقایق ویا ذهن بشر هستند. همه این مسائل ادعاهای است که درطول تاریخ مطرح کرده‌ ودرباره آنها سخن گفته‌اند. اینکه هرکدام ازآنها، ایده‌های فوق را از کجا بدست آورده اند، مهم نیست. آنچه حائز اهمیت است این است که آیا در مقام داوری میتوانند برای اثبات ادعاهای خود دلیل واستدلال ارائه کنند؟؟ برهمین اساس فلسفه اسلامی، یعنی آنکه فیلسوفان درمقام جمع آوری ازفرهنگ ومذهب اسلامی تاثیرپذیرفته اند وبراساس حقایق مذهبی دارای ایده وتفسیری خاص ازعالم میباشند.اما در مقام داوری فیلسوف مسلمان برای اثبات ادعای خود باید برهان اقامه کند. پس فلسفه عبارت است از تفسیرعقلانی هستی، وقید اسلامی یعنی فیلسوف در مقام جمع آوری ایده وتفسیر عالم از فرهنگ ومذهب اسلام تاثیر پذیرفته و درمقام داوری تنها به استدلال وبرهان مقید و وفادار است ونه به متن ویا روایات منقول. پس اینکه فیلسوف درمقام جمع آوری ایده مرکزی خود را از مذهب بگیرد هیچ نقضی در فلسفه او نمیباشد. زیرا باید در مقام داوری با ارائه برهان واستدلال، عقلانی بودن ایده خود را اثبات کند. چنانچه فیلسوف در مقام داوری بگوید فلان مساله را به عنوان یک مساله فلسفی میپذیرم، چون مذهب آنرا تایید میکند، نقض فلسفه میباشد. والبته هیچ یک از فیلسوفان مسلمان در مقام داوری به متن دین استناد نکرده اند. گرچه در مقام جمع آوری از مذهب تاثیر پذیرفته اند اما در مقام داوری به استدلال وارائه برهان عقلانی مقید بوده‌اند. واین فرق مهم با است.در علم کلام، در مقام جمع آوری از مذهب متاثر است ودر مقام داوری اولا از مذهب وثانیا از عقل متاثر است. ولی فیلسوف در مقام جمع آوری امکان دارد از مذهب ویاعلم ویا اساطیر ویا خرافات و....متاثرباشد. اما در مقام داوری فقط مقید به برهان است. بنابراین فلسفه اسلامی تفاوت بسیاری با علم کلام دارد. ➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
💠 ماهیتی مجزا از دارد. فیلسوفان یونان ماهیت اندیش بودند وتوجه اصلی آنها به حیث محسوس عالم بود. البته توجه ویژه به حیث معقول عالم داشت، اما او از دوگانه ماده وصورت و جوهر وعرض وهمچنین رئووس نتواسنت فراتر رود وبه وحدتی اطلاقی برسد. حال آنکه فلسفه در عالم اسلام وحدت گرا بوده، وتفسیر حیث معقول هدف اصلی فیلسوف مسلمان است. در گاهی نور وگاهی وجود همان محوریت حیث اطلاقی را برعهده داشتند. @falsafeh_nazari
✅ تقلیل ابن سینا دیمیتری گوتاس محقق آمریکایی واستاد  مطالعات عربی‌واسلامی در دانشگاه ییل است.او پژوهش‌هایی درباره‌ی انتقال علوم یونانی به جهان اسلام در قرون هشتم تا دهم میلادی و ابن‌سینا انجام داده است. به اعتقاد وی فلسفه فاقد هرگونه عناصر ذوقی واشراقی است وی درمقاله‌ای تحت عنوان (سرشت، درون مایه وانتقال حکمت مشرقیه ابن‌سینا) را تابع ومقلد محض معرفی میکند. به اذعان بوعلی هرگز نتوانسته از متافیزیک مفهومی وفلسفه بحثی ارسطویی فراتر رود. وی حکمت مشائی وفلسفه بوعلی را به مثابه حاملان قلمداد میکند که نه از حیث نظر واندیشه وابداعات فلسفی بلکه ازجهت تاریخی حائز اهمیت میباشند. زیرا واسطه انتقال فلسفه ارسطویی به دوران قرون وسطی بودند. گوتاس در توضیح مکتوبات عرفانی وذوقی به‌جا مانده از ابن سینا نگاه خاصی دارد. او وقت بسیاری جهت مطالعه تطبیقی کتاب شفا و حکمت مشرقیه صرف کرده ودرنهایت میگوید، باآنکه عموما باور دارند که حکمت مشرقیه باسنت بحثی مشایی متفاوت است واین کتاب حائز نگاه ذوقی واشراقی شیخ الرئیس به هستی‌شناسی میباشد اما در واقع حکمت مشرقیه تکرار همان محتویات کتاب شفا میباشد.