eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
271 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
246 ویدیو
89 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح آمد و بردمید خورشید از رحمت حق مباش نومید
صبح است بيا تا كه غزل نوش كنيم ‎آواى خـوش چـكـاوكـان گـوش كنیم ‎برخيز كه خورشيد طلوع كردبه مهر ‎هر نكته به جز عشق فراموش كنيم صبحتون بخیر🌸
      هشتم آبانماه       سالروز درگذشت «قیصر امین پور»       شاعر معاصر             "روحش شاد و یادش گرامی"
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۸ آبان سالروز درگذشت قیصر امین‌پور (زاده ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ شوشتر -- درگذشته ۸ آبان ۱۳۸۶ تهران) شاعر، نویسنده و مدرس دانشگاه او در سال ۱۳۶۳ در رشته زبان و ‌ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایان‌نامه دکترایش با راهنمایی دکتر شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. وی در سال ۱۳۵۸ از جمله شاعرانی بود که در شکل‌گیری و استمرار فعالیت‌های واحد شعر حوزه هنری تا سال ۱۳۶۶ تأثیرگذار بود. طی این دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفته‌نامه سروش را برعهده داشت و نخستین مجموعه شعرش را در سال ۱۳۶۳  «در کوچه آفتاب» که دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به‌ دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و حدود بیست شعر نیمایی که بعضی به اشتباه این اشعار را سپید می‌پندارند، منتشر کرد. این کتاب از سوی انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی به‌‌چاپ رسید. او هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد. وی تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. همچنین در سال ۱۳۶۸ جایزه نیمایوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین گرفت و در سال ۱۳۸۲ به‌ عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. اشعار وی از حیث بلاغی ارزشمند بود و بر ظرفیت‌ها و توانمندی زبان فارسی افزود. او توانست ویژگی‌های سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را در شعرهایش تلفیق کند. یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است. آثار: از وی در زمینه‌هایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شده‌است که به آنها اشاره می‌کنیم: طوفان در پرانتز (نثر ادبی ۱۳۶۵) منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان ۱۳۶۵) مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان ۱۳۶۸) بی‌بال پریدن (نثر ادبی ۱۳۷۰) مجموعه شعر آینه‌های ناگهان (۱۳۷۲) به‌قول پرستو (شعر نوجوان ۱۳۷۵) گزینه اشعار (۱۳۷۸ مروارید) مجموعه شعر گل‌ها همه آفتابگردان‌اند (۱۳۸۰ مروارید) دستور زبان عشق (۱۳۸۶ مروارید) «دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و بر اساس گزارش‌ها، در کمتر از یک ماه به‌چاپ دوم رفت. وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماری‌های مختلف رنج می‌برد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشت. آرامگاه وی در زادگاهش گتوند است. میدان شهرداری منطقه ۲ تهران واقع در محله سعادت آباد، به‌نام قیصر امین پور نامگذاری شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به مناسبت هشتم آبانماه سالروز درگذشت قیصر امین پور . نگاهی به قیصر امین  پور اولین قلم حرف دردرا دردلم نوشته است دست سرنوشت خون دردرا با گلم سرشته است پس دراین میانه من ازچه حرف می زنم درد حرف نیست دردنام دیگر من است امین پور امین پور شاعر  دردها  است . هم درد اجتماع را فریاد می زند هم درد جانکاه خویش را که از تصادف تا هنگام پرواز کشید. چهره ی جنوبی قیصرکه از دیر بازبا خطوط رنج آشنا بود. هرروز شکسته تر ودردکشیده ترمی شد. شمع وجودش درشعله دردها آب می شد. قیصر شاعر آرزوهای شیرین،شاعر نوجوانان ،شاعر گلها،شاعر توصیفات روشن زندگیست‌. ای عشق ای سرشت من،ای سرنوشت من تقدیر من غم تووتغییر تومحال    . شاعر عشق درکتاب .دستورزبان عشق. شاعری با شرست وطبیعتی روستایی، ومحققی بی مانند درشعرکودک وشعر معاصر. شاعری که به قول خودش اسمش با ق .عشق آغاز شده بود (قیصر) شاعری که از آرزوهای شعاری خسته بود شاعری پردردکه رنج ودرد تمام استخوانش را گرفته بود. من ولی تمام استخوان بودنم لحظه های ساده سرودنم دردمی کند دردانسانهایی را که (چین پوستینشان. رنگ روی آستینشان نام هایشان جلدکهنه ی شناسنامه هایشان) درداین انسانهارامی فهمید. امین پوراز تعهدسیاسی به تعهداجتماعی می رسدودردهایش دردهای شخصی نیستند. شعراوازنظر مفردات اجتماعی متنوع هستند. قطار. بخشنامه. اسکناس .روزنامه سیم کشی .دوچرخه .سماور .مقوا. ... امین پور درغزل بیشتراز اوزان مضارع استفاده کرده است. عزلهای اوفقط از نظرشکل ظاهری به غزل کلاسیک شباهت دارد. ولی ازنظرمحتواونگرش شاعرانه به مفهوم نیمایی نزدیک ترهستند. امین پور ازبیدل متاثراست. ونشانی از مولوی دارد،وسادگی ویک رنگی سهراب را به یاد می آورد. وتصاویرجدیدی می سازدمانند. پرتگاه نگاه. ثانیه های گریز  .بغض های کال. لایحه ی روشن آغاز  بهار .سوره ی چشم خراب. خاطرات ترک خورده.. . متناقض نما های زیبایی دارد. صدایی ازسکوت .شادی غمگین حقیقی ترین مجاز .از خالی پربودن آرمان شهراو سرشار از پاکی وفضای معنوی است. همه چیز را درپهنه ی هستی آبی وبی آلایش می بیند. فطرت خویش را طوری عادت می دهدکه جزبه نیکی نیندیشد. شیفتگی اوبه ادبیات سبب شد که رشته ی دامپزشکی وجامعه شناسی را رها کند وبا راهنمایی استاد شفیعی کدکنی به دنیای آرمانیش ادبیات بپیوندد. وبا کسب مدرک دکترای ادبیات از دانشگاه تهران درهمان دانشگاه به تدریس بپردازد . رساله دکترای قیصر یکی از بهترین ودقیق ترین کتابهایی است که برای شناخت ادبیات وشعر معاصر نوشته شده است. روح کودکانه ی اوهمیشه روستایی ای رانشان می دهد که مثل چشمه روان ومثل آب گوارا ومثل آسمان روستا پاک وروشن است . از نویسندگان معاصر گویا هوشنگ مرادی کرمانی هم همین صفات را دارد. قیصرهمانگونه که می سرود زندگی می کرد. منابع ۱--آثار قیصر امین پور ۲--زندگی نامه وخدمات علمی وفرهنگی دکتر قیصر امین پور. چاپ،  انجمن آثار ومفاخرفرهنگی تهران ،آبانماه ۱۳۹۳ لهراسپ،بهرامیان
هو الشهید سلام نامه ی سرداران وامیران فارس ...................به بهانه برگزاری دومین کنگره ملی امیران ،سرداران و۱۵۰۰۰ شهید استان پارسایان پارس سلامم به فجر آفرینان فارس به سرلشکران وامیران فارس سلامم به گل‌های گلزار عشق بر این جان فروشان بازار عشق به گل‌های خو نین شاه چراغ که روشن نمودند این چلچراغ سلامی چو آغاز نام خدا سلامی به رنگ سلام خدا به تندیس اخلاص وعشق ویقین بر آن سید شاهدان زمین به آن فانی درخدا، «دستغیب» همان سالک بی ریا ، «دستغیب» به ماهی که بس محترم خفته است در آغوش سوم حرم خفته است سلامم به گردان فجر وکمیل بر آن شیرمردان فجر وکمیل به تیپ سرافراز المهدیش وفاداری وعشق وهم عهدی اش سلامم به «سردار اسکندری» که بی سر کند در جهان سروری