eitaa logo
مدرسه مطالعات فقه نظام
1.3هزار دنبال‌کننده
422 عکس
8 ویدیو
4 فایل
💠 کانال رسمی مدرسه مطالعات تخصصی فقه نظام 🔶 مرجع تخصصی دروس خارج فقه نظام 🔶 اطلاع رسانی برنامه ها و نشست های تخصصی 🔶 معرفی آثار علمی برگزیده در حوزه فقه نظام 🌐 وبگاه اطلاع رسانی http://www.fiqhenezam.ir 📞 ارتباط با ما: @Admin_1001
مشاهده در ایتا
دانلود
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ جایگاه دارو در نظام زندگی ✅ حجه الاسلام محسن ملکی ابرده در درس خارج «فقه الطبابه» بیان کرد: ⬅️ برای تبیین جایگاه دارو در نظام زندگی انسان ابتداء باید دو مسأله مورد بررسی قرار بگیرد؛ اوّلاً نظام چیست و حفظ نظام به چیست؟ ثانیاً نقش دارو و داروسازی در حفظ نظام چیست؟ ⬅️ در اینکه مقصود از نظام در این قاعده چیست؟ سه احتمال وجود دارد: 1️⃣ نظام اجتماعی؛ یعنی نظامی که زندگی انسان با آن شکل می‌گیرد و اگر نباشد زندگی انسان مختلّ و بشر نمی‌تواند در رفاه نسبی باشد؛ به تعبیر دیگر نوعی نظم بخشی در چینش مسائل مختلف و در کنار هم قرار دادن آنها برای دست یابی انسانها به یک زندگی همراه با رفاه و دوری از سختیها است. 2️⃣ کیان دین اسلام با قطع نظر از زندگی مادی و معیشت؛ حفظ کیان اسلام واجب است. کیان اسلام یعنی آنچه را که اگر رعایت نشود موجب از بین رفتن دین و ایجاد ضررهای غیرقابل جبران می‌شود. 3️⃣ نظام سیاسی؛ یعنی تأسیس یک حکومت و حفظ آن. تأسیس حکومت نیازمند قاعده و قانون است. اگر گفته می‌شود حفظ نظام سیاسی واجب است به این معنا می‌باشد که قوانین آن بر مبنای اسلام تدوین و اجراء شود. تأسیس حکومت به دست شارع است و تا زمانی که شارع آن حکومت را امضاء نکند، حکومت معنا ندارد. ⬅️ مقصود ما در بحث فقه الطبابه، احتمال اوّل است؛ یعنی حفظ نظام معیشتی انسان در زندگی دنیا. حفظ این نظام واجب است و همه افراد بشر این را می‌فهمند. اختراعات و اکتشافات در همین زمینه است و حاکی از اهمّیّت نظام اجتماعی است و این فارغ از شریعت، یک مسأله مفروغ‌عنه است که هدایت آن به دست شریعت است. متن کامل: https://b2n.ir/r37323 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ اراده خداوند متعال به برقراری عدل یا فرصت عدل در جامعه ✅ آیت الله اراکی در درس خارج «فقه فرهنگ» مطرح کرد؛ ⬅️ اصل ششم عبارت است از اراده خداوند متعال به برقراری عدل یا فرصت عدل در جامعه. این اصل مهم الهی است که خدای متعال اراده کرده در جامعه بشری عدل یا فرصت عدل برقرار باشد. یا باید در جامعه‌ عدل برقرار شود و یا جامعه بتواند بستری برای عدل فراهم کند که ما از آن به فرصت عدل تعبیر می کنیم. ⬅️ خداوند متعال در دو صورت جوامع را حفظ می‌کند، یا عدل در آن جامعه باشد یا فرصت عدل. اگر جامعه‌ای چنین نشد، منقرض خواهد شد. تمام آیات قرآنیه در خصوص عذاب اقوام گوناگون، برای زمانی است که یک آن جامعه نه خود بالفعل جامعه عدلی بوده و نه بستر جامعه عدلی در آینده داشته است. ⬅️ هر چند قوم حضرت نوح با او مخالت نموده اما عذاب الهی سریع بر آنان نازل نشد. در برخی از روایات ذیل آیه 37 سوره هود آمده است، زمانی که حضرت نوح به مردم وعده عذاب الهی را داد، جبرائیل از بهشت هسته خرمایی را برای حضرت آورد و گفت این هسته را بکار تا رشد کند. در بعضی از روایات آمده است که رشد و ثمر دهی این هسته چهل سال به طول انجامید و بار دیگر به حضرت وحی شد که از هسته این نخل صدها نخل دیگر بکار، سپس دستور آمده با چوب این نخل‌ها کشتی بساز. ⬅️ این مسئله با قیام سیدالشهداء مرتبط است. یکی از مهمترین فلسفه های قیام حضرت، نگه داری فرصت عدل در جامعه اسلامی بود؛ به این معنا که اگر قیام امام حسین علیه‌السلام رخ نمی‌داد، جامه‌ای که بنی امیه می‌ساخت نه تنها جامعه عدلی نبود بلکه تا روز قیامت جامعه فاسد و غیر قابل اصلاح بود و از این رو عذاب بر آنان نازل می شد. متن کامل: https://b2n.ir/e00943 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ از نگاه برخی از روشنفکران جدید معروف یعنی هرآنچه که عرف می‌پسندد ✅ حجه الاسلام خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ⬅️ آداب