در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بی مزارم و چون باد بی وطن
پیروز رزم رستم و سهراب هرکه هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تن به تن
خاموش از آن شدم که به جایی نمی رسد
فریادهاي جنگل در حال سوختن
چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من
بردشت لاله برف نشسته ست و دور نیست
روزی که سر دوباره برآریم از کفن
#فاضل_نظری
📚 از کتاب #اکنون
💠@fazel_nazariii
گرچه مسجد را گروهی با تجمل ساختند
اهل دل میخانه را هم با توکل ساختند
عشق جانکاه است یا جانبخش؟ حالا هرچه هست
عشقبازان بینِ مرگ و زندگی پل ساختند
سقف آگاهی ستونی جز "فراموشی" نداشت
این بنا را خشت بر خشت از تغافل ساختند
بیسبب مهماننواز مجلس ماتم نبود
این "گلابِ تلخ" را از "گریهء گل" ساختند
روز خلقت در گِل ما شوق دیدار تو بود
از همان آغاز ما را کمتحمل ساختند
#فاضل_نظری
#اکنون
#مجلس_عوام
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazariii
مرا تو راحت جانی و من تو را نگران
گناهِ کیست که من با توام، تو با دگران
اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است
جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن
به جستوجوی تو در چشم خلق خیره شدم
غریبهاند برایم تمام رهگذران
نهان چگونه نگه دارمت ز چشم رقیب
چقدر راهزن اینجاست بین همسفران
عجب ز عشق که هرکس حکایتی دارد
از این گدازۀ آتشفشانِ در فوران
خموش باش که با دیگران نمیگویند
رموز تجربۀ وحی را پیامبران
#فاضل_نظری
#اکنون
#دیگران
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سالهاست هیچ نمی آورم به یاد
بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
کز دیدن تو نیزنه غمگین شوم نه شاد
من داستان آن گل سرخم که عاقبت
دل سوزی نسیم سرش را به باد داد
گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خير شما رسیده به ما مرحمت زیاد..
کتاب: #اکنون
#فاضل_نظری | 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بی مزارم و چون باد بی وطن
پیروز رزم رستم و سهراب هرکه هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تن به تن
خاموش از آن شدم که به جایی نمی رسد
فریادهاي جنگل در حال سوختن
چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من
بردشت لاله برف نشسته ست و دور نیست
روزی که سر دوباره برآریم از کفن
کتاب: #اکنون
#فاضل_نظری |🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
گفتی چه شود گر بشود فاصلهها کم
دیدی که شد اما نشد آخر گلهها کم
بین تو و من رغبت دیدار نماندهست
هم فاصلهها کم شده، هم حوصلهها کم
از عشق بپرهیز که صد راهزن اینجاست
آیند به این گردنهها قافلهها کم
هرچند که از شهر خودم کوچ نکردم
در بیوطنی نیستم از چلچلهها کم
از عشق همین بس که معمای شگفتیست
ای عقل بگو با من از این مسئلهها کم
#فاضل_نظری 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
#اکنون / #بی_وطن
قرار ابرهای بیوطن بیهودهپیماییست
در آغوشم بگیر ای آسمان! روح تو دریاییست
دمی سرسبزی ما را به پای سرخوشی مگذار
درختی مثل من هرسال ناچار از شکوفاییست
تو هم بیچارهای! بیچاره چون شیری که میداند
فقط وقت عبور از حلقهی آتش تماشاییست
چراغ حُسن میافروزی و در شهر میگردی
ولی این دلربایی نیست، این تشییع زیباییست
به مردم چون پناه آوردم از تنهاییام دیدم
که از «تنها شدن» جانکاه تر «احساس تنهایی»ست
.
✒️ #فاضل_نظری
📓 #اکنون
#احساس_تنهایی
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
به رویم باز کن میخانه چشمی که بستی را
زرندی مثل من، پنهان نباید کرد مستی را
نمی آید به چشمم هیچکس غیر از تو این یعنی
به لطف عشق تمرین میکنم یکتاپرستی را
شکوه آبشاران با غرور کوهساران گفت:
فروافتادن «ما» آبرو بخشید پستی را
در این بازار بی رونق، من آن ساعت شدم محتاج
که با «ثروت» عوض کردم غنای «تنگدستی» را
به تن تبعید شد روح عدم پیمای من ای عمر!
بگو بر شانه باید برد تا کی بار هستی را؟
کتاب: #اکنون
#فاضل_نظری |
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
دمی از خاک با شوق تجلّی سر برآوردن
نمیارزد به عمری خاک عالم بر سر آوردن
من از شرمندگی چون لالههای واژگون عمریست
به سوی آسمانم نیست روی سر برآوردن
کسی باور نخواهد کرد اعجاز تو را ای عشق!
برای "خودپرستان" تا به کی "پیغمبر" آوردن
تو خضر واقف از غیبی و من موسای بیصبرم
چه دشوار است از کار تو ای دل سر درآوردن
بپرسید از کمانداران ابرویش چرا باید
به قصد کشتن یک نیمهجان صد لشکر آوردن
به غیر از وعدهء پاییز معنایی نخواهد داشت
برای باغ پیغام بهاری دیگر آوردن
یکی از پیلهها لرزید، چشم شمعها روشن!
مبارک باد! از پروانهها خاکستر آوردن
#فاضل_نظری
#اکنون
#لالههای_واژگون
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
من و جام می و معشوق، الباقی اضافات است
اگر هستی که بسمالله، در تاخیر آفات است
مرا محتاج رحم این و آن کردی ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد جهان دار مکافات است
ز من اقرار با اجبار میگیرند باور کن
شکایتهای من در عشق از این دست اعترافات است
میان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است
اگر در اصل دین حب است و حب در اصل دین، بیشک
به جز دلدادگی هر مذهبی مشتی خرافات است
.
#فاضل_نظری
#اکنون
#توحید
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
با یک نظر گشودی و بستی کتاب را
گفتی: مبارک است؛ بیاور شراب را
گفتم: تو نیز مثل من از خویش خستهای؟
پلکی به هم زدی و گرفتم جواب را
بگذار با محاسبهء حال و روز خویش
آسان کنیم زحمت روز حساب را
آوَخ که ترس و واهمهء روز واپسین
از چشم مردمان نگرفتهست خواب را
آیینه را ببخش که با راستگوییاش
آزرده کرد خاطر عالیجناب را
از بس که خلق پشت نقاب ایستادهاند
باور نمیکنند منِ بینقاب را
خفاشهای قلعهء تاریک ذهن شهر
بهتر که آرزو نکنند آفتاب را
روزی یکی از این همه مظلوم در زمین
میافکند به گردن ظالم طناب را
.
#فاضل_نظری
#اکنون
#میراث_بندگان
📓 @fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
هرچند حیا میکند از بوسه ما دوست
دلتنگی ما بیشتر از دلهره اوست
الفت چه طلسمی است که باطلشدنی نیست
اعجاز تو ای عشق نه سحر است نه جادوست
ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست
یکبار دگر بار سفر بستی و رفتی
تا یاد بگیرم که سفر خوی پرستوست
از کوشش بیهوده خود دست کشیدم
در بستر مرداب چه حاجت به تکاپوست
#فاضل_نظری
#اکنون
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
با یک نظر گشودی و بستی کتاب را
گفتی: مبارک است ! بیاور شراب را
گفتم: تو نیز مثل من از خویش خسته ای ؟
پلکی به هم زدی و گرفتم جواب را
بگذار با محاسبه حال و روز خویش
آسان کنیم زحمت روز حساب را
آوخ که ترس و واهمه روز واپسین
از چشم مردمان نگرفته ست خواب را
آیینه را ببخش که با راستگویی اش
آزرده کرد خاطر عالی جناب را
از بس که خلق پشت نقاب ایستاده اند
باور نمیکنند من بی نقاب را
خفاش های قلعه تاریک ذهن شهر
بهتر که آرزو نکنند آفتاب را
روزی یکی از این همه مظلوم در زمین
می افکند به گردن ظالم طناب را
#غزل
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii📚 از کتاب #اکنون
به هر دل بَستَنَم عُمری پشیمانی بدهکارم
نباید دل به هر کَس بَست! اما دوستَت دارم!
