مرهمزدن
اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم
وگر تو زهر دهی به که دیگران تریاک
روایت چاپهای معروف حافظ، مثل غنی و قزوینی و خانلری و سایه و خرّمشاهی همین است. اگر همین روایت را بپذیریم، تقدیر عبارت در مصراع اوّل باید اینچنین باشد: «اگر تو زخم بزنی بهتر از آن است که دیگری مرهم بزند»؛ امّا دو اشکال در این روایت وجود دارد که یکی از آنها نامأنوسبودن تعبیر «مرهمزدن» در متون کهن است. آنچه در متون و فرهنگهای کهن آمده تعبیراتی است از قبیل مرهمنهادن و مرهمکردن و مرهمفرمودن و ساختن و پذیرفتن و گذاشتن و دادن و بودن و...است؛ البتّه مرهمزدن قطعاً در متون بعد از حافظ در دورۀ صفوی آمده است. مخلص کاشی (متوفّی 1150 ق) سروده است:
چو خواهم بر جگر مرهم زنم الماس میگردد
همانا هست دست دیگری در آستین من
ارادتخان واضح ساوجی (متوفّی 1128ق):
نگشوده چشم ما را از اشک بخیه کردند
بر زخم خامبسته مرهم زدند و رفتند
مرهمزدن، مثل کِرِمزدن و پمادزدن هنوز در تداول امروز کاربرد دارد.
اشکال دوم این روایت این است که ضبط اکثر نسخ هم نیست و اغلب نسخ کهن مصراع را اینگونه روایت کردهاند: «اگر تو زخم زنی بر دلم به از مرهم...» که روایت مقبولی هم هست و مصحّحانی چون نیساری و عیوضی آن را پذیرفتهاند.
احتمالاً مسائلی مثل عادت ذهنی معاصران به روایتهای چاپ غنی و قزوینی که متّکی بر نسخۀ معروف خلخالی (827 ق) است و نیز جناس «دیگری» و «دیگران» که در ضبط اکثر نسخ وجود ندارد، باعث شده که مصحّحان این اشکالها را در روایت رایج این بیت حافظ نبینند یا جدّی نگیرند.
#محمدرضا_ترکی
#محمد_رضا_ترکی
#حافظ_شیرازی
#حافظ_پژوهی
#مرهم_زدن
#دیوان_حافظ
#حافظ_چاپ_غنی_قزوینی
#حافظ_چاپ_خانلری
#حافظ_چاپ_سایه
#حافظ_چاپ_خرمشاهی
#حافظ_چاپ_نیساری
#حافظ_چاپ_عیوضی
#حافظ_نسخه_خلخالی
#ارادت_خان_واضح
#مخلص_کاشی
@faslefaaseleh