تفاوت دراین است که او در حکمت مشرقیه ادعاهای خود را صراحتا وبدون مقدمات بیان کرده!! وکتاب شفا نیز چیزی جز تکرار سنت ارسطویی نمیباشد. او همچنین درباره بحث مقامات العارفین که بوعلی درنمط نهم کتاب اشارات مطرح میکند همین تفسیر را ارائه میکند وشیخ رامقلد ارسطو میداند که البته برخی مواقع برخلاف منهج ارسطویی مباحثی رابه اشتباه مطرح کرده است!! گوتاس درباره آثار عرفانی منتسب به بوعلی مثل کتاب سلامان وابسال وهمچنین ملاقات وی با عارفانی چون تشکیک وارد کرده واین امور را ازجمله جعلیات ودروغ‌های میداند که به جهت معروفیت خویش واینکه دربین اهل حکمت جایگاهی پیدا کنند مطرح کرده است!! لذا بوعلی نه دیداری باعرفا داشته ونه مکتوبی عرفانی تمثیلی به نگارش درآورده. گوتاس درنهایت انتقادات بسیار تندی به امثال و وارد میکند. کربن کتابی درتفسیر داستانها ورساله‌های عرفانی وتمثیلی بوعلی دارد. او میگوید چون کربن سالها دلمشغولیهای نسبت به سهروردی داشته لذا در خوانش بوعلی دچار انحراف شده وتفسیری اشراقی ازاو ارائه کرده. وی تمام افرادی را که به نوعی قائلند بوعلی سعی برفراروی از فلسفه یونان داشته واولین بحثهای حکمت مشرقی واشراقی توسط وی مطرح شده به نگاه تقلیل گرایانه متهم میکند واینکه آنها میخواهند فیلسوف ارسطویی مسلک را به یک صوفی خرقه پوش تنزل دهند. اما حقیقت آن است که گوتاس خود نگاه محدود وتقلیل گرایانه به بوعلی دارد. مطالعات وتحقیقات وی درباره فلسفه اسلامی ومخصوصا شیخ الرئیس توام با تعصبات نژادی است. در واقع گوتاس در تحقیقات خود به این شعار معروف پایبند است که (همه راهها به آتن ختم میشود) یعنی یونان مبداء همه علوم ومعارف بشری است وسایر تمدنها واقوامی که درحد فاصل یونان باستان و عصر مدرن تلاش بسیار در تحقق علم وهنر وفلسفه وسایرصناعات بشری داشتند همگی شرح فلسفه وعلم یونان میباشندو مساعی آنها شامل ابداعات وبنیانگذاریهای نوین تمدنی نمیباشد. این همان نگاه همیشگی مستشرقان به تمدنهای شرقی واسلامی است. در مسافرتی که به چین داشت باآنکه بامیراث فکری وفلسفی عمیق چین آشناشد اظهار داشت «چین فلسفه ندارد، تنها اندیشه دارد».. او در پاسخ به شگفتی آشکار مخاطبان خود، اصرار نمود که «فلسفه به نوع خاصی از تاریخ مرتبط است، زبان‌هایی خاص، و نوع خاصی از ابداع به‌دست یونانیان باستان. ... فلسفه چیزی با قالب اروپایی است». ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
2.19M
┄═❁❁࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ 🔻 : یکی از مباحثی که مطرح میشه این است که از خودش هیچ چیزی نداره هر چه هست از اخذ شده اگه را از فلسفه اسلامی بگیرید هیچ مبحثی از خودش ندارد. همچنین این ادعا مطرح میشود که ما هیچ فیلسوفی در ایران نداریم 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری @falsafeh_nazari
درباره فلسفه اسلامی_۳.ogg
26.54M
◍⃟﷽˼ 🎙ویس چت گروه الهیات اسلامی ↡↡ https://t.me/Islamic_Theology0 ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ 📌ماهیت وصدق معارف کشف وشهودی نسبت فلسفه اسلامی با فلسفه یونان |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ |↫  𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari