فرقه های عجیب و جهان ماوراء
عاقبت شوم جادوگران در طول تاریخ 👹🔥👆 #جن_گیری #قرون_وسطی_شکنجه #جادوگری #قرون_وسطی_کیمیاگری_جادو #پرس
عاقبت شوم جادوگران در طول تاریخ 👹🔥
در طول تاریخ انسانهای بسیاری به ظن جادوگری مجازات شدند. در این میان گاهی مقبره آنها به عنوان نمادی از سیاهی ذات بشر تا به امروز باقی مانده است.
جادو و جادوگری بخشی غیرقابل انکار و جدا نشدنی از تاریخ بسیاری از ملل و اقوام مختلف در گوشه و کنار جهان است. در این میان هیچ تفاوتی وجود نداشت که فرد متهم به جادوگری از جادو برای چه اعمالی استفاده میکرده است، چرا که در هر حال با واکنش منفی جامعه مواجه شده و به دردسر میافتاد. شفا دادن یا طلسم کردن، به کار بردن جادوی سیاه، تبدیل شدن به حیوانات و غیره از جمله کاربردهایی است که در گذشته جادو را مبدل به پدیدهای شگفت انگیز و حتی ترسناک کرده بود.
واقعیت این است که در طول تاریخ، جادوگران بخشی از دنیای اساطیری را به خود اختصاص داده و در دل افسانههای محلی و داستانهای فولکلور اقوام مختلف در گوشه و کنار جهان بارها و بارها بازتولید شدهاند. اما چیزی که امروزه برای بسیاری از ما در حد شوخی یا افسانههای قدیمی غیرقابل باور جلوه میکند، زمانی به سادگی به جادوگر سوزانهای گستردهای منتهی شد که شعلههای آتشش بسیاری را به نابودی کشاند.
در واقع در فاصله قرون پانزدهم تا هفدهم میلاد سنت شکار جادوگر امری بدیهی بود، به طوری که شکارچیان دیوانهوار دست به کار شده و هر کسی به سادگی در مظان اتهام ارتکاب سحر و جادو قرار میگرفت به طوری که در این برهه از تاریخ دست کم در غرب اروپا چهل هزار نفر با چنین اتهاماتی مواجه و در نهایت کشته شدند.
حتی اقیانوس هم نتوانست این داستان تلخ را در نقطهای متمرکز کند و ماجرای جادوگری و کشتار جادوگران حتی به کلنی نشینان نیوانگلندی آمریکا نیز رسید. معروفترین داستان در این مورد به ماجرای رسوایی آمیز محاکمه جادوگران در شهر «سیلم» (Salem) در ایالت ماساچوست اشاره دارد که به مناطق دیگری همچون «نیو هیون» (New Haven) نیز سرایت کرده و به کشته شدن تعدادی انسان بیگناه ختم شد. غرق کردن، به دارآویختن و البته سوزاندن متداولترین روشهای اعدام افرادی بود که به ظن فعالیتهای جادوگری دستگیر میشدند.
علیرغم این حقیقت تلخ که مکان دفن بسیاری از این افراد در گذر زمان گم شده و برای ما نامعلوم است، اما دست کم مقبره تعدادی از آنها تا به امروز باقی مانده است، قبوری که قساوت نوع بشر را به روشنی به نمایش گذاشته و تاریکی پنهان شده در طبیعت انسان را به نسل امروز یادآوری میکنند.
این مقبرهها شاید در حد سنگ قبری ترک خورده و فراموش شده باشند، اما این مسئله چیزی از قساوت مردمان گذشته کم نمیکند. به هر روی داستان ترسناکی که در پس هر کدام از آنها پنهان شده، به اندازه ای جالب توجه است که گردشگران حوزه گردشگری وحشت را تا حدی تحت تأثیر خود قرار دهد.
#جن_گیری
#قرون_وسطی_شکنجه
#جادوگری
#قرون_وسطی_کیمیاگری_جادو
#پرستش_جن_شیطان
#قرون_وسطی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
علامه مجلسی و صوفیه نوشته :محقق فقید مرحوم حجت الاسلام و المسلمین علی دوانی قسمت (ششم)6⃣ عده ای ا
علامه مجلسی و صوفیه
✍نوشته :محقق فقید مرحوم حجت الاسلام و المسلمین علی دوانی
قسمت (پایانی)7⃣
سخن کوتاه در باره صوفیه
علامه مجلسی نه تنها میانه ای با صوفیه نداشته، بلکه در عصر صفویه که صوفیان به وجود سلاطین صوفی منش آنها بر خود میبالند، سخت بر آنها تاخته و تمام فرقه های آنها را از نظر دینی و منطق شیعه مردود و مطرود دانسته، اعمال و اذکار آنها را بدعت و گمراهی شمرده است.
سخنان علامه مجلسی در عین الحیات بیش از این است که در اینجا آوردیم، زیرا وی به تفصیل در باره حسین بن منصور حلاج، سخن گفته. همچنین در باره ذکر خفی و جلی، ماجرای حسن بصری و عباد بن کثیر بصری دو تن از اکابر صوفیه با حضرت امیر المؤمنین و زین العابدین علیهما السلام، بحث و انتقاد نموده است.
کسانی که سعی دارند، مجلسی را از دشمنی با صوفیه، تبرئه کنند، نمیخواهند از وی دفاع نمایند اینان چون علامه مجلسی و مقدّس اردبیلی و امثالهم را در مقامی میبینند که جرات اسائه ادب و جسارت نسبت به آنان ندارند، و میدانند که مخالفت آنان با صوفیه چه زیانی برای اهل تصوف خواهد داشت، لذا در یک جا نامه ساختگی به نام مجلسی اول و دوم میسازند که آنها نسبت به صوفیه و یا لا اقل صوفیه شیعه ذیعلاقه بلکه خود صوفی بوده اند! و در جای دیگر «حدیقه الشیعه» را تألیف مقدّس اردبیلی نمیدانند!
اگر شخص با انصاف و با ارادهای کتاب «تذکره الاولیاء» عطار نیشابوری یا «نفحات الانس» جامی، یا «شرح گلشن راز» عبد الرّزاق کاشی، و یا «اسرار التوحید» ابو سعید ابو الخیر را که جزو اسناد و منابع قدیمی و پر ارزش تمام فرقه های صوفیه است مطالعه کند، خواهد دانست که صوفیه فرسنگها با اسلام و مسلمانی فاصله دارند، و دنیائی غیر از دنیای اسلام دارند. دروغهای شاخدار، جعلیات، کفریات، معجزات و کرامات ساختگی که برای مشایخ صوفیه امثال، با یزید بسطامی، جنید بغدادی، منصور حلاج، حسن بصری، سری سقطی، معروف کرخی، سفیان ثوری شقیق بلخی، ابراهیم ادهم، داود طائی و رابعه عدویه و دیگران نقل کردهاند، برای هیچ پیغمبر اولوا العزم و امام معصومی در تمام کتب سنی و شیعه نیامده است! با این وصف خود را مسلمان و شیعه مذهب و پیرو اهل بیت پیغمبر میدانند، دیگر نمیدانند مادام که این عقائد و اعمال و گفتار را داشته باشند، و پیروان مشایخ و پیران گمراه و بدعتگذاران سودجو و حیله گر باشند فرسنگها با ائمه طاهرین و آئین تشیّع فاصله دارند! آنچه آنها در کتابهای خود برای توفیق طریقت با شریعت و ارتباط مشایخ خود با اصحاب ائمه یا علمای مذهب شیعه، نوشته اند فاقد ارزش است، و به کلّی از درجه اعتبار ساقط میباشد.
این نکته هم ناگفته نماند که صوفیه در مقام جواب به ما، نوعا مقام ادبی و شعری و مسلک عرفانی بعضی از مشایخ و سران خود را به رخ ما میکشند، مثلا، احیاء العلوم غزالی، مثنوی مولوی، دیوان سنائی و عطار و حافظ و سعدی و غیره را به میدان میآورند، در صورتی که اولا ما با ادبیات و اشعار خوب نه تنها مخالف نیستیم، بلکه آن را رکنی از علوم میدانیم. دلیل بر این، کتب علماء و سخنان گویندگان ماست که از شعر و ادبیات خالی نیست. ولی این چه ربطی به اوهام و خرافات و عقائد فاسده آنها دارد؟ آیا اگر فی المثل ما از کتاب «روح القوانین» منتسکیو یا «جنگ و صلح» تولستوی یا «بینوایان» ویکتور هوگو یا فلسفه «کانت» یا فرضیه نسبیّت «انشتین» به دلیل اینکه دارای مطالب ارزنده و قابل استفاده است، تعریف کردیم، باید مذاهب آنها را که یا یهودی و یا مسیحی بودهاند هم ستایش کنیم، و پیرو مذهب آنها باشیم؟!
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
از این گذشته باید دید غزالی، محی الدین، سنایی، عطار، مولوی، سعدی و حافظ و سایرین که دم از صوفیگری و خانقاه نشینی زده اند و صوفیه هم در مقام پاسخ به ما آنها را به رخ ما میکشند، آیا آنها معلومات و مقام ادبی و عرفانی خود را از خانقاه و چله نشینی و ترک درس و بحث و شستن اوراق دفتر گرفته اند، یا در محضر علما و مدرسه آموخته اند؟ آیا به این گفته سعدی ایمان ندارند که با صراحت میگوید:
زاهد وعابد و صوفی همه طفلان رهند مرد اگر هست به جز عالم ربانی نیست؟
شکی نیست که مشایخ صوفیه اگر دانشی داشته اند، از پاسداران شریعت و علمای دینی در مدارس گرفته،سپس که براثر طبع سرکش ونفس هواپرست به طرف خانقاه وبیبند وباری کشانده شدند، در لباس«طریقت»به مشتریان دیگر فروختند و گر نه همه میدانند که در خانقاه خبری نیست. نه علمی و دانشی، نه درسی و بحثی نه حلالی و حرامی و نه حسابی و کتابی.
#صوفیه
#فرقه_سازی_دراسلام
#بدعت_در_دین
#ادعاهای_عجیب
#مدعیان_دروغین
#ریاضتهای_شیطانی
#پرستش_جن_شیطان
#فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
گریس او مانیل ملکه دزدان دریایی ⛵️👆 #قرون_وسطی #عجیب_غریب 📝 اینجا بخوانید👇 👇 کانال فرقه های عجیب و ج
گریس او مانیل ملکه دزدان دریایی ⛵️
گریس او مانیل، ملکه دزدان دریایی، یاغی و رهبر شورشیان در ایرلند و در قرن شونزدهم میلادی بود. در داستان ها و تاریخ آمده است که او زنی بسیار شجاع بود و تعدادی زیادی از مردان را رهبری می کرد.
او زنی با قدرت نفوذ و کلام بسیار زیاد بود. در زمان حمله قوای انگلیس به ایرلند او از کشورش در مقابل تهاجم خارجی ها حفاظت کرد. از نظر انگلیسی ها، او فردی یاغی و یک دزد دریایی کثیف است.
مانیل در سال ۱۵۳۰ میلادی در ایرلند به دنیا آمد. او دختر یک اشراف زاده ی ایرلندی و یک تاجر بزرگ به نام اون مانیل بود. بعد از مرگ پدرش او مسئول تجارت با کشتی های بیشماری که پدرش داشت شد. او از همان ابتدا مانند زنان هم عصر خود عمل نمیکرد. گریس مانیل بسیار جسور و شجاع بود و البته بسیار بلند پرواز. او در سفرهاهای تجاری همراه ملوانان و کشتی های خود بود و مانند یک کاپیتان مرد کنترل همه امور را در دست داشت. علاوه بر دارایی هایی که از پدرش به او رسیده بود، زمین های بسیار حاصلخیز مادریش به او کمک می کرد که روز به روز ثروتمندتر و قدرتمندتر شود.
در آن زمان ایرلند توسط چند حکومت محلی اداره می شد. او در این زمان بیش از ۲۰ کشتی تجاری داشت. او با زیرکی تمام با مقامات مسئول وارد مذاکره می شد تا بتواند تجارت خودش را گسترش دهد. تمامی این حکومت ها زیر نظر ملکه ی بریتانیا اداره می شد و شاهزادگان ایرلندی اختیارات و قدرت چندانی از خودشان نداشتند. گریس مانیل از اینکه کشورش را بیگانگان اداره می کنند اصلا خوشنود نبود.
خانواده ی گریس یکی از موفق ترین تاجران و اشراف زادگان نوار غربی ایرلند بودند. در یک زمان، آنها به قدری ثروتمند و قدرتمند بودند که برای خود نیروهای نظامی استخدام می کردند و کنترل بخش هایی از جزایر غربی ایرلند را نیز در دست گرفتند. یکبار زمانی که یک کشتی باری از اسکاتلند به سمت ایرلند حرکت بود مورد حمله قرار گرفت. گریس با کشتی هایش به سمت دزدان حمله برد و آنها را فراری داد اما تمام محموله ی کشتی را از آن خود کرد. کم کم نام او به عنوان یک دزد دریایی بر سر زبان ها افتاد.
