eitaa logo
فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
508 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
187 فایل
پرورش جوانان خداجوی بسیجی، فتح الفتوح امام خمینی است. مقام معظم رهبری یاد مسئول گروه تحقیقاتی فتح الفتوح؛ حاج محمد #صباغیان که انتظار بر شهادت را رسم پرواز می دانست، صلوات.🌷 مدیر گروه @fathol_fotooh نذر صاحب الامر عجل الله فرجه الشریف 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 دعاي «روز یازدهم» ماه مبارک رمضان 💠 #اللهم_عجل_لوليك_الفرج_بحق «زينب كبري سلام الله عليهـا» 🌹اینجامعراج شهداست👇 @tafahoseshohada
ما بي شناسنامه نيستيم، ما از مردم جدا نمي باشيم، محل مهر جيره بندي قند و شکر، مهر شرکت در انتخابات رياست جمهوري. ما بي شناسنامه نيستيم، اولاد زجر کشيده آل عبا، فرزندان زندانهاي بي نام و نشان و حبس ها و دخمه هاي فراموش، ما بي شناسنامه نيستيم اهل قنوتيم، ساکن دهستان نيايش و بچه جنوب عشقيم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهيدان کربلا نهاده ايم و عمري بر شاخه ها مرثيه خوان ذبح بنی آدم ، ما از امتزاج دو ايمان بدوي روستائی از تصادم دو عدم ساده بوجود آمده ايم، با هيچ کس هيچ فرقی نداريم و نمازمان را اول وقت می خوانيم. ما محصول آن لحظاتي هستيم که خسته از بيل و رنجور از داس خيمه دعائي برافراشته اند، ما ساده‌نشينان کاخ ويرانه فقر و فنائيم. پنجره هائي که روبسوي افق سبز توکل باز مي شوند، ما مثل کتابي در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار باز مي شويم و ديگران را از خود باخبر مي کنيم. ما مثل وضو ساده و پاکيم، عين بی آلايش و معصوميم، ما را میشود در هر گوشه مسجد پيدا کرد. در هر جنسی جستجو نمود، با هر دردی دريافت، ما مثل تلاوت غمگينيم، مثل تکبير حالت خنجر داريم، و دوستان ما شيران روز و پارسايان شبند، از نوح به بعد تا کربلا و هويزه وتا هويزه حضور داريم، پشت هر سنگي روييده ايم، با هر بوته اي رسيده ايم، بر هر شاخي بر داده ايم، ما در اين آب و خاک سبز مي شويم ما بی شناسنامه نيستيم. مهمان امشب ما محمد حسین شادی روحش و ادامه راهش .🌷
مراقبت در در پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده اند 👇 مَنْ قَلَّ طَعْمُهُ صَحَّ بَدَنُهُ وَ مَنْ كَثُرَ طَعْمُهُ سَقُمَ بَدَنُهُ وَ قَسا قَلْبُهُ؛ 💠♦️هر كسى كم بخورد، سالم مى ماند و هر كسى زياد بخورد تنش بيمار مى شود و قساوت قلب پيدا مى كند. نهج الفصاحه ص728 ، ح 2779 👇👇 💠♦️یکی از انواع زیاده روی، این است که هر آنچه را دوست داری، بخوری. 🌿💠🌿💠🌿💠🌿 اگر دهان کنترل شد، دریچه غیب کم کم بر جان انسان باز می شود. این دهان با خوردن های شبانه روزی خود مانع ما شده. سعی کنیم الان که روزه هستیم و بدن به تقویت پرهیزکاری عادت کرده، موقع افطار هرچیزی دلش می خواهد به او ندهيم وگرنه زحمتهایمان تباه میشود. بعد از ماه مبارک هم روزه داری را تمرین کنیم چون با روزه قلب انسان به خاطر گرسنگی زنده می شود و درک و فهم، قلبی می گردد و قلب به ابزارها و عوامل هدایت شوق و تمایل پیدا می کند. یک تمرین کنیم . ♻️ از امروز یازدهم ماه مبارک تا بیستم ماه شوال ✅✅✅
