"سیمای مهدی(عج) در اشعار شاعران سدههای چهارم و پنجم"
در سدههای نخستین شعر فارسی اشارات مربوط به مهدی(عج) و آخرالزمان محدود است. در این دوره، توصیفات مربوط به آن حضرت عمدتا در آثار روایی، تفسیری و متون دینی دیده میشود. این نکته سبب شده، تا عصر محمود غزنوی(دست کم در اشعاری که اینک در دسترس است) ذکری مستقیم از ایشان نرفته باشد.
در مدایح عصر غزنوی اول، به مرور و به صورت تلمیحی اشاراتی به نام مهدی و عمدتا در تقابل دجال ثبت شده است. این چند تلمیح را در اشعار غضایری رازی و عنصری می توان دید:
یکی گوید که مهدی گشت پیدا
یکی گوید نبی الله اکبر
*
سیاست تو به گیتی علامت مهدی است
کجا سیاست تو نیست فتنهی دجال
در قطعهای منسوب به ابوسعید هم به آن حضرت(ع) شفاعت جسته شده که چنانکه در مقاله ای اشاره کردهام، این شعر متاخر از زمان شیخ است( ر.ک. مجلهی شیعه شناسی) و نمیتواند از بوسعید باشد.
در اشعار عصر سلجوقی، عمدتا نگاه اهل سنت به ظهور مهدی موعود دیده میشود. در تلمیحاتی که در دیوان قطران، لامعی، ابوالفرج، عمعق، مسعود سعد، سنایی و شاعران بیدیوان میبینیم؛ عمدهی توصیفها روایتگر فتنهی دجال و تقابل آن با ظهور مهدی(عج) و همراهی مسیح(ع) و آن حضرت است:
مسعود سعد:
مشهور شد از رایت او آیت مهدی
منسوخ شد از هیبت او فتنهی دجال
سنایی (دیوان):
ای دریغا مهدیی کامروز از هر گوشهای
یک جهان دجال عالمسوز سر بر کردهاند
*
گر مخالف خواهی ای مهدی در آ از آسمان
ور موافق خواهی ای دجال یکره سر بر آر
حدیقه:
خلق او آمد از نکو عهدی
روح عیسی و قالب مهدی
*
اندرین روزگار بدعهدی
چیست جز عدل هدیهی مهدی
در اشعار شاعران و نویسندگان متمایل به نگاه شیعی (اسماعیلی یا اثناعشری) هم اشاراتی به آخر الزمان دیده میشود. ناصرخسرو در دیوانش تنها به صورت نمادین به فتنهی دجال و معنای نهفته پشت آن اشاره کرده است.
در قصیدهای منسوب به او نیز نامی از مهدی به میان آمده؛ البته مینوی در مقدمهی دیوان چاپ نصرالله تقوی انتساب این شعر به ناصر خسرو را رد می کند و میگوید:
"قول به مهدی در عقاید ایشان ندیدهام و اگر بوده در زمان حکیم ناصر خسرو نبوده".
شعر مورد نظر از زاویهی سبک سرودهی ناصر خسرو نیست؛ با این حال اشاره به مهدی(ع) را در رسالهی اسماعیلی کشفالمحجوب از ابویعقوب سجستانی هم میتوان دید:
"مهدی آن است که مردمان را راه نمایذ و همهی پیغمبران از پیش او مردمان را راه نموذند به راه خدای، ولیکن سخنهای ایشان پوشیذه بوذ و علمهای ایشان در حجاب بوذ؛ زیرا زمانها چنان واجب کرد... و چنین گفتند کی چون مهدی بیایذ گرگ و گوسفند به یکجا آب خورند...".
کاملترین تصویر شاعرانه از آخرالزمان و ظهور مهدی(ع) را در ابیات نخستین گرشاسپ نامهی اسدی توسی میتوان دید:
...ازین پس پیمبر نباشد دگر
به آخرزمان مهدی آید به در
بگیرد خط و نامهی کردگار
کند راز پیغمبران آشکار
ز کوچک جهان راز دین بزرگ
گشاید خورد آب با میش گرگ
بدارد جهان بر یکی دین پاک
بر آرد ز دجال و خیلش هلاک
همان آب گویند کآید پدید
درِ توبه را گم بباشد کلید
رسد زآسمان هر پیمبر فراز
شوند از پس مهدی اندر نماز
سوی خاور آید پدید آفتاب
هم آتش کند جوش طوفان چو آب
پس از آن شگفت دگرگونهگون
بس افتد جهاندار داند که چون
از سدهی ششم، اشارات و سرایش اشعار مستقل در ستایش مهدی(عج) فراوانی مییابد که اشاره به ویژگی این آثار به مجالی دیگر نیازمند است.
