فرقه های عجیب و جهان ماوراء
حمایت صوفی معرف محمد غزالی از یزید (لعنة الله علیه) 👆 #صوفیه #شاهد_بازی_صوفیه #رقص_سماع #وحدت_وجود #
حمایت صوفی معرف محمد غزالی از یزید (لعنة الله علیه) 🔻
یکى از زشتترین گناهان، یارى ستمکاران و ظالمان و مجرمان است که سبب مى شود انسان در سرنوشت شوم آنها نیز شریک باشد. قرآن کریم در آیهی 2 سورهی مائده با تأکید بر نیکی و تعاون بر تقوی، از کمک به ظلم و ستم و همکاری با ظالمان نهی کرده است. «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ[مائده/2] در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد» اعانت و حمایت از ظالم چنان زشت و ناپسند است که قرآن به صراحت فرموده همکاری و حمایت بر ظالم، موجب داخل شدن در آتش دوزخ است: «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ[هود/113] و به كسانى كه ستم كردهاند متمايل مشويد كه آتش (دوزخ) به شما مى رسد.»
از مصادیق تبری و بیزاری از دشمنان، «لعن» است که خداوند در قران کریم بارها از آن استفاده کرده است. خداوند، اهل کفر، اهل فسق و کذب و ظالمین را لعن فرموده است: « فَلَعنَهُ اللهِ عَلَی الکافِرینَ[بقره/89] پس لعنت خداوند بر کافرین باد »و یا در سوره هود آمده: «اَلا لَعْنَهُ اللهِ عَلَی الظّالِمینَ [هود/7] آگاه باشید که لعنت خدا بر ظالمین است»
اما محمد غزالی در کتاب «احیاء العلوم» صریحا از ظالم و ستمکاری همچون یزید(لعنة الله علیه) حمایت کرده و حتی لعن به او را جایز ندانسته است. وی مینویسد:« لعن مسلمانان جایز نیست و یزید مسلمان است و نسبت قتل یا امر یا رضای او به قتل حسین (علیهالسلام) سوءظن به مسلمان است و به حکم کتاب و سنّت حرام است، هر کس شک در صحت این نسبت کند در غایت حماقت است.» غزالی در ادامه میگوید: «باید به اهل اسلام حسن ظن داشت و اگر فرضاً ثابت شد چنانچه اشاعره میگویند: قتل مسلمانان موجب کفر نیست، ممکن است قاتل فرضاً یزید باشد ولی اگر توبه کرده و بعد مرده لعن او جایز نیست، مانند کافر که اگر توبه کند لعنش جایز نیست و معلوم نیست که یزید از قتل سیدالشهدا علیه السلام توبه نکرده است. پس لعن چنین مسلمانی جایز نیست و اگر کسی لعن کند معصیت کرده است.»[1]
غزالی در حالی لعن یزید را جایز ندانسته و نسبت قتل به یزید را سوءظن به مسلمان میداند که این حادثه از قطعیات تاریخی بوده و غزالی با آن همه ادعای علم و کمال، این جنایت یزید را انکار و نسبت قتل به او را سوءظن به مسلمان میداند. غزالی حتی با فرض قاتل بودن یزید میگوید که اگر او توبه کرده باشد لعن او جایز نیست، در حالی که اولاً مسئلهی قتل نمایندگان خدا در روی زمین، حسابی جدا از حساب قتل یک فرد عادی است و در حد کفر به خداست، که توبه یزید، جنایات او را سرپوش نمیگذارد، ثانیاً کارنامهی حکومت سه ساله ننگین یزید، نشان از دوری او از توبه است، بهگونهای که تخریب کعبه یازده روز قبل از هلاکتش به وقوع پیوست. ثالثاً جاری شدن لعنِ یزید بر لسان ائمهی معصومین(علیهمالسلام) ما را بر لعن یزید کفایت میکند. چنانچه در زیارت عاشورا میخوانیم «اللّهُمِ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ باللَّعن منّی و ابْدَأ به اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِیَ و الثّالِثَ و الرّابع اللهم العَنْ یَزیدَ خامِساً...»[2]
پینوشت:
[1]. غزالی، محمد، احیاءالعلوم، به تحقیق حافظ عراقی، انتشارات دارالکتاب العربی، ج 3، ص106.
[2]. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، تهران، انتشارات صبا، زیارت عاشورا، ص 805.
