eitaa logo
قلم های بیدار
130 دنبال‌کننده
119 عکس
42 ویدیو
2 فایل
کانال شعر قلم های بیدار
مشاهده در ایتا
دانلود
بازنشر شعر زیبای به مناسبت 17 دی سالروز توطئه استعماری توسط رضاخان یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه غم دین بود در اندیشۀ مردم، غم نان نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر پریشان کرد جمع یک‌دل ما را، پشیمان نه سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه یکی فریاد می‌زد شرمتان باد آی دژخیمان! به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه یکی فریاد سر می‌داد بر پیکر سری دارم که آن را می‌سپارم دست تیغ و بر گریبان نه برای او که کشتن را صلاح خویش می‌داند تفاوت می‌کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه! کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم نرفت اما سر آن ها کلاه زورگویان، نه! گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم نخواهد شد ولی این‌بار جمع ما پریشان، نه! به جمهوری اسلامی ایران گفته‌ایم «آری» به هر چه غیر جمهوری اسلامی ایران: «نه» کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد اگرچه قدرت ما می‌شود تحریم، کتمان نه دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه! @ghalamhaye_bidar
"نان ونمک فروشان!" حاتم شدند اینجا، نان و نمک فروشان کج می شود ترازو، دست محک فروشان گفتند بین ویلا، ازچاه و آه مولا کی داغ لاله دارند، باغ فدک فروشان لب تشنه ی فراتند، این قاصدان کوفی ظهر عطش کجایند، آب خنک فروشان با یک نظر هلاکند، از عشوه ی زلیخا این شارحان یوسف، این "هیت لک"* فروشان! ساییده اند کشک این، عین الیقین سرایان تا تخته است چندی، دکان شک فروشان بستند چشم ما را، این کودکان دیروز در چرخشند دائم، چرخ و فلک فروشان پلکم پریده اما، ازمیهمان خبر نیست مهمان کُشند هرچند، این قاصدک فروشان هان نشنوید از نی، یک امشب ای شبانان وقتی شریک گرگند، این نی لبک فروشان درسنگ آسیا هم، دزدانه دست بردند آجرشده ست نان ها، داد از الک فروشان بیش از همیشه گرم ست، بازار کم فروشی خون ها به شیشه کردند، این کمترک فروشان! درکعبه بت تراشند، این مؤمنان کافر درآسمان خراشند، بال ملک فروشان بر لعبتان خونریز، پیرایه ها که بستند یک روز می شود باز، مشت بزک فروشان تحت حمایت عشق، دور از شیوخ شهریم بی رنگ شد حنای تحت الحنک فروشان *"...هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ" سوره یوسف آیه 23 @delnakhahi @ghalamhaye_bidar
🚩 با کارشناسی و اجرای ⏰ سه شنبه 18 دی 1397 از ساعت 17:30 🏠 خیابان مسجدسیّد، ابتدای خیابان طیّب، سمت راست، نبش بن بست26 @ghalamhaye_bidar
🚩 با کارشناسی و اجرای ⏰ سه شنبه 25 دی 1397 از ساعت 17:45 🏠 خیابان مسجدسیّد، ابتدای خیابان طیّب، سمت راست، نبش بن بست26 @ghalamhaye_bidar
🔹فیض نخست و خاتمه🔹 دختر فکر بکر من، غنچه ی لب چو وا کند از نمکین کلام خود حقّ نمک ادا کند طوطى طبع شوخ من گر که شکر شکن شود کام زمانه را پر از شکّر جان‌فزا کند بلبل نطق من ز یک نغمه ی عاشقانه‌اى گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند خامه ی مُشک‌ساى من گر بنگارد این رقم صفحه روزگار را مملکت ختا کند مطرب اگر بدین نمط ساز طرب کند گهى دائره‌ی وجود را جنّت دلگشا کند شمع فلک بسوزد از آتش غیرت و حسد شاهد معنى من ار جلوه ی دلربا کند وهم به اوجِ قدسِ ناموسِ اله، کِى رسد؟ فهمِ که نعت بانوى خلوت کبریا کند؟ ناطقه ی مرا مگر روح قُدُس کند مدد تا که ثناى حضرت سیده ی نسا کند فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه چشم دل ار نظاره بر مبدأ و منتهى کند صورت شاهد ازل، معنى حسن لم یزل وهم، چگونه وصف آیینه ی حق نما کند مطلع نور ایزدى مبدأ فیض سرمدى جلوه او حکایت از خاتم انبیا کند بسمله ی صحیفه ی فضل و کمال معرفت بلکه گهى تجلّى از نقطه ی تحت «با» کند دائره ی شهود را نقطه ی ملتقى بود بلکه سزد که دعوى «لو کشف الغطا» کند حامل سر مستمر حافظ غیب مستتر دانش او احاطه بر دانش ماسوى کند عین معارف و حکم، بحر مکارم و کرم گاهِ سخا محیط را قطره ی بى‌بها کند لیله ی قدر اولیا، نور نهار اصفیا صبح جمال او طلوع از افق علا کند وحى نبوّتش نسب، جود و فتوّتش حسب قصه اى از مروّتش سوره ی «هل اتى» کند دامن کبریاى او دسترس خیال نى پایه ی قدر او بسى پایه به زیر پا کند لوح قدر به دست او کلک قضا به شست او تا که مشیّت الهیه چه اقتضا کند در جبروت، حکمران، در ملکوت، قهرمان در نشئات «کن فکان» حکم به «ما تشا» کند عصمت او حجاب او عفت او نقاب او، سِرِّ قِدَم حدیث از آن ستر و از آن حیا کند نفحه ی قدس بوى او جذبه ی انس خوى او منطق او خبر ز «لا یَنطِقُ عَن هَوى» کند قبله خلق روى او، کعبه ی عشق کوى او چشم امید سوى او تا به که اعتنا کند «مُفتقرا» متاب رو از در او به‌هیچ سو زآن‌که مس وجود را فضّه ی او طلا کند علامه @ghalamhaye_bidar
✅ دیدار صمیمی شاعران جوان با شاعر پیشکسوت اصفهان و از مؤسّسین انجمن شعر صائب، استاد @ghalamhaye_bidar
🌐اکران اختصاصی فیلم ⬅️از مجموعه فیلم های برگزیده 📅شنبه ۱۰/۲۹، راس ساعت۱۹ 📍میدان امام علی ع، مسجد جامع اصفهان 🔊حضور برای کلیه علاقمندان آزاد است.
شاعر آیینی: شعر فاطمی زاییده انقلاب اسلامی است شعر فاطمی به این معنایی که امروز بین اهالی ادب و اهالی شعر مطرح است، شعر نوظهوری است، البته سنایی، ناصر خسرو و دقیقی طوسی از صدیقه کبری نام برده اند اما نه به این مفهومی که امروز شعر فاطمی می دانیم. همچنین سنایی در قصیده ای به نام حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره می کند تا در آنجا تشیع خودش را ابراز کند و از اعتقاداتش بحق سخن می گوید که می فرماید: «مر مرا باری نکو ناید ز روی اعتقاد/ حق زهرا بردن و دین پیمبر داشتن/ آنکه او را بر سر حیدر همی خوانی امیر کافرم گر می تواند کفش قنبر داشتن» در این بیت از اعتقاداتش و از مذهبش به صراحت و شفافیت سخن می گوید درست است که این بیت، بیت فاطمی است اما هنوز شعر فاطمی اینجا متولد نشده است و بعد از آن هم ناصرخسرو بسیار به نام شریف خانم حضرت زهرا سلام الله علیها و مخصوصا غصب فدک و قضیه خلافت اشاره می کند. شاید این نخستین رگه های بیت های فاطمی است که در تاریخ وجود دارد.اما آن چیزی که مدنظر ماست مؤید بعد از انقلاب است، انقلاب اسلامی همانطور که بر خیلی از شئون زندگی مردم تأثیر گذاشت، در حوزه فرهنگی بر ادبیات تأثیر ویژه ای داشت... @ghalamhaye_bidar
