eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
266 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
245 ویدیو
88 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
* یا لطیف * .....غزل ،،روسری، افتاد از روی سرها بار دگر روسری ها انگار پایان ندارد این قصه ی خود سری ها سرهای بسیاری افتاد تا روسری ها نیفتد تا آنکه بر پا بماند آیین اسکندری ها ما شرمسار شماییم ،ای سربلندان بی سر شرمنده ایم تا همیشه از همّت وباکری ها از گشت ارشاد وتبلیغ طرفی نبستیم هرگز گشت وگذاری نکردیم در صحبت رهبری ها ای کاش این سربلندی از روی سرها نیفتد باور ندارند این را آن قوم خیره سری ها مرگ یکی را نمودند پیراهن قتل عثمان هر روز با یک بهانه دنبال فتنه گری ها قانون گریزان رسیدند تا پشت سرهای این شهر چون سرسری رد شدیم از قانون وقانون گری ها اصحاب فتنه دوباره از لانه بیرون خزیدند دارند در سر دوباره سودای افسونگری ها با گاو فتنه رسیدند اهل مجاز وحقیقت دیدیم یک بار دیگر سالوسی سامری ها حوّا همان روز اول دل برد از آدمیت انگار پایان ندارد دل کندن ودلبری ها کیوانی شهر راز عفاف وحجاب
غزل ترکش ولبخند به عشق ویاد دلاورمردان گردان کمیل ................. یاد گردان کمیل وشب اروند بخیر یاد مردان سرافراز خداوند بخیر ........ یاد مردانگی وغیرت وایثار و وفا لحظه ی پر زدن و پاکی وپیوند بخیر ......... ترکش وسنگر وخمپاره وفانوس وفشنگ شب شوریدگی وروز پدافند بخیر ......... یاد لبخند،، علی اصغر،، وآن قامت عشق قله ی عشق وشرف کوه دماوند بخیر ........ چه صفا داشت شب حمله ی مردان خدا یاد پیوند خوش ترکش ولبخند بخیر کیوانی دفاع مقدس گرامی باد
به عشق مردان گردان کمیل لبخند شما به لوح جان می ماند در دفتر شعر عاشقان می ماند ایثار و فداکاری «گردان کمیل» در سینه ی تاریخ جهان می ماند کیوانی دفاع مقدس
کجایند مردان بی ادعا... همه ی عزیزانی که در تصویر می بینید، به شهادت رسیده آند دلاورمردان گردان کمیل نی ریز گرامی باد دفاع مقدس گرامی باد
شعرنو... تقدیم به مجاهدان خاموش وطن ......... سلام ای آیه های سوره ی باران! سلام ا‌ی چشم های روشن بیدار وبی تردید! تو ای سربازِگمنام امامِ عشق ! سلام ای در نگاهِ خاکیان گمنام، ای خوشنام! تو را با چشم های عشق باید دید، تو را در کوچه های خسته ی تاریخ باید جُست، تورا تشبیه کردن سخت ،دشوار است ! تویی دریا ، تویی چشمه ، تویی چون کوه ها نستوه تویی چون ماه تنها در دل شب های تنهایی تو ایهام بلند شعر بارانی! وهمچون استعاره در دل شعر زمین گمنام وناپیدا ! تویی البرز ،تویی الوند ، تویی اروند بی آرام، مدال افتخار تو، نه جام و لوح تقدیر است. نشان افتخار تو ، همین گمنامی وعشق است. سلام ای سرقبیل خیل مستوران !! تو را تشبیه دشوار است، تویی همچون شکوهِ شاهنامه از حماسه ,از عطش سرشار سلام ،ای تکسوار مکتب ایثار وگمنامی تو را با عشق باید دید، تو را در بارش لبخند باران خدا تکرار باید کرد، شما ای آیه های سوره ایثاروگمنامی شما ای چشم های روشن ایمان، سلام ای عشقِ بی پایان. #:حسین کیوانی بزرگداشت سربازان گمنام امام زمان (عج) گرامی باد
عشق به عشق ویاد شهدای گمنامی که همه ی خویش را در معشوق گُم کردند... ای نشان عاشقی بر دامنت بوی یوسف می دهد پیراهنت ای تو اقیانوس آرام جهان نام تو خوشنام اما بی نشان با همه غیر خدا بیگانه ای گِرد شمع عاشقی پروانه ای ای مدال عاشقی بر شانه ات عشق هم این روزها دیوانه ات در طریق عشق گمنامی خوش است بین قاسم ها ،سلیمانی خوش است عشق را آغاز وپایانی که نیست عاشقان را بی سرانجامی خوش است .......سروده،:حسین کیوانی بزرگداشت سربازان گمنام امام زمان (عج) گرامی باد مکتب گمنامی