گریس مانیل از آن به بعد شروع به غارت کردن کشتی های نظامی و تجاری انگلیسی ها کرد. کم کم آوازه ی نام زنی جوان در تمام انگلستان پیچید و حتی در دربار بریتانیا نیز از او سخن به میان می آمد. بریتانیا برای دستگیری او جایزه تعین کرد و اعلام کرد که دیگر تحمل ندارد یک یاغی اموال و کشتی های تحت لوای ملکه را برباید.
گریس مانیل یک تهدید برای اهداف بلند مدت بریتانیا بود، پس به هر قیمتی باید نابود می شد. گریس برای در امان ماندن در خشکی یک قلعه مخفی به نام راکفیلیت برای خودش ساخته بود.
سرانجام این زن شجاع در سن ۵۶ سالگی و توسط سر ریچارد بینگهام فرمانده ی دست نشانده ی بریتانیا در ایرلند دستگیر شد، ولی توانست فرار کند. گفته می شود نزدیکان او در دستگیریش نقش داشتند. برادر و پسرش دستگیر شدند. آنها را اعدام نکردند ولی تمامی ثروت، املاک و کشتیهایش به نفع ملکه ی بریتانیا تصاحب شد.
او به دربار ملکه، در حرکتی غیر منتظره شکایت کرد. او در دیداری تاریخی با کشتی هایش به سمت انگلستان حرکت کرد و در سال ۱۵۹۳ با ملکه الیزابت اول دیدار کرد. او قصد داشت ملکه را متقاعد کند که خانواده ی او را آزاد کند.
در طول هفتاد سال زندگیش او به زنی بسیار قدرتمد و با نفوذ و البته مورد احترام تبدیل شد. او زمانی که بسیاری از مناطق ایرلند تحت نفوذ بریتانیا بود از زمین هایش محافظت کرد. او در سال ۱۶۰۳ میلادی از دنیا رفت. امروزه کتاب ها، شعرها و داستانهای زیادی در مورد او نوشته و سروده اند. او یک قهرمان بزرگ برای ایرلندی ها و یک شخص منفور برای انگلیسی هاست.
#قرون_وسطی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛👆 #قربانی_کردن_انسان #قاتلان_روانی #آدمخواری #ادیان_گنو
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛
قسمت (اول) 1⃣
رسم قربانی کردن انسان در مراسم آئینی در همه جای عالم نمونه دارد. اما در میان تمام اقوام بشری دیده نشده است. قربانی کردن انسان به مرحله کاملا معینی از رشد انسان تعلق دارد که احتمالا بعضی اقوام انسان از آن عبور نکرده و از این رو با آن بیگانه ماندهاند.
این رسم مختصِ مردمانی است که بت و مراسم آئینی مربوط به آن را داشتهاند. این رسم در میان انسانهای اولیه کمتر دیده میشود(رسم آدمخواری که احتمالا در میان نئاندرتالها مرسوم بوده) که کارشان شکارو گردآوری خوراک بود. آنها به جانگرایی اعتقاد داشتند و طبیعت را صاحب روح میدانستند.
اینجا ما با نخستین بتها سر و کار داریم، بتهایی که تشنه خون بودند. اینها شامل خدایان ادیان قدیمی، زئوس، دیونیسوس، کرونوس، خدای توفان، بعل، مولوخ و همچنین بتهای اسلاوها و مصریان میشود که در شکلهای اولیه خود دیوهای آدمخوار بودند. رسم قربانی کردن انسان بعدا کم کم جای خود را به قربانی کردن حیوانات داد.
با توجه به غیرانسانی بودن این مراسم، و اسناد و مدارک تاریخی موجود،در باره بعضی ازملل متمدن در این زمینه باید بیشتر به اسطورهها و افسانهها مراجعه کرد که حکایت از مراسم خونین قربانی کردن انسان به منظور راضی کردن خدایان میکنند. در بعضی مراسم آئینی ادیان و اقوام مختلف نیز مواردی مشاهده میشود که برگرفته از مناسک قربانی کردن انسان به نظر میرسند.