ابیاتی از مثنوی اعتراضی به مناسبت اول بهمن ماه سالروز تولد شاعر: ...هلا! دین فروشان دنیا پرست سکوت شما پشت ما را شکست چرا ره نبستید بر دشنه ها؟ ندادید آبی به لب تشنه ها؟ نرفتید گامی به فرمان عشق نبردید راهی به میدان عشق اگر داغ دین بر جبین می زنید چرا دشنه بر پشت دین می زنید زبونید و زخم زبان می زنید خموشید و آتش به جان می زنید کنون صبر باید بر این داغ ها که پرگل شود کوچه ها، باغ ها @ghalamhaye_bidar
🚩 با کارشناسی و اجرای ⏰ سه شنبه 2 بهمن 1397 از ساعت 18 🏠 خیابان مسجدسیّد، ابتدای خیابان طیّب، سمت راست، نبش بن بست26 @ghalamhaye_bidar
از هر گُلی که بوی خوشش بوده بیش تر دقّت اگر کنیم خدا کم تر آفرید تبریک بخاطر سوم بهمن سالروز تولد شاعر و خوشنویس و از کارشناسان انجمن نارنج خانم @ghalamhaye_bidar
✅ شاعران متولد این ماه که ساکن اصفهان هستند و قصد شرکت در برنامه را دارند حداکثر تا دوشنبه اعلام حضور نمایند. 🌺 ویژه برنامه و در: 🚩 ⏰ سه شنبه 9 بهمن ماه 1397 از ساعت 17 به میزبانی: 🏠 میدان انقلاب، خیابان کمال اسماعیل، بعد از سه راه پاسداران، کوچه شماره 4(شهیدحسینی)، ساختمان نیکان، طبقه آخر، مجموعه شهید آوینی 👈 لطفاً اطلاع رسانی کنید @ghalamhaye_bidar
🌺 72 شعر در نمایشگاه با آثاری از چهل شاعر اصفهان (خسرو احتشامی- زینب احمدی- سعید بیابانکی- مهدی جهاندار- بابک چترایی- حافظ*- میلاد حبیبی- محمد خادم- حسین خالقی پور- داوود رحیمی- سید حسن رستگار- زهرا سپه کار- فضل الله سخا- محسن سلطانی- علی سلیمیان- رضا سهرابی- عباس‌‌‌ شاهزیدی- محمدجواد شاهمرادی- فرزانه شفیعی- سیدعلی شکراللهی- صائب- حسین صادقی- حامد صافی- محمدحسین صفاریان- مسعود صفری- متین عمیدی- حمیدرضا فاضلی- علی فردوسی- محمدرضا قناعتی- محمدعلی کاروان- محمدرضا کاکایی- مریم کرباسی- داوود کفعمی- بتول محمدی- شهاب مرادی- محمدحسین ملکیان- سیدمجید موسوی- محمدصادق میرصالحیان- محسن ناصحی و اکرم هاشمی) امروز سه شنبه در: 🚩 ⏰ از ساعت 17 🏠 میدان انقلاب، خیابان کمال اسماعیل، بعد از سه راه پاسداران، کوچه شماره 4، ساختمان نیکان، طبقه آخر، سالن شهید آوینی *پدر جناب حافظ اهل کوهپایه اصفهان است. @ghalamhaye_bidar
جشن و در با همکاری همراه با نمایش فیلم ها و نماهنگ هایی از دیروز برگزار شد. @ghalamhaye_bidar
