🔻 درباره اِخوان الصفا
اخوان الصّفا و خُلّان الوَفا (برادران پاکدل ویاران باوفا) جمعیت سری فلسفی و عرفانی است که در نیمه دوم قرن ۴ق در بصره و بغداد توسط ایرانیان تشکیل شد.
هدف این گروه ترویج صلح و صفا بین مردم و رفع اختلاف فکری و مذهبی از طریق گسترش حکومت عقل و تلفیق بین فلسفه و مذهب و ایجاد یک گونه آرمانشهر بودهاست. اساس مسلک و مرام آنان این بود که بین شریعت اسلامی و فلسفه یونانی هیچگونه تضاد و تعارض وجود ندارد و شخص میتواند #شریعت_اسلامی و #حکمت_یونانی را بهطور متحد چراغ راه خویش سازد.
بنابر گزارش #ابوحیان_توحیدی نویسندگان دایره المعارف بزرگ #اخوان_الصفا بر این باور بودهاند که عقاید دینی در اثر حوادث روزگار با نادانیها وجهل آلوده و آمیخته شده است و تنها وسیله پالودن و پاکیزه کردن آن #عقلانیت و #فلسفه است، چنانکه اگر #فلسفه_یونانی و #شریعت_اسلامی به هم گرد آیند، کمال حاصل میشود.
#اخوان_الصفا به موجب مندرجات رسائل پنجاه وچندگانه شان در میان فضلا و ملوک و اشراف و دهقانان پیروان و یاران بسیاری داشتند و در هر شهر و دیاری کسانی را برای ارشاد مستعدان میفرستادند، مجالس آنها محرمانه بود و معارف وحقایق خودشان را به منزله اسرار تلقی میکردند و جز به اعضای جمعیت خود آنها را اظهار نمیداشتند.
با نظر به جهان شناسی و طبیعیاتی که در رسائل اخوان وجود دارد میتوان جمعیت #اخوان_الصفا را از لحاظ مذهبی گروهی از #شیعیان بشمار آوریم که متمایل به افکار عرفانی بودند، افکار وآثاری که در سراسر عالم اسلام اثر عمیق خود را باقی گذاشته است.
مفهوم طبیعت چنانچه از رسائل اخوان آشکار است در تمام عالم #تشیع منشاء اثر بوده و علمای قرون بعدی که از فرقه #اسماعیلیه و چه #اثنی_عشری از افکار اخوان پیروی کرده و بعضی از عرفای مشهور مانند #غزالی و #ابن_عربی بسیاری از نکات جهانشناسی رسائل را مستقیماً اقتباس کردهاند.
لذا رسائل اخوان کوشش عالم تشیع قرن چهارم بود، برای جمعآوری کلیه علوم و فنون و فلسفه و همراهی آنها با عقاید وباورهای مذهبی.
╰๛--- ‑ ‑ - -
⌜@falsafeh_nazari
🔻حاصل تحقیقاتی که تاکنون دربارهٔ #اثولوجیا انجام گرفته حکایت از این دارد که گرچه این اثر در بسیاری از موارد ، موادّ خود را از انئاد چهارم ، پنجم و ششم افلوطین گرفته است، اما میتوان گفت که توسط متفکر و فیلسوفی مسلمان، به ساختار خاصّ خود رسیده و صورتدهی شده است ؛ و روشن است که آن چه یک اثر را، اثری خاص و منحصر به خود میکند، نه موادّ آن که صورت و ساختار آن است. از جانب دیگر نتیجهٔ برخی از پژوهشها نشان میدهد (به بخش بعد نگاه کنید) ، و شواهد و قراین نیز دلالت دارد بر این که مقدمهٔ اثولوجیا را نخستین فیلسوف مسلمان #کندی نوشته است. حال سخن ما این است که در این اثر که با وضوح تمام، بسیاری از آراء و اقوال #افلوطین مطرح شده و اساساً به قصد طرح همین آرا و اقوال تکوّن یافته و ترجمه و تفسیری است از بخشهایی از انئادهای افلوطین ، اما از آنجا که ترجمه و تفسیر و اصلاح آن، و نیز تنظیم مطالب و افزودههایی به آن، توسط فیلسوفی مسلمان انجام یافته، از صورت محضِ نوافلاطونی خارج شده است. به بیان دیگر این فیلسوف مسلمان با هوشمندی تمام ، از آرا و افکار و اقوال فیلسوفی یونانی استفاده کرده و آنها را در جهت نخستین گامها برای تأسیس فلسفهای به کار برده که اساساً خطّ مشی این فلسفه با خط مشی #فلسفه_یونانی متفاوت است. در این خطّ مشی فلسفی نوین، تقدّم منطقی و تقدّم زمانی امور معقول و مباحث فلسفی صرف، تقدّمی انسانی و تاریخی تلقّی شده است که باید نهایتاً در پرتو «ایمان به غیب» قرائت شود تا به برگ و بار بنشیند؛ و بدین گونه است که این فیلسوف مسلمان، آگاهانه و با چشم باز تحت تأثیر اندیشههای فیلسوفی یونانی قرار دارد و میخواهد با هاضمهای قوی و نیرومند، معقولات و فلسفیّات را در جهت تحقّق تفکّری فرافلسفی قرار دهد.
📚گزارشی کوتاه از فرصت مطالعاتی
👤دکتر نصرالله حکمت
╰๛---๛---๛-------------------
⌜@falsafeh_nazari⌟