💢💠 در هر تمرین از مقدار کم شروع کنیم ولی مستمر💢💠 تا به حال ۳۴ کار عملی را تمرین کردیم عزیزانی که تازه به جمع ما پیوستند از تمرین آخر شروع کنند استفاده از در محیط های مختلف گرفتن در مجالس اباعبدالله برای شهدا استفاده صحیح از و افراد با وسیله نقلیه بیشتر اوقات باشیم. توجه به توجه به در هفته . که می خوانیم. پیدا کنیم. وصیت شهدا نکردن در هنگام هر کجا که هستید ایام فاطمیه🏴 به نیت شهدا هر سفره یک (عکس شهید) توسل به عجل الله فرجه (مانع ظهور نباشیم) و جای معنوی زندگی شهدا در کارها رضای خدا بر حسین علی ⛔️ بعد از آب خوردن ♦️♦️ مسئول گروه تحقیقاتی فتح الفتوح، برادر جانباز حاج محمد در طراحی این تمرین ها نظر داشتند ان شاءالله برایشان صدقه جاریه باشد. @fatholfotooh
هدایت شده از شبهای با شهدا
یاد سردار شهید #حسین_همدانی بخیر؛ 🌴حسین از سه سالگی یتیم شد و بخاطر همین از کودکی #نان_آور خانواده بود.با اینکه ۵ سال بیشتر نداشت شاگرد عطاری شد روزی یک ریال مزد می گرفت و هر روز عصر می آورد و مادرش میداد‌. برایش کار عار نبود.بعد از شاگرد عطاری شاگرد اوستای کفاش شد و پینه دوزی کرد.مدتی هم شاگرد باطری سازی شد.در این مدت حتی یک نفر از او گلایه و شکایت نکرد. بعد از آن شاگردی دایی خود که راننده کامیون بود را قبول کرد. حسین با مادر و خواهرهایش در خانه ای بزرگ کنار دایی و خانواده او زندگی میکرد. او یکجا بند نمیشد عرق میریخت و کار میکرد . مادرش میگفت #تربت سیدالشهدا رو که پدر و مادرم از کربلا آورده بودن به دهان حسین گذاشتم بی #وضو شیرش ندادم و گوشش را با #روضه امام حسین(ع) عادت دادم. #نذر کردم که حسین نوکر اهل بیت علیهم السلام باشه.بچه ام از وقتی که پاش به هیئت امام حسین باز شد کفش از پا کند و پابرهنه شد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #ایام_محرم روزهای تاسوعا و عاشورا هرجا بود باید به همدان میرفت و پیراهن سیاه هیئت ثارالله سپاه همدان را می پوشید و #عزاداری میکرد. سردار عزیز جعفری خانه ای دو طبقه در خیابان ایران گرفته بود و از حسین که معاونش بود خواست که طبقه دوم آنجا سکونت کند.خیابان ایران یک امتیاز فوق العاده داشت و آن جلسه هفتگی اخلاق حاج آقا مجتبی تهرانی بود.وقتی از پای منبر حاج آقا برمیگشت انگار از وسط بهشت خدا آمده بود پر از #انرژی و #نشاط بود. شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پسر شهید همدانی در مشهد گفت: پدرم در وصیت نامه خود یک خوب دارند و آن اینکه اگر امکان داشت که نامه من را برای من روز و به جای آورد که اگر در آن عالم در کنار هم بودیم کنم. (البته شهید در وصیتنامه اش خطاب به دوستان و آشنايان نوشته است ان شاءالله حاج حسین. دوستی ما را بپذیرد) مهمان امشب ما شهید مدافع حرم شادی روحش و توفیق عمل به وصيتش .🌷
📲 #عکس_نوشته | شهید سیدمجتبی هاشمی فرمانده جنگ های نامنظم 🗓 ۲۸ اردیبهشت ماه سالروز شهادت #شهید 🖋بخشی از یادداشت های شهید خطاب به #جوانان 🔸کاری از مرکز طراحان راهیان نور #راهیان_نور #پیشنهاد_دانلود ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_art @resane_noor
4_6028369079658611265.mp3
596.1K