انقلاب اسلامی حقیقتاً تحول شگرفی در عرصه شعر و ادبیات کشور ایجاد کرد. در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در خصوص تحولات شعر و ادبیات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اظهار داشت: از اتفاقات منفی این سال ها در عرصه ی شعر می توان به کنگره ها و اتفاقات سالانه ی ادبی اشاره کرد که روزگاری بر حسب ضرورت و نیاز واقعی پایه گزاری شده اند اما به مرور زمان در پیچ و خم بروکراسی و برخورد بخشنامه ای کارکرد اولیه ی خود را از دست داده اند و صرفا سالانه هزینه ای اسراف گونه را بر بخش فرهنگی کشور تحمیل کرده اند. در هیمن راستا فراخوان های ادبی که با اهداف غیر کارشناسی و یا از سوی ارگان های غیر فرهنگی منتشر می شوند و شعرا را به سرودن تشویق می کنند گاه باعث تزریق مصنوعی دغدغه و درد در بین شعرا شده اند و چه بسا اگر بسیاری از فراخوان ها نبودند شعرا به طور طبیعی در موضوع همان فراخوان اشعار به مراتب بهتری خلق می کردند. در زمینه ی ادبیات متعهد کودک و نوجوان در سال های اول انقلاب رویش های امیدبخشی مشاهده شد اما این رویش ها در دهه های اخیر هر چند با رشد کمی فراوان مواجه شده اند اما به نظر می رسد که از نظر کیفی هنوز به نقطه ی مطلوبی که متناسب با چهل سالگی انقلاب باشد نرسیده اند. ایجاد تشکل های ادبی و انقلابی مردم نهاد نیز از اتفاقات مبارکی است که برای شعر افتاده است. از این میان می توان به شهرستان ادب اشاره کرد که با شناسایی خلاءها و ناکارآمدی های سیاست ها و ارگان های فرهنگی و با به کارگیری شاعران جوان و متعهد و دغدغه های ناب انقلابی و انسانی، توانست بخش عظیمی از جریان ادبی کشور را در حوزه ی شعر و داستان با خود همراه کند و در جهت رشد و تعالی و جهت دهی این مجموعه قدم های موثر و مشهودی بردارد. اگر یکی از رسالت های انقلاب را صدور انقلاب بدانیم به نظر این حقیر هرچند حساسیت های شعرای انقلاب در موضوعات بین المللی از قبیل استکبارستیزی و ظلم ستیزی قابل مقایسه با پیش از انقلاب نیست اما درباره ی تاثیرگذاری شعر شاعران ایرانی در صدور انقلاب نمی توان به دستاورد ملموسی اشاره کرد هرچند تاثیر شاعران دیگر کشورها از شعارهای انقلاب اسلامی غیر قابل انکار است و نمونه ای از این تاثیرات هر ساله در دیدار سالانه ی شعرا با مقام معظم رهبری در اشعاری که توسط شاعران غیر ایرانی قرائت می شود قابل مشاهده است. 👇👇👇
☝️☝️☝️ با توجه به تاثیرات درون مرزی و برون مرزی انقلاب اسلامی جایگاه ادبیات به خصوص شعر در چهل سالگی انقلاب را نیز در دو حوزه می توان رصد کرد و درباره ی آن به قضاوت و تحلیل نشست یکی درون مرزهای جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران و یکی تاثیر شعر فارسی در خارج از مرزهای جغرافیایی در حوزه ی اول یعنی حوزه ی درون مرزی باید بگویم که شعر فارسی در این چهل سال با اتفاقات فراوان و مبارکی مواجه بوده است یکی از این تاثیرات، رنگ گرفتن تمام حوزه های شعر فارسی و اکثر قالب ها از شعارها و اندیشه های انقلاب اسلامی است شعر مذهبی و ولایی ما در دوران انقلاب روز به روز از روایت صرف و زبان حال گویی ساده فراتر رفته است . شعر ولایی تا پیش از انقلاب تا این حد درونمایه های اجتماعی، ظلم ستیزی و رنگ و بوی انقلابی و اعتراضی نداشته است با گسترش روزافزون هیئات مذهبی و انقلابی در دهه های اخیر شاهد رویش و گونه ی تشخص یافته ای از شعر مناسب اجرا در