عرفیه یعنی آدابی که در جوامع مورد توجه قرار می‌گیرد. واژه ادب در قرآن استعمال نشده گویا در زمان جاهلیت نیز مورد استعمال قرار نمی‌گرفته است. اما در دوره گذار از زمان جاهلیت به اسلام، استعمال دارد؛ یعنی در بیانات پیامبر و اهل بیت علیهم‌السلام واژه ادب استعمال شده است. ⬅️ بنابراین واژه ادب یا ریشه در دعوت دارد یا ریشه در ظرافت یا ریشه در هر دو دارد. با رجوع به متون دینی مشاهده می‌شود که ادب به معنای حد نگاه داشتن یا حد هر چیزی را رعایت کردن است؛ به عنوان نمونه امیرالمومین علیه اسلام می‌فرماید «أفضل‏ الأدب‏ أن‏ يقف‏ الإنسان‏ عند حدّه‏ و لا يتعدّى‏ قدره‏» انسان تا زمانی که حد خود را نشناسد، ادب لازم آن را هم نمی‌شناسد. ⬅️ کلمه مروت است. این کلمه نیز همانند کلمه ادب در قرآن کریم به کار نرفته اما در روایات وجود دارد. در کلمات فقها به عنوان شرط عدالت مطرح شده است. برخی مروت را واجب و بعضی شرط پذیرش شهادت دانسته‌اند. با کنار هم قرار دادن مثالهایی که برای این کلمه ذکر شده، به این نتیجه می‌رسیم که مورت به معنای شخصیت است. ⬅️ به نظر می‌رسد در روایات، مروت مصداقی از ادب محسوب شده است. آنچه از این کلمه به دست می‌آید نزدیکی آن به ادب است با این تفاوت که از پشتوانه روحی بهره‌مند می‌باشد. ادب فقط اشاره به جنبه ظاهری دارد اما مودت اشاره به حالت درونی دارد که انعکاس بیرونی پیدا کرده. متن کامل: https://b2n.ir/w94038 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ در کنار آموزش، عملیات تربیتی همچون موعظه، یادآوری و طرق مختلف دیگر به کار گرفته شود تا فرزند در مقام عمل ملتزم به ضوابط اجتماعی اسلام شود ✅ آیت‌الله اعرافی در درس خارج «فقه تربیتی» بیان کرد؛ ⬅️ اسلام در روابط اجتماعی انسان با همنوع، مسلمان، دوست، خانواده، علما و حکومت ضوابطی دارد که همه آنها را مفروض می‌گیری و بحث از این می‌کنیم که هدایت روابط اجتماعی به سمت این معیارها و قواعد چه حکمی دارد؟ در چه مواردی واجب است و در چه مواردی واجب نیست؟ دلیل فقهی آنها چیست؟ 🔻 قواعد انتزاعی حاکم بر تربیت خانوادگی: 1️⃣ وجوب آموزش احکام و تکالیف واجب و حرام به فرزندان. 2️⃣ در همان محدوده باید روش‌های مختلفی که سبب مقید شدن فرزندان به آن احکام و تکالیف می‌شود را در حد توان به کار گرفته شود. 3️⃣ آموزش اموری که از مستحبات و ممدوحات شرعی است به فرزندان، مستحب است. 4️⃣ مستحب است که فرزندان به گونه‌ای پرورش داده شوند که این ممدوحات شرعی را رعایت کنند. 🔻در تربیت چهار مسئولیت بر عهده پدر، مادر و خانواده است که عبارتند از؛ 1️⃣ آموزش قوانین و احکام اجتماعی الزامی اسلام که شخص باید در حین تکلیف به آنها عمل کند و مورد ابتلای او می‌باشد. 2️⃣ فعالیت‌هایی همچون موعظه، یادآوری و طرق مختلف دیگر به کار گرفته شود تا فرزند در مقام عمل مقید و ملتزم به ضوابط اجتماعی اسلام شود. 3️⃣ آنچه مستحب است به فرزندان آموزش داده شود. 4️⃣ فرزندان به‌گونه‌ای پرورش یابند که ملتزم به اجرا و عمل به این ضوابط استحبابی اسلام باشد. ⬅️ همان چهار قاعده‌ای که برای خانواده گفته شد، به استناد ادله‌ای که در باب حکومت و دولت هست، برای دولت نیز در حوزه تربیت اجتماعی وجود دارد. متن کامل: https://b2n.ir/a92645 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ ظاهر این است که دریافت مبلغ اضافه تحت هر عنوانی مانند تاخیر دین یا غیر آن، مطلقاً جایز نیست ✅ آیت الله سید محمد موسوی در درس خارج «فقه» ذکر کرد: ⬅️ برای اخذ مبلغ زیاده، دو راه بیان شده است؛ نخست جبران خسارت که حکما و مصداقا دچار مشکل است. دوم وجه الالتزام، فقهایی که در زمان تصویب این موضوع در شورای نگهبان، این جریمه را پذیرفته‌اند از باب وجه الالتزام بوده است. ⬅️ اگر دریافت مبلغ اضافی به دلیل شرط ضمن عقد باشد، دریافت آن صحیح است؛ زیرا ربوی بودن آن برای ما مشکوک است. در نتیجه نمی‌توانیم حکم به ربا بدهیم. از این رو تحت قاعده المومنون عند شروطهم لازم الوفا می‌باشد. شورای فقهی بانک مرکزی و شورای نگهبان قائل به این نظر هستند. ⬅️ در نقد دیدگاه مطروحه عنوان داشت: ظاهر این است