بسم الله الرحمن الرحیم
1⃣از پگاه تاریخ زندگی بشر بر روی کره خاکی و از آن هنگام که دست #قابیل به خون #هابیل آلوده گشت، پایه دو جریان حق و باطل نهاده شد.
2⃣ هابیل که مظهر ایمان و صدق و اخلاص بود، #اولین #شهید تاریخ است
👈و در نقطه مقابل، قابیل، که نفسی #حریص داشت و حقد و حسد وجود او را مالامال از نفرت نموده بود
👈 و به ناحق دست خویش را به خون برادر آلود
👈، اولین #شقی تاریخ و بدین ترتیب این حادثه آغاز شکلگیری دو جریان حق و باطل در تاریخ شد.
3⃣چرخ روزگار همچنان گردید و گاه #جریان نورانی حق، وجه #غالب را در جوامع مییافت
👈 و گاه جریان ظلمانی باطل، #جامعه را به سوی تباهی و پلیدی و پلشتی سوق میداد
👈و در مقاطع مختلف پیامبران الهی برای زدودن زنگار از #چهره حق و ایجاد انگیزه در انسان برای بازگشت به فطرت الهی خویش، از ناحیه پروردگار متعال مبعوث میگردیدند.
4⃣کاروان بشریت بایستی در طول تاریخ، منزل به منزل ره میپیمود تا بستر مناسب برای پدیدار گشتن آخرین دین الهی #فراهم شود و بدین ترتیب نوبت به ختم رسل حضرت محمد مصطفی (ص) رسید.
5⃣ پیامبر اکرم (ص) ۲۳ سال در راه استقرار مکتبی جامع و انسانساز از #عمق جان کوشید و پایه گذار یک نظام فکری – عملی بی بدیل و یک مکتب جامع و فرهنگی سترگ و تمدنی عظیم گردید.
6⃣پیامبر اعظم (ص) پس از ۲۳ سال مجاهدت در راه استقرار مکتب #حیات بخش اسلام به دیدار معبود شتافت، در حالی که دو میراث گرانقدر از خویش به عنوان #چراغ راه، برای نجات انسان از انحراف به سوی کژراهه ها برای همیشه تاریخ به یادگار نهاد.
7⃣از یکسو قرآن کریم، این نامه #سرگشاده دادار هستی به بشریت را، و از سوی دیگر عترت #طاهره اش، اهل بیت عصمت و طهارت (ع) را، به عنوان قرآن مجسم و برترین الگوها در عرصه های ایمان و عمل صالح. گرچه جریان وحی متوقف گردید
👈 اما این دو میراث گرانقدر پیامبر اکرم (ص)، چراغ راه بشریت گشتند تا انسان در هر عصری و هر نسلی تا منتهی الیه تاریخ بشریت، بتواند با بهره گیری از آنها، راه را از بیراهه و حق را از باطل تشخیص دهد.
8⃣ دنیاپرستان از همان ابتدا تلاش نمودند تا جریان #حق را سرکوب کنند و بدین ترتیب معصومین (ع) «غیراز آن ذخیره الهی حضرت بقیه الله الاعظم (ع) که جان های شیفته در انتظار ظهور اوست» یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند.
🔰در مـیان روزهـایی که #بررسی اعمال آنها انجام شد،
🔺یـکی از روزهـا بـرای من خاطره ساز شد. چون در آن وضــعیت، مــا بــه #بـاطن اعـمال آگـاه مـیشدیم
.
یــعنی #مــاهیت اتــفاقات و عـلت بـرخی وقـایع را مـیفهمیدیم.
چـیزی کـه امـروزه به اسم #شانس بیان
مـیشود، اصـلاً آنـجا مـورد تـأیید نـبود، بـلکه تمام اتـفاقات زنـدگی به واسطه برخی #علتها رخ میداد.
⭕️روزی در دوران #جــوانی بـا اعـضای سـپاه بـه اردوی #آمـوزشی رفـتیم.
کـلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو بـه شـب رسـید، نـمیدانید کـه چقدر بچههایهـم دوره را #اذیـت کـردم. بیشتر نیروها #خسته بودند
و داخـل #چـادرها خـوابیده بودند، من و یکی از رفقا مـیرفتیم و بـا #اذیـت کـردن ، آنها را از خواب بیدار میکردیم!
🔹برای همین یک #چادر کوچک، به من و رفیقم دادند و ما را از #بقیه جدا کردند.
➕شـب دوم اردو بـود کـه بـاز هـم بقیه را #اذیت کردیم و سـریع بـرگشتیم #چـادر خـودمان که بخوابیم.
🔹 البته بـگذریم از ایـنکه هرچه #ثواب و اعمال خیر داشتم، به خــــــاطر ایـــــن کـــــارها از #دســـــت دادم!
🔹وقـتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم، دیدم یــــک نــــفر ســــر #جــــای مـــن خـــوابیده!
مـن یک #بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، برای #خودمیک رختخواب قشنگ درست کرده بودم.
🔻چادر ما #چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای مـن خوابیده، فکر کردم یکی از بچهها میخواهد من
را #اذیـت کـند، لـذا همینطور که #پوتین پایم بود، جلو آمـــدم و یـــک #لــگد بــه شــخص خــواب زدم!
👈یـکباره دیـدم #حاج آقا... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و #قلبش را گرفته و داد میزد: کی بود؟ چی شد؟
➖وحـشت کـردم. سـریع از چـادر آمـدم بیرون. بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچهها برای ایـنکه مـرا اذیت کنند، به #حاج آقا گفتند که این جایحــــــاضر و آمــــــاده بــــــرای شـــــماست!
👈امـا لـگد خیلی بدی زده بودم.
بنده خدا یک دستش بــه قــلبش بــود و یــک دســتش بــه پـشتش!
🔺حـاج آقا آمد از چادر بیرون و با#عصبانیت گفت: الهی #پـات بـشکنه، مـگه من چیکار کردم که اینجوری لگد زدی؟
جـلو رفـتم و گفتم: حاج آقا #غلط کردم. ببخشید. من بـا کسی دیگه شما را #اشتباه گرفتم.
اصلاً حواسم نبود که پوتین پایم کردم و ممکن است #ضربه شدید شود.
خـلاصه اون شـب خـیلی #معذرت خواهی کردم. بعد بـه حـاج آقـا گفتم: شرمنده، شما بروید بخوابید، من
تـو مـاشین مـیخوابم، فقط با اجازه #بالش خودم رو برمیدارم.
چـراغ بـرداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو بـرداشتم، دیـدم یـک #عـقرب به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار دارد!
حـاج آقـا هـم داخـل شـد و هر طوری بود عقرب رو کـشتیم.
🔻حـاجی نـگاهی به من کرد و #گفت: جان مرا نـجات دادی، امـا #بد لگدی زدی، هنوز درد دارم.
من هـم رفـتم داخـل ماشین خوابیدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم.
🔺روز بـعد، مـن در حـین #تـمرین در باشگاه ورزشهایرزمـی، پـایم شـکست. اما نکته جالب توجه این بود
کـه مـاجرای آن روز در نامه عمل من، کامل و با شرح #جزئیات نوشته شده بود.
🔺جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب #مأمور بود که تـو را بکشد، اما #صدقهای که آن روز دادی، #مرگ تو را به عقب انداخت!
🔺هـمان لـحظه فـیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. یام افتاد عصر همان روز، #خانم من زنگ زد و گفت: فلانی کـه هـمسایه ماست، خیلی مشکل مالی دارد. هیچی بـرای خـوردن نـدارند. اجازه دارم از پولهایی که کنار گذاشتی مبلغی به آنها بدهم؟
🔺 گفتم: آخه این پولها بـرای خـرید #مـوتور اسـت.
امـا عیب نداره. هر چقدر مـیخواهی بـه آنهـا بـده. جوان گفت:
➖صدقه #مرگ تـو را عـقب انـداخت. امـا آن روحانی که لگد خورد؛
ایـشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را مـیخورد.
🔺ولی به نفرین ایشان، پای تو هم شکست.بـعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد.(۱
الـبته ایـن نکته را باید ذکر کنم: «به من گفته شد که صـدقات، #صـلهرحم، نـماز جماعت و #زیارت اهل بیت
عـلیه الـسلام و حـضور در جـلسات دینی و هر کاریکـه #خـالصانه بـرای رضای خدا انجام دهی جزو مدت
عـمرت حـساب نـشده و بـاعث طـولانی شـدن #عمرمیگردد.»