پُر از شور و شَعَف با سَر به سویت میدَوَم چون رود...
تو دریا باش تا خود را به آغوش تو بسپارم!
دلآزار است یا دلخواه! ماییم و همین یک دل...
بِبَر یا بازگردان من به هر صورت وفادارم!
ملامت میکنندم دوستان در عشق و حق دارند
تو بیزار از منی اما مگر من دست بردارم؟
تو خواب روزهای روشن خود را ببین ای دوست
شَبَتخوش گرچه امشب نیز من تا صبح بیدارم
.
#فاضل_نظری
#اکنون
#خواب
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
مرا تو راحت جانی و من تو را نگران
گناه کیست که من با توام، تو با دگران
اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است
جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن
به جستوجوی تو در چشم خلق خیره شدم
غریبهاند برایم تمام رهگذران
نهان چگونه نگهدارمت ز چشم رقیب
چقدر راهزن اینجاست بین همسفران
عجب ز عشق که هر کس حکایتی دارد
از این گذازهء آتشفشانِ در فوران
خموش باش که با دیگران نمیگویند
رموز تجربهء وحی را پیامبران
.
#فاضل_نظری
#اکنون
#دیگران
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
پریشانم ولی سر بر نمیدارم ز کابوسم
چهل سال است در یک پیلهٔ تاریک محبوسم
نباید سرنوشت صبر من بیهودگی باشد
مرا پروانه کن، هرچند از پرواز مأیوسم
اگر تنها شدم، غم نیست، خاطر جمع باش ای دل
که گر با دیگران بیگانهام، با خویش مأنوسم
خدا را شکر آهم گرچه جانسوز است، از عشق است
شبیه این و آن از ناامیدی نیست افسوسم
تو مهتابی و من مرداب، خوشحالم که امشب هم
مرا از دور میبینی، تو را از دور میبوسم
📝#فاضل_نظری
📓#اکنون
📜#کاشف_اندوه
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
افسوس که در دست تو آیینه جادوست
زیبایی و بی رحم چو دیوی که پری روست
در تیررَس چشمی و حاجت به کمان نیست
مقصود تماشای خرامیدن آهوست
زیبایی دنیا دل ما را نفریبد
در جام طلا زهر منوشان به من ای دوست
از عمر گران کاست و جز رنج نیفزود
این منطق دنیاست، زیان فلسفهی اوست
بر سر در بازارچهی عمر نوشتند
اینجا خبری نیست، اگر هست هیاهوست
#فاضل_نظری
#اکنون
#بازارچۀ_عمر
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
برای آرزوهای محال خویش میگریم
اگر اشکی نمانَد، در خیال خویش میگریم
شب دل کندنت میپرسم آیا بازمیگردی؟
جوابت هرچه باشد، بر سوأل خویش میگریم
نمیدانم چرا اما به قدری دوستت دارم
که از بیچارگی گاهی به حال خویش میگریم
اگر جنگیده بودم، دستِکم حسرت نمیخوردم
ولی من بر شکست بیجدال خویش میگریم
به گردم حلقه میبندند یاران و نمیدانند
که من چون شمع هرشب بر زوال "خویش" میگریم
نمیگریم برای عمر از کف رفتهام، اما
به حال آرزوهای محال خویش میگریم
#فاضل_نظری
#اکنون
#جدید
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
عشقها داماند و دلها صید و گیسوها کمند
بگذر و بگذار، دل در هرچه میبینی مبند
شادمانی خود غم دنیاست پس بیاعتنا
مثل گل در محفل غمها و شادیها بخند
با به دست آوردن و از دست دادن خو بگیر
رودها هر لحظه می آیند و هر آن میروند
گر ز خاک آرزو چون کوه دامن برکشی
هیچگاه از صحبت طوفان نمیبینی گزند
آسمانی شو که از یک خاک سر بر میکنند
بیدهای سربهزیر و سروهای سربلند
گفت: ما با شوق دلکندن ز دنیا دلخوشیم
گفتمش: هرکس به دنیا بست دل دیگر نکند
.
#فاضل_نظری
#اکنون
#مردم_فاضل
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
من و جام می و معشوق، الباقی اضافات است
اگر هستی که بسمالله، در تاخیر آفات است
مرا محتاج رحم این و آن کردی ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد جهان دار مکافات است
ز من اقرار با اجبار میگیرند باور کن
شکایتهای من از عشق از این دست اعترافات است
میان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است
اگر در اصل دین حب است و حب در اصل دین، بیشک
به جز دلدادگی هر مذهبی مشتی خرافات است
.
#فاضل_نظری
#اکنون
#توحید
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
من که جز همنفسی با تو ندارم هوسی
با وجود تو چرا دل بسپارم به کسی
زندهام بی تو و شرمندهام از خود هرچند
که دمی از سر رغبت نکشیدم نفسی
ناامیدم مکن از صبر و بگو میآید
عادل ظلم ستیزی، ملک دادرسی
به کجا پَر بکشد در هوس آزادی
آنکه از بال و پرش ساخته باشد قفسی
من کسی جز تو ندارم که به دادم برسد
میتوانی مگر ای عشق به دادم نرسی!
.
#فاضل_نظری
#اکنون
#دادرسی
📓 @fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
به خواب ظلمت آلودیم شبهای زلالی را
دریغا ما ندانستیم قدر آن لیالی را!
به جای شمعدانیهای سرشار از شکوفایی
کنار یکدگر چیدیم گلدانهای خالی را
مزار از دشت میسازند و تابوت از صنوبرها
خدایا کی به پایان میبریم این مرگسالی را!
کسی با نغمهء اللهاکبر برنمیخیزد
مؤذن بیسبب آشفت خواب این اهالی را
جهان پیوسته تا کی بر مدار ظلم میگردد
مگر در هم بریزد رادمردی این توالی را
.
#فاضل_نظری
#اکنون
#در_انتظار
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
محبت تو اگر با من دروغی از سر ناچاریست
دل از محبت من بردار، خیانت تو وفاداریست
فدای سرخی لبهایت هر آنچه خون جگر خوردم
دلِ شکستهء عاشق را چه احتیاج به دلداریست
کسی حقیقت مستی را نشان نداد به ما، افسوس!
شراب خوردن ما بیهم فقط فرار ز هُشیاری است
ز دل بریدن و دل بستن به یک طرف متمایل شو
که آنچه من ز تو میبینم؛ نه اشتیاق نه بیزاریست
چو کوه دید غرض دریاست؛ به رود اجازهء رفتن داد
ز دوست دست کشیدن گاه، غرور نیست؛ فداکاریست
#فاضل_نظری
#اکنون
#زمان_در_شیشهء_الکل
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
اگر بیتابی من خاطرت را میکند محزون
غمت را مثل تیری از دل خون میکشم بیرون
تو هم شادابیام را دیدی و هرگز نفهمیدی
که چون نیلوفری گل کردهام در برکهای از خون
در آغوش «وداعم» با تو و هر «بوسهای» امشب
هجوم تلخی «معنا»ست بر شیرینی «مضمون»
کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش
«جوان» شد پیر، «گل» شد سربهزانو، «بید» شد مجنون
هدر شد مستیام در یاد دیروز و غم فردا
بنوش از بادۀ اکنون، خوشا اکنون، خوشا اکنون
#فاضل_نظری
#وجود
#اکنون
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
تلخ است روزگار، مگر با بهانهای
پیدا کنیم دلخوشی کودکانهای
ای عشق! سر بزن به دل سنگ من که گاه
