شرمندهام که همت آهو نداشتم
شصتوسه سال راه به این سو نداشتم
اقرار میکنم که من -این هایوهوی گُنگ-
ها داشتم همیشه، ولی هو نداشتم
جسمی معطر از نفسی گاه داشتم
روحی به هیچ رایحه خوشبو نداشتم
فانوس بخت گمشدگان همیشهام
حتی برای دیدن خود سو نداشتم
وایا به من که با همهی همزبانیام
در خانواده نیز دعاگو نداشتم
شعرم صراحتیست دلآزار، راستش
راهی به این زمانهی ناتو نداشتم
نیشم همیشه بیشتر از نوش بوده است
باور نمیکنید که کندو نداشتم؟!
میشد که بندگی کنم و زندگی کنم
اما من اعتقاد به تابو نداشتم
آقا شما که از همهکس باخبرترید
من جز سری نهاده به زانو نداشتم
خوانده و یا نخوانده به پابوس آمدم؟
دیگر سوال دیگری از او نداشتم
#محمد_علی_بهمنی
روحش شاد و قرین رحمت الهی باد.
کانال #فراخوان_شعر در ایتا؛
محفل شعر قند پارسی
شرمندهام که همت آهو نداشتم شصتوسه سال راه به این سو نداشتم اقرار میکنم که من -این هایوهوی گُنگ
روانِ روشن و عاشقانه پردازش مینوی باد!
🖤☘🖤☘🖤
🔳 عصر شعر «قندیلهای غمگین»
به مناسبت ایام سوگواری دهه آخر صفر
▫با حضور شعرای آیینی
🗓 سه شنبه ۱۳ شهریورماه، ساعت۱۷
، رواق دارالعباده حرم مطهر حضرت شاهچراغ علیهالسلام
@SHAHECHERAGH
✍ پیام تسلیت حوزه هنری استان فارس برای درگذشت شاعر گرانقدر «استاد محمدعلی بهمنی»
به نام حضرت دوست
تاریخ هنر هر سرزمینی معدود هنرمندانی دارد که زندگیشان ترجمان آفرینشهای هنری آنان است و بین قول و عملشان فاصله زیادی احساس نمیشود. مرحوم محمدعلی بهمنی غزل سرای با احساس و شوریده روزگار ما از آن دست مردانی بود که هنرش سرشار از مهربانی و رفتارش آمیزهای از دغدغهمندی و احساس لطیف انسانی و اخلاق مداری مردمدارانه بود و گرچه شاعر را شنیدنی می دانست اما حسن خلق مهربانانهاش دیدنی بود...
عاشقانههایی عفیف داشت و در لحظات حساس روزگار ما به قلمی و قدمی ادای تکلیف میکرد چرا که ارزشهای مردم جامعه خویش و رنجهای بشری را میشناخت و به آن ارج مینهاد
هرگاه دست به قلم میبرد در هر قالب و شیوهای کارستان میکرد از غزل که اوج او بود تا ترانه هایی که می نوشت تا زمزمه مردمش باشد و البته تنفس آزادش در هوای نیما، به ویژه که جوان پرور بود و همواره شاعران جوان این سرزمین در سایه حمایت شعریاش سرفرازی می کردند.
اینک بانگ رحیلش نشان از بستن بار سفر اوست، اما فرزندان شاعرش در جای جای ایران زمین، با میراث کلماتش قد خواهند کشید و شعر روشن ایران فردا را در ادامه مسیرش زمزمه خواهند کرد.
بدین امید از پیشگاه مهربانترین مهربانان رحمت و غفران واسعه الهی را برای او طلب کرده و آرزو میکنیم در آستانه ایام پایانی ماه صفر، به پاس همت آهوانه شعر رضوی اش، میهمان خوان کرامت حضرت شمس الشموس باشد. ان شاءالله!
📆 ۱۰ شهریور ۱۴۰۳
📲 با ما همراه باشید :
سایت | اینستاگرام | تلگرام | بله | ایتا | آپارات
قطره قطره اگر چه آب شدیم
ابر بودیم و آفتاب شدیم
ساخت ما را همو که می پنداشت
به یکی جرعه اش خراب شدیم
هی مترسک کلاه را بردار
ما کلاغان دگر عقاب شدیم
ما از آن سودن و نیاسودن
سنگ زیرین آسیاب شدیم
گوش کن ما خروش و خشم تو را
همچنان کوه بازتاب شدیم
اینک این تو که چهره می پوشی
اینک این ما که بی نقاب شدیم
ما که ای زندگی به خاموشی
هر سوال تو را جواب شدیم
دیگر از جان ما چه می خواهی ؟
ما که با مرگ بی حساب شدیم
#محمدعلی_بهمنی شاعر و غزلسرای ایرانی زادهی۲۷ فروردین ۱۳۲۱ در دزفول بود . نخستین شعر بهمنی در سال ۱۳۳۰، یعنی زمانی که او تنها ۹ سال داشت،در مطبوعات به چاپ رسید .
وی روز جمعه ۹ شهریور ۱۴۰۳ در سن ۸۲ سالگی در تهران درگذشت .
یادش ماندگار 🏴
سرزمین شعر ویژه برنامهٔ استاد بهمنی امشب ساعت ۲۱ از شبکهٔ چهار سیما
خبرنامه شاعران 🔻
https://eitaa.com/khabarnameshaeranshiz
من زندهام هنوز و غزل فکر میکنم
مرگ سرودههایی از محمدعلی بهمنی
دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنهٔ کفش فرارو ور کشید
آستین همّتو بالا زد و رفت...
محمدعلی بهمنی، یکی از قلههای غزل و ترانه عاشقانه، ساعاتی پیش درگذشت. ما او را هم با اشعار کلاسیکش و هم با ترانههایی که از خوانندگانِ بهنام کشور شنیدهایم، میشناسیم. شاعری زلالپرست از خطهٔ خوزستان که هشتاد و دو سال غزل زندگی کرد. به غزلی قانع و دلش زنده به عشق بود. هنوز هم با غزلهایش زنده است. تا شعری از او در میان مردم خوانده میشود، تا نام او هست، او هم زنده است.
«بافتار» که پیش ازین در فرستههای مختلف ازین شاعر عزیز، یاد کرده و به آثارش پرداخته بود، فوت این غزلسرای ارجمند را به تمام شما مخاطبین عزیز تسلیت عرض میکند. حال که به دیدار حق شتافته است، ابیاتی از او را در این فرسته جمع کردهایم که نشان از مرگآگاهی او در سالهای پیشتر دارد.
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285