پلوتارک در زندگینامه تمیستوکل فرمانده جنگی یونانیان در جنگ با ایرانیان در ۴٨٠ قبل از میلاد، شرحی از قربانی کردن انسان میدهد. او مینویسد هنگامی که در قربانگاه سرگرم مراسم دینی بوده، سه اسیر ایرانی را که ظاهرا از بستگان نزدیک خشایارشاه بودهاند، نزدش میآورند. وقتی که چشم کاهن به سه اسیر میافتد، یک باره تنور قربانگاه معبد شعله میکشد. کاهن این را علامت آن میگیرد که این سه طلبیده شدهاند و باید قربانی دیونیزوس شوند. او به تمیستوکلس میگوید که در صورت قربانی کردن این اسیران، یونانیان برنده جنگ میشوند. تمیستوکلس باور نمیکند. اما سایر جنگجویان یونانی که از اوضاع ناگوار نبرد و موقعیت بد قوای خود آگاه بودند، یک صدا فریاد قربانی شدن اسیران را سر میدهند. آنها در پی خشنود کردن دیونیزوس بودند تا یار و یاور آنها در جنگ باشد
⭕️ دیونیزوس خدای شراب است، اما “گوشت خامخوار” هم از القاب اوست. یونانیان باستان در مراسم ستایش او بزی را قربانی میکردند، خونش را برای حاصلخیزی به زمین میپاشیدند و گوشتش را تکه تکه کرده و خامخام میخوردند. این همه نشانههایی است که بر رسم قربانی کردن انسان و احتمالا آدمخواری دلالت دارند. کشاورزان اشعاری در ستایش او میخواندند که به تراگو دیا (trago dia) معروف شد. تراگو در یونانی به معنی بز و دیا به معنی شعر و در مجموع به معنی سرود بزی است. نام امروزیتراژدی از همین واژه گرفته شدهاست. رفته رفته این اشعار را همه ساله در جشنوارهای به افتخار دیونیزوس میخواندند و همین سنگ بنای تئاترهای اولیه شد⭕️
چنانکه دیدیم، پلوتارک به یک مورد قربانی انسان به مناسبت جنگ اشاره کرده، اما برخی نویسنگان دیگر عهد باستان به قربانی کردن انسان به مناسبتهای دیگر هم اشاره کردهاند. بنا به پارهای از این نوشتهها، یونانیان به مناسبت جشن سالانه تارگلین که پیش از برداشت محصول بر پا میشد، دو انسان فقیر و مطرود و حتیالامکان یک زوج را بر میگزیدند و به مدت یک سال اطعام میکردند. در روز جشن آنها را میآراستند و با شاخهای از درخت انجیر میزدند و درمیان غریو شادی و هلهله مردم به پیش میراندند. آنها را در همه جای شهر میگرداندند تا ناپاکیهای همگان را جذب خود کنند. آنگاه این دو را بیرون شهر به بالای صخرهای برده به پایین پرت میکردند. یا پیکرشان را میسوزاندند و خاکسترش را روی دریا میپاشیدند. یونانیان به این ترتیب باور داشتند که ناپاکیهای اهالی را از بین برده و نابود کردهاند.
#قربانی_کردن_انسان
#قاتلان_روانی
#آدمخواری
#ادیان_گنوسی
#بت_پرستی
#پرستش_جن_شیطان
#جاهلیت
#خرافات
#عجایب_جهان_باستان
#مراسم_های_پاگانیستی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
اسب های آبی که باعث جنگ بین فراعنه مصر شدند 👆 #جهان_باستان #عجیب_غریب 📝 اینجا بخوانید👇 👇 کانال فرقه
اسب های آبی که باعث جنگ بین فراعنه مصر شدند
شاید ندانید که یکی از عظیم ترین نبردهای تاریخ مصر به خاطر اسب های آبی پدید آمده است. یکی از فراعنه مصر موسوم به «سِقِنِنرَع تائوی دوم» در کاخ خود استخری داشت که درون آن مملو از اسب های آبی اهلیشده بود. او از تماشای آب بازی جانوران مورد اشاره لذت می برد و به تک تک آنها عشق می ورزید. به قدری آنها را دوست داشت که حاضر بود برای آنها جان دهد .
در زمان حیات این فرعون، قلمروی مصر چندپاره بود. قدرتمندترین سرزمین این قلمرو «هیکسوس» نام داشت که تحت حکمرانی فرعونی موسوم به «آپوپی» اداره می شد. از آنجایی که سِقِنِنرَع در مرتبه ای پایین تر از آپوپی قرار داشت، باید به او خراج می پرداخت.
سِقِنِنرَع با وضع موجود کاملاً کنار آمده بود و تحقیرهای ناشی از زندگی تحت سلطه یک مقام بالادست را تحمل می کرد. این رویه همچنان ادامه داشت تا این که یک روز، آپوپی فرمانی جنجالی صادر کرد. او به سِقِنِنرَع دستور داد باید عطای اسب های آبی را به لقایشان ببخشد.
پیامی که آپوپی برای سِقِنِنرَع فرستاده بود چنین مضمونی داشت: «سر و صدای اسب های آبی تو به قدری زیاد است که نمی توانم بخوابم. کلک آنها را بکَن!». با توجه به وجود فاصله ۷۵۰ کیلومتری بین محل اقامت آپوپی و اقامتگاه سِقِنِنرَع، به سادگی می توان پی برد که پیام فوق تنها جنبه مردم آزاری داشته و در اصل بهانه ای برای ظلم و تعدّی بوده است.
علی رغم سابقه سعه صدر و تحمل فراوان، این بار سِقِنِنرَع تاب نیاورد و اهانت به اسب های آبی خود را بر نتافت. او موضع مخالفت آمیز خود را علنی کرد و زمینه ساز وقوع جنگی بزرگ شد.
بالاخره جنگ در گرفت و سپاهیان سِقِنِنرَع به قلمروی آپوپی یورش بردند. در کشاکش نزاع و درگیری، سِقِنِنرَع که به خاطر دفاع از حق مالکیت خود بر استخر اسب های آبی وارد جنگ شده بود، کشته شد. اما این پایان ماجرا نبود؛ پسر سِقِنِنرَع جنگ را ادامه داد.
به دنبال این وقایع، دو نسل از پادشاهان مصر، نبرد بزرگ و خونین مذکور را پیگیری کردند اما از آنجایی که هر آغازی، پایانی دارد، سرانجام نزاع خاتمه یافت.
بد نیست اشاره کنیم که فرجام نهایی جنگ چندان هم بد نبود. با فرو نشستن غبار حاصل از درگیری، قلمروی مصر هویتی یک پارچه یافت. جالب است که این دستاورد بزرگ، نتیجه اقدام مردی بود که به اسب های آبی خود عشق می ورزید!
#جهان_باستان
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛 قسمت (اول) 1⃣ رسم قربانی کردن انسان در مراسم آئینی
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛
قسمت (دوم)2⃣
بین رسم بلاگردان یهودیان باستان واین رسم یونانیان مشابهت دیده میشود. به نظر هِردِر، انسان در مراحل ابتدایی تکامل، درکی انتزاعی از گناه نداشته و آن را چون بیماری و بلا به طور مادی پیش خود مجسم میکرده است. به همین دلیل با بار کردن گناهان بر دوش قربانی و کشتن او به نابودی گناه بر میخاسته است.
درمیان اقوام دیگر نیز مراسم مشابهی انجام میشده که همگی در آستانه برداشت محصول برپا میشدهاند. این نکته وضع متزلزل زندگی مردم را میرساند که به شدت به منبع خوراکشان وابسته بودهاند و مدام وحشت داشتهاند که در اثر حادثهای محصول یک سال کار طاقت فرسایشان از بین برود و گرسنه بمانند. قربانی کردن نوعی اقدام پیشگیرانه و در عین حال هدیهای بوده به خدایان یا نیروهای ناشناخته تا از مردم خشنود باشند و بر آنها خشم نگیرند. چنین مراسمی در میان آزتکها نیز دیده شده است.
در جزیره ماسیلا (مستعمره سابق یونان و شهر مارسی امروزی) به هنگام شیوع بیماری همهگیر، همین مراسم را با کمی تغییر برگزار میکردند. بینوایی را طعام میدادند و رخت نو میپوشاندند و خوب میآراستند. سپس او را در شهر میگرداندند تا مردم هر چه میخواهند فحش و نفرین نثارش کنند. بعد این سپر بلا را به بیرون شهر برده، از بالای صخره به پایین پرت میکردند. از فراز صخرههایی به ارتفاع سیصد متر در جزیره لویکاس در شمال یونان، قربانی را به دریا میانداختند. او اگر زنده میماند، باید شهر را فورآ ترک میکرد و به جای دور افتادهای میرفت و گناهانی که بر دوش او نهاده بودند، با خود به دوردستها میبرد.