۱. آیـه ۲۹ سـوره فـاطر مـیفرماید:
🔺«کسانی که کتاب الـهی را تـلاوت مـیکنند و نـماز را بر پا میدارند و از
آنـچه بـه آنهـا روزی دادهایـم پنهان و آشکار انفاق
مـیکنند، تجارت(پرسودی) را امید دارند که نابودی وکساد در آن نیست.»
یـا حدیثی که امام باقر علیه السلام فرمودهاند: صدقه دادن، #هفتاد بلا از بلاهای دنیا را دفع میکند و صدقه
دهــــنده از مــــرگ بــــد رهــــایی مـــییابد.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
🔰در مـیان روزهـایی که #بررسی اعمال آنها انجام شد،
🔺یـکی از روزهـا بـرای من خاطره ساز شد. چون در آن وضــعیت، مــا بــه #بـاطن اعـمال آگـاه مـیشدیم
.
یــعنی #مــاهیت اتــفاقات و عـلت بـرخی وقـایع را مـیفهمیدیم.
چـیزی کـه امـروزه به اسم #شانس بیان
مـیشود، اصـلاً آنـجا مـورد تـأیید نـبود، بـلکه تمام اتـفاقات زنـدگی به واسطه برخی #علتها رخ میداد.
⭕️روزی در دوران #جــوانی بـا اعـضای سـپاه بـه اردوی #آمـوزشی رفـتیم.
کـلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو بـه شـب رسـید، نـمیدانید کـه چقدر بچههایهـم دوره را #اذیـت کـردم. بیشتر نیروها #خسته بودند
و داخـل #چـادرها خـوابیده بودند، من و یکی از رفقا مـیرفتیم و بـا #اذیـت کـردن ، آنها را از خواب بیدار میکردیم!
🔹برای همین یک #چادر کوچک، به من و رفیقم دادند و ما را از #بقیه جدا کردند.
➕شـب دوم اردو بـود کـه بـاز هـم بقیه را #اذیت کردیم و سـریع بـرگشتیم #چـادر خـودمان که بخوابیم.
🔹 البته بـگذریم از ایـنکه هرچه #ثواب و اعمال خیر داشتم، به خــــــاطر ایـــــن کـــــارها از #دســـــت دادم!
🔹وقـتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم، دیدم یــــک نــــفر ســــر #جــــای مـــن خـــوابیده!
مـن یک #بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، برای #خودمیک رختخواب قشنگ درست کرده بودم.
🔻چادر ما #چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای مـن خوابیده، فکر کردم یکی از بچهها میخواهد من
را #اذیـت کـند، لـذا همینطور که #پوتین پایم بود، جلو آمـــدم و یـــک #لــگد بــه شــخص خــواب زدم!
👈یـکباره دیـدم #حاج آقا... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و #قلبش را گرفته و داد میزد: کی بود؟ چی شد؟
➖وحـشت کـردم. سـریع از چـادر آمـدم بیرون. بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچهها برای ایـنکه مـرا اذیت کنند، به #حاج آقا گفتند که این جایحــــــاضر و آمــــــاده بــــــرای شـــــماست!
👈امـا لـگد خیلی بدی زده بودم.
بنده خدا یک دستش بــه قــلبش بــود و یــک دســتش بــه پـشتش!
🔺حـاج آقا آمد از چادر بیرون و با#عصبانیت گفت: الهی #پـات بـشکنه، مـگه من چیکار کردم که اینجوری لگد زدی؟
جـلو رفـتم و گفتم: حاج آقا #غلط کردم. ببخشید. من بـا کسی دیگه شما را #اشتباه گرفتم.
اصلاً حواسم نبود که پوتین پایم کردم و ممکن است #ضربه شدید شود.
خـلاصه اون شـب خـیلی #معذرت خواهی کردم. بعد بـه حـاج آقـا گفتم: شرمنده، شما بروید بخوابید، من
تـو مـاشین مـیخوابم، فقط با اجازه #بالش خودم رو برمیدارم.
چـراغ بـرداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو بـرداشتم، دیـدم یـک #عـقرب به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار دارد!
حـاج آقـا هـم داخـل شـد و هر طوری بود عقرب رو کـشتیم.
🔻حـاجی نـگاهی به من کرد و #گفت: جان مرا نـجات دادی، امـا #بد لگدی زدی، هنوز درد دارم.