گفتاری از سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی درباره "شعر" ....... شعر،یاد وطن مآلوف آدمی است 'وطن مآلوف نه اینجاست که اهل عادت چون موش های کور در ظلمت خاک ساخته اند! شاعر هرگز دعوت به خاک نکرده است ،واین جماعت شاعرنمایان را که چشم به مائده های زمینی گشوده اند'کجا می توان شاعر دانست.شعر اینان بازتاب انفعالات نفسانیشان نیست'نه از حضور در آن خبری است ،نه درد فراق ،نه از شیدایی جمال وهیبت جلال ونه از مستی وبی خودی!! زبان شعر زبان رمز است وراز جز در رمز نمی نشیند ،اهل حقیقت مقیمان کوی میخانه اند وشعر جُرعه ای از آن شراب روحانی ست که بر خاک افشانده اند. شاعر درویشی خانه به دوش است که در شهر عادات وخانه ی تعلقات سُکنی نمی گیرد'در شهر دلتنگ است 'روحی بیابانی دارد ودل به ماندن نمی سپارد ؛اگر ماندن را لازمه ی حیات طبیعی بدانی 'می ماند اما به ماندن خُو نمی کند،چون پرستو که با لانه عهدالفت نمی بندد. دل شهرنشینان پرستویی در قفس است وپرستو را با گرما عهدیست که هر بهار تازه می شود .وطن پرستو بهار است واگر بهار مهاجر است از پرستو مخواه که بماند ' ودل شاعر نیز فراسوی گرما وسرما وشمال وجنوب است'چون پرستویی مهاجر است که هرگز به ماندن خُو نمی گیرد. و موسیقی ؛ضجه ی انسان در فراق بهشت است. شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی هنر انقلاب اسلامی
دوبیتی نگاهت نم نم باران عشق است قَدَت مانند سروستان عشق است تو وقتی دفتر دل می گشایی لبت دروازه ی قرآن عشق است کیوانی برای معلم کلاس اول ابتدایی ام پاسداشت مقام معلم
ماندست به یادگار گردان کمیل در دفتر روزگار گردان کمیل باید که به پیشانی نی ریز نوشت با عزت و افتخار گردان کمیل -کیوانی دفاع مقدس همراه با یاد دلاور مردان گردان کمیل گرامی باد
لبخند شما به لوح جان می ماند در دفتر شعر عاشقان می ماند ایثار و فداکاری گردان کمیل در سینه ی تاریخ جهان می ماند -کیوانی کمیل نی ریز دفاع مقدس
با طعم طنز زبان را غرق در گفتار کردیم تنِ اندیشه را پروار کردیم هزار ویک کتاب و دفتر شعر نوشتیم و فقط انبار کردیم کیوانی کتاب
سی و دومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران مراسم رونمایی و بررسی کتاب "دیوان اشعار خائف شیرازی" سخنرانان: دکتر محمدهادی خالق‌زاده دکتر مهرداد خائف 🕓زمان: یکشنبه ۲۷ آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ 🏛مکان: شیراز - مجموعه فرهنگی هنری تالار حافظ - سالن غزل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس قرارگاه شهید آوینی -کتاب -کل-فرهنگ-و-ارشاد-اسلامی-فارس -خالق-زاده
سخن استاد سخن سعدی (کتاب و کتابخوانی) علم چندانکه بیشتر دانی چون عمل در تو نیست نادانی نه محقق بود نه دانشمند چارپایی بر او« کتابی »چند ........ چه سود آنکه کتب خانه جهان از توست به علم آنچه عمل می کنی همان از توست !! .......... # خواندن برای همدلی کتاب و کتابخوانی
💚 فرزندم! با کسی دوست شو که بخواند. کسی که پولش را به جای دود و دم و مشروب، خرج کتاب کند. دوستی که در سوگ " گُل ممدِ کلیدر " گریسته باشد و در خیالش با " مارال "به خواب رفته باشد. کسی که " همسایه های " " احمد محمود " را بخواهد که بخواند. دوستی که " جای خالی سلوچ " , "کافه پیانو " ، "عزاداران بَیَل" را بخواند. کسی که سولمازِ آتش بدون دود را تا خانه بخت همراهی کرده " بامدادِ خمار " و " شوهر آهو خانم "،ِ " بوف کور " صادق هدایت، "شازده احتجابِ " گلشیری را بخواند و "سمفونی مردگانِ " معروفی را با دل و جان گوش کند. کسی که " تنگسیر "، صادق چوبک و " چشم هایش " بزرگ علوی و " در درازنای شبِ " میرصادقی و " سووشون " سیمین دانشور را نظاره کند. مدیر مدرسه اش جلال آل احمد