در رودوس قربانی را نثار کرونوس (پادشاه تیتانها در اسطورههای یونان) میکردند. در جزیره قبرس انسانها را برای زئوس قربانی میکردند. دیومدس، یکی از دلیرترین جنگجویان جنگ تروا در اسطورههای یونانی، چهار مادیان آدمخوار در اختیار داشت، که همین نکته بر رسم قربانی انسان دلالت دارد. در میان برخی اقوام نمونههای معتدلتری از قربانی کردن دیده میشود که طی مناسکی فقط خون قربانی را پای معبد میپاشیدند و قربانی صرفا به طور سمبلیک به قربانگاه اهدا میشد. اسپارتها در معبد آرتمیس پسر بچهها را چنان با شلاق میزدند که خونشان به قربانگاه بپاشد.
از روم باستان هم اخباری از قربانی کردن انسان به جا مانده است. سال ٢٢۶ پیش از میلاد یک زوج از نژاد سلت را مانند یونانیها در بازار گاوفروشان دفن کردند. با این کار میخواستند پیشگویی شوم تسخیر رم به دست سلتها و یونانیان را بیاثر کنند.
دولت روم در سال ٩٧ قبل از میلاد قربانی کردن انسان را ممنوع کرد، اما این مانع از آن نشد که سزار در سال ۴۶ قبل از میلاد و در پی شورش سربازان، دو تن از آنها را قربانی مارس، خدای جنگ نکند. صدها زندانی را نیز پنج سال بعد آگوستوس در محراب معبدی که به پاس رسیدن سزار به مقام خدایی بنا شده بود، قربانی کرد. قیصر بی بند و باری به نام هلیوگابال که در سال ٢٢٠ میلادی حکومت میکرد، تعداد بی شماری کودک را فدیه خدای خورشید کرد و با استفاده از خونشان به پیشگویی پرداخت. در آیین میترا هم روایاتی از قربانی انسانی هست.
⭕️در بسیاری نقشهای سنگی، میترا را در حال قربانی کردن گاو نر میبینیم. بنا به اساطیر یکی از کارهای میترا کشتن گاو است که با پاشیدن خون گاو بر زمین برکت و سرسبزی میآفریند. قربانی گاو، در آیین میترا (مهر) نماد آفرینش است و مرگ گاو، حیاتی نو میآفریند. از آبیاری زمین با خون او غلات و انگور پدید آمد. به نظر برخی محققان ضیافت شام با نان و شرابی که نماد خون قربانی است، از جمله آیینهای عبادی آیین میترا بوده که بعدها به مسیحیت راه یافت. ⭕️
در روم قدیم پانزده ماه مه روز جشن کفاره بود. در حضور مقامات و مردم شهر ٢۴ عروسک حصیری به بزرگی انسان را که دستها و پاهایشان به هم بسته بود، به رودخانه پرت میکردند. این خود گواه آن است که روزی انسانها را به کفاره پلی که روی رودخانه ساخته و به عقیده خودشان از اقتدار آن کاسته بودند، قربانی خدای رودخانه میکردند.
#قربانی_کردن_انسان
#قاتلان_روانی
#آدمخواری
#ادیان_گنوسی
#بت_پرستی
#پرستش_جن_شیطان
#جاهلیت
#خرافات
#عجایب_جهان_باستان
#مراسم_های_پاگانیستی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛 قسمت (دوم)2⃣ بین رسم بلاگردان یهودیان باستان واین رس
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛
قسمت (سوم) 3⃣
جنگ گلادیاتورها نیز که محبوب مردم بود، شکل دیگری از قربانی انسان بود. گواه آن که خون گلادیاتور کشته شده را درمان بیماری صرع قلمداد میکردند. بعدها همین رسم شامل خون کسی کردند که سرش در مجازات اعدام قطع میشد.
در کتاب عهد عتیق هم به کرات به قربانی انسان بر میخوریم. یک نمونه، روایت یفتاح، قاضیالقضات بنی اسرائیل و فرمانده نظامی قوم یهود است. او در جنگ میان قوم بنی اسرائیل با طایفه بنی عمون، نذر کرد که در صورت پیروزی بر دشمن، اولین کسی را که از خانه به استقبال او آید، قربانی یهوه سازد و در آتش بسوزاند. اما این نخستین کس کسی نیست جز یگانه دخترش، که با دف و رقص به پیشواز پدر میآید. یفتاح به خواسته دخترش دو ماه به او و دوستانش فرصت عزاداری میدهد و سرانجام بنا به عهد خود دخترش را فدای یهوه میکند.
