2️⃣1️⃣✅➕چگونه رنج را مدیریت کنیم؟
• مدیریت کردن رنج، برای این #دوتا امر است،
1️⃣یکی از بین بردن رنج نابه جا و
2️⃣ یکی مفید قرار دادن رنج.
➖مثلا چندتا رنج خوب #پیشنهاد بدهم؛
🚼 یکی از برنامه های معقول برای مدیریت رنج، #ورزش است. در ورزش خودت به #استقبال یک خستگی میروی تا یک
راحتی جایش بیاید.
بعد این #خستگی هم تنومندترت میکند. چقدر خوب است،
بارک الله.
•
⬅️ رنج دیگری که من پیشنهاد میدهم، رنج تحصیلاست. رنج #تحصیل را هم تحمل بکن. ببین چقدر #مشاعرت باز میشود، چقدر تعالی پیدا میکنی، چقدر #هوسهایت کاهش پیدا میکند.
♦️ یکی از راههای مقابله با #شهوت، #حکمت است. #عقلانیت خودت را افزایش بدهی، #شهواتت کاهش پیدا میکند. آدم #فهمیده که شهوتران نمیشود.
https://eitaa.com/fatemi5/1393
🌸🍃﷽🍃🌸
✋آثار #تربیتی_نماز
✍شـرايـط و آداب نماز به قدرى زياد است كه تمام نظام ها و روابط انـسـانـى را بـه طور خودكار تنظيم و اصلاح مى كند. توجه به همه آثـار تـربيتى نماز كار مشكلى است ولى ما چند نمونه آن را بيان مى كنيم:
1. #ادب در بـرابـر سـخـن امـام جماعت; در نماز جماعت وقتى امام مشغول خواندن حمد و سوره است بايد ساكت باشيم.
2. مـراعات #حقوق-ديگران; آب وضو, مكان نمازگزار و لباس او بايد حـلال و از مـال ديگران و غصبى نباشد; حتى اگر از مال خمس نداده لباس تهيه كند, نمازش باطل است.
3. تـغـذيـه و #بهداشت نمازگزار; اگر نمازگزار از مشروبات الكلى اسـتـفـاده كـرده باشد, تا چهل روز نمازش مورد قبول نيست. لباس نـمـازگـزار نيز بايد پاك باشد و بهتر است به هنگام نماز عطر و مسواك زد و موها را شانه كرد.
4. همسردارى; كسى كه به همسر خود نيش بزند, نمازش قبول نيست.
5. #ولايت; كسى كه اهل نماز است ولى تسليم طاغوت ها است و ولايت و حـكـومـت رهـبـران اسلامى را پذيرا نيست, نمازش قبول نيست; گرچه تمام عمر در كنار كعبه باشد.
6. #نـظـم و ترتيب; در تمام كلمات و كارهاى نماز نظم و ترتيب به چشم مى خورد.
7. انـعطاف و هم آهنگى; امام جماعت بايد با مردم هم آهنگ باشد; بـه ايـن معنا كه مراعات ضعيف ترين افراد را بكند. اگر كسى دير بـه جماعت رسيد, امام بايد كمى ركوع خود را طول بدهد تا او نيز بـه نـمـاز بـرسد. مردم نيز بايد خود را با امام هم آهنگ كنند; مـثـلا كسانى كه يك ركعت از نماز جماعت عقب هستند و در ركعت دوم بـه جـمـاعـت پيوسته اند, مى توانند با نوعى انعطاف و تغيير در نماز جماعت شركت كنند.
8. #اعـتـماد; اگر هريك از امام يا مردم در انجام قسمتى از نماز شـك كـردنـد, بـايـد بـه يك ديگر اعتماد كنند; يعنى با توجه به رفتار ديگرى تصميم بگيرند.
9. #ورزش; اگـرچه نماز براى انجام وظيفه الهى است, ولى طراحى آن طـورى اسـت كه در لابه لاى نماز و حركات ركوع و سجود يك نوع حركت ورزشى نيز نهفته است.
10. #آمـوزش-اجبارى; نمازگزار بايد مسائل و احكام مورد نياز خود را فراگيرد.
11. #آگـاهـى از اخـبـار; مـردم با شركت در نمازجمعه و جماعت با اخبار و مسائل دينى و مشكلات مسلمانان آشنا مى شوند.
12. امـر به #معروف و نهى از #منكر; (حى على الصلوه) در اذان يكى از بزرگ ترين معروف ها است.
@fatemi222
✔️ عشق به مردم در زندگی شهید ابراهیم هادی
🔰یکی از دوستان شهید ابراهیم هادی نقل میکند: سردار محمد کوثری (فرمانده اسبق لشکر حضرت رسول صلی الله علیه و آله) ضمن بیان خاطراتی از ابراهیم، تعریف میکرد که در روزهای اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهیم گفتم: برادر هادی، حقوق شما آماده است. هر وقت صلاح میدانی بیا و بگیر.