باشد و " داستان یک شهر " را از زبان احمد محمود شنیده و در " کافه نادری " رضا قیصریه به ملکوت بهرام صادقی برسد. فرزندم! با کسی دوست شو که کارتِ کتابخانه اش از کارت عابر بانکِ والدینش برایش ارزشمندتر باشد. تشخيص اش سخت نيست، حتماً در کیفش بجای فندک و انبوه لوازم آرایش، کتابی برای خواندن و بجای صحبت از آخرین مدل پورشه و تیپ فلان خواننده و هنرپیشه، از آخرین کتاب هایی که وارد بازار نشر شده اند، حرف می زند. کسی که وقتش بجای کافی شاپ ها و متر کردن خیابانها، در کتابخانه ها و کتابفروشی ها بگذرد‌. کسی که یک غزل حافظ زنده اش کند و برای تماشایِ سرو سیمین سعدی سرش را بر باد بدهد و با دوبیتی های خیام دلش روشن شود. کسی که سوار بر شبدیزِ خسرو همراه با لیلی و مجنون به جشن شیرین و فرهادِ نظامی برود. با کسی دوست شو که بر داغ سهراب جوانمرگ گریسته و رستم شاهنامه را بر جومونگ تلویزیون ترجیح دهد و برای فرزند همسایه شان دعایِ فردوسی بزرگ را بخواند: سیه نرگسانت پر از شرم باد رخانت همیشه پر آزرم باد کسی که در جستجوی خورشید شمس همراه با مولانا از بلخ تا قونیه سفر کرده و در خلوتِ کیمیا خاتون سماع کرده باشد. فرزندم! با جوانی دوست شو که فریاد " آی آدم های " نیما را شنیده و آیدا را در آیینه شاملو دیده باشد. کسی که " آرش کمانگیرِ " سیاوش کسرایی را به رویِ خار و خاراسنگ خوانده و در یک شب مهتابی با " مشیری " باز از آن کوچه گذشته و اشکی در گذرگاه تاریخ ریخته باشد. کسی که سوار بر اسب سپید وحشی منوچهر آتشی از کوچه باغ های نیشابور شفیعی کدکنی گذشته تا به سرای بی کسیِ ابتهاج برسد... با کسی دوست شو که در سرمای زمستانِ اخوان با قاصدک، نرم و آهسته به سراغ سهراب سپهری رفته باشد تا با فروغ تولدی دیگر پیدا کند و تا شقایق هست زندگی کند... کسی که با " یاد ایام "،یادی از نوایِ شجریان کند و " ماهور شجریان " با دلش بیداد کرده باشد. کسی که "الهه نازِ " بنان و گلنار و زهره داریوش رفیعی را دوست داشته و آواز قمر، مرغ جانش را به پرواز در آورد. کسی که تار شهناز و لطفی زخمه بر دلش بزند ، "بانگ نی" کسایی و موسوی آتش به جانش افکند و با سه تار ذوالفنون و ساز یاحقی شهنوازی کند. با کسی دوست شو که شخص را مانند بت پرستش نکند پرستش از ان خداست آن هم اگاهانه نه کور کورانه... با کسی دوست شو که در موبایلش بجای صد نوع گیم، صد کتاب صوتی باشد و اگر جایی به انتظار نشست، انتظارش را با " صد سال تنهایی " مارکز پُر کند و با "بیگانه " آلبر کامو، بیگانه نباشد... کسی که در اوج جنگ با آناکارنینا در اندیشه صلح با تولستوی باشد. کسی که داستایوسکی و برادران کارامازوف را بخاطر جنایت یک ابله، مکافات نکند و هستی و نیستی اش را تقدیم سارتر کند. فرزند عزیزم! با کسی باش که پرورش عضلات مغزش را مهم تر از عضلات بدنش با تزریق آمپول بداند. کسی که برای بدست آوردن محبوبش مبارزه می کند ، اما هیچ‌ عشقی را گدایی نمی کند...! فردی که شرم را در نگاه خود جستجو می کند. با کسی که بداند راه موفقیت ، با شکست سنگفرش شده و با هر شکست، محکم‌تر از قبل کنارت می ماند. کسی که آرزو نکند مشکلاتش آسان شوند، بلکه تلاش کند که توانش افزونی یابد. کسی كه حتی در اوج اندوه ، تبسم را فراموش نکند و کلامش تسکینی باشد برای " دوزخیان روی زمین ". فرزند عزیزم! اگر با کسی دوست شدی که اهل خواندن بود، کنارش باش. لازم نیست دوستِ تو شاگرد اول کلاس باشد. کافیست فقط کتابخوان باشد. چون کسی که کتابخوان است یک روز درس خوان هم می شود، اما خیلی از درس خوان ها هرگز کتابخوان نخواهند شد. با کسی دوست شو که بدهد. کسی که عطر و ادکلنش بویِ خوش کتاب باشد. بوی خوشِ کتاب... برای همدلی کتاب و کتابخوانی شعر قند پارسی