#صوفیه
#شاهد_بازی_صوفیه
#رقص_سماع
#وحدت_وجود
#ریاضتهای_شیطانی
#فرقه_سازی_دراسلام
#بدعت_در_دین
#پرستش_انسان
#پرستش_جن_شیطان
#وحدت_وجود
#مدعیان_دروغین
#ادعاهای_عجیب
#فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
جایگاه امام حسین (علیهالسلام) در اشعار مولوی 👆 ◼️
#صوفیه
#شاهد_بازی_صوفیه
#رقص_سماع
#وحدت_وجود
#ریاضتهای_شیطانی
#فرقه_سازی_دراسلام
#بدعت_در_دین
#پرستش_انسان
#پرستش_جن_شیطان
#وحدت_وجود
#مدعیان_دروغین
#ادعاهای_عجیب
#فرقه_های_عجیب
📝 اینجا بخوانید👇 👇
کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
جایگاه امام حسین (علیهالسلام) در اشعار مولوی 👆 ◼️ #صوفیه #شاهد_بازی_صوفیه #رقص_سماع #وحدت_وجود #ریا
جایگاه امام حسین (علیهالسلام) در اشعار مولوی ◼️
یکی از شاعران مشهور و زبانزد در میان مردم، مولوی است، که با وجود سرودن اشعار فراوان درباره اسلام و اهلبیت (علیهمالسلام)، عقیده درستی نسبت به اسلام و اهلبیت (علیهمالسلام) نداشت و در این راستا اشعاری توهینآمیز و سخیف در شأن اهلبیت (علیهمالسلام) سروده است. مولوی که در نزد صوفیه از سران و بزرگان این فرقه به حساب میآید در یکی از سرودههای خود، سوگواری و عزاداری برای شهادت امام حسین (علیهالسلام) را بیتأثیر دانسته و گفته که باید بر خودتان گریه کنید. وی در اینباره گفته:
روز عاشورا همه اهل حلب
باب انطاكيه اندر تا به شب
گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم
ماتم آن خاندان دارد مقيم
ناله و نوحه كند اندر بكا
شيعه عاشورا براى كربلا
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زانک بد مرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست
جامه چه دْرانیم و چون خاییم دست
چون که ایشان خسرو دین بوده اند
وقت شادی شد چو بشکستند بند[مثنوی معنوی، ص846]
مولوی در این ابیات به حادثه عاشورا و عدم تأثیر گریه شیعیان بر این مصیبت پرداخته است که این گریه و عزا هیچ فایدهای برای شهدای کربلا نداشته و بر خودتان که تا به حال، خواب بودهاید عزا بگیرید که این خواب گران، بد مرگى است. مولوی حتی روز عاشورا را روز شادی و سرور قلمداد میکند که آن خسرو دین، امام حسین(علیهالسلام)، از زندانِ تن رها شد و براى شهداى کربلا این رهایى عین شادى و شادمانى است. علامه جعفری در شرح مثنوی به شدت بر مولوی اعتراض کرده و مینویسد: «اگر گذشتن وانقراض حادثهی کربلا بتواند دلیلی به عدم لزوم یادبود آن داستان باشد، حتی جلال الدین هم نمیتواند بگوید تنها به حال خود گریه کنید، زیرا چنانکه داستان خونین کربلا گذشته و به سلسلهی ابدیت پیوسته است، همچنین تبهکاریها وگنهکاریهای ما نیز گذشته و دیگر جایی برای گریه نمیماند. اگر بگویید: گریه توأم با توبه و بازگشت، کثافتها و لجنهای روح را شستشو میدهد، میگوییم: گریه بر داستان نینوا نیز کثافتها ولجنهایی را که به روی انسان وانسانیت با دست تبهکاران کشیده میشود، شستشو میکند ومیگوید: روی انسان را پاک نگه بدارید.»[تفسیر مثنوی، ج۱۳، ص ۳۱۴] در ردّ کلام مولوی، روایتی از امام صادق(علیهالسلام) دربارهی گریه بر امام حسین(علیهالسلام) وارد شده که فرمودند: «هر جزع و گریهای ناپسند است مگر جزع و گریه بر حسین (علیهالسلام)»[وسائل الشیعه، ج3، ص282، ح9]
مولوی در جای دیگر دربارهی حرکت و رفتن امام حسین(علیهالسلام) به سمت کربلا نیز گفته است:
کورکورانه مرو در کربلا
تا نیفتی چون حسین اندر بلا[مثنوی معنوی،334]
به تعبیر مولوی، امام حسین(علیهالسلام) ناآگاهانه و بدون هرگونه دوراندیشی به سمت کربلا خارج شدند و این حرکت ایشان، کورکورانه انجام گرفته؛ لذا ما نباید مانند او عمل کنیم. این سخن وی کاملا مخالفت کردن با علم امامت و ولایت است که این حرکت حضرت را ناآگاهانه و غیر صحیح دانسته، که ناشی از عدم ولایتپذیری وی در اینباره است.
بنابراین مولوی با این اشعار، هم نسبت به جایگاه والای حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) جسارت کرده و هم فضیلت گریه و عزاداری در رثای سالار شهیدان را مورد خدشه قرار داده که ناشی از عدم محبت و ولایتناپذیری وی، در حق اهلبيت (عليهمالسلام) است. حال این سؤال مطرح میشود که اگر عالمی یا شاعری دربارهی اسلام و اهلبیت (علیهمالسلام)، مطلب یا شعری در حقانیت آنان گفته باشد آیا میتوان حقانیت صاحب آن را اثبات کرد و بگوییم این شخص از شیعیان و محبین واقعی معصومین (علیهمالسلام) است یا اینکه باید عقاید و راه و روش او را دانست و بعد قضاوت کرد؟
#صوفیه
#شاهد_بازی_صوفیه
#رقص_سماع
#وحدت_وجود
#ریاضتهای_شیطانی
#فرقه_سازی_دراسلام
#بدعت_در_دین
#پرستش_انسان
#پرستش_جن_شیطان
#وحدت_وجود
#مدعیان_دروغین
#ادعاهای_عجیب
#فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
استثنا گربیان چاک زدن در عزای حسینی ◼️👆 #سنتهای_عزاداری_محرم #امام_حسین #حسین #ماه_محرم 📝 اینجا
استثنا گربیان چاک زدن در عزای حسینی ◼️
یکی از موضوعاتی که وهّابیت معمولا در ایام محرم و صفر برای زیر سؤال بردن عزاداریهای شیعیان مطرح میکنند تمسک به روایت زیر دربارهی حضرت زینب (علیهاالسّلام) است: «... یزید، سر مبارک امام حسین (علیهالسّلام) را پیش روی خود نهاد و زنان را پشت سر خود جای داد تا آنان رفتار او را نبینند؛ به محض آنکه نگاه امام سجاد (علیهالسّلام) به سر نازنین پدر افتاد و آن صحنهی دلخراش را دید، دیگر تا پایان زندگی از گوشت تناول نفرمود و چون حضرت زینب (علیهاالسّلام) سر مبارک برادر را دید از اوج ناراحتی دست به گریبان برد و آن را چاک کرد؛ سپس چنان با آوای غمناک فریاد زد «واحسیناه» که با نالهاش دلها ریش شد... .»[1] وهابیت با استناد به روایت بالا میگویند: آیا عملی همچون گریبان چاک کردن در شأن شخصی همچون اهلبیت (علیهمالسّلام) و حضرت زینب (علیهاالسّلام) و سایر اهلبیت (علیهمالسّلام) است؟
که در پاسخ میگوییم:
در متون تاریخی گزارشهایی از گربیان چاک زدنها ثبت شده که حاکی از این رویهی عادی است؛ از باب نمونه در مرگ نووی اشعار زیادی سروده شد، که در یکی از آن اشعار چنین آمده است: «بلند مرتبه است آنکه در مرگ او گریبانها چاک زده شد ... در مرگ او نه تنها گریبان که قلبم را چاک زدم.»[2]
از طرفی با توجه به ادله عام و خاصی که در باب عزای سیدالشهداء (علیهالسّلام) وارد شده، گریبان چاک زدن فقط در عزای امام حسین استثنا شده است. از جمله روایتی که با سند معتبر از معاویه بن وهب از امام صادق (علیهالسّلام) در جواز هر جزع و فزع (بیتابی) در عزای سیدالشهداء (علیهالسّلام) وارد شده که میفرماید: «هر گونه جزع و فزع (بیتابی) و گریهای در مصیبت، مکروه است، جز آنکه در عزای امام حسین (علیهالسّلام) باشد.»[3]
