...
کـه شـب،روز اسـت و دریـا در بیابان خـواب مـی بینـد
زمیــن واژگــون ، خورشــید را مهتــاب مــی بینــد
دماونــدی اگــر از نــو برویــد، درّه خواهــد شــد
کــه آهــو در کمیــن جفــت خود،قصّــاب مــی بینــد
چـه جـای دوسـتی؟ در هـر قدم صد دشـنه افتاده سـت
کــه ماهــی شــاکلید خنــده در قلّــاب مــی بینــد
قمـر در عقـربِ طغیـان و تاریکـی و کـج دسـتی سـت
شــب اســت و ســاربان، ســرمایه در ســیلاب مــی بینــد
بگـو دنیـا چـرا در چشـم دونـان جـای زیبایی سـت !
مگــس، چرکابــه ی خــون را شــراب نــاب مــی بینــد
ســپیدارِ جــوان را هیمــه مــی خوانــد خزان،طوفــان _
نهنــگ پیــر را بازیچــه ی گــرداب مــی بینــد
کلاغان بــاغ را از قــار قــارِ خنــده کــر کردنــد
ســعادت را عقــاب قلــّه در گنــداب مــی بینــد
برادر،مــادر و خواهــر ، پنــاه از جنــگ مــی جوینــد
پــدر در قحــط نــان، بــاروت را کمیــاب مــی بینــد
نمـی دانـم کـه در راهـم چـه مـی بینم، سـراب وهـم؟
و یــا چشــمم چــو چشــم پیرمــردان آب مــی بینــد
کواکــب در هــم و منظومــه ســر پیچانــده از وحــدت
ســپهر تنــگ میــدان، زهــره را شــب تــاب مــی بینــد
دگــر کــی خواهــی آمــد، مهربــانِ منجــیِ موعــودْ؟
هــزاران ســال، دنیــا خنــده ات را خــواب مــی بینــد
سجاد حیدری قیری
#سجاد_حیدری_قیری
#منجی#انتظار#آخر_الزمان#آخرین_امید
#جمعه#فرج#امام_مهدی_عج#سه_شنبه_های_مهدوی#قیر
"صبح"
به آفتابِ روشنِ پگاه، رای میدهم
به چشمک ستارگان، به ماه رای میدهم
به حزب گل، به ائتلافِ رود و آسمان و ابر
به دولتِ نسیم صبحگاه رای میدهم
به جای اینهمه سیاهی و دروغ و دشمنی
به آن دو چشم عاشق سیاه رای میدهم
دلم گرفته از خزان و برگریز شاخهها
به آن بهار مانده بین راه رای میدهم
به عاشقی... به دوستی... به زندگی... به سادگی
به خندههای گرم قاهقاه رای میدهم
پرندهها گواه انتخاب صادق منند
اگر درست اگر که اشتباه رای میدهم
به گویش بلند کوه و پویش نسیم و برگ
به اعتماد رویش گیاه رای میدهم
*
سئوال کردهای که "رای قلب" من به نام کیست؟
به نهضت عظیم "آن نگاه" رای میدهم
#انتظار
#ظهور
#جمعه
#آدینه
#صداقت
#مهر
#توکل
#وطن
#ایران
#با_هم_مهربان_باشیم
https://eitaa.com/mmparvizan
من مثل تو و تو مثل من چشم به راه
ما چشم به راهِ مردی از کــوچهی ماه
بگذار دوباره #جمعه را صرف کنیم:
ندبه، گریه، عهد، فرج... بــــاز گناه
#محمدحسین_ملکیان
آمد، شبیــــهِ قاصـــدکی رهگذر گذشت
از کوچهکوچهٔ دلِ من بیخبر گذشت...
سردردِ هر شبم کمی آرامتر شدهست
باخاطرات، یک شبِ بی دردسر گذشت...
گفتم به او" اگر نروی " رفت، دور شد
دیدم که آب از سرِ قــــیدِ " اگر" گذشت...
آن روزِ نا امیــــــد کنــــــنده بـــــــــرای من
از هر غروبِ #جمعه غم انگیزتر گذشت...
یعنی درست میشنوم؟اینکه رفت و کار
ازخواهـــش " بیـا و مرا هم ببر" گذشت...
باور نمیکنم که به فکرم نبودهاست
حتماً خیال کرده که پایانِ سر گذشت...
ختمِ به خیر شد! نه به اعلامیه زدند
عکسِ مرا، نوشته جوانی که در گذشت...
#امیر_حسین_آکار
انتظار...
این جمعه هم رسید نیامد امام ما
تا آید و به دست بگیرد زمام ما
آقا بیا ، بیا که جهان غرق ماتم است
با درد و آه می گذرد صبح و شام ما
اطفال را به رسم طواغیت می کشند
آتش زدند بر دل و بر جان و کام ما
بردند و می برند به تزویر بیش و کم
حجب و حیا و عاطفه را از مرام ما
ما را به جرم شیعه ی عباس می کشند
سد میکنند راه ِ صعود و قیام ما
دیگر گناه و فاجعه از حد گذشته است
کاری بکن برای ِ بلای مدام ما
آتش بزن به ریشه ی صهیون که این شقی
آتش زند به جان و دل ِ هر کدام ما
دلهای ما به عشق و صفای تو زنده اند
تا با نگاه تو ، شود افزون دوام ما
در انتظار دیدن رویش امیدوار
آه ای خدا که بر تو هزاران سلام ما
ما خوشدل از توئیم و نگاهت،نگاه کن
بر حال ما و این هدف نا تمام ما
تا پرچمش به بام جهان گیرد احتزاز
تا دشمنش شود به نگاه تو رام ما
#محمد_جعفر_زارع_خوشدل ۱۰۰۴
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6
تلگرام
https://t.me/khoshdeltanzjedi
#انتظار #ظهور #جمعه #عشق_عاشق #اشعار_حماسی_آئینی #استغاثه #شعر_ادبیات_شاعر #نیایش