eitaa logo
مدرسه مطالعات فقه نظام
1.3هزار دنبال‌کننده
427 عکس
9 ویدیو
4 فایل
💠 کانال رسمی مدرسه مطالعات تخصصی فقه نظام 🔶 مرجع تخصصی دروس خارج فقه نظام 🔶 اطلاع رسانی برنامه ها و نشست های تخصصی 🔶 معرفی آثار علمی برگزیده در حوزه فقه نظام 🌐 وبگاه اطلاع رسانی http://www.fiqhenezam.ir 📞 ارتباط با ما: @Admin_1001
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ آیت الله اعرافی در درس خارج «فقه روابط اجتماعی» مطرح کرد؛ 🔻 تعیین حکم سوء ظن به وسیله رجوع به ادله قرآنی. ⬅️ دومین دلیل قرآنی، آیه12 سوره حجرات است «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ». ⬅️ مؤمن در جمله «یا أیّها الذین آمنوا» به شخصی اطلاق می‌شود که به ولایت و تمامی عقاید خاص شریعت به نحو تفصیل یا اجمال که در اجمالش هم مقصر نباشد، پایبند باشد. ⬅️ قرائنی دال بر اینکه مراد از مؤمنون در آیه شریفه همه مسلمانان هستند، وجود دارد که عبارتند از: 1️⃣ شأن نزول: یعنی شخصی که مورد سوءظنی قرار گرفته است، یک فرد معمولی می‌باشد. 2️⃣ با توجه به سیاق و ظاهر آیات دیگر می توان گفت محور آیه جامعه اسلامی است و آیه در مقام ایجاد همبستگی در جامعه اسلامی است. 🔻سه مصداق برای ظنون مطرح است: ✅ ظن در اثبات واقعیات که در مباحث حجج بحث می‌شود. ✅ ظن در روابط میان فردی که این قدر متیقن است. ✅ ظن سوء نسبت به خداوند تبارک ‌وتعالی. ⬅️ با توجه به بافت و سیاق آیه، قدر متیقن در جمله «اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ»، ظن سوء در روابط اجتماعی است. ⬅️ «كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ» غیر از اکثر از ظنون است یعنی مراد آیه چنین نیست که از اکثر ظنون اجتناب کنید بلکه یعنی فی حد نفسه از ظنون بپرهیزید که گستره آن زیاد است. ————————— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
✅ آیت الله اعرافی در درس خارج «فقه روابط اجتماعی» مطرح کرد؛ 🔻 تعیین حکم سوء ظن به وسیله رجوع به ادله قرآنی. ❇️ سومین دلیل قرآنی، آیه 36 سوره اسراء است « وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا». ⬅️ این آیه به صورت مستقیم دلالت بر موضوع سوء ظن ندارد بلکه بحث کلانی را مطرح می کند که با سوء ظن نیز مرتبط است. ⬅️ خطاب «لا تقفُ» در آیه مفرد است اما چنین خطابی ضرری به استفاده عام از آیه نمی‌زند؛ زیرا در خصوص الفاظ مفرد در آیه دو احتمال وجود دارد. نخست اینکه خطاب این الفاظ به جنس انسان است؛ از این رو مخاطب «لا تقف» جنس انسان است و مفرد بودنش ضرری به عمومیت آیه نمی‌رساند. دوم این که «لا تقف» خطاب به پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله باشد. در این صورت می‌توان به وسیله الغای خصوصیت به این خطاب عمومیت داد. ⬅️«لا تقف» به معنای دنبال نکردن است که سه مصداق دارد: 1– باور نکردن 2– اظهار نکردن 3– عمل نکردن. از این جهت در خصوص این بخش از آیه «وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ» سه حالت قابل تصور است. اول این که انسان به چیزی که علم ندارد اذعان و آن را باور نکند. دوم این است که به آنچه علم ندارد، عمل نکند و سوم اینکه امری را که علم ندارد، نگوید. ⬅️ مواردی وجود دارد که اتباع از «ما لیس لک به علم» حرمت ندارد. در این موارد تعارض میان هیئت با اطلاق متعلق حکم ایجاد می‌شود که باید اطلاق را بپذیریم و هیئت را هم در مواردی که یقین به عدم حرمت آن داریم، حمل بر کراهت کنیم. ————————— 🔎@fiqhenezam_com
