May 11
گروه ایتا بیست و پنجمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس و مقاومت فارس
حماسه سپیداران
( جشنواره سراسری شعر دفاع مقدس استان فارس)
https://eitaa.com/joinchat/1582760423Cd0dd1734c7
برای اطلاع از اخبار و نتایج کنگره به کانال زیر بپیوندید👇👇👇👇👇
@hamasesepidaran_fars
در ظلمت عصری که زمین تیرهترین است
نام تو گرفته است جهان را، خبر این است
خونی که بنا بود همان لحظه بخشکد
امروز خروشنده و وجوشندهترین است
سر میرود و درد تو از سر نمیافتد
بد دردسری نیست اگر دردسر این است
با مردم این شهر، به کرّات بگویید
او خوبترین، خوبترین، خوبترین است
#مهدی_جهاندار
#امام_حسین
#عقیق_شعر
قرآن نخوان فراز سکوت منارهها
دیگر امید نیست به این استخارهها
بر نیزه ها اذان خداحافظی نگو
در گوش های زخمی بی گوشوارهها
آه ای یقینِ بی سر و بی دست در سماع
آبروی آفریده برای اشارهها
طاقت نمانده دیدن لبخند نیزه را
با کاروان خسته «لبخند پاره» ها
بادی که بوی خون تو را در میان نهاد
یک باره با مشام غمین سوارهها
لالایی وداع شبانگاه خوانده در
آغوش ساکت و تهی گاهوارهها
پشت مسیر رفته جا مانده روی خاک
یغمای پیرهن به تن خوش قوارهها
این نعش های سوخته، ققنوس های مست
آیا دوباره می رویند از شرارهها؟
در آسمانِ ظلمتِ گم کرده آفتاب
خورشید را چگونه ببینم دوباره؟ ها؟
اما سرک کشید ز گودال قتلگاه
خورشید رو به سوسوی تلخ ستارهها
#مصائب_کاروان_در_کوفه
#سودابه_مهیجی
◾️
⭕️ #یادآوری ⭕️
امروز ساعت ۵ عصر
شیراز - میدان اطلسی
کتابخانه رییسی اردکانی
﷽
• تو دوستی کن و از دیده مفکنم زنهار
• که دشمنم ز برای تو در زبان انداخت
(شیخ اجل سعدی)
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
|⇦• اعلام برنامه - جلسه شعرخوانی انجمن
۵ بعدازظهر جمعه ۱۴۰۲/۰۵/۱۳
فرهنگسرای طاووسیه
(بلوار بوستان، حدفاصل آرامگاه سعدی و باغ دلگشا)
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
انجمن شعر سعدی
[ @sheresaadi ]
"شعر عاشورایی/۹"
بر اساس ابیات موجود، سنایی غزنوی، دومین شاعر عاشورایی شاخص پس از کسایی است که ابیات متعددی را دربارهی این واقعه سروده است. جایگاه او در ادب عاشورایی، بیشتر مربوط به منظومهی حدیقه الحقیقه و ابیاتی است که در خلال آن، برخی وقایع کربلا به تصویر کشیده شده و در مجالی دیگر به آن خواهیم پرداخت؛ اما در ابیات دیوان حکیم نیز به صورت پراکنده، از شهادت امام حسین(ع) ذکر رفته است.
در قطعهی شمارهی 82 دیوان سنایی، لعنت فرستادن بر خاندان ابوسفیان به آشکاری نمود دارد:
داستان پسر هند مگر نشنیدی؟
که از او بر سر اولاد پیمبر چه رسید؟
پدر او لب و دندان پیمبر بشکست
مادر او جگر عمّ پیمبر بمکید
خود به ناحق، حق داماد پیمبر بگرفت
پسر او سر فرزند پیمبر ببرید
بر چنین قوم چرا لعنت و نفرین نکنم؟
لعنه الله یزیداً و علی حبِّ یزید
دیوان سنایی
سنایی دینِ درون انسان ها را، حسین(ع) وجودی آنها میداند. از نظر او جدالی همیشگی بین حسین درون و یزید نفس وجود دارد:
دین حسین توست، آز و آرزو خوک و سگ است
تشنه این را میکشی وین هر دو را میپروری
بر یزید و شمر ملعون چون همی لعنت کنی؟
چون حسین خویش را شمر و یزید دیگری
همان
سنایی در شعری دیگر که به شیخ احمد جام نیز نسبت یافته، بهترینِ شهدای عالم را امام حسین(ع) معرفی کرده است:
سراسر جمله عالم پر شهید است
شهیدی چون حسین کربلا کو؟
همان
او در خلال ستایش رسول(ص)، دو درِ بارگاه پیمبر را یکی مرقد امام علی(ع) در کوفه و دیگر مدفن امام حسین(ع) در کربلا میداند:
بارگاه او دو در دارد که مردان در روند
یک در اندر کوفه یابی و دگر در کربلا
از این دست ابیات و اشارات را در دیگر قصاید و غزلهای دیوان سنایی نیز می توان دید.(نگاه کنید به صفحههای 470، 465 و 38)
#شعر_عاشورایی
#عرفان_و_عاشورا
#شعر_شیعی
#سنایی_غزنوی
@mmparvizan
(به اخمت خستگی در می رود لبخند لازم نیست
کنار سینی چای تو اصلا قند لازم نیست)
چنان لبهای تو خوشرنگ و پر آب است و شیرین که..
بدان نارنگی خوشمزه ای پیوند لازم نیست
فقط یک لحظه بنشینم ببینم ماه رویت را
برای دیدن مهتابِ شب در بند لازم نیست
بیابان و کویر و دشت ها مشتاق آن رویند
تو را با این همه جادوگری ترفند لازم نیست
من این را خوب دانستم از آن چشمان پر شورَ ت
برای بارش باران ،دی و اسفند لازم نیست
تعدی کرده ای وقتی مرا دیدی و خندیدی
خودت هم خوب می دانی که چون و چند لازم نیست
من از روز ازل اعدامی ات بودم ،ندانستی!
نگو تا چوبه ی داری بیارایند،لازم نیست
هزاران سال با حُکمت شدم زندانی چشمت
به نام عشق می میرم بدان سوگند لازم نیست
پدرام.اکبری......
این همه آتش خدایا شعله اش از گور کیست؟
شهوت این بی نمازان، نشئه ی انگور کیست؟
پرده دانان طریقت در صبوری سوختند
این صدای ناموافق زخمه ی تنبور کیست؟
شیخ بازیگوش ما از بس مرید خویش بود
عطسه ای فرمود و گفت این جمله ی مشهور کیست!
پنج استاد حقیقت حرف شان با ما یکی ست
راستی در پشت این دستورها دستور کیست؟
آب نوشان ادّعای خضر بودن می کنند
رنگ پیراهان اینان وصله ی ناجور کیست؟
دست این پاسور بازان هر که دل را داد باخت
دوستان چشم شما در انتظار سور کیست؟
دین و دل دادند یارانم در این شرب الیهود
شیخ ما در باده گم شد ، مست ما مستور کیست؟
این که خضرش خوانده اید، اسکندر مقدونی است
این که دریایش لقب دادید چشم شور کیست؟
این که بر آن گوش خود بستید، صور محشر است
این که شیطان می دمد دائم در آن شیپور کیست؟
آن که می زد روز و شب پیوسته لاف اختیار
این زمان ترس از که دارد؟ این زمان مجبور کیست؟
بعد طوفان جز کفی در کیسه ی امواج نیست
شاه ماهی های این دریا ببین در تور کیست!
#علیرضا_قزوه