eitaa logo
قاف
415 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
2 فایل
کانال اشعار سیدمهدی‌حسینی‌رکن‌ابادی @smahdihoseinir
مشاهده در ایتا
دانلود
خاکستر شعرم به روی شانه‌های دفترم مانده‌است بر شانه‌های دفترم تابوتی از خاکسترم مانده‌است هرچند بی‌تأثیر، اما باز هم فریاد خواهم داشت انبوهی از آوازهای لک‌زده در حنجرم مانده‌است من ماندم و شب‌های غربت، غربت شب‌های بی‌خورشید من ماندم و اندوه سنگینی که از همسنگرم مانده‌است دیگر کدامین اعتماد ساده می‌کوشد نگه دارد، تاریخ رنجی را که روی دست‌های باورم مانده‌است؟ بر باد رفت آئینه‌های مهربانی، آه از این طوفان طوفان تنهایی که مثل سایه بالای سرم مانده‌است من نیمه‌جانی داشتم در دشت‌های آرزو جا ماند اکنون من و داغی که از آن روزها در پیکرم مانده‌است در اهتزاز روح مردان سترگ عشق می‌رقصد این پرچم سرخی که روی گنبد زرد حرم مانده‌است می‌آیی از آن سوی این تکرارهای سهمگین، آری در انتظار گام‌هایت باز چشمان ترم مانده‌است (آذرماه ١٣٧٢)