در جواب خیلی آهسته گفت: شما کِی میری تهران؟
گفتم: آخر هفته.
بعد گفت: سه تا آدرس رو مینویسم. تهران رفتی، حقوقم رو درِ این خونهها بده.
من هم این کار را انجام دادم. بعدها فهمیدم هر سه از خانوادههای مستحق و آبرودار بودند.
🔰یکی دیگر از دوستان شهید ابراهیم هادی میگوید: از جبهه برمیگشتم. وقتی رسیدم میدان خراسان، دیگر هیچ پولی همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم، اما مشغول فکر: الان برسم خانه، همسرم و بچههایم از من پول میخواهند. تازه، اجارهخانه را چه کنم؟ به چه کسی رو بیندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبی نداشت. سر چهارراه عارف ایستاده بودم. با خودم گفتم: فقط باید خدا کمک کند. من اصلاً نمیدانم چه کنم. در همین فکر بودم، یکدفعه دیدم ابراهیم سوار بر موتور به سمت من آمد. خیلی خوشحال شدم.
تا من را دید، از موتور پیاده شد، مرا در آغوش کشید. چند دقیقهای صحبت کردیم. وقتی میخواست برود، اشاره کرد: حقوق گرفتی؟
گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولی مهم نیست.
دست کرد توی جیب و یک دسته اسکناس درآورد.
گفتم: به جون آقاابرام نمیگیرم. خودت احتیاج داری.
گفت: این قرضالحسنه است. هر وقت حقوق گرفتی، پس میدی.
بعد هم پول را داخل جیبم گذاشت و سوار شد و رفت.
آن پول خیلی برکت داشت. خیلی از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتی مشکلی از لحاظ مالی نداشتم. خیلی دعایش کردم. آن روز خدا ابراهیم را رساند. مثل همیشه حلّال مشکلات شده بود.
🔰• دغدغه هدایت مردم نتیجه عشق به آنان است
اوضاع جوانان محله ما روزبهروز بدتر میشد. هر روز دستهدسته جوانها را میدیدیم که به سوی کاباره و مشروبفروشیها میرفتند. هر روز هم تعدادِ مراکز فساد در جنوب تهران بیشتر میشد. اهلِ دین و ایمان روزبهروز از تعدادشان کاسته میشد و درعوض، جوانهای معتاد و مست جای آنها را میگرفت.
...
با جرئت میگویم بااینکه در خانوادهای بسیار مذهبی بزرگ شدم، اما اگر مراقبتهای ابراهیم از ما نبود، معلوم نبود که چنین عاقبتی پیدا کنم. شک نداشتم که اگر خداوند ابراهیم را در مسیر زندگی ما قرار نمیداد، فساد حاکم بر جوانان آن دوران، ما را هم نابود میکرد.
بگذارید بیشتر توضیح بدهم. جوانی مثل ابراهیم، وجودِ خودش را در آن دوران، وقفِ #هدایتِ امثال ما نمود. ما صبح تا عصر در بازار مشغول بودیم. نماز مغرب را که در مسجد میخواندیم، با ابراهیم و چند نفر از دوستان راهی زورخانه میشدیم. بعضی شبها تا ساعت دوازده شب مشغول #ورزش بودیم؛ بهطوریکه وقتی منزل میآمدم، از زور خستگی سریع خوابم میبرد؛ یعنی فرصتی برای همراهی با دوستان فاسد محله نداشتم.
ابراهیم تمام وقتِ من و امثال من را پر کرد. روزهای تعطیل با هم کوه میرفتیم. بعضی هفتهها به سمت امامزاده داوود، با پای پیاده حرکت میکردیم. او الگوی کامل اخلاق برای ما بود. هنوز نصیحتهایش را در ذهن دارم. او درموردِ آنچه یک جوان باید بداند برای ما صحبت میکرد.
چقدر روزهای زیبایی بود. خداوند در بدترین دوران زندگی، بهترین بندگان خودش را در مسیرِ زندگی ما قرار داد؛ کسانی مثل ابراهیم و حاجحسن نجار و... .
روزها میگذشت و ما هر شب و روز با آقاابراهیم بودیم. او به ما درس جوانمردی میداد. رفاقت با ابراهیم ما را مقید به مسجد و نماز اولوقت کرد؛ آنهم در زمانی که هیئت و مسجد رفتن توسطِ بسیاری از جوانهای آن دوره مسخره میشد.
هیئت وحدت اسلامی راه افتاد. ابراهیم برای ما مداحی میکرد و ما را با اهل بیت؟عهم؟ پیوند داد. کمکم شور و حال انقلابی در جوانها پدید آمد.
📚جهت مشاهده پیام هر روز قرآن کلیک کنید👇
https://eitaa.com/fatemi222/15955