eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
271 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
246 ویدیو
89 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
"نقدی بر دفتر شین، سروده‌ی جلیل صفر بیگی" بخش اول "شین" مجموعه‌ای است سروده‌ی رباعی‌سرای نام‌آشنا که نخست‌بار در اوایل دهه‌ی نود، نشر سپیده‌باوران آن‌را منتشر کرده و تا کنون چندبار تجدید چاپ شده است. دفتر حاضر در برگیرنده‌ی ۷۰ قطعه شعر، شامل ۲۷ رباعی‌پیوسته، ۴۲ رباعی و یک بیت (با فرم کامل) در وزن رباعی است. این مجموعه از نظر درونمایه، با محوریت ؛ مضامینی را در حوزه‌ی زمانی صدر اسلام تا عاشورا در بر گرفته و با مقدمه‌ی به مخاطبان عرضه شده است. چنانکه میرشکاک در مقدمه یادآور شده؛ التزام موضوعی دفتر، دشواری‌هایی فراروی شاعر نهاده و همین نکته، علاوه بر غالب کردن فضای کوششی و تفنن‌طلبانه بر اشعار، که نشان‌دهنده‌ی دغدغه‌ی شاعر و هدفی ارجمند اوست،  دشواری‌هایی را در سرودن این دفتر پیش روی شاعر گذاشته است. با این حال لازم است برخی جنبه‌های مثبت و منفی این دفتر را در چند بخش زیر گوشزد کنیم. _شیوه‌ی پیوند در رباعی‌های پیوسته: سرودن چند رباعی هم‌موضوع با رعایت پیوستگی معنایی و فرمی، از دیرباز در سنت شعر فارسی معمول بوده؛ چنانکه در به ویژه باب‌های ۴۶تا۴۸، در آثار و آثاری از دیگر شاعران، نمونه‌هایی از این شیوه را می‌توان دید. از میان شاعران روزگار ما نیز بسیاری علاوه بر رعایت مضمون مشترک کوشیده‌اند؛ با استفاده از تکرارها و التزام‌های لفظی، بر پیوند رباعی‌های همسایه بیافرایند که در دهه‌های اخیر، مجموعه‌هایی چون: "حالی است مرا" سروده‌ی ؛ "ای عشق" سروده‌ی و آثاری دیگر(موفق یا ناموفق) از این جمله بوده‌اند. از جنبه‌های مثبت در بخش رباعی‌های پیوسته‌ی "شین"، علاوه بر همخوانی و مشابهت درونمایه‌ی رباعی‌ها؛ التزام آغازینِ عبارت‌های "من بودم و تو" و "من هستم و تو" در دو بخش اصلی اشعار است. شاعر همچنین با استفاده از روایت و سیر زمانی از صدر اسلام تا پس از حادثه‌ی کربلا، چارچوبی منظم به موضوع داده و سپس در بخش دوم؛ مخاطب را با پرشی زمانی به روزگارِ"کنون" بازگردانده و سیر رویدادها را در دوران معاصر بازسرایی کرده است. از جنبه‌های مثبت این بخش، قابلیت اشعار در هم‌ذات‌پنداری مخاطب، راوی و شخصیت‌های اشعار است. در کل، جلیل صفربیگی در ایجاد پیوستگی بین رباعی‌های آغازین مجموعه، به موفقیت نسبی دست یافته است. _ردیف‌های ناتمام: از شگردهای پرتکرار دفتر، در کنار استفاده از ردیف‌های فعلی(در خدمت روایت) و دیگر ردیف‌های نوآورانه، استفاده از ردیف‌های ناتمام است. در بیش از هفت رباعی، کلماتی پس از ردیف حذف شده‌؛ اما آنچه در مجموعه کاملا واضح است، تفننی بودن و صِرف بازی نوآورانه در کاربرد این ردیف‌هاست؛ به‌طوری که کمتر ردیفی می‌توان دید که حذف پس از آن هویتی شاعرانه یافته و ردیف ناتمام در خدمت فرم اثر بوده باشد. این کاستی عمدتا در حذف‌های بیت اول رباعی ها دیده می‌شود و در مصراع پایانی عمدتا حذف‌ها امکان خوانشی شاعرانه را برای مخاطب فراهم می‌کند: یک عمر نماز شاممان را به یزید... دادیم همه سلاممان را به یزید...(ص۶۸) اصغر که نشست تیر بر حنجر او مانند کبوتری که بال و پر او ...(ص۳۲) من بودم و تو، تو عمرو عاصی یا من؟ تو خطبه بخوان برای مردم تا من... (ص ۲۴) که در نمونه‌ها، حذف پس از ردیف چندان جاذبه‌ای شاعرانه برای مخاطب فراهم نکرده و حذف‌هایی ساده در رباعی نمود یافته است. @mmparvizan
"نقدی بر دفتر شین/ از عاشورا تا روزگار ما" بخش دوم _تسامح‌ها و ایرادهای موسیقایی: از جنبه‌های شگفت این مجموعه که در دیگر دفترهای کمتر دیده می‌شود؛ تسامح‌ها و بیش از آن ایرادهای موسیقایی است. مسئولیت برخی از این تسامحات را می‌توان با حسن نیت، متوجه اغلاط تایپی کرد هرچند حذف‌نشدن این موارد در چاپ‌های بعدی؛ کمی سوال برانگیز است‌. برای مثال: یاران همه دارند کفن می پوشند عطشان‌اند و غرق بانگ نوشانوش اند (ص۳۹) که مصرع دوم با هیچ یک از اوزان رباعی همخوانی ندارد و بخشی از آن اضافه بر وزن است‌. یا مصراع اول بیت زیر: فردا اصغر نیز تاب خواهد آورد خنده به لب رباب خواهد آورد (ص۴۱) یا مصرع اول در بیت زیر: هر منزل داغی بر جگر زینب ماند تا شام چقدر کربلا شد تکرار(ص۶۵) یا مصراع اول بیت زیر: یک سو ماه بود و سوی دیگر خورشید گاهی این سوی و گاه آن سوی دوید (ص۸۱) یا نمونه زیر که احتمالا خطای تایپی است: وقتی که سر حسین را بر سر نیزه... (ص ۳۳) یا مصراع دوم بیت زیر که موسیقی ای ناخوشایند دارد: مهمانی تلخ است اگر می خندیم راهی در هرجا بود، چاهی کندیم (ص۹۰) با توجه به اساس ایجاز در موسیقی و زبان رباعی؛ برخی رباعی‌ها نیز برای رسیدن به موسیقی خود به تغییراتی در تلفظ نیازمندند که این تغییرات و اختیارات چندان سازگار با منطق شاعرانه نیست؛ از جمله تلفظ "و" در مصرع زیر: فردا روز عشق و روز شادی است (ص ۴۶) یا کشش "به" در آغاز مصرع زیر: به شام کسی نمی رود از اینجا (همان) یا "و" در مصرع‌های زیر: زینب زینب گفت و جان داد حسین (ص۵۹) حمد است و برائت است و اعراف و فجر (۸۷) در نگاهی کلی، کشش هجای کوتاه (هرچند اختیاری عروضی است) در رباعی‌های صفربیگی بیش از چارچوب شاعرانه و متعادل کاربرد یافته است. _تفنن تکرار در مصراع سوم: نوآوری.های صفربیگی در این دفتر، جایگاهی مناسب در کارنامه ی ادب عاشورایی دارد؛ اما گاه به شگردهایی تکرارشونده و بازی‌هایی پیش‌بینی شونده تبدیل می‌شود. ازین جمله است تکرار یک یا دو کلمه در مصراع‌های سوم برخی رباعی‌ها از جمله مصراع‌های زیر: من من من من من تو تو تو تو تو (ص۳۰) یادت یادت یادت یادت آمد؟ (۳۱) وقتی وقتی وقتی وقتی وقتی (۳۳) زینب زینب زینب زینب زینب (۵۷) _ دو دستگی‌ها و حشوهای زبانی: به دلیل اختلافی که بین شگردهای نوآورانه و موضوع نمود یافته، گاه دودستگی‌هایی زبانی در مجموعه دیده می‌شود.  مثلا کاربرد کلمه‌ی "اوفتاد" در بیت زیر: وقتی که به روی دست بابا جان داد یک سو تنش اوفتاد و یک سو سر او (ص ۳۲) یا زاید بودن دستوری و آوایی (که) بعد از هرچه: از هرچه که بود و هرچه شد برگردیم (ص۳۶) یا کاربرد سنتی فعل "گویند" در بافت زبان معاصر رباعی ۲۳(ص۴۲) یا فعل "کند" در رباعی ص ۵۰ یا حشو در ترکیب "علی اصغر کوچک ما" ص ۵۱. _ علاوه بر موارد یادشده، در مجموعه‌ی "شین" برخی ردیف‌های طولانی چندان در خدمت فضای شاعرانه نیست.( ص۲۹، ۳۰، ۳۵ و ...) همچنین برخی مصراع‌ها یا بیت نخست تنها به هدف مصراع پایانی و بدون رسیدن به هویتی شاعرانه خلق شده (ص ۲۵ مصرع دوم و ...)که اغلب به دلیل کوششی بودن فضای اشعار و دشواری ساحت شعر عاشورایی بوده است. برخی تصاویر با منطق شاعرانه سازگار نیست چون استفاده از "شلیک" به جای "پرتاب" در بیت زیر و در توصیف تیر: انگار که از سقیفه شلیک شده هر شعبه‌اش آب می‌خورد از جایی (ص۵۶) همچنین صفربیگی برای بازسازی کربلا و تغییردادن فضا مناسب روزگار ما، به نوآوری‌هایی دست زده که فضای معنوی اشعار را به بستری خلاف سنت عاشورایی (محتمل‌الضدین) کشانده است: تیری به گلوی حرمله خواهد خورد سر از تن شمر هم جدا خواهد شد(۴۰) فردا سر شمر می‌رود بر نیزه (۴۳) یا مضمون خرافی "دامادی قاسم" را به شعر عاشورایی کشانده: فردا قاسم منتظر دامادی است(ص۴۴) همچنین در رباعی‌های (ص ۷۱، ۷۴ و ۸۸) دچار غلوّهای مذهبی شده است. با وجود اشاره به همه ی این کاستی‌ها، مجموعه‌ی "شین" در بر دارنده‌ی ابیات و رباعی‌هایی زیباست که در پایان تعدادی از آن‌ها را از نظر می‌گذرانیم: تو حُر نشدی، مگر چه کردی با خود؟ فریاد حسین هم اثر در تو نکرد * بیتی است فقط قصیده‌ی عشق و وفا دستان تو هر دو مصرع این بیت‌اند * می‌خواست که خطبه‌ای بخواند در خون از منبر دستان پدر بالا رفت * ای تیر نبر حلق علی اصغر را تو فکر کن این گلوی اسماعیل است * من هستم و تو مباد از اینجا برویم هرچند چراغ‌ها همه خاموشند * من بودم و تو به نیزه سر را بردیم من بودم و تو خون خدا را خوردیم من بودم و تو خرابه و یک دختر من بودم و تو که تشت را آوردیم * من بودم و تو باز مباد از یادت... چندی است که می‌رود زیاد از یادت من بودم و تو نگو که نه! می‌ترسم کم کم برود ابن‌زیاد از یادت @mmparvizan