✅ آیت الله اعرافی در درس خارج «فقه روابط اجتماعی» مطرح کرد؛ 🔻 تعیین حکم سوء ظن به وسیله رجوع به ادله قرآنی. ❇️ سومین دلیل قرآنی، آیه « وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا». ⬅️ سه احتمال برای معنای علم مطرح است که از نظر ما معنای سوم صحیح است. 1️⃣ علم به معنای قطع حقیقی است. در این صورت شامل همه اطمینان‌ها و ظنون، حتی ظنون معتبر را می‌شود. 2️⃣ علم به معنای قطع و اطمینان است. در این صورت اطمینان داخل علم می‌شود و «ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ» آن را در بر نمی‌گیرد. 3️⃣ مراد علم عرفی است و شامل ظنون خاصه مثل خبر واحد و ظواهر و امثالهم می‌شود. 🔻 مولوی یا ارشادی بودن نهی در آیه ⬅️ نهی‌ دو قسم است یا به داعی زجر حقیقی به کار می‌رود و نتیجه آن حکم تکلیفی است. یا به داعی بیان مانع و حکم وضعی به کار می‌رود که نتیجه‌ آن حکم وضعی می‌باشد. ⬅️ اگر در اینکه نهی مولوی تکلیفی است یا ارشاد به یک حکم وضعی تردید شود، محل جریان دو اصل می‌باشد. نخست اصل تطابق اراده جدیه و اراده استعمالی است و دوم اصل ظهور امرونهی در بعث و زجر. بر اساس این دو اصل انسان‌ها در مراد جدیه خود بر مدار مراد استعمالیشان حرکت می‌کنند؛ از این رو نهی در «لا تقف ما لیس لک به علم»، به لحاظ اراده استعمالیه به معنای زجر حقیقی است که اراده جدیه نیز دال بر همین معنا است. ————————— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ اکرام در ارتباطات اجتماعی یعنی هر رفتاری که باعث شخصیت بخشی است ✅ آیت‌الله اعرافی در درس خارج « فقه روابط اجتماعی» بیان کرد؛ ⬅️ موضوع اکرام و تحقیر در رفتار، عمل و تعامل با دیگران از جمله عناوین مبنایی در ارتباطات و اصول ارتباطات، محسوب می‌شود؛ به این نحو که باید برخورد شخص با دیگران بر اساس کرامت، شخصیت بخشی و عزت بخشی باشد. ⬅️ معنای لغوی کَرَم، شرافت یا بزرگی درونی و روحی است؛ به همین دلیل خداوند متصف به کرم می‌شود. کتب لغوی در مقام توصیف این واژه از عبارات عظمت، شرافت، عزت و گاهی در لغات متأخر تفوق فی نفس الشیء نیز ذکر کرده‌اند. تعبیر نزاهت و پاکی هم آمده که جزء لوازم عزت و کرامت است. ⬅️ وقتی مفهوم و معنای اصلی شرافت، عظمت، عزت و تفوق شیء دانسته شد، معانی دیگر مانند کرم، جود، سخاء و بذل که از معانی متأخر و بالملازمه می‌باشد، مقصود نیست. کرامت در باب افعال به معنای ابراز عزت و شرافت شخص است یعنی به او اعطای کرم بکند؛ به تعبیر دیگر یعنی دادن عزت و شرافت به دیگری. ⬅️ اکرام به معنای مذکور دو قسم می‌شود؛ نخست اکرام تکوینی و دوم اکرام در امور اعتباری. اکرام تکوینی یعنی ایجاد وصف و اکرام اعتباری یعنی انجام اعمالی که باکرامت سازگار است؛ یعنی به‌ گونه‌ای رفتار کند که عزت در او رعایت می‌شود.اکرام تکوینی نیز دارای مراتبی است؛ اکرام و تکریمی که خداوند انجام می‌دهد که نوعی خَلق و علیت است. ⬅️ مقصود ما از اکرام در این بحث، اکرام ارتباطات اجتماعی است که از نوع اکرام اعتباری محسوب می‌شود؛ یعنی هر رفتاری که باعث شخصیت بخشی است. نقطه مقابل اکرام در مواقعی اهانت و در مواقعی نیز تحقیر است. هر دوی این موارد به یک معنا اشاره دارند؛ به این نحو که در برابر بزرگ شمردن دیگری، حقارت و اهانت به دیگری است. 📝 متن کامل: https://b2n.ir/j26482 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ رعایت آداب و احترام در روابط اجتماعی، از شاخصه‌های جامعه سالم ✅ آیت‌الله اعرافی در درس خارج « فقه روابط اجتماعی» بیان کرد؛ ⬅️ اصلی که در روانشناسی بر آن وفاق وجود دارد این است که یکی از نیازهای انسان داشتن عزت، شرافت، جایگاه و ارزش‌گذاری مناسب است. هر فردی از نظر روحی نیاز دارد که جایگاه مناسبی برای او قائل شوند و مورد اکرام، احترام و اجلال قرار بگیرد. ⬅️ در سلسله‌ مراتب نیازهای بشری، نیاز به احترام، اکرام و شخصیت دادن وجود دارد. شکوفایی شخصیت فرد به این است که احترام و اکرام را دریافت کند؛ از این رو فردی که احترام و اکرام را دریافت نکند، دچار نوعی اختلال شخصیت و ناهنجاری می‌شود. ⬅️ در منطق اسلامی اینکه عزت‌نفس و شکوفایی شخصیت و تأمین نیاز، هرچه بیشتر بر عوامل درونی اتکا پیدا کند و از اتصال به عوامل بیرونی بی‌نیاز شود، از اهمیت بیشتری برخوردار می‌باشد. در واقع اسلام می‌خواهد انسان‌ها بیشتر به وسیله عوامل درونی به شخصیت‌یابی، هویت‌یابی و تأمین نیاز به احترام و شخصیت و شکوفایی برسند و کمتر به احترام یا اکرام بیرونی متکی باشند. ⬅️ به ‌عنوان ‌یک عامل اجتماعی گفته می‌شود که احترام گذاردن و رعایت آداب احترامی در روابط اجتماعی یکی از شاخصه‌های جامعه سالم و متکامل است. در حوزه علوم سیاسی نیز این ارتباط وجود دارد به این نحو که عامل احترام دادن و گرفتن و تبادل احترامات و مسائلی از این قبیل بر روی امنیت سیاسی تأثیرگذار است و موردبحث قرار گرفته است. متن کامل: https://b2n.ir/y33741 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
♦️ادله رجحان اکرام به دیگران / شخصیت سالم با تأمین حس عزت‌نفس محقق می‌شود ✅ آیت‌الله اعرافی در درس خارج «فقه روابط اجتماعی» بیان کرد؛ ⬅️ بر اساس تجربه و مباحث علمی، شخص نیاز به تأمین حس عزت‌نفس و شخصیت دارد. این احساسات یکی از عوامل صدور کارهای نیک از دیگری است؛ یعنی اگر شخصی بخواهد دیگری کارهای خوب زیادی را انجام دهد، نیازمند داشتن شخصیت سالم است و شخصیت سالم با تأمین حس عزت‌نفس محقق می‌شود. وقتی شما به او شخصیت و عزت‌نفس می‌دهید عاملی را تأمین می‌کنید که او در تکالیف خود موفق شود. ⬅️ وقتی به دیگری احترام می‌گذارید اعانه بر بر و تقوا می‌کنید. بر و تقوا یعنی تکالیفی که شخص باید انجام دهد. یکی از مقدمات انجام تکالیف در حوزه‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی وجود شخصیت سالمی است؛ از این ‌جهت تلاشی که برای ایجاد عزت‌نفس در یک فرد، موجب سلامت او می‌شود که مقدمه بسیاری از تکالیف دیگر است. ⬅️ حسن بودن احترام و شخصیت دادن به دیگران، حکم عقل عملی است که امر مطلوب و مستحسنی است. کلما حکم به العقل حکم به الشرع؛ لذا استدلال واضحی است که وجود دارد. آنچه عقل می‌گوید این است که احترام گذاردن به دیگران مستحسن است و شرع نیز این را قبول می‌کند. لکن میزان اطلاق در دلیل عقلی، تابع فهم عقل است. 📝 متن کامل: https://b2n.ir/e62195 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