که دریافت مبلغ اضافه تحت هر عنوانی مانند تاخیر دین یا غیر آن، مطلقاً جایز نیست هرچند شرط ضمن عقد باشد؛ به عنوان نمونه اگر بنده ۱۰ تومان به شما بدهم و بگویم این را به شما قرض می‌دهم به شرطی که در زمان تعیین شده ۱۲ تومان بدهی، این قطعاً ربا، باطل و حرام است. ⬅️ افرادی که قائل به حلیت دریافت جریمه دیرکرد هستند، به «المومنون عندشروطهم» استناد نموده‌اند. به مقتضای قاعده مذکور آنچه حرام می‌باشد، اضافه گرفتن در صورت تاخیر است یعنی اگر دین حال شد و بدهکار آن را نمی پردازد، چنانچه طلبکار شرط کند که دین را به تأخیر می‌اندازم و مبلغی اضافه می‌گیرم، حرام است. اما اگر از ابتدا شرط اضافه شد، دلیلی بر حرمت نیست. ⬅️ به نظر می‌رسد این بیان نیز اشکال دارد و خلاف ظاهر ادله می‌باشد. روایتی که شیخ صدوق از امام باقر علیه السلام نقل کرد، در خصوص موردی بود که طلبکار به بدهکار می‌گوید مقدار مدت دین را اضافه می‌کنم و تو نیز زمان را اضافه کن. امام فرمود اگر بر سرمایه اضافه نکند اشکال ندارد. اما امام آیه ربا را خواند که مربوط به جایی است که دریافت اضافه برای تأجیل و امهال نیست، بلکه از ابتدا قرض دهنده با هدف اضافه گرفتن قرض داده است؛ بنابراین تفاوتی ندارد که از ابتدا اضافی شرط شود یا در اثناء کار یا سررسید ادای دین شرط شود. متن کامل: https://b2n.ir/h74108 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ مبنای رأی اکثریت، حق تعیین سرنوشت مردم به دست خود می‌باشد؛ در این صورت اصابت انتخاب به مصلحت، موضوعیت ندارد ✅ آیت الله ابوالقاسم علیدوست در درس خارج «فقه سیاسی» بیان کرد: ⬅️ با بررسی اندیشه نظارت و ولایت فقیه جامع شرایط در امور الهی در کنار انتخاب مردم برای اجرای امورالناس، مشکل تعیین فقیهِ ناظر و حاکم مشاهده می‌شود. گفته می‌شود باید ناظری برای رأی مردم وجود داشته باشد که خلاف اصول اساسی اسلام رأی داده نشود. ⬅️ عده‌ای بر این باور هستند هر فقیهی که زودتر از دیگران اقدام به نظارت کند، ناظر محسوب می‌شود. این نظری است که در بحث رویت هلال نیز جریان دارد. در پاسخ باید گفت موضوع حکومت را نباید با موضوع رویت هلال یکی دانست هر چند که در بحث رویت هلال نیز این نظریه مشکل ساز شده است. در اینجا بحث انتخابات پیش می‌آید. ⬅️ نمی‌توان گفت ولی فقیه به صورت مستقیم به وسیله مردم انتخاب می‌شود؛ زیرا مردم فقیه شناس نیستند. از سوی دیگر به دلیل اینکه بحث نظارت بر اصول و امر دین است، مردم نمی‌توانند دخالت کنند. به نظر می‌رسد این موضوع را باید بحث صنفی دانست و انتخابات صنفی برگذار شود. ⬅️ بازگشت تاریخچه انتخابات صنفی در کشور ما به نظام نامه‌ای که مظفر الدین شاه در 17 شهریور صادر کرد و معروف به نظام نامه انتخابات صنفی است، می‌باشد. در این نظام نامه فقط به اصناف شاهزادگان، روحانیان، تجار و اشراف حق رأی داده شده بود. ⬅️ بعضی از بزگان، مبنای رأی اکثریت را وجود حق تعیین سرنوشت برای مردم، دانسته‌اند. همچنین آنها بر این باور می‌باشند، به دلیل اینکه معیار «حق تعیین سرنوشت» است، دیگر اصابت انتخاب به مصلحت موضوعیت ندارد. در مقابل برخی دیگر مانند مرحوم منتظری مبنای اعتبار رأی اکثریت را این می‌دانند که اصابت اکثریت به واقع، بیشتر از اقلیت می‌باشد. متن کامل: https://b2n.ir/z53416 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢معرفی کتاب| 📘 کتاب «نظام مدیریت دانش و طبقه‌بندی علوم با رویکرد اسلامی» ✍️ به قلم استاد محمدحسین ملک‌زاده 📚 به همت انتشارات منهاج علم 🔶 علم شناسی و فلسفه علم 🔶 حکمرانی فضای علم و فناوری در سه سطح ملی، منطقه ای و جهانی 🔶 مدیریت دانش در راستای دستیابی به علوم انسانی اسلامی 🔶 نقشه راه دستیابی به علوم انسانی اسلامی 🔶 طبقه بندی علوم و معارف بشری با رویکرد اسلامی و در چارچوب کلان نظریه تفقه جامع 🔶 آینده پژوهی علم 🔶 جریان‌شناسی علمی 🔶 فلسفه علم پسینی و پیشینی و ... 📜 معرفی اثر: 🌐 http://ihkn.ir/?p=27247 🛒 نحوه تهیه کتاب: ✅ شناسه ایتا: @Ketab_menhaj ✅ پیامکی: ۳۰۰۰۶۴۶۴۰۰ ✅ تلفنی: ۰۲۵۳۷۸۳۱۶۰۲ 📌 ارسال برای شهرهای قم و تهران به صورت رایگان می‌باشد.