من هـم رفـتم داخـل ماشین خوابیدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم.
🔺روز بـعد، مـن در حـین #تـمرین در باشگاه ورزشهایرزمـی، پـایم شـکست. اما نکته جالب توجه این بود
کـه مـاجرای آن روز در نامه عمل من، کامل و با شرح #جزئیات نوشته شده بود.
🔺جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب #مأمور بود که تـو را بکشد، اما #صدقهای که آن روز دادی، #مرگ تو را به عقب انداخت!
🔺هـمان لـحظه فـیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. یام افتاد عصر همان روز، #خانم من زنگ زد و گفت: فلانی کـه هـمسایه ماست، خیلی مشکل مالی دارد. هیچی بـرای خـوردن نـدارند. اجازه دارم از پولهایی که کنار گذاشتی مبلغی به آنها بدهم؟
🔺 گفتم: آخه این پولها بـرای خـرید #مـوتور اسـت.
امـا عیب نداره. هر چقدر مـیخواهی بـه آنهـا بـده. جوان گفت:
➖صدقه #مرگ تـو را عـقب انـداخت. امـا آن روحانی که لگد خورد؛
ایـشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را مـیخورد.
🔺ولی به نفرین ایشان، پای تو هم شکست.بـعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد.(۱
الـبته ایـن نکته را باید ذکر کنم: «به من گفته شد که صـدقات، #صـلهرحم، نـماز جماعت و #زیارت اهل بیت
عـلیه الـسلام و حـضور در جـلسات دینی و هر کاریکـه #خـالصانه بـرای رضای خدا انجام دهی جزو مدت
عـمرت حـساب نـشده و بـاعث طـولانی شـدن #عمرمیگردد.»
۱. آیـه ۲۹ سـوره فـاطر مـیفرماید:
🔺«کسانی که کتاب الـهی را تـلاوت مـیکنند و نـماز را بر پا میدارند و از
آنـچه بـه آنهـا روزی دادهایـم پنهان و آشکار انفاق
مـیکنند، تجارت(پرسودی) را امید دارند که نابودی وکساد در آن نیست.»
یـا حدیثی که امام باقر علیه السلام فرمودهاند: صدقه دادن، #هفتاد بلا از بلاهای دنیا را دفع میکند و صدقه
دهــــنده از مــــرگ بــــد رهــــایی مـــییابد.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
✋طراحی الگوی مطلوب مطالبه گری
توصیف مطالبه گری و بیان بایسته های مطالبه گری مطلوب
1️⃣👈امتیاز شورای علمی
مطالبه گری بر پایهای از مفاهیم عمیق دینی استوار است و در آن علاوه بر شناخت و بیان مشکل، به ارائه راه حل و راهکار و تلاش برای رفع مشکل نیز پرداخته می شود.
با این حال، خط مشی مطالبه گری در کشور هنوز به صورت مشخص وجود ندارد. ضمن آنکه تحقق مطالبه گری نیازمند در نظر گرفتن #بایسته هایی فردی، روشی، فرآیندی و دانشی است. از طرفی دیگر، برای جریان سازی آن در سطح جامعه نیز باید #راهکاری ارائه گردد. در این خصوص می توان از ابرنظریه «هسته های مقاومت» بهره گرفت.
2️⃣👈ضرورت و اهداف پژوهش
با گذر از دهه چهارم جمهوری اسلامی؛ یعنی دهه پیشرفت و عدالت، شخصیت ها و سازمان های مهمی از لزوم و اهمیت مطالبه گری سخن به میان آورده اند.
لیکن با وجود تمام ضرورت ها و نیازها، تا به امروز این مهم به صورت #علمی و همه جانبه، کالبدشکافی نگشته است. در واقع لازم است که #چراغ راه و خط مشی مشخصی برای افرادی که می خواهند در این حوزه اقدام کنند، وجود داشته باشد. این مطالعه بر آن است تا با عنایت به این ضرورت و با گذر از توصیف مطالبه گری صرف، به بیان مختصات، بایسته ها، مفاهیم، مولفه ها، روش ها و شیوه های بهترین نوع مطالبه گری، یعنی مطالبه گری جهادی، بپردازد.