♦️ ادله رجحان اکرام به دیگران/ قاعده طلایی اخلاق ✅ آیت‌الله اعرافی در درس خارج «فقه روابط اجتماعی» بیان کرد؛ ⬅️ در پنجمین دلیل از ادله عامه رسیدیم به آنچه به ‌عنوان قاعده طلایی اخلاق نامیده می‌شود. این قاعده می‌گوید احبب لغیرک ما تحب لنفسک و اکره له ما تکره لنفسک. ⬅️ نامی که امروز بر این قاعده اطلاق می‌شود، جدید و غربی است. گاهی قاعده طلایی گفته می‌شود و در مواقعی فقط به بخش ایجابی‌ آن قاعده طلایی و بخش سلبی‌ قاعده نقره‌ای یا سیمین می‌گویند. نام‌ها جدید است اما محتوا از قبل بوده و در فهم عقلی و منابع دینی ریشه‌دار است. ⬅️ این تعابیر به صورت صریح درآیات ذکر نشده اما ممکن است مضامینی به نحو دلالت التزامیه که با این قاعده ارتباط دارند، وجود داشته باشد. ⬅️ روایات در کتب خاصه و عامه ذکر شده است. در متون روایی می‌توان به کتاب الحج ابواب احکام العشره باب 122، کتاب وسائل جامعه مدرسین ج11 ابواب احکام العشره باب 122 اشاره کرد. برخی ابواب احکام العشره به مسائل عامه روابط اجتماعی و بخش دیگر به احکام خاصی پرداخته است. 📝 ادامه مطلب: https://b2n.ir/k62649 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
✅ راه عملی تشخیص چگونگی رعایت کرامت، میزان قرار دادن خود است 🔻آیت‌الله اعرافی در درس خارج «فقه روابط اجتماعی» بیان کرد؛ ⬅️ آیا قاعده طلایی، قاعده اصیل با مضمون و محتوای مستقل است یا انتزاعی از قواعد دیگر است و اصالتی ندارد؟ ⬅️ اگر بگوییم این قاعده به امر جامع اخلاقی مهم اشاره می‌کند و ذیل آن قواعدی قرار می‌گیرد، این قاعده حقیقی است با بار مستقل و مضمون مستقل. ⬅️ اگر بگوییم این قاعده بار مستقل ندارد بلکه برآمده از احبب لغیرک ما تحب لنفسک است، در این صورت تلقی اول این است که خود قاعده، اصل است. ⬅️ به نظر می‌رسد باید تلقی اول را معیار قرار دهیم. اما در تعبیر ادق هر دو تعبیر نقص دارند و باید تلقی سومی بیان شود. ⬅️ شخصیت واحده‌ انسان، ملاک است. لکن قاعده مورد بحث برای آن شاخص گذاشته است. پس اگر بخواهیم قاعده را بازکنیم که قواعد دیگر از آن منشعب می‌شود، این است که کرامت شما و دیگران یکسان است و باید پاس داشته شود. حال چگونه حقوق دیگران را تشخیص دهم؟ می‌گوید همانی را که برای خود می‌خواهی برای دیگران نیز بخواه. 🌐 ادامه مطلب: https://b2n.ir/n20519 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
✅ سلسله دروس خارج فقه نظام‌های اسلامی 🎙 استاد: آیت الله علیرضا اعرافی 💠 فقه نکاح 📆 زمان: شنبه تا دوشنبه هر هفته/ ساعت 7:30 تا 8:05 و 8:05 تا 8:40 💠 فقه روابط اجتماعی 📆 زمان: سه شنبه هر هفته/ ساعت 7:25 تا 8:00 و 8:05 تا 8:40 🏢 دفتر مدیر حوزه‌های علمیه(مدرسه علمیه معصومیه) 💢 شروع کلاس‌ها: شنبه 9 مهرماه سال 1401 🔰 برای ثبت درس به سامانه نجاح به نشانی http://login.ismc.ir مراجعه فرمایید. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ 🔎 @fiqhenezam_com