همچنین روایتی که از امام رضا (علیهالسّلام) نقل شده و در آن مصیبت جد بزرگوارش در کربلا را مصیبتی غیر قابل قیاس با مصیبتهای دیگر و احکامی استثنایی بیان فرموده است: «روز شهادت حسین (علیهالسّلام) پلکهای ما را مجروح، اشکهای ما را جاری، عزیز ما را (به ظاهر و در نظر مردم) خوار و ما را تا روز قیامت میراثخوار سختی و بلا از سرزمین کرب و بلا ساخت. گریه کنندگان بر همچون حسین، باید بگریند که گریه بر او گناهان بزرگ را میبخشد. (سپس فرمود:) چون ماه محرم فرا میرسید تا دهم آن ماه کسی پدرم موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) را خندان نمیدید و در این مدّت، حزن و اندوه بر او غالب بود و آن روز، روز مصیبت، غم، اندوه و گریههای پدرم میگشت و میفرمود: امروز روزی است که جدّم حسین (علیهالسّلام) به شهادت رسیده است.»[4]
پینوشت:
[1]. «... ثمّ وضع رأس الحسین (علیه السّلام) بین یدیه و أجلس النّساء خلفه لئلّا ینظرون إلیه فرآه علیّ بن الحسین (علیهما السّلام) فلم یأکل الرؤس... .» اللهوف، سید بن طاووس، ص 178 و 179 و 180.
[2]. «خطب رفع من شقّ الجیوب له* فقد شققت جنانی دون قمصان.» تحفة الطالبین فی ترجمة الإمام النووی، علاء الدین علی بن ابرهیم بن العطار، دارالنشر، ج 1، ص 20.
[3]. «عن معاویة بن وهب... قال ابو عبدالله (علیه السّلام) کلّ الجزع و البکاء مکروه سوی الجزعو البکاء علی الحسین (علیه السّلام).» الأمالی، شیخ صدوق، مؤسسة البعثة، قم، ص 162.
[4]. «... قال الرّضا (علیه السّلام).... إنّ یوم الحسین أقرح جفوننا و أسبل دموعنا و أذلّ عزیزنا بأرض کرب و بلاء... .» الأمالی، شیخ صدوق، مؤسسة البعثة، قم، ص 190.
#سنتهای_عزاداری_محرم
#امام_حسین
#حسین
#ماه_محرم
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
نخستین کسی که فقها را علمای ظاهر خواند! 👆
#صوفیه
#شاهد_بازی_صوفیه
#رقص_سماع
#وحدت_وجود
#ریاضتهای_شیطانی
#فرقه_سازی_دراسلام
#بدعت_در_دین
#پرستش_انسان
#پرستش_جن_شیطان
#وحدت_وجود
#مدعیان_دروغین
#ادعاهای_عجیب
#فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ عزاداری مسیحیان برای عیسی مسیح (ع) در واتیکان✝️👆
مراسمی که از تمام ملل مخفی نگهداشته شده تا اصل خشونت مراسم مسیحیت کتمان شود.
#تحریف_مسیحیت
#خودآزاری_دینی
#خرافات
#جاهلیت
#بدعت_دردین_مسیح
#تحریف_تورات_انجیل
#مدعیان_دروغین
#پرستش_انسان
#پرستش_جن_شیطان
#مراسم_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
مبارزه تصوف با تعقل 📚👆 #صوفیه #شاهد_بازی_صوفیه #همجنس_بازی #فرقه_سازی_دراسلام #بدعت_در_دین #پرستش_ان
مبارزه تصوف با تعقل 📚
در بستر و مسلک صوفیگری، دوری از تعقل تا آنجا ترویج میشود که اثبات وجود خداوند با براهین عقلی هم مورد هجمه قرار میگیرد و دقیقاً در جایی که آیات قرآن برای اثبات وجود خالق دستور به تعقل و اندیشه و استفاده از علم داده، توسط صوفیان راه خطایی شمرده شده و ترک میشود و اگر عالمی با برهان اقامهی دلیل کند، صوفیه در مقابل او به تمسخر روی خواهند آورد.
رابطهی اندیشه و تعقل با انسان، انتخاب او و نحوهی زندگی کردنش، رابطهای ژرف و عمیق است. اهمیت این موضوع در روایت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) کاملاً مشخص و روشن است؛ که فرمودند: «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْل.[1] عقل نخستین چیزی است که خدا آفریده است».