روید ز سنگفرش خیابان جوانهای
گر چشم دوختم به تماشای این و آن
میخواستم که از تو بیابم نشانهای
هر جا که خیره میشوم انگار عکس توست
ماراکشاندهای به چه تاریک خانهای
از جور روزگار کسی بینصیب نیست
دیوانهای گرفته به کف تازیانهای
#فاضل_نظری
#اکنون
#تاریکخانه
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
ولی گناه تو گندم نبود، سیب نبود
خیانت تو برای کسی عجیب نبود
کسی که خیره به تنهایی تو بود از دور
مسیح بود ولی کاش برصلیب نبود
حقیقت این که مرا طاقت خیانت بود
ولی تحمل دل سوزی رقیب نبود
شبیه ساده دلان باورت نمیکردم
اگر دروغ تو این قدر دلفریب نبود
هزار حیف که عمرم به غم گذشت ولی
هزار شکر که از عشق بینصیب نبود
#فاضلنظری
#اکنون
#دلسوزیرقیب
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
مرا تو راحت جانی و من تو را نگران
گناه کیست که من با توام، تو با دگران
اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است
جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن
به جستوجوی تو در چشم خلق خیره شدم
غریبهاند برایم تمام رهگذران
نهان چگونه نگهدارمت ز چشم رقیب
چقدر راهزن اینجاست بین همسفران
عجب ز عشق که هر کس حکایتی دارد
از این گذازهء آتشفشانِ در فوران
خموش باش که با دیگران نمیگویند
رموز تجربهء وحی را پیامبران
.
#فاضل_نظری
#اکـــنون
#دیـــگران
@fazel_nazarrii
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
دمی از خاک با شوق تجلّی سر برآوردن
نمیارزد به عمری خاک عالم بر سر آوردن
من از شرمندگی چون لالههای واژگون عمریست
به سوی آسمانم نیست روی سر برآوردن
کسی باور نخواهد کرد اعجاز تو را ای عشق!
برای "خودپرستان" تا به کی "پیغمبر" آوردن
تو خضر واقف از غیبی و من موسای بیصبرم
چه دشوار است از کار تو ای دل سر درآوردن
بپرسید از کمانداران ابرویش چرا باید
به قصد کشتن یک نیمهجان صد لشکر آوردن
به غیر از وعدهء پاییز معنایی نخواهد داشت
برای باغ پیغام بهاری دیگر آوردن
یکی از پیلهها لرزید، چشم شمعها روشن!
مبارک باد! از پروانهها خاکستر آوردن
#فاضل_نظری
#اکنون
#لالههای_واژگون
@fazel_nazarrii
شرارهء غم عشق آتشافکن است هنوز
بیا که آتش مهر تو روشن است هنوز
شکایت از تو ندارم، ولی بیا و ببین
چه زخمهای عمیقی که بر تن است هنوز
درختیام که بر آن حک شدهست نام کسی
غمت مباد که یاد تو با من است هنوز
اگر تو صخرهای و سنگدل، من آن موجم
که هر نفس هوسش با تو بودن است هنوز
دلم به یاد تو همصحبت رقیبان است
وگرنه با همه غیر از تو دشمن است هنوز
#فاضل_نظری
#اکنون
#دربارههنوز
@fazel_nazarrii
فرقی نمیکند چه برایم نوشته دوست
گیرم که ناسزاست ولی دستخط اوست
آیینهوار خیره به تنهایی توام
آری! سکوت سادهترین راه گفتوگوست
این درس را ز عشق تو آموختم که گاه
راه وصال دست کشیدن ز جستوجوست
هرکس به قدر وسع خریدار یوسف است
سرمایه شکستهدلان چیست؟ آرزوست
بیچاره ما که گرچه عزیزیم نزد خلق
چیزی که پیش دوست نداریم آبروست
#فاضل_نظری
#اکنون
#دستخط
📓 @fazel_nazarrii