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️شعائر یعنی هر چیزی که بر یک شیء دلالت و راهنمایی کند/تعظیم شعائر از مصادیق تقوای قلوب است ✅ آیت الله حسینی فقه در درس خارج «فقه شعائر» بیان کرد: 🔻 از آیات مهم در خصوص شعائر، آیات 32 سوره حج است. که چند معنا برای آن ذکر شده است: 1️⃣ این است که شعائر را جمع شعار بدانیم. اهل لغت گفته‌اند شعار یعنی آنچه که در جنگ به یکدیگر می‌گفتند تا خصوصاً در هنگام شب، همدیگر را بشناسند؛ کلماتی مانند اسم رمز در عرف امروز. این معنا مأخوذ از ماده علم و عَلم است. 2️⃣ این است که شعائر را جمع شعور و به معنای احساس بدانیم. ماده لغوی این کلمه از شعور به معنای احساس می‌آید؛ البته این بیشتر کلمه مشاعر است در حالیکه بحث ما شعائر می‌باشد؛ بر این اساس شعائر به معنای مفرد کلمه نمی‌گیریم. 3️⃣ جمع شعیره و به هر موضع مناسکی که مشعر می‌گویند، گفته می‌شود؛ زیرا محل عبادت خدای متعال است. 4️⃣ شعائر به معنای علامت است. شعائر حج نیز با توجه به این معنا یعنی آثار و علامت حج. اگر این معنا اتخاذ شود، جمع آن شعیره به معنای علامت، شعائر و اعلام خواهد بود. قربانی کردن از شعائر شمرده شده، به اعتبار اینکه آن قربانی را علامت‌گذاری می‌کردند. 5️⃣ این است که شعائر را جمع شعار بدانیم. شعار یعنی چیزی که از لباس به بدن و موی بدن می‌چسبد، اصطلاحاً لباس زیر و یا چیزی که به خود می‌پیچند. ⬅️ شاید بتوان گفت بازگشت همه این معانی به یک معنای جامع است؛ یعنی هر چیزی که بر یک شیء دلالت و راهنمایی کند و انسان را متوجه آن شیء کند. شعائر هم جمع شعار و هم جمع شعیره است، به هر معنایی که خواستیم بگیریم. متن کامل: https://b2n.ir/p07373 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ آیات13 تا 15 سوره مبارکه شوری مستند فرمایش «الاسلام هو الحکومه» امام خمینی (ره) ✅ آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در درس خارج «فقه سیاسی» بیان کرد: ⬅️ با توجه به قرائن موجود اصل این مطلب «الاسلام هو الحکومه» را امام از مرحوم آیت الله بروجردی ـ بنابر آنچه در البدرالزاهر فرمودند ـ اقتباس کرده است. به نظر ما آیات13 تا 15 سوره مبارکه شوری می‌تواند مستند فرمایش امام باشد: ❇️ فراز «أنْ أَقِيمُوا الدِّينَ»؛ به نظر می‌رسد آیه نمی‌خواهد بگوید تمام این‌ها دین واحد است بلکه در مقام بیان این نکته است که دین اسلام جامع تمام ادیان است و غایت این تشریع «أَنْ أَقِيمُوا الدِّین» می‌باشد. ❇️ فراز« شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ»؛ یعنی دین اسلام، دین حضرت نوح، ابراهیم نیز اسلام بوده. به نظر ما آیه در مقام بیان این نکته نیست بلکه آیه می‌گوید خطاب «شَرَعَ لَكُمْ» شامل پیامبر و همه امت پیامبر است. خب چه چیزی شرع؟ تمام دستوراتی که به نوح، ابراهیم، موسی و عیسی دادیم. ❇️ فراز « كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ»؛ دنباله آن می‌فرماید: «كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ» این قرینه دوم بر ادعای ما است. «كَبُرَ» أی عظم. خیلی سنگین است بر مشرکین «مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ». آن چه را که مشرکین به آن دعوت می‌کنید. ❇️ فرازِ «وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ»؛ خداوند می‌فرماید: «وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ» خیلی تهدید عجیبی است. اگر سنت خداوند مبنی بر عذاب کردن افرادی که حکومت اسلامی را نپدیرفتند در قیامت نبود، همین الان آنها را به عذاب می‌رساند؛ یعنی این ملاک و استحقاق عقاب الان موجود است. ❇️ فرازِ «وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ»؛ شعار اولیه حاکم اسلامی «عدالت بین الناس» است. این شعار بهترین قرینه است که بگوییم غایت «شَرَعَ لَكُمْ» اقامه دین است. اگر گفته شود پیامبر صلی الله علیه و آله حاکم نباشد و شهروندی مانند دیگران باشد، معنا ندارد که خداوند او را مأمور به عدالت کند؛ فقط حاکم است که می‌تواند مأمور به عدالت باشد. متن کامل: https://b2n.ir/k45814 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ پیشگیری از جرم از دیدگاه آیات قرآن/ بیشتر جهّالی که در عالم از ادیان مختلف وجود دارند و درباره دین حق تحقیقی نمی‌کنند، عذاب نمی‌شوند؛ زیرا جاهل قاصر هستند ✅ آیت الله محسن فقیهی در درس خارج «فقه پیشگیری از جرم» بیان کرد: ⬅️ اگر در جامعه‌ای به جای جرم، ایمان و تقوا جریان داشته باشد، بر اساس آیه شریفه «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يكْسِبُونَ» برکات آسمان و زمین بر آن نازل می‌شود. ⬅️ در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) مردم فاسد و گناه‌کار بودند. هرچند پیامبر در میان آنان مبعوث به رسالت شد اما آنها در فساد خود باقی ماندند. اگر فساد را علت تامه بدانیم، باید در آن زمان نه تنها برکتی از سوی خداوند نازل نمی‌شد بلکه باید دچار بلا می‌شدند. ⬅️ امام خمینی قائل بود اکثر جهّالی که در عالم از ادیان مختلف وجود دارند و درباره دین حق تحقیقی نمی‌کنند، عذاب نمی‌شوند؛ زیرا جاهل قاصر هستند نه جاهل مقصّر. اشخاصی که در بلاد کفر زندگی می‌کنند و با دین دیگری که پدر و مادرشان داشته‌اند به دنیا آمده‌ و بزرگ شده‌اند و زمینه اتمام حجت نداشته‌اند، قاصر هستند. این افراد عذاب نمی‌شوند؛ زیرا مستضعف فکری می‌باشند. ⬅️ اتمام حجّت، مراتبی دارد؛ حجت برای فردی که در قم و نزد بزرگان دین زندگی می‌کند، با فردی که در کوهستان یا در کشور غیر اسلامی زندگی می‌کنند و دسترسی به اسلام ندارند، متفاوت می‌باشد. مجازات‌ها هم بر اساس تفاوت اتمام حجت‌ها متفاوت می‌شود. گاهی به قدری تبلیغات سوء بوده که اتمام حجت شکل نمی‌گیرد پس در دنیا هم عذابی ندارند. متن کامل: https://b2n.ir/n48780 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️هنر فقیه موضوع‌شناسی و استخراج حکم عقود مستحدثه می‌باشد ✅ آیت الله هادی عباسی خراسانی در درس خارج «بانکداری اسلامی» بیان کرد: ⬅️ اولین رشد معاملات،‌ معامله کالا به درهم و دینار بود. در آن زمان وزن درهم و دینار، ملاک بود و خصوصیات دیگر ارزش ذاتی، تبعی و عرضی نداشتند. ارزش ذاتی طلا و نقره به مرور زمان تبدیل به ارزش اعتباری شد که امروزه رایج می‌باشد. ⬅️ آغاز بانک‌ها از امانت‌داری و امانت‌گذاری بود؛ از این رو اولین عقدی که باید در مورد آن بحث شود، امانت است. به همه اهل اقتصاد عرض می‌کنیم که فلسفه تشکیل بانک‌ها و قراردادها، عنوان امانت‌داری می‌باشد. این افراد باید سعی کنند امین مردم باشند. همچنین برای دوری از ربا، نباید به دنبال بهره‌های کلان باشند. ⬅️ آیا نحوه تقابل ما با موضوعات جدید باید همانند برخورد با عقود قدیمی لکن با ظهری متفاوت باشد یا باید به نحو دیگری برخورد کرد؟ چند نظر در این خصوص مطرح است: 1️⃣ طرفداران این نظریه اخباریون و برخی اصولیون می‌باشند. آنها بر این باور هستند که باید مسائل جدید را با موارد گذشته تطبیق بدهیم. اگر همان‌ها بود، مشروع وگرنه نامشروع است. 2️⃣ طرفداران این نظریه قائل هستند که ما عقود گذشته داریم ولی با رنگ جدید است. 3️⃣ نظر دیگر که ما نیز قائل به آن هستیم چنین است که این عقود، جدید و مستحدثه می‌باشند به گونه‌ای که در گذشته وجود نداشته‌اند. در این میان هنر فقیه موضوع‌شناسی و استخراج حکم آنها است. مسائل جدید و قدیم به وجه اصالت «و أصلها ثابت» با یکدیگر متحد هستند و از نظر فرعها حادث و فی الأزمنة با همدیگر متفاوت می‌باشند. متن کامل: https://b2n.ir/e55181 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
♦️ بر اساس آیات قرآن کریم، رابطه میان حاکمیت و دین تساوی است/ دین برای تأمین سعادت دنیا و آخرت نازل شده است ✅ حجه الاسلام محمد رضا عصمتی در درس خارج «فقه التقنین» بیان کرد: 🔻در خصوص رابطه دین و حاکمیت نظرات مختلفی بیان شده است؛ 1️⃣ برخی بر این بارو هستند که دین و حاکمیت دو عنوان متباین از یک دیگر هستند؛ به این معنا که وظیفه حاکمیت، تأمین معاش مردم و وظیفه دین، تأمین کننده آخرت مردم است. 2️⃣ عده ای دیگر می‌گویند دین با حاکمیت مرتبط می‌باشد اما نسبت میان آنها عام و خاص من وجه است که گاهی از آن تعبیر به نظارت دین می‌کنند؛ بر این اساس دین در برخی از شئون حاکمیت دخالت می‌کند و برخی از شئونات حاکمیت در حوزه دین وجود ندارد. 3️⃣ نظریه سوم این است که رابطه میان حاکمیت و دین، رابطه تساوی است. در نگاه طرفدارن این نظریه، دین یعنی حاکمیت و حاکمیت یعنی دین. دین در تمامی شئونات معنوی، سیاسی، اقتصادی و ... دخالت دارد؛ به این معنا که باید حاکمیت دین بر قرار باشد تا جامعه به سعادت خود برسد. دین حاکمیت را به سمتی حرکت می‌دهد که معنویت در دنیا حاکم شود. ⬅️ با بررسی داستان زندگی برخی از پیامبران در قرآن کریم به این نتیجه می‌رسیم که آنها هر چند خود مستقیم حاکمیت را به دست نگرفته بودند اما با امر خداوند در تمامی شئونات مردم دخالت می‌کرد. همچنین از آیه چنین برداشت می‌شود که مردم باید در صحنه حضور داشته باشند. در غیر این صورت پیامبر کارایی خود را نخواهد داشت. متن کامل: https://b2n.ir/p30364 ——————————————————— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ قلمرو بحث ولایّت/دوگانگی فقهی، کلامی ولایت فقیه، صحیح نیست ✅ آیت‌الله علی‌اكبر رشاد در درس خارج «فقه الولایه» بیان کرد: ⬅️ قلمروشناسی بحث ولایّت به این بستگی پیدا می‌کند که با چه اصطلاحی این عنوان را به کار می‌بریم تا جایگاه و ماهیت آن در علوم مشخص شود؛ به عنوان مثال وقتی از ولایت تکوینیّه سخن به میان می‌آید، قاعده این است که در فلسفه بحث شود لکن در فلسفه اسلامی به این جهات کم عنایت شده و بیشترین تمرکز آن به حیث توجیه نظام علیّ‌معلولی‌مُلکی، است. در حالی که می‌توان مَبحث «ولایّت تکوینیّه» را در فلسفه مطرح کرد ⬅️ جوهرِ کلمه ولایّت، صرف معنای قُرب نیست بلکه جوهر، «صله و وثیقه» است که میان دو عنصر برقرار می‌شود. در مسئله «ولیّ‌امر» نیز نمی‌خواهیم بگوییم همه موارد «نُصرت» است. حال سوال این است که ولایت چرا به معنای سرپرستی به کار می‌رود؟ به این دلیل که میان ولیّ‌امر و مَوالّی علیهم یک صله و رابطه خاصی برقرار می‌شود. ⬅️ اینکه فکر کنیم مسئله «ولایّت فقیه» فقط یک بحث کلامی است یا فقط یک بحث فقهی، دوگانه دقیق نیست؛ زیرا به لحاظ حکم وضعی، حیث کلامی دارد و به لحاظ حکم تکلیفی، حیث فقهی دارد در نتیجه جایگاه بحث «ولایّت فقیه» و کلاً بحث «ولایّت سیاسیّه» روشن می‌شود. ⬅️ مسئله «فقه الولایه» در حقیقت صدر «فقه السیاسه» می‌شود نه صدر فقه الحکومه. مقدم بودن آن نسبت به فقه السیاسات اللاحکومیه به این دلیل است؛ زمانی که حکومتی برقرار نیست، ولیّ فقیه برای مؤمنین مرجع است و مردم باید در شئون خود به او مراجعه کنند. آنها به بهانه اینکه ولی فقیه حکومت بالفعل ندارد، تحاکم إلی الطاغوت نمی‌توانند بکنند. متن کامل: https://b2n.ir/q02071 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
📘 خرید اینترنتی کتاب «نظام مدیریت دانش و طبقه‌بندی علوم با رویکرد اسلامی» ✍ به قلم استاد محمدحسین ملک‌زاده 📚 به همت انتشارات منهاج علم 🛒 علاقه‌مندان از این پس می‌توانند این کتاب را از سایت پاتوق کتاب فردا تهیه نمایند: 🌐 https://bookroom.ir/97522/نظام_مدیریت_دانش_و_طبقه_بندی_علوم_با_رویکرد_اسلامی 📜 معرفی اثر: 🌐 http://ihkn.ir/?p=27247