عقل به عنوان اولین ساختهی پروردگار، وظیفهی خطیر و سنگینی در شناخت خدا به مخلوقات و به خصوص انسان دارد. چراکه اگر انسانی نیاندیشد و از قوهی فهم و درک خود استفاده نکرده و تعقل نکند، نه خالق را خواهد شناخت و نه هدف از خلقت را خواهد دانست و زندگی او در این دنیا عبث، بینتیجه و بیهوده خواهد بود.
قرآن کریم بارها از مادهّی عقل استفاده کرده و از واژههایی چون «تعقلون» 24 بار، «يعقلون» 22 بار، «يعقلها» 1 بار، «نعقل» 1 بار، و «عقلوه» 1 بار، در صدد بوده تا اهمیت اندیشیدن را در وجود انسان زنده کند و او را ترغیب سازد تا برای رسیدن به حقیقت و کمال، از این نعمت بهره جسته و با کمک وحی الهی، راه مستقیم را بیابد.
به همین دلیل در آیات قرآن کریم، راه مهم رسیدن به شناخت خداوند استفاده از تدبر و تعقل در آیات او دانسته شده و میفرماید:
«إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتي تَجْري فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فيها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْريفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ».[بقره/164] در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن زمین را پس از مرگ زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و(همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخّرند، نشانههایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و میاندیشند!»
اما در بین انسانها کسانی هستند که راه تعقل، اندیشیدن و فکر کردن در مورد چیزهایی که خداوند دستور به تفکر در رابطه با آن را صادر کرده، بر خود و دیگران بستهاند! سران تصوف، از جمله آن افرادند که اندیشیدن را برای پیروان خود ممنوع ساخته و یقیناً از این کار به دنبال منافع خود هستند.
یکی از راههای ایشان برای تعطیلی تعقل، ترک مطالعه و نوشتن است؛ چنانکه جنید بغدادی از سران سلاسل صوفی، خواندن و نوشتن که نتیجهی اندیشیدن است را سبب پراکندگی اندیشهی صوفی میداند؛[2]
یا صوفی دیگری آغاز تصوف را پنهان ساختن دوات و قلم، پاره کردن دفاتر و فراموشی علم میداند![3]
در بستر صوفیگری، دوری از تعقل تا آنجا ترویج میشود که اثبات وجود خداوند با براهین عقلی هم مورد هجمه قرار میگیرد و دقیقاً در جایی که آیات قرآن برای اثبات خالق دستور به تعقل و اندیشه و استفاده از علم داده، توسط صوفیان راه خطایی شمرده میشود.
میگویند شمس تبریزی از سران صوفیه و مراد بسیاری از مشایخ تصوف، روزی در مجلسی حاضر شد که عالمی میگفت: به دلیل قاطع وجود خدا را ثابت کردهام. روز بعد شمس در حضور همان مخاطبان با لحنی کنایهآمیز اعلام کرد که شب پیش، فرشتگان را دیدم که به زمین فرود میآیند تا آن عالم را دعا کنند که وجود خداوند را ثابت کردهاست؛ و سپس خطاب به آن عالم، ادامه داد؛ ای مردک! خدا ثابت است، اثبات او دلیلی نمیخواهد. اگر میتوانی مقام خود را در پیش او ثابت کن که او بیدلیل ثابت است![4]
نتیجهی اینگونه رفتار و برخورد بزرگان صوفیه با اندیشمندان، دراویش را نسبت به تعقل در آیات الهی سست کرده و همانطور که دیده میشود، ایشان به جای بندگی خالق متعال، یوغ بندگی اقطاب و مشایخ را به گردن خود انداختهاند.
پینوشت:
[1]. رجال كشی، تعليقات ميرداماد استرآبادی، باب اختيار معرفة الرجال، ج1، ص 232
[2]. قاسم غنی، تاریخ تصوف دراسلام، ص 508
[3]. آیت الله مکارم شیرازی، عرفان اسلامی، 1395، ص 144
[4]. زرینکوب، تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن، انتشارات سخن، ص 107
#صوفیه #شاهد_بازی_صوفیه #همجنس_بازی #فرقه_سازی_دراسلام #بدعت_در_دین #پرستش_انسان #پرستش_جن_شیطان #وحدت_وجود #مدعیان_دروغین #ادعاهای_عجیب #فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2