✅ حرمت مطلق ایذاء / تعارض ادله امربه‌معروف و نهی از منکر و ادله ایذاء و اضرار 🔻آیت‌الله اعرافی در درس خارج «فقه روابط اجتماعی» بیان کرد؛ ⬅️ آیا می‌شود پذیرفت که ایذاء مطلقاً برای مؤمن حرام است؟ بیشتر فقها و کسانی که متعرض این مسئله شده‌اند، بر این باور هستند که به این اطلاق نمی‌توان پایبند شد. ⬅️ بحث مذکور به ‌صورت مستقل درجایی وجود ندارد بلکه به ‌تناسب در تضاییف فروع فقهی مشاهده می‌شود. به عنوان نمونه در باب امربه‌معروف و نهی از منکر به‌تناسب این بحث که مراتبی از امربه‌معروف و نهی از منکر همراه با ایذاء است، به این موضع نیز پرداخته شده است. ⬅️ از یک سو با اطلاقاتی مواجه هستیم که اباء از تخصیص آن بعید نیست؛ یعنی اگر به‌تنهایی بودند اطلاق خوبی داشتند. از سوی دیگر مقید لفظی هم نداریم اما ارتکاز قوی در کلام فقها مبنی بر این که نمی‌شود به این اطلاقات ملزم شد، وجود دارد. ⬅️ بعضی آقایان در تعارض ادله امربه‌معروف و نهی از منکر و ادله ایذاء و اضرار گفته‌اند ادله ایذاء مجمل است و به همین دلیل قدر متین‌هایی را می‌گیرند مانند موردی که شخص قصد کند و ایذاء شدید باشد. ⬅️ ما مسیری را طی می‌کنیم و خروجی‌های معینی را که ارتکاز بیش از آن نمی‌گوید، را انتخاب می‌کنیم و می‌گوییم اینها به دلیل مقیدهای لبی از حصه اطلاق خارج هستند. 🌐متن کامل: https://b2n.ir/e58859 ——————————————————— 🔎@fiqhenezam_com
💠 مدرسه مطالعات فقه نظام با همکاری دبیرخانه علوم انسانی اسلامی مفتاح و مدرسه فقهی امیرالمومنین(ع) برگزار می‌کند: ✅ سلسله دروس خارج نظام‌های اسلامی؛ 1️⃣ فقه نظام روابط اجتماعی 2️⃣ اصول فقه معاصر 🎙 استاد: حجت الاسلام و المسلمین علی فرحانی 📆 زمان: شنبه تا دوشنبه/ دو ساعت به غروب 🔹 محل برگزاری: قم، مدرسه فیضیه، حجره۳۱ ———————————————— 🔎 @fiqhenezam_com
❇️ ادخال سرور اصل اخلاقی و مستحب مؤکد فقهی / اولین دلیل عام آن قاعده طلایی اخلاق است 🔻آیت الله علیرضا اعرافی در درس خارج «فقه روابط اجتماعی» بیان کرد؛ ⬅️ ادخال سرور این است که شخص کاری کند که در دیگری رضا، خشنودی و خوشحالی ایجاد شود. ⬅️در این بحث باید به تفاوت دو مفهوم توجه کنیم. یکی معنای ادخال سرور است و یکی هم تخریج الکرب یا تنفیس الشخص عن کربه. یک‌بار طرف را خوشحال می‌کند بدون این‌که غمی از دل او بردارد. گاهی خوشحال سازی خاصی است به معنای این‌که غم و اندوهی در شخص وجود دارد و او آن را برمی‌دارد. غم‌زدایی و آنچه در روایات با عنوان تنفیس یا تخریج کرب گفته می‌شود اخص از ادخال سرور است. ⬅️ در اینکه اصل ادخال سرور و خوشحال ساختن دیگران، اصل اخلاقی و مستحب مؤکد فقهی می‌باشد، تردیدی نیست و ادله‌ای که برای این مسئله می‌توان اقامه کرد شامل ادله عامه و ادله خاصه است. ⬅️ دلیل اول قاعده طلایی اخلاق است. «احبب لغیرک ما تحب لنفسک و اکره لغیرک ما تکره لنفسک» ‌یک قاعده عامه اخلاقی است که حکم استحبابی و ترجیحی بسیار گسترده‌ای را افاده می‌کند و بر بحث ما هم منطبق می‌شود؛ به این نحو که فردی که دوست دارد دیگران او را خوشحال کنند و با او به شکل مناسبی که موجب مسرت او شود برخورد کنند، او نیز همین رفتار را باید در برخورد با دیگران نیز انجام دهد. 🌐 ادامه متن : https://b2n.ir/z44057 ——————————————————— 🔎@fiqhenezam_com