هیئت بوده ایم که با پیوند شعائر دینی با دغدغه های انقلابی و جهت گیری های ضد نفاق و ضد امپریالیسم روز به روز با توجه به مقتضیات زمان به ایفای نقش و رسالت خود می پردازد در هیمن حوزه تولیدات نوحه و سرود مذهبی با رشد کمی و کیفی چشمگیری مواجه بوده است شعر طنز در دهه های اخیر با رویش ها و مخاطب کم نظیری مواجه بوده و از نظر درون مایه نیز تمام موضوعات کلی و بسیار جزئی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی را در تیررس خود قرار داده است. حتی می توان گفت در این دهه ها در حوزه ی شعر عاشقانه نیز شاهد رشد جریانی هستیم که در آن جهان بینی انسانی و دینی و مرزهای اخلاقی برجسته اند. از اتفاقات مبارک شعر پس از انقلاب می توان به رشد چشمگیر کیفی و کمی بانوان شاعر و شعر بانوان اشاره کرد. در هیچ دوره از ادبیات فارسی تا این اندازه شاهد حضور پررنگ و تاثیرگذار شعر بانوان پارسی سرا نبوده ایم. از دیگر رویش های شعر انقلاب باید به رویش شعر حوزویان اشاره کرد که این رویش ها می تواند به مرور زمان باعث شکل گیری شعر تشخص یافته ای با عنوان شعر حوزه شود. با گسترش حوزه های علمیه و ورود طلاب جوان و انقلابی گرایش حوزه ها و طلاب به ادبیات و استفاده از ابزار هنر در امر تبلیغ روز به روز پررنگ تر می شود و امروزه طلاب جوان شاعر در زمره ی شاعران ممتاز کشوری محسوب می شوند. اتفاق مهم و جریان سال دهه های اخیر دیدار منظم و سالانه ی رهبر فرزانه ی انقلاب با شعراست که شاید بتوان آن را از جذاب ترین دیدارهای مقام معظم رهبری و رسانه ای ترین و پرمخاطب ترین اتفاق ادبی کشور دانست. در این دیدار علاوه بر اینکه جریان شعر انقلاب به طور منظم و سالانه رصد می شود، رهبر ادیب انقلاب با نقد ها و تذکرات و بیانات خود به جهت دهی جریان ادبی می پردازند و به جرأت می توان گفت که تاثیرات این جلسه بیش از تمام سیاست گزاری ها و حمایت های دستگاه های مختلف فرهنگی کشور بوده است. از تاثیرات فرمی و فنی انقلاب بر شعر و ادبیات می توان به تاثیرات ناخودآگاهی اشاره کرد که شکل یک حکومت بر ادبیات می گذارد. به عنوان مثال ادبیات و جهان واژگانی خانقاهی ناشی از قرن ها حکومت خانقاه و تصوف بر ایران بوده و ادبیات میخانه ای و لفافه گویی ها و بیانات استعاری شاید ناشی از خفقان سیاسی حاکم بر جامعه بوده که هر نقد و اعتراضی در این فضا یا باید در حالت مستی و ناهشیاری بیان می شدند یا در لایه های تو در توی بیان استعاری... با نگاه به ویژگی های فرمی و زبانی شعر پس از انقلاب شاهد رویش زبان و جهان تازه ای از شعر هستیم که در آن لفافه ها و بیان های استعاری یکی یکی از چهره ی شعر کنار می روند و مضامین شاعرانه و اندیشه ها و دغدغه های شاعر با زبانی روان و سهل و ممتنع و همه فهم پا به عرصه ی وجود می گذارند. اتفاق مهم دیگر شعر در سال های اخیر پررنگ شدن نقد درون گفتمانی در عرصه ی شعر است.از نمودهای این اتفاق پررنگ شدن شعر اعتراض و شعر اجتماعی است. امروزه شاعران جوان در عین پافشاری بر شعارها و آرمان های انقلاب، ریزش ها و جریان های انحرافی در انقلاب را نقد می کنند و با صراحت بر سر فساد و ظلم حتی در بین مسئولین فریاد می زنند و انقلابیون دیروز را به خاطر زاویه گرفتن از اهداف انقلاب سرزنش می کنند. @ghalamhaye_bidar
🔹این سالکان نگر که چه با پیر می کنند دومین جلسه دیدار شاعران انجمن نارنج با استاد 12 بهمن 1397 @ghalamhaye_bidar
🚩 با کارشناسی و اجرای ⏰ سه شنبه 16 بهمن 1397 از ساعت 17 🏠 میدان انقلاب، خیابان کمال اسماعیل، بعد از سه راه پاسداران، کوچه شماره 4، ساختمان نیکان، طبقه آخر، سالن شهید آوینی @ghalamhaye_bidar
قلم های بیدار
. با این ویدئو و غیرتی شدن تماشاچیان و بهم خوردن تاتر حضرت زهرا یاد یکی از قصه های قدیم تهران افتادم. خدا رحمت کند شیخ رضا سراج را. هیاتی های قدیمی تهران او را خوب می شناسند. از اوتاد و فحول منبری تهران که شهرت اش به اشک مستمعین اش بود. شیخ بود و منبرش و روضه های هنرمندانه اش . برای یکی از مجالس‌ش راه افتاد و تک تک لات و لوت های شهر را دعوت نامه داد تا در مجلس شرکت کنند. همه جمع شدند. رفت بالای منبر. مناقب و پندیات و مدیحه ها را گفت تا رسید اینجا؛ "آی مردم، پیامبر دخترش حضرت زهرا را دست امثال من سپرد... اما در کوچه به او سیلی زدند، اگر دخترش فاطمه را به این داش مشتی ها و لوتی ها می سپــرد مـی دانستند که چطــور و چگــونه از حریم مادر سادات دفــاع کنند. می دانســتند چطــور از خانه ی علی دفـاع کنند." . وقتی شیخ رضـا این جمـلات را بر زبـان آورد داش مشتی ها گریه می کردند و بر سر خود می زدند، نعــره می زدند. مجلس انروز مجلس متفاوتی شد. به نفس گرم شیخ رضا خیلی از آن لوتی ها که رنگ و بوی هیئت را هم ندیده بودند، شدند پای ثابت منبر شیخ. @mahdian_mohsen
قلم های بیدار
. با این ویدئو و غیرتی شدن تماشاچیان و بهم خوردن تاتر حضرت زهرا یاد یکی از قصه های قدیم تهران افتادم
روز عاشورا می‌شد گریه می‌شد زاری می‌شد دسته‌ها سیل می‌شد سوی حرم جاری می‌شد آدما موج می‌زدن توی راه یک طرف پرواز کاه یک طرف ابرای آه پیرهنا همه‌ش سیاه یه نفر امام می‌شد یه نفر شمر می‌شد یه نفر شیر می‌شد یه نفر اسیر زنجیر می‌شد طبلا روی شترا صدا می‌کرد صداها با همدیگه دس می‌دادن باغ ملی میله‌هاش پر می‌شد از پیر و جوون مرد و زن طبل سرخ دلشون صدا می‌کرد یادمه من رو دوش بابام بودم دستای گریه یواش شونه‌های بابامو تکون می‌داد من دلم همه‌ش می‌خواست شمره بیچاره بشه زنجیرا پاره بشه @ghalamhaye_bidar
غزلی برای کودک شش ساله که در مدینه به جرم صلوات فرستادن توسط یک وهابی در مقابل چشمان مادر خود سربریده شد رفتی که کوک تر شود این ساز تا ابد بنواز! با تو ایم هم‌آواز تا ابد ما نیز در حریقِ نهالِ تو سوختیم هم‌سایه ی هم ایم از آغاز تا ابد بس آشناست قصه ی این سر جدا شدن رسم است این طریقه ی پرواز تا ابد روز و شبم اگر به رثای تو بگذرد آشوب من نمیشود ابراز تا ابد در یاد‌هاست شعر دل‌آویز از ابتدا در قلب‌هاست قصه ی ممتاز تا ابد گفتم که "انتهای غم شیعه تا کجاست ؟" پوشیده ماند پاسخِ این راز تا ... @ghalamhaye_bidar