3️⃣👈چیستی مطالبه گری
مطالبه گری بر پایه ای از مفاهیم عمیق دینی مانند شورا، نصیحت ائمه و امر به معروف و نهی از منکر استوار است و در آن علاوه بر #شناخت و #بیان مشکل که در حیطه وظایف انتقادگری است، به #ارائه راه حل و راهکار و تلاش برای رفع مشکل نیز پرداخته می شود. در ادامه، ضمن بررسی تفاوت انتقاد با مطالبه گری، مبانی دینی مطالبه گری و فواید آن تشریح می شود.
4️⃣👈نقد و انتقادگری و تفاوت آن با مطالبه گری
نقد و انتقادگری یکی از مفاهیمی است که به مطالبه و مطالبه گری بسیار نزدیک است. لیکن در عین نزدیکی، در مواقعی از هم فاصله می گیرند و دور می شوند. بسیاری از افراد معتقدند وظیفه نقد و نقاد تنها بیان مشکل است و نباید از منتقد انتظار ارائه راه حل و راهکار را داشت. اما مطالبه گری چنین نیست و این مهم ترین تفاوت انتقاد با مطالبه گری جهادی است.
#مطالبه گری #مراحلی دارد که یکی از مراحل ابتدایی آن #شناخت معضلات و مشکلات و #بیان آن با شیوه اصولی، علمی و صحیح است. سپس باید مجدانه، مودبانه، معقولانه، مسئولانه، پرتلاش و #مجاهدانه در مسیر حل مشکلات، با دستانی پر از پیشنهادهای سالم و متقن، #گام های استوار برداشت. انتظاری که از ناقدین نیست و شاید نباید هم داشت.
در مجموع مطالبه گری #فرآیندی است درون گفتمانی از سوی آحاد امت که با رویکردی وظیفه محور، برای مقابله با خطاها یا بازتولید شرایط بهتر، احقاق حقوق قانونی و شرعی و پیگیری مستمر و پایدار آنها از طریق نظارت بر فعالیت های مسئولین و نهادها صورت می گیرد.
5️⃣👈مبانی دینی مطالبه گری
مطالبه گری بر پایه هایی از مفاهیم دینی استوار است که باعث #تقویت و #غنای بنیان های فکری و اقدامات اجرائی آن می گردد. در این میان سه #مفهوم دینی شورا، نصیحت ائمه و امر به معروف و نهی از منکر که قرابت های بیشتری با مفهوم مطالبه گری دارند، قابل تامل هستند.
بر اساس مفهوم شورا، همه مسئولین و مدیران دولتی در نظام اسلامی، می بایست ضمن داشتن روحیه و تفکر مشورت پذیر، از انتقادات، پیشنهادها و نظرات مردمی استقبال نمایند. همچنین در نظام اسلامی، برای #آحاد امت، حقی به عنوان نصیحت ائمه وجود دارد و همه بر اساس این حق می توانند آرا و نظرات خیرخواهانه خود را نسبت به رهبران جامعه مطرح سازند و حتی می توانند پیش برد امور را مورد سوال قرار دهند. در نهایت، در امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان حکمی جهت برپایی واجبات و بقای دین در جامعه اسلامی، تنها امر و نهی فردی مد نظر نیست و شامل امر و نهی مردم نسبت به مسئولین و مسئولین نسبت به مردم نیز می شود.
6️⃣👈فواید و برکات مطالبه گری
فواید و تاثیرات مطالبهگری را می توان به سه سطح فرد، جامعه و نظام تقسیم بندی نمود. در حوزه فردی این فواید شامل برکات دنیوی مانند #بهبود عملکرد فردی، آرامش وجدان، #ایجاد تحرک، #خودسازی و سلوک معنوی و کسب برکات اخروی می گردد. در حوزه #جامعه، تلاش مسئولان برای #آبادانی و رفع مشکلات، گسترش #نشاط اجتماعی، افزایش #آگاهی و بلوغ جامعه، #اصلاح و تحکیم بنیان های اجتماعی و تضمین ضریب #امنیت جامعه از مهم ترین تاثیرات و فواید مطالبه گری است. همچنین همراهی ملت و کسب اعتماد اجتماعی برای تعاون با قوای حاکمه نظام، جلوگیری از تزلزل پایه های توجیه پذیری و معقول بودن نظام و مشروعیت بخشی به آن از جمله مهم ترین فواید و برکات مطالبه گری برای نظام اسلامی است.