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ اگر انسان، علوم تجربی را آیت خدا می‌دانست، هیچگاه آن را در مسیر تخریب، وحشیگری، قتل و غارت استفاده نمی‌کرد ✅ حجه الاسلام محسن ملکی ابرده در درس خارج «فقه الطبابه» بیان کرد: ⬅️ مبادی و مقدمات بحث داروسازی، شامل دو مرحله می‌شود: مرحله اوّل تحصیل علم نظری. مرحله دوّم بکارگیری علم نظری برای تحقّق عملی داروسازی. ⬅️ ادلّه‌ی تحصیل علم نظری در حوزه علوم تجربی در قرآن و حدیث فراوان است: از آن جمله آیه 20 سوره عنکبوت می‌باشد که می‌فرماید در زمین سیر کنید و ببینید خلق چگونه است. یعنی با خلقت آشنا شوید؛ بنابراین علم فلسفه در قسمت طبیعیات که به یک معنا از علوم اسلامی است، عهده‌دار این امر است. هستی‌شناسی در قسمت طبیعیات از علم فلسفه در طول تاریخ توسّط اسلام و حتّی قبل از اسلام توسّط سقراط و ارسطو مطرح بوده است. عمومات و مطلقات قرآن فراگیر می‌باشند و هر میزان که عقل توانایی برداشت از آن را داشته باشد، گویش دارند. علوم تجربی یکی از علوم مورد نیاز انسان است و صنعت داروسازی از همین علوم و در قسم نظری می‌باشد؛ از این رو می‌توان گفت مقالاتی که در علوم تجربی نوشته می‌شود پاسخ دادن به این ندای قرآن است. ⬅️ علوم تجربی یکی از پایه‌های معرفتی انسان محسوب می‌شوند؛ هرچند بشر به دلیل توقّف بر طبیعت و شناخت آن، مسأله‌ سفر از طبیعت به سوی حقیقت را فراموش کرده است. اگر انسان این حقیقت گرانمایه را مورد توجّه قرار می‌داد، تمام علوم تجربی برای او تأمین کننده‌ سعادت دنیا و آخرت بودند. ⬅️ اگر انسان، علوم تجربی را آیت خدا و آیه حقّ‌شناسی می‌دانست، همان گونه که قرآن می‌فرماید: «أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَت» هیچگاه علوم تجربی در مسیر تخریب، آدمکشی، وحشیگری و قتل و غارت استفاده نمی‌شد بلکه بعد از تأمین زندگی مدرن و مترقّی، به مقصد مهم حق‌شناسی می‌رسید و حقّ‌شناسی را از مسیر علوم تجربی به نمایش در می‌آورد. 📝 متن کامل: https://b2n.ir/j78786 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
‏ ♦️ليْسَ‏ بِوَلِيٍ‏ لِي‏ مَنْ‏ أَكَلَ‏ مَالَ‏ مُؤْمِنٍ‏ حَرَاماً / بازاری که در آن حرام رواج داشته باشد بازار اسلامی و شیعی نیست ✅ آیت الله هادوی تهرانی در درس خارج «مکتب و نظام اقتصادی اسلام» ذکر کرد؛ ⬅️ از دیگر نهادهای غیر دولتی، نهاد بازار است. هرچند بازار نهاد غیر تولیدی محسوب می‌شود اما نقش اساسی در اقتصاد اسلامی دارد؛ زیرا مکانی است که تولید کنند و مصرف کننده به هم می‌رسند. اگر تولید کنند نتواند محصول خود را در بازار بفروشد، تولید او متوقف می‌شود. از سوی دیگر اگر مصرف کننده نتواند نیازهای خود را در بازار تأمین کند، زندگی او مختل می‌شود. ⬅️ ویژگی ‌های بازار اسلامی در روایات زیادی ذکر شده است که با کنار هم قرار دادن آنها چنین به دست می‌آید که در بازار اسلامی فروشنده باید دلسوز خریدار باشد و از انجام اعمالی مانند بیع غرری و ... خود داری کند. این خلاف چیزی است که امروزه در بازارها رواج دارد. ⬅️ صاحب وسائل برخی از روایات بازار را با موضوع «ابواب ما یکتسب به» طبقه بندی کرده است. هر چند برخی روایات این ابواب از سند کافی برخوردار نیستند اما ایشان بر اساس تسامح آنها را ذکر کرده است. ⬅️ بر اساس روایت «لَيْسَ‏ بِوَلِيٍ‏ لِي‏ مَنْ‏ أَكَلَ‏ مَالَ‏ مُؤْمِنٍ‏ حَرَاماً». فردی که مال مومنی را از طریق حرام بخورد، شیعه نیست؛ از این روی می‌توان گفت بازاری که در آن حرام رواج داشته باشد بازار اسلامی و شیعی نیست. 📝 متن کامل: https://b2n.ir/z63705 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
♦️اقسام مالکیت در فضای مجازی / جایگاه متاروس در اقسام مالکیت ✅ حجه الاسلام زمانی فرد در درس خارج «فقه فضای مجازی» مطرح کرد؛ ⬅️ ملکیت در فضای مجازی در دو بخش حقیقی و اعتباری مورد بحث قرار می‌گیرد. ملکیت حقیقی عبارت است از مالکیتی که بر اساس عوامل خارجی تحقق پیدا می‌کند و قابل سلب نمی‌باشد. ملکیت اعتباری مالکیتی است که بر اساس قرارداد تحقق پیدا می‌کند و قابل سلب می باشد. ⬅️ ملکیت حقیقی بر سه قسم است؛ نخست ملکیت خداوند نسبت به عالم امکان. دوم مالکیت انسان نسبت به نفس و قوای خود و سوم مقوله مِلک؛ ملک از مقولات دهگانه‌ای است که عرضی می‌باشد. ⬅️ برای مکلیت اعتباری تقسیم بندیهای مختلفی وجود دارد. از یک جهت به ملکیت عین و مکلیت منفعت تقسیم می‌شود. از جهت دیگر متعلق آن یا موضوع حقیقی است مانند کتاب، خانه و... یا موضوع مجازی مانند مالکیت نرم افزارهایی که کاربرد آنها در فضای مجازی می‌باشد. ⬅️ متاورس مقوله جدیدی می‌باشد که در فضای مجازی ایجاد شده و با استقبال گسترده‌ای مواجه شده است. متاورس به معنای ما بعد دنیا می‌باشد. در متاورس شما هر آنچه می‌خواهید را می‌توانید خرید و فروش کنید اما استفاده و کاربرد آن فقط در فضای مجازی است. ⬅️ آیا مالکیت مجاز در مجاز از دیدگاه اسلام پذیرفته شده است و یک فرد مسلمان می‌تواند در متاورس سرمایه گذاری کند و از آن طریق کسب درآمد کند؟ متن کامل: https://b2n.ir/p09052 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
مدرسه مطالعات فقه نظام
♦️ مسئله فقه، دانشی ناظر به تحقق ❇️ آیت الله محمد حسین ملک زاده در یادداشتی تصریح کرد: ⬅️ دانش فقه، عمدتاً به نظام رفتاری می‌پردازد و از جنس دستورالعمل، برنامه کار و اقدام است. اساساً این دانش تدوین شده است تا در عالَم خارج، در فعل مکلفین و در زندگی بشر تحقق یابد؛ از همین رو بی‌هیچ دغدغه می‌توان گفت فقه، دانشی ناظر به تحقق است. همین امر، یعنی ناظر به تحقق بودنِ فقه، می‌تواند ضامن تحقق عینی و عملی آن هم باشد. اگر فقیه در مقام اجتهاد و فقاهت با عنایت به این حقیقت و با لحاظ مقام امتثال و تحقق که پهنۀ واقعی حیات انسان است، به استنباط بپردازد طبعاً خروجی استنباط او دست کم در مواردی که می‌تواند شامل موارد مهم و سرنوشت‌سازی هم باشد، متفاوت خواهد بود. ⬅️ همان‌گونه که بارها گفته‌ایم برای زندگی انسان می‌توان پنج سطح فردی، خانوادگی، اجتماعی، حکومتی و تمدنی در نظر گرفت. همچنان که گفته شد، فقه برای تحقق در خارج و زندگی انسان شکل گرفته و تدوین شده است اما اینکه فقه در چه سطحی از سطوح پنج‌گانۀ زندگی انسان تحقق پیدا کند، بیش از همه در گرو آن است که این فقه در مقام تحقیق و تدوین، برای کدام‌یک از این سطوح و با لحاظ کدام‌ یک از آنها تدوین شده و کدام سطح از این سطوح را هدف‌گیری و هدف‌گذاری کرده است. ⬅️ به طور مثال فقهی که برای تحقق در زندگی فردی و ناظر به آن تنظیم شده است در صورت موفقیت در مقام اجرا، فقط در زندگی فردی و شخصی انسان‌ها خود را نشان می‌دهد و زندگی آنها را عمدتاً در همین سطح سامان و جهت می‌دهد. طبعاً انتظار از چنین فقهی برای تأثیرگذاری جدّی و اساسی در سطوح و لایه‌های دیگر در حیات بشر، انتظار به جایی نیست. پس اگر مثلاً می‌خواهیم فقه در عرصه حکومت، حکومت‌داری و حکم‌رانی، تحقق و تجلی یابد و یک ساختار حکومتی مبتنی بر شریعت اسلامی شکل بگیرد، نخست باید فقهی مناسب و متناسب با این سطح از زندگی انسان‌ها را سامان دهیم و عرضه نماییم. البته آشکار است که این سخن بدان معنا نمی‌باشد که به محض شکل‌دهیِ نظری به فقهی با رویکرد حکومتی و تدوین فقه تخصصی و مضافی همچون فقه الحکومه، کار تمام می‌شود و به پشت سر نهادن هیچ مرحله و برداشتن هیچ گام دیگری نیاز نیست ولی بدون شک، یکی از مهم‌ترین گام‌ها در مسیر تحقق فقه در عرصه حکومت، تدوین فقه ناظر به تحقق در این سطح و عرصه است. همین مطلب درباره تحقق فقه در دیگر سطوح و ساحات حیات بشر نیز صدق می‌کند. ========================================== 🔎@fiqhenezam_com