صبا: ‍ در جبهه قصه گو روایتی واقعی را بیان می کند🔹♦️🔹♦️🔹♦️ حاجی دو روز قبل از تمام شدن زندگی دنیای ما این پیام رو فرستاد و گفت بگذار توی کانال فتح الفتوح چون عجله داشت سریع انجام دادم و فرستادم پیام داد آدرس نداره گفتم اشکالی نداره به هرکسی دوست داشتی بفرست. معلوم به چه کسانی میفرسته.... 😄 حاجی طرفدار پرسپولیس بود و برای استقلالی ها ميفرستاد. این پیام به بهانه پیروزی تیم پیروزی به یاد حاج اکبر حاجی، حالا تو از همه ما پیروزتر هستی با جامی از طلای ناب حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه رمضان آن سال نمازخوان‌ها و روزه‌گیر‌ها را از بقیه جدا كرده بودند، بعد به‌شان گفته بودند باید بلوك بزنید. این‌ها هم می‌گفتند از این بلوك‌ها برای سنگرهای عراقی استفاده می‌كنید، ما با دست خودمان برای دشمن سنگر نمی‌سازیم. ماه رمضان آن سال كار آشپزخانه چند برابر شد. عراقی‌ها افطار و سحر غذای یخ‌كرده می‌دادند. حال و حوصله نداشتند نصف شب غذا گرم كنند. حالا آشپزخانه دست مجید بود كه برای هر چیز تا جان داشت، دل می‌سوزاند و این همه آدم روزه كه منتظر بودند بینند مجید برای آن روز چه كار كرده. توی هر آسایشگاه چند نفر مریض داشتیم. این‌ها باید صبحانه می‌خوردند، نهار می‌خوردند، دسر بعدازظهرشان به راه بود. كار خیلی سخت شده بود. بچه‌های آشپزخانه خواب و بیداری نداشتند. با زبان روزه چند نوبت كار می‌كردند. سحر غذای داغ و تازه، افطار هم همین طور. مهمان امشب ما که در دوران به شهادت رسیدند. شادی روحشان صلوات.🌷
هدایت شده از شبهای با شهدا
یاد شهید شیخ #محمدحسن_شریف_قنوتی بخیر؛  محمدحسن شریف قنوتی که در روزهای آغازین جنگ تحمیلی به شیخ شریف شهرت یافت، نخستین روحانی مجروح، اسیر و شهید دفاع مقدس است هنگامی که در زندان پهلوی می‌خواستند لباس روحانیت از شیخ شریف به در کنند ، او با شجاعت گفته بود: " شما که جای خود دارید اربابان شما هم از این لباس می‌ترسند، بی‌جهت خودتان را خسته نکنید که هرگز از این جامه روحانی جدا نخواهم شد." 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 *در وصیتنامه از شیخ شریف: کاش فرقم مانند مولایم علی شکافته شود    🍃🍃🍃🍃🍃 سیده زهرا حسینی از جانبازان و مدافعان روزهای مقاومت خرمشهر، در کتاب دا از شهادت شیخ شریف قنوتی اینچنین روایت می‌کند: "از جوانی پرسیدم:از شیخ شریف قنوتی خبر دارید؟.. گفت: شیخ را به بدترین وجه شهید کردند. پرسیدم چگونه؟ مگر چه کردند؟ گفت: روز بیست و چهارم مهر، عراقی‌ها تا چهل متری رسیده بودند. شیخ و چند نفر دیگر را که داخل ماشین بودند به گلوله می‌بندند. همه مجروح می‌شوند. شیخ را بیرون می‌کشند. از او می‌خواهند که به امام توهین کند. شیخ که زیر بار نمی‌رود و بعد در دهانش گلوله خالی می‌کنند. شیخ به شهادت می‌رسد. عمامه‌اش را برمی‌دارند، دورتادور کاسه سرش را می‌برند و هلهله‌کنان توی خیابان می‌دوند و فریاد می زنند، یک خمینی را اسیر کردیم، یک خمینی را کشتیم... شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه رمضان بعد از سال‌ها دیدمش. خیلی با هم حرف زدیم. ناراحت بود که چرا بچه‌ها هر کدامشان رفته‌اند یک جایی و مشغول شده‌اند و از هم بی‌خبرند. بعضی از رفقا یا کار نداشتند یا زده بودند توی کارهایی که ربطی به رشته‌شان نداشت یا رفته بودند خارج. می‌گفت «من این چند سال با کلی شرکت‌های داخلی و خارجی ارتباط داشته‌م. تجربه دارم. هرکداممون با مجموعه‌هایی ارتباط داریم. ظرفیتمون خیلی بالاست. یه مجموعه درست کنیم، باهم مشغول کار می‌شیم، تولید می‌کنیم، هوای هم رو داریم و دیگه تکی نمی‌ریم توی سیستم که همرنگ سیستم بشیم.» حرف هم را خوب می‌فهمیدیم. بعد از آن افطار چند بار تلفنی حرف زدیم. یک بار هم آمد دفترم. می‌گفت «زودتر جمع بشیم و کار اقتصادی راه بندازیم.» خودش هم کارهایی را شروع کرده بود. برای صنایع خودروسازی قطعه تولید می‌کرد. می‌گفت «چرا حوزه‌ی اقتصادی برای ما شده حوزه‌ی ممنوعه؟ الان باید کاری کنیم که بچه‌ها محتاج نون شبشون نباشن. مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید مصطفی #احمدی_روشن شادی روح شهدای دانش هسته ای #صلوات.🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعضی وقت‌ها که خانه بود، کمک دست‌ام هم بود. سینی غذای پاسدارها را خودش می‌رفت می‌آورد. یا ماه رمضان‌ها، سماور را حتماً باید خودش می‌رفت روشن می‌کرد. هیچ وقت نشد توی روی بچه‌ها تند یا با صدای بلند با من حرف بزند. یکی از کسانی که مقید بودم حتماً در ماه محرم یا رمضان بیاید منبر برود، شیخ فضل‌الله بود، که منبرها گرم و گیرایی داشت. میان صحبت‌هاش امکان نداشت از امام چیزی نگوید یا به رژیم نیش و کنایه نزند. رادیو تلویزیون برای برنامه‌های مذهبی‌اش فقط او را می‌آورد. مدام سخنرانی‌هاش را از مسجد حاج شیخ عبدالحسین بازار پخش می‌کرد. شب‌های احیای ماه رمضان یا ده شب محرم فقط از او دعوت می‌شد بیاید موعظه کند. آقای محلاتی را در مراسم‌های دیگر هم یادم هست که بیش‌ترشان در منزل امام بود. ایام فاطمیه، یا محرم، ‌ یا رمضان می‌آمد منبر می‌رفت. نیم ساعت یا بیش‌تر می‌ایستاد و داغ و آتشین صحبت می‌کرد. از چشمها۹: قاصد خنده رو، شهيد محلاتی، نويسنده: فرهاد خضری مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید فضل الله #محلاتی شادی روح شهید و همه عالمان شهید صلوات 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سال ۶۱، تیرماه، ماه رمضان بود. من و خان‌جون طبقه‌ی پایین بودیم. خان‌جون برایشان افطاری می‌گذاشت و بچه‌ها خودشان می‌آمدند و می‌بردند بالا و سفره می‌انداختند. کارشان که تمام می‌شد، دایم صدای شوخی و خنده‌شان می‌آمد. سربه‌سر هم می‌گذاشتند و آن‌قدر بگو و بخند می‌کردند که شک می‌کردیم این‌ها همان بچه‌های یک ساعت قبل باشند. بعد خودشان رخت‌خواب‌ها را از راه پشت‌بام می‌کشیدند و می‌بردند روی بام و زیر آسمان می‌خوابیدند. گاهی سحری می‌رفتند بیرون؛ به هوای کله‌پاچه. اگر برای نماز صبح مسجد نمی‌رفتند، نزدیک سحر صدای صوت دعا و قرآن سعید می‌آمد. گوش می‌کردیم و لذت می‌بردیم. بقیه‌ی بچه‌ها پشت سرش می‌ایستادند و نمازشان را جماعت می‌خواندند. مهمان امشب ما شهید شادی روحش صلوات.🌷
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔔 شماره جدید نشریه #خط_حزب‌الله منتشر شد: 💢 #اطلاع‌نگاشت: شش گفتار مهم درباره‌ی #ولایت ❇️ #سخن_هفته: رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان نظام، بار دیگر نسبت به #معضل_بزرگ_اقتصاد کشور هشدار دادند: سِرُم #نفت ♨️ #برش_دیدار: از صدا و سیما #گله‌مندم 🔰#خاطرات_رهبری: روایت رهبر انقلاب از روز #فتح_خرمشهر ✴️ #پرسش‌وپاسخ: در مواجهه با #دشمن چه کاری باید انجام داد؟ @khattehezbollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا