#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
دلم مست و گرفتار محمد
سرم سرگرم بازار محمد
ندارم سایه ای بر سر به غیر از
صفای مهر سرشار محمد
تمام هستی عالم خدا گفت
بود رهن و بدهکار محمد
به محشر میرود با توشه ای پر
کسی که شد خریدار محمد
امیرالمومنین مشکل گشا شد
ز سوداهای بازار محمد
یداللهی به حیدر داد الله
که شد دست علی یار محمد
اگر چه گشت زهرا کوثر ناب
شد از احسان سرشار محمد
نشد سلمان مسلمان تا زمانی
که از جان شد خریدار محمد
علی فرمود منّا را به سلمان
که باشد گنج اسرار محمد
نه هر میثم که اشهد گفت بر لب
رود با سر سرِ دار محمد
محمد گفت از فرمایش رب
علی گفتا ز گفتار محمد
سلامت بگذرد از راه محشر
هر آنکس گشت بیمار محمد
صراط مستقیم اهل تقوی
نباشد غیر افکار محمد
خدا قرآن شریعت دین و مذهب
همه پندار و کردار محمد
به روز حشر خالی نیست دستی
که زد دستی به دستار محمد
🔸شاعر:
#داریوش_جعفری
===============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
Mashreghe-Jan128.mp3
4.44M
🌱شاعر: غلامرضا کافی
🎤خواننده : علی دلفانی
🎼آهنگساز : مزدک مطاعی
تهیه کننده : واحد موسیقی حوزه هنری انقلاب اسلامی
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
گل داد وقتی شاخه تمرین کرد نامات را
باران به خود پوشاند لحنی از کلامات را
دنیا پر از فهم جدیدی از شنیدن شد
بلبل که اجرا کرد ضربآهنگ گامات را
خوشبو شد و در خود نگنجید و وزید آخر
آری نسیم احساس کرد عطر مشامات را
آب از تو معنای طراوت را گرفت و رفت
تا در زمین جاری کند جان سلامات را
کوه از خدا آغوش دلخواه حرا را خواست
ورنه خدا میساخت بالاتر مقامات را
دل در دل پیله رهایی را نمیدانست
پروانه شد پیدا کند درک پیامات را
وقتی محمد(ص) در اذان گفتیم پس باید
الگو بگیریم از قعودت تا قیامات را
دنیای ما حتما پر از لبخند خواهد شد
آدم اگر مشق خودش سازد مرامات را
هربار میگویی علی (ع)خورشید میتابد
هر روز میتابی به ما مهر مدامات را
گفتی اگر با یاعلی از گور برخیزد
انسان علاجی دارد اندوه قیامت را
شاعر:
#سعیده_کرمانی
🌺میلاد نور🌺
میوزد عطر نسیمی روح افزا در زمین
کِل کشیده آسمان از خلقت مولای دین
آیه آیه میتراود نور، از فرق فلک
هلهله پیچیده تا گوش رواق هفتمین
از گلستان نبوت، خنده گل می رسد
عشق می پاشد نبی، از فرش تا عرش برین
دسته دسته، دف زنان با جامهایی از بهشت
بدرقه کردند، احمد را ملایک تا زمین
تا که خالق نور جان در قالب احمد دمید
شاهکار آفرینش شد به خود گفت آفرین!
از وجود گل شده سیراب خاک بی رمق
هست دنیا وامدار خلقت آن نازنین
هیبت «عزی» شکست و طاق کسری خاک شد
بی فروغ و سرد شد میعادگاه آتشین
مژده امید بر تاریکی دلها رسید
رونق بازار «لات»افتاده از نور مبین
گُل بپاشید و نوای «یا محمد» سر دهید
حامل قرآن رسیده گامهایش پُر طنین
قاصد مهر و محبت، عطر گلهای رسل
خاک پاکش سرمهٔ چشمان ما شد مه جبین
رحمه للعالمین، تاج سر عالم شده
مصطفی.احمد.محمد،نور ایمان و یقین
ک. قالینی نژاد_افروز
🔰با عرض سلام و ادب خدمت همه عزیزان
ان شاا.. کارگاه های آموزشی انتقال تجربه شعر و داستان چهارشنبه 12 مهرماه در مکان فلکه اطلسی، سالن کتابدار اردکانی، اداره کتابخانه های عمومی استان فارس برگزار می گردد.
کارگاه اول: استاد اکبر صحرایی ساعت 8/30 الی 9/45 با موضوع نقد آثار ادبی و داستان های ارسالی به سوگواره ملی ادبی هنری شاهچراغ(ع) «موضوع:نقد ادبیات داستانی»
کارگاه دوم: استاد اکبر صحرایی ساعت 10 الی 11/45
نماز و نهار : 12 الی 13
کارگاه سوم: 13 الی 14/15
حجت الاسلام انصاری نژاد«با موضوع:شعر آئینی»
کارگاه چهارم: 14/30 الی 15:45
دکتر قیصری«با موضوع:شعر و ادبیات پایداری»
کارگاه پنجم: 16 الی 17/15
دکتر کافی«با موضوع:شعر و ادبیات انقلاب»
ضمنا صبحانه راس ساعت 7/30 الی 8/15 جهت علاقه مندان مهیا است.
شعر طنز زمانه😂
زیر فشار بار گرانی شدم پرس
انَّ الحیاةَ استرسٌ بعدَ استرس
مردم کنند سکه ز دنیا طلب، ولی
چیزی به غیر سکته نمیبخشد این کنس
آمد به التماس٬ گدایی مقابلم
گفتم برو٬ منم به دعای تو ملتمس
مس را طلا کنند به اکسیر و کاشکی
میشد در این زمانه طلا را کنند مس
ای کشور عزیز من ای نازنین وطن
هر چند زیر بار مخارج شوم پرس
باور مکن که هیچ زمانی عوض کنم
یک پشکل دهات تو را با لس آنجلس
از حس و حال شاعریام دور ماندهام
نه طبع شعر مانده برایم نه حال و حس
#محمد_نظری_ندوشن
#شعر
#شعر_طنز
صلوات
نام تو سرشته شد به نیکو حسنات
افتاد به آب عشق کشتی نجات
وقتی که زمین به نام تو زیبا شد
بگشود خدا زبان وگفتا صلوات
#حسین کیوانی
میلاد رسول رحمت مبارک
بـه بالِ زخمیِ مـن جرأتِ تکان بدهید
به این پرنده ی پَر بسته آسمان بدهید
اگرچه فرصتِ پروازِ من تمام شده ست
بـرای بـال گشودن کمی زمـان بدهید
هـوا خفه ست قفس را غبـار پوشانده
نَفَس ندارم و این دفعـه را امان بدهید
صـدای دردِ مـرا هیـچ کس نمی شنود
زبان نخواستم امّا بـه من دهان بدهید
به من که خسته و سردر گُم و بلاتکلیف
به من که گُم شده ام راه را نشان بدهید
به جای من کـه لبالب پُر است از تقدیر
کـمی شمـا بنشینید و امتحـان بدهید
#مینـا_عبـاسی
کاش جای شرم، گاهی دل به دریا می زدیم
این که تنهاییم، تاوان خجالت های ماست
#حسیندهلوی
🍁🍂
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است
آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزان است
گویی به مثل پیرهن رنگ رزان است
دهقان به تعجب سر انگشت گزان است
کاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار
دهقان به سحرگاهان کز خانه بیاید
نه هیچ بیارامد و نه هیچ بپاید
نزدیک رز آید در رز را بگشاید
تا دختر رز را چه به کارست و چه شاید
یک دختر دوشیزه بدو رخ ننماید
الا همه آبستن و الا همه بیمار
دهقان چو درآید و فراوان نگردشان
تیغی بکشد تیز و گلو باز بردشان
وانگه به تبنگوی کش اندر سپردشان
ورزانکه نگنجند بدو درفشردشان
بر پشت نهدشان و سوی خانه بردشان
وز پشت فرو گیرد و برهم نهد انبار
آنگه به یکی چرخشت اندر فکندشان
بر پشت لگد بیست هزاران بزندشان
رگها ببردشان ستخوانها شکندشان
پشت و سر و پهلوی به هم درشکندشان
از بند شبانروزی بیرون نهلدشان
تا خون برود از تنشان پاک به یکبار
آنگاه بیارد رگشان و ستخوانشان
جایی فکند دور و نگردد نگرانشان
خونشان همه بردارد و بردارد جانشان
وندر فکند باز به زندان گرانشان
سه ماه شمرده نبرد نام و نشانشان
داند که بدان خون نبود مرد گرفتار
یک روز سبک خیزد شاد و خوش و خندان
پیش آید و بردارد مهر از در زندان
چون در نگرد باز به زندانی و زندان
صد شمع و چراغ اوفتدش بر لب و دندان
گل بیند چندان و سمن بیند چندان
چندانکه به گلزار ندیده است و سمن زار
#منوچهری_دامغانی
#شعر
🔹سهراب سپهری با همۀ کمتوجهی محافل روشنفکری و بعضی منتقدان مشهور به او در زمان زندگیاش، اکنون در میان فارسیزبانان، شاعری نامآشنا و محبوب به شمار میآید. حتی همین سادگی زبان اشعار او باعث شده تا برخی افراد جرئت یابند و گمان کنند که آنان نیز میتوانند اشعاری مانند سهراب بگویند. به همین دلیل، دستبهقلم شدند، اما مشخص است که سرودههای سپهری «سهل ممتنع» هستند؛ اشعاری که ظاهر ساده و قابلفهمی دارند و درعینحال، سرودن بهشیوۀ چنین شاعرانی بسیار سخت است. گاهی نیز اشعاری ساده در فضای مجازی منتشر میشود که بهدلیل همین سادگی، برخی گمان میکنند متعلق به سپهری هستند.
🔹شعر سهراب، مردمی است. یکی از نشانههای مردمیبودن اشعار سهراب، کاربرد بندهایی از آنها است که به صورت مَثَل بین مردم رواج یافته و این توفیق کمی برای یک شاعر نیست. رواج اشعار سپهری در میان مردم میتواند به دو دلیل باشد: اول آنکه اشعار او ذاتاً مردمگراست. او گرچه شاعری گوشهگیر و درونگرا بود؛ اما اشعارش زبانی ساده دارند و مخاطب بهرارحتی با آنها انس میگیرد. همچنین او اصطلاحات و ساختارهای عامیانه را در اشعار خود بهکار برده است که نشان از مردمگرایی شعرش دارد. دلیل دیگری که موجب فراگیری بندهای شعر او شده است، توجه شاعر به سرچشمههای خالص فطرت انسانی، ترویج صلح و دوستی، نزدیکی به طبیعت و درکل محتوای مردمی اشعار اوست که باعث پیوند مردم با خود میشود.
🔹در این فرسته، چند شعر مشهور از سهراب سپهری را برگزیدهایم که به محاورات روزمرۀ مردم راه یافته و در موقعیتهای متناسب استفاده میشوند.
💠 برگزاری اختتامیه بخش آفرینش های ادبی «سوگواره ملی ادبی هنری شاهچراغ(ع)»/ اعلام فهرست اسامی برگزیدگان
امروز پنج شنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲، مراسم اختتامیه بخش آفرینش های ادبی، «سوگواره ملی ادبی هنری شاهچراغ(ع)»، با حضور سید مصطفی موسوی مسئول بسیج هنرمندان استان فارس و دکتر غلامرضا کافی، عضو هیئت داوران و پدرام اکبری دبیر اجرایی بخش آفرینش های ادبی سوگواره در سالن شهید آیت الله دستغیب حرم مطهر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل آستان مقدس، فهرست اسامی برگزیدگان بخش آفرینش های ادبی شامل سه حوزه با موضوعات شعر، داستان، دلنوشته و خاطره به شرح زیر است:
نفرات برتر بخش شعر(جوایز نفرات اول تا سوم، به ترتیب: ۵۰، ۴۰ و ۳۰ میلیون ریال به همراه تندیس سوگواره)؛
اول: محسن کاویانی از قم
دوم: کبری حسینی از قم
سوم: علی گلی حسین آبادی از قم
شایسته تقدیر: علی سلیمیان از زرین شهر اصفهان (۱۰ میلیون ریال)
نفرات برتر بخش داستان(جوایز نفرات اول تا سوم، به ترتیب: ۵۰، ۴۰ و ۳۰ میلیون ریال به همراه تندیس سوگواره)؛
اول: نسیم اسدپور از تهران
دوم: اکرم گلپایگانی از تهران
سوم: پوریا اسکندر زاده از تهران
شایسته تقدیر: زهرا کلهر نیا از قم (۱۰ میلیون ریال)
نفرات برتر بخش دلنوشته(جوایز نفرات اول تا سوم، به ترتیب: ۴۰، ۳۰ و ۲۰ میلیون ریال به همراه تندیس سوگواره)؛
اول: زهرا قاسمی از شیراز
دوم: ندا مظفری از اراک
سوم: ریحانه نجم الدینی از استهبان
پنج نفر برگزیده ای که در حمله تروریستی دوم حرم مطهر شاهچراغ(ع)، اثر ارسال کردند(جوایز هر نفر ۵ میلیون ریال)؛
۱: محمد حسین عظیمی، بخش خاطره و دلنوشته
۲: ایوب پرندآور، بخش شعر
۳: جعفر زارع خوشدل، بخش های دلنوشته و شعر
۴: فریبا کریمی، بخش داستان
۵: صدیقه قاسمی، بخش دلنوشته
شایان ذکر است داوران بخش آفرینش های ادبی، در حوزه شعر؛ دکتر علی رضا قزوه، دکتر غلامرضا کافی، دکتر اعظم حسینی، و در حوزه داستان و دلنوشته؛ استاد مخدومی، استاد اکبر صحرایی و استاد محمودی نورآبادی بودند.
«سوگواره ملی ادبی هنری شاهچراغ(ع)» در دو محور بزرگداشت شهدا و جانبازان حمله تروریستی سبوعانه ۴ آبان ۱۴۰۱ به حرم مطهر و محکومیت هتک حرمت سومین حرم اهل بیت علیهم السلام، در ۴ بخش آفرینش های ادبی(شامل شعر، داستان، دلنوشته و خاطره)، هنرهای تصویری و انیمیشن(شامل نماهنگ، مستند کوتاه، موشن گرافی و پوستر موشن) صدا، موسیقی و سرود(شامل تک آهنگ، سرود، نمایش رادیویی، برنامه رادیویی(پادکست))، گرافیک(شامل پوستر، تایپوگرافی، اینفوگرافی) و نقاشی(شامل نقاشی کلاسیک و دیجیتال) برگزار گردید. تاریخ مراسم اختتامیه و فهرست برگزیدگان سایر بخش ها، متعاقبا اعلام خواهد شد.
دبیرخانه مرکزی سوگواره در حرم مطهر و مسئولیت اجرایی و داوری بخش آفرینش های ادبی با سازمان بسیج هنرمندان فارس، بخش هنرهای تصویری و انیمیشن با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، بخش گرافیک و نقاشی با حوزه هنری انقلاب اسلامی فارس و بخش صدا، موسیقی و سرود با صدا و سیمای مرکز فارس می باشد.
گزارش تصویری:
shahecheragh.ir/galleryview.aspx?id=153943
خبر:
shahecheragh.ir/info.aspx?type=n&id=221737
@SHAHECHERAGH
Homayoun Shajarian - Az Man Chera Ranjidei.mp3
4.93M
همایون شجریان
از من چرا رنجیده ای❤️🩹
#جدید
"حافظ و سلسلهی تداعیها"
از مهمترین ویژگیهای جاودانگی و مقبولیت حافظ، چنانکه اغلب حافظپژوهان گفتهاند و نوشتهاند؛ چندمعنایی و تاویلپذیری اشعار و بسامد ایهام و ابهام هنری و امکان تداعی معانی گوناگون در ابیات اوست.
کمتر شعری از او را میتوان سراغ گرفت که عاری از این ویژگیها باشد. یکی از کهنترین روایتهای موجود از شعر حافظ، دو غزل از اوست که در جُنگ مطبّب* (مورخ ۷۶۳) یعنی در حدود ۳۵ سالگی او نوشته شده است.
در این مجموعه، غزل حافظ با مطلع زیر ثبت شده است؛ نکتهای که نشان میدهد گزینشگران شعر حافظ از زمان حیات او، به این ویژگی اشعارش توجه خواسته یا ناخواسته داشتهاند؛ البته این ویژگی، مولفهی غزل سدهی هشتم است که در شعر خواجه تشخص ویژهای یافته:
دوش در حلقهی ما قصهی گیسوی تو بود
تا دل شب سخنِ سلسلهی موی تو بود
آنچه در همین تکبیت دیده میشود؛ مجموعهای از امکانات تفسیر و تداعی معنی است که بیش از همه حول کلمهی "سلسله" شکل گرفته است. در ادبیات کهن فارسی از قرن ۴، تلقی از سلسله در معنای زنجیر بیش از دیگر معانی نمود دارد و تشبیه زلف به زنجیر، در شعر بسیاری از شاعران دیده میشود.
سلسله (زنجیر) از حلقههایی متعدد ساخته شده و از این جهت، تناسب سلسله و حلقهی ما نیز آشکار میشود و همزمان شاعر، از حلقه در جایگاه "حلقهی زنجیر" و "حلقهی گفتگو یا گروه یا محفل" استفاده کرده است. از این زاویه، "حلقه" با "سلسله" به معنی گروه و مجموعه نیز تناسب مییابد.
اما مفهومی دیگر از سلسله که از قرن ششم در متون فارسی نمود یافته، تلقی از آن در جایگاه "آل و خاندان و سلسلهی حکومتها"ست. طبیعی است که حافظ نیز چنانکه در محافل زمانش از سلسلهخاندانها و حکومتها سخن گفته میشده؛ از عبارت "سخن سلسلهی مو"، به حکومت عاشقانهی زلف معشوق توجه داشته است.
نکتهی دیگر پیوند "قصه" و سلسله در معنی "زنجیرهی روایت" است که به صورت پنهانتر از بیت کشف میشود.
گویا در محفلهای قصهگویی شبانه سخن از سلسلهی زلف معشوق است. در زیر این تناسبها، ترکیب "دلِ شب" نیز از منظر ارتباط با رنگ زلف و حتی شاید مفهوم "زمان در روایت" قابلیت تفسیر داشته باشد.
#حافظ_خوانی
#تاویل_شعر
https://eitaa.com/mmparvizan
بیحرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست
باور کنید پاسخ آیینه سنگ نیست
سوگند میخورم به مرام پرندگان
در عرف ما سزای پریدن تفنگ نیست
با برگ گل نوشته به دیوار باغ ما
وقتی بیا که حوصلة غنچه تنگ نیست
در کارگاه رنگرزانِ دیار ما
رنگی برای پوشش آثار ننگ نیست
از بردگی مقام بلالی گرفتهاند
در مکتبی که عزّت انسان به رنگ نیست
دارد بهار میگذرد با شتاب عمر
فکری کنید فرصت پلکی درنگ نیست
وقتی که عاشقانه بنوشی پیاله را
فرقی میان طعم شراب و شرنگ نیست
تنها یکی به قلّه تاریخ میرسد
هر مرد پا شکسته که تیمور لنگ نیست
#محمد_سلمانی
بی تو اینجا همه چلچله ها نومیدند
نه نوایی نه بهاری، همه در تردیدند
بی تو دلها شده افسرده و نالان آقا
جای فنجان عسل جام بلا نوشیدند
زاغ بد یمن زند طعنه به سرسبزی باغ
غنچه باور و ایمان و حیا را چیدند
هر طرف باد خزان میوزد از گوشه کنار
گل بستان شده خار و پونه ها خشکیدند
کی نمایان شود آن ماه رخ شیرینت؟
چشم ها تیره و دنبال مه و خورشیدند
وقت آن است قدم رنجه کنی بر دیده
عاشقانت همگی واله وپر امیدند
نام زیبای تو چون برده شد اینجا مولا
رهروانت به ولای تو به خود بالیدند
مطمئنم برسد لحظه دیدار شما
گر چه خفاش صفت ها همگی خندیدند
#ک_قالینی_نژاد_افروز
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