#مهدی_علیه_السلام_در_شعر_فارسی
#شعر_انتظار
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"سیمای مهدی(عج) در اشعار شاعران سدههای چهارم و پنجم"
در سدههای نخستین شعر فارسی اشارات مربوط به مهدی(عج) و آخرالزمان محدود است. در این دوره، توصیفات مربوط به آن حضرت عمدتا در آثار روایی، تفسیری و متون دینی دیده میشود. این نکته سبب شده، تا عصر محمود غزنوی(دست کم در اشعاری که اینک در دسترس است) ذکری مستقیم از ایشان نرفته باشد.
در مدایح عصر غزنوی اول، به مرور و به صورت تلمیحی اشاراتی به نام مهدی و عمدتا در تقابل دجال ثبت شده است. این چند تلمیح را در اشعار غضایری رازی و عنصری می توان دید:
یکی گوید که مهدی گشت پیدا
یکی گوید نبی الله اکبر
*
سیاست تو به گیتی علامت مهدی است
کجا سیاست تو نیست فتنهی دجال
در قطعهای منسوب به ابوسعید هم به آن حضرت(ع) شفاعت جسته شده که چنانکه در مقاله ای اشاره کردهام، این شعر متاخر از زمان شیخ است( ر.ک. مجلهی شیعه شناسی) و نمیتواند از بوسعید باشد.
در اشعار عصر سلجوقی، عمدتا نگاه اهل سنت به ظهور مهدی موعود دیده میشود. در تلمیحاتی که در دیوان قطران، لامعی، ابوالفرج، عمعق، مسعود سعد، سنایی و شاعران بیدیوان میبینیم؛ عمدهی توصیفها روایتگر فتنهی دجال و تقابل آن با ظهور مهدی(عج) و همراهی مسیح(ع) و آن حضرت است:
مسعود سعد:
مشهور شد از رایت او آیت مهدی
منسوخ شد از هیبت او فتنهی دجال
سنایی (دیوان):
ای دریغا مهدیی کامروز از هر گوشهای
یک جهان دجال عالمسوز سر بر کردهاند
*
گر مخالف خواهی ای مهدی در آ از آسمان
ور موافق خواهی ای دجال یکره سر بر آر
حدیقه:
خلق او آمد از نکو عهدی
روح عیسی و قالب مهدی
*
اندرین روزگار بدعهدی
چیست جز عدل هدیهی مهدی
در اشعار شاعران و نویسندگان متمایل به نگاه شیعی (اسماعیلی یا اثناعشری) هم اشاراتی به آخر الزمان دیده میشود. ناصرخسرو در دیوانش تنها به صورت نمادین به فتنهی دجال و معنای نهفته پشت آن اشاره کرده است.
در قصیدهای منسوب به او نیز نامی از مهدی به میان آمده؛ البته مینوی در مقدمهی دیوان چاپ نصرالله تقوی انتساب این شعر به ناصر خسرو را رد می کند و میگوید:
"قول به مهدی در عقاید ایشان ندیدهام و اگر بوده در زمان حکیم ناصر خسرو نبوده".
شعر مورد نظر از زاویهی سبک سرودهی ناصر خسرو نیست؛ با این حال اشاره به مهدی(ع) را در رسالهی اسماعیلی کشفالمحجوب از ابویعقوب سجستانی هم میتوان دید:
"مهدی آن است که مردمان را راه نمایذ و همهی پیغمبران از پیش او مردمان را راه نموذند به راه خدای، ولیکن سخنهای ایشان پوشیذه بوذ و علمهای ایشان در حجاب بوذ؛ زیرا زمانها چنان واجب کرد... و چنین گفتند کی چون مهدی بیایذ گرگ و گوسفند به یکجا آب خورند...".
کاملترین تصویر شاعرانه از آخرالزمان و ظهور مهدی(ع) را در ابیات نخستین گرشاسپ نامهی اسدی توسی میتوان دید:
...ازین پس پیمبر نباشد دگر
به آخرزمان مهدی آید به در
بگیرد خط و نامهی کردگار
کند راز پیغمبران آشکار
ز کوچک جهان راز دین بزرگ
گشاید خورد آب با میش گرگ
بدارد جهان بر یکی دین پاک
بر آرد ز دجال و خیلش هلاک
همان آب گویند کآید پدید
درِ توبه را گم بباشد کلید
رسد زآسمان هر پیمبر فراز
شوند از پس مهدی اندر نماز
سوی خاور آید پدید آفتاب
هم آتش کند جوش طوفان چو آب
پس از آن شگفت دگرگونهگون
بس افتد جهاندار داند که چون
از سدهی ششم، اشارات و سرایش اشعار مستقل در ستایش مهدی(عج) فراوانی مییابد که اشاره به ویژگی این آثار به مجالی دیگر نیازمند است.
#مهدی_علیه_السلام_در_شعر_فارسی
#شعر_انتظار
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan