eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
448 عکس
73 ویدیو
57 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
✅روح بُخاری قسمت اول انسان دارای دو بعد جسم ونفس میباشد.جسم دارای ابعادثلاث بوده وشاغل حیز(مکان‌داری) میباشد ونفس جوهرمجردی است که فاقدابعاد ومکان است. اما ارتباط این دوجوهر چگونه میباشد؟؟ یکی جوهر ذوابعادجسمانی ودیگری جوهر مجرد روحانی است. چگونه این دوحقیقت غیرمسانخ بایکدیگرارتباط دارند ودر ماهیت انسان اتحاد یافته‌اند؟؟ یکی از پاسخ‌های رایج در استناد به مساله طبی است. روح بخاری لطيف ترين جزء بدن جسمانی به شمار ميآيدو واسطه ميان نفس مجردوبدن مادی هست.روح بخاری همچون مركَبی است که حامل قوای نفسانی قرار ميگيرد ونفس از طریق روح بخاری به اعضای بدن دسترسی می‌يابد. در رساله (الادويةالقلبية) که کتابی درباره داروهای قلبی وشيوه‌های آرام بخش ونشاط‌آور قلب است، توضيحات مفصلی پيرامون روح بخاری ارائه داده است. اومیگوید: روح بخاری جسـم لطيفی است كه در همه اعضای بدن، نفوذ يافته وجریان دارد.اين جسم لطيف، از اخلاط موجود در بدن تشكيل میشود. جمع است و در تعريف اجمالی خلط ميتوان گفت: خلط جسم مرطوب و سيالی است كه از هضم غذا توليد ميشود و ميتواندجانشين اجزای تحليـل رفته بدن شـود. اخلاط در یك تقسيم بندی به چهار قسم خون، بلغم، صفرا، و سودا، تقسيم ميشود. زمانی که پس ازهضم غذا اخلاط تشکیل میشوند، از بخش لطيف آن که بخار برخواسته از اخلاط است روح بخاری ایجاد میشود واز بخش متكاثف وجرم‌دار اخلاط اعضای بدن ایجاد میشوند. به اعتقاد روح بخاری درقلب تولید میشود وپس از خروج ازقلب روانه اعضای بدن میشود و به آنها سرايت مييابد.و پس از استقرار در هر كدام ازاعضای بدن مزاجی خاص ومتناسب با همان عضو پيدا ميكند تا بتواند حامل قوه ای از نفس كه اختصاص به آن عضو دارد شود.بنابراين مثلاً آن بخش از روح بخاری كه به كبد ميرسد مزاجی مستعد برای قبول قوای مربوط به تغذيه و رشد پيدا می‌كند. دراین باره میگوید: ازآنجاكه روح بخاری لطيف‌ترين جسم است ودر بالاترين مراتب موجودات جسمانی قرار دارد، بيشترين نزدیکی ومناسبت را بانفس مجرد دارد.لذا نور اسفهبد(نفس)به واسطه روح بخاری بدن را از نور خود بهره‌مند ميكند. نکته بسیارمهم این است که به اعتقاد روح بخاری در مرتبه اعلای اعتدال قرار دارد و موجودات مثالی (کشف وشهودات ملکوتی)در آن ظهور می‌یابند. شارح بزرگ در توضیح این عبارت میگوید: روح بخاری هنگامی كه به مغز راه يافته و به تهی گاههای آن نفوذ ميكندمزاجش اعتدال يافته و ويژگی نورانيت برآن غلبه می‌يابد...درنتيجه چون در نهايت صفا و شفافيت و لطافت است شرايط برای ظهور اشباح مثالی، كه مجرد و غير مادی هستند، در آن فراهم ميشود. براین اساس روح بخاری موطن ظهور کشف وشهودات مثالی برای نفس است. این سخن بدان معناست که عامل اتصال ما به ساحت مجرد وملکوتی هستی، روح بخاری میباشد. جسمی لطیف که درآیینه آن حقایق شهودی ومکاشفات ملکوتی برای ما ظاهر میشوند. این روح بخاری توسط اخلاط تشکیل میشود واخلاط حاصل هضم غذا میباشند. یعنی آنچه که میخوریم به نحو مستقیم در اتصال مابه عرصه مجرد هستی وساحت ملکوتی وجود تاثیر دارد. اگر انسان تسلط بر بطن واکلمه واشربه داشته باشد، قسمت لطیف اخلاط که روح بخاری است صیقل یافته ونفس به بدون گره ومشکلی میتواند جسم را از نور خود بهره‌مند کند و درنهایت اتصال مابه عالم ملکوت را قوت می‌بخشد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
در منابع اسلامی اشاره زیادی به شده است. برای مسلمانان، هرمس پایه گذار فلسفه و علوم به ویژه نجوم و طالع بینی، کیمیا و پزشکی و اختراعات مهم بسیاری است که به او نسبت داده شده است.فیلسوفان مسلمان، هرمس یا را منشأ حکمت یا سوفیا و از جمله اولین فیلسوفان و حکما در نظر گرفته­ اند. فیلسوفان مسلمان، هرمس یا ادریس را منشأ یا و از جمله اولین فیلسوفان و حکما در نظر گرفته­ اند. و نیز شاگرد وی او را یکی از متألهین (حكمای الهی) پنداشتند. شهرزوری هرمس را «پدر فلاسفه» می ­نامید. از نظر سهروردی در کتاب مطارحات، هرمس منشأ حکمت یا سوفیا بود که از یک سو از طریق آسلیپيوس، فیثاغورث و افلاطون به یونانیان و از طریق کیومرث، فریدون و کیخسرو به ایرانیان رسیده بود و سرانجام در طول دوره اسلامی با تعالیم یکی شده بود. درباره هرمس می­نویسد: «بدانید که حکمت در واقع با آدم و فرزندانش ست(seth) و هرمس، یعنی ادریس و نوح شروع شد، چون دنیا هرگز از شخصی که بر علم واحد و فرجام شناس بر او تکیه کند، محروم نمی­شود و بزرگ ترین آنها هرمس­ است كه حکمت را در سراسر دنیا و کشورهای مختلف منتشر و آشکار ساخت و آنرا بر عابدان واقعی نمودار ساخت. او پدر فلاسفه (ابوالحکما) و استاد استادان است.» به اعتقاد مسلمانان سن وی به مدت ۳۶۵ سال بوده است. مطابق با منابع اسلامی، هرمس نمرده بلکه زنده از زمین به آسمان برده شده و اکنون در آسمان زندگی می­ کند. 📖مقاله: هرمس وآثار هرمسی درجهان اسلام @falsafeh_nazari
🔻معاد جسمانی و منتقدان نظریه با ویژگی‌های بدیع و مطلوبش مورد پذیرش بسیاری از متفکران بعد از وی واقع شد و حتی در نظریات جدیدتری مانند نظریه از آن استفاده شد. اما بداعت مبانی آن از سوی منتقدین مورد رد و انکار قرار گرفت تا جایی که افرادی مانند و در صدد برآمدن تا مآخذ و منابع اقوال در کتب حکمای سلف را بیابند، زیرا به اعتقاد آنها در آثارش به انتحال و نوعی سرقت علمی از گذشتگان پرداخته است. ضیاءالدین دری در ترجمه‌ای که از کتاب "نزهة الارواح" دارد نتیجه تفحصات خود از کتب را اینگونه بیان میکند: (معلوم شد که لااقل دو ثلث این کتاب "الاسفار الاربعه" مسلماً عبارات قوم است و نویسنده محترم به خود نسبت داده است و اسم کتاب را نمی‌برد... قسمت اول کتاب غالباً از "الفق المبین" میرداماد است، قسمت دوم کتاب بیشتر از "المباحث المشرقیه" و "شرح المقاصد" است، غالب قسمت سوم از مصنفات میرصدر شیرازی و محقق دوانی است و قسمت چهارم در خصوص معاد از مصنفات غیاث الدین منصور پسر میرصدرالدین است.) بر این اساس دری اصفهانی کوشیده است تا با ریشه یابی مبانی و مقدمات نظریه ملاصدرا در اقوال و آرای حکمای متقدم بدیع بودن را از آن بزداید و در نتیجه نظریه معاد جسمانی صدرالمتالهین را انتحال و رونوشتی از آراء در کتاب "حجة الکلام" وی دانسته است. البته این نکته قابل بیان است که گرچه صدرا بخش اعظم کتاب "حجة الکلام" دشتکی را عیناً و بدون ذکر نام مولف در کتب خود ذکر کرده است اما این امر به معنای اخذ نظریه غیاث الدین منصور و انتحال و سرقت علمی توسط ملاصدرا نمی‌باشد، زیرا غیاث الدین منصور دشتکی و صدرالمتالهین در معاد جسمانی با هم اختلاف مبنایی و جوهری دارند وبراساس همین مبانی متفاوت و در عین استفاده از عبارات مشابه به نتایج مختلفی دست یافته‌اند. اساساً ملاصدرا نظریه ابتکاری غیاث الدین منصور در باب معاد جسمانی را مورد نقد و مناقشه قرار داد واشکال تناسخ را بر آن وارد دانسته است. وی با تمسک به مبانی ابتکاری خود در برهانی فلسفی بر اثبات معاد جسمانی اقامه نمود و بسیاری از مطالب و عبارات دشتکی را بدون ذکر نامی از او مورد نقد وبررسی قرار داده است. براین اساس با اینکه نظریه غیاث الدین منصور و ملاصدرا در باب دارای اختلافات مبنایی هستند اما معلوم نیست که چرا ضیاءالدین دری، صدرالمتالهین را متهم به انتحال و تکرار عینی مباحث غیاث الدین منصور میکند؟؟ نیز با اشاره به سخنان ضیاءالدین دری اصفهانی اظهار تعجب نموده که چگونه وی متوجه نشده است که آنچه صدرا در الهیات در باب معاد جسمانی گفته با آنچه دیگران بیان کرده‌اند تفاوت بسیار دارد. شهید مطهری در ج۳ کتاب مقالات فلسفی به منظور اثبات بداعت مبانی صدرایی شماری از آنها را مطرح کرده و با آراء حکمای متقدم مقایسه نموده است. 👤 ╰๛---๛---๛--------------------- ⌜@falsafeh_nazari