یک مورد دیگر مربوط به پادشاهانی است که وقتی ملکشان در معرض تسخیر بود، پسر خود را فدای قوم خویش میکردند. وقتی پادشاه “موآب” در محاصره قوم بنی اسرائیل قرار گرفت پسر نوزادش را که قرار بود جانشین وی شود، قربانی کرد. او قربانی را بالای برج پیش چشم محاصره کنند گان آورد و آنها که صلابت پدر در قربانی کردن فرزند را دیدند، از محاصره دست کشیدند.
دریک روایت دیگر، یهوه به تنبیه خونریزی توسط طالوت، بر مردم قحطی نازل میکند. ساکنان کنعان هفت تن از خانه طالوت را به عنوان کفاره حلقآویز میکنند.
همچنین هیل در بازسازی شهر ویران شده اریحاو دو پسر بزرگ و کوچک خود را قربانی کرد تا نفرین شهر بیاثر شود. آحاز، یازدهمین پادشاه قوم یهود، پسران خود را به پای خدای بعل سوزاند. قربانی کردن کودکان به پای خدایان چنان وسعتی داشته که برخی انبیاء قوم یهود، از جمله ازحیال، قوم خود را از بابت آنها ملامت کردهاند. علت قربانی کردن کودکان نیز آن بوده که میخواستهاند زیباترین و عزیزترینهای خود را وقف خدایان کنند تا آنها خشنود شوند.
این رسم در میان فنیقیها و کارتاژها هم جاری بوده است. درپای مجسمه کرونوس گودالی بوده که بچههای قربانی را در آن میانداختهاند. کسانی هم که خودشان بچه نداشتند، بچههای فقرا را میخریدند تا قربانی کنند. پلوتارک مینویسد، مادران این کودکان بیآنکه اشک بریزند گوشهای کز میکردند. اگر گریه میکردند پولی بابت بچهها به آنها داده نمیشد. بچههای فروخته شده به هرحال سوزانده میشدند. بچههایی که گریه میکردند، نوازش میشدند. برای آنکه جیغ و فریاد بچهها پای تنور شنیده نشود، با صدای بلند ساز و دهل و طبل میزدند. یک نکته مهم در مورد قربانی، این بود که داوطلبانه صورت گیرد یا جلوه کند. هرگونه نشانه مقاومت یا خودداری در قربانی از قداست نذر میکاست.
قربانی کردن انسان در زمان تیبروس، امپراتور روم در قرن ششم ممنوع شد اما مخفیانه همچنان صورت میگرفت. از اهالی جزیره ساردنی در شرق ایتالیا، نقل میکنند که آنها به پای کرونوس نه تنها زندانیان، که والدین خودشان را هم بعد از هفتادسالگی قربانی میکردند. در میان ژرمنها هم بنا به گزارش مورخان، از جمله تاسیتوس، انسان قربانی میکردند.
اسقفی اهل آپولینار در پایان قرن پنجم میلادی از دزدان دریایی اهل ساکسون روایت کرده که پس از غارت و به آتش کشیدن سواحل گالیا (یا سرزمین گل، منطقه وسیعی در غرب اروپا ) پیش از عزیمت به سمت خانه از هر ده اسیر، یکی را به قید قرعه قربانی خدایان میکردند. دلیل این هم آن بوده که سفر دریایی در آن دوران بسیار خطرناک بوده و دریانوردان همواره در ترس و تزلزل به سر میبردند که راه را گم نکنند و سالم به مقصد برسند. نمونه سرگردانی اودیسه در افسانهها بازتاب یک مورد از همین سرگردانیهاست. به همین دلیل اقوام دریانورد پیش از آغاز سفر، انسانی را به پای خدای دریاها قربانی میکردند تا دلش را به دست آورند.
#قربانی_کردن_انسان
#قاتلان_روانی
#آدمخواری
#ادیان_گنوسی
#بت_پرستی
#پرستش_جن_شیطان
#جاهلیت
#خرافات
#عجایب_جهان_باستان
#مراسم_های_پاگانیستی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....