سلامم به خیل امیران فارس بر آن لشکر شب شکاران فارس سلامی به «جاویدی»قهرمان به فرمانده فجر این داستان به فجر آفرینان گردان فجر به رزمندگان و دلیران فجر بر آن سروهای بلند وسترگ به تاریخ سازان فتحی بزرگ درودا بر این خطه ی مرد خیز دیار دلیران دشمن ستیز به «هاشم نژاد»و به «روزی طلب» به مردان روز وبه شیران شب سلامم به نارنج و نور و نیاز به مردان این خطه ی سرفراز «سپاسی» «ستوده»به «رحمانیان» بر این شیرمردان ونام آوران سلامی چو پهنای این بیکران به «عباس دوران »این آسمان بر آن «شیرعلی های سلطانی اش» همان رهروان سلیمانی اش سلامم به آنانکه آزاده آند به پای وطن دست وپا داده آند سلامی پر از عطر و بوی بهار به سردار بی ادعا «استوار» به آثار خون «اثرها نژاد» که ماندست ایثار آنان به یاد سلامم به مردان ایثار وعشق به آن «آذری پیک »رهوار عشق به «نوری»و«نیکوبی »و«کدخدا» سرافراز مردان از خود رها «عزیزی»و«غیبی» «مطهرنیا» به مردان این خطه ی آشنا همه مرد روزند وشیران شب به سردار «اسلامیٌ منتسَب » به «پرویزی » سربلند و«خلیل» «رسول عبادت » «براهیم ایل» «ظل الانوار های »سرافراز عشق بر این قهرمانان شیراز عشق سلامم برآن یکه تاز کمیل به فرمانده «سرفراز» کمیل پرآوازه کردند تا فارس را دیار پر از شعر و احساس را چه زیباست شهنامه ی رازشان حماسی ترین شعر شیرازشان قلم بی قرار چه یادی شدست پر از «هاشم اعتمادی »شدست درود خدا بر امیران فارس براین خطه ی مرد خیزان فارس سلامی که از عمق جان آمدست به عشق شهیدانمان آمدست سلام من وشعروباران پارس به ارواح پاک شهیدان پارس سلامی معطر به نارنج و نور براین پارسایان عصر ظهور برُوید از این پارسی خاکشان گل عشق از تربت پاکشان به شیراز جان یادشان زنده باد در این خطه فریادشان زنده باد کیوانی از شیراز آبان 1403
جشنواره شعر انقلاب در آینده‌ای نزدیک 🔹 دهمین جشنواره از اواخر آبان آغاز و تا پایان سال به گام نهایی خود خواهد رسید. 🔹 مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی با اعلام اینکه شعار این جشنواره «شعر انقلاب، شعر زندگی» است، افزود: این جشنواره که سال گذشته همراه با جشنواره داستان انقلاب برگزار شده بود امسال به‌صورت مستقل و جدا از بخش داستان برگزار خواهد شد. این تغییر به‌منظور افزایش تمرکز بر شعر و رعایت جایگاه آن به‌عنوان هنر اول ایران‌زمین است. 🔹عرفان‌پور درباره زمان برگزاری این جشنواره گفت: فراخوان این جشنواره از نیمه آبان‌ماه منتشر می‌شود و فرصت ثبت‌نام‌ تا پایان دی‌ماه است. مراسم اختتامیه این جشنواره نیز در اواسط اسفندماه برگزار می‌شود. 🆔 @hozehonari_ir
  بوی باران....   ای که بوی باران شکفته در هوایت   یاد از آن بهاران که شد خزان به پایت   شد خزان به پایت بهار باور من   سایه بان مهرت نمانده بر سر من   جز غمت ندارم به حال دل گواهی   ای که نور چشمم در این شب سیاهی   چشم من به راهت همیشه تا بیایی   باغ من بهارم بهشت من کجایی؟   جان من کجایی /  کجایی   که بی تو دل شکسته ام   سر به زانوی غم نهاده ام،   به گوشه ای نشسته ام   آتشم به جان و خموشم چو نای مانده از نوا   مانده با نگاهی که می رود به ناکجا   ای گل آشنا بیا   بیقرارم بیا   وای از این غم جدایی   وای از این غم جدایی   وای از این غم جدایی   وای از این غم جدایی          
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5837029480622724575.mp3
10.33M
بوی باران.... باصدای: محمد اصفهانی آهنگساز:  همایون خرم شاعر: قیصر امین پور
"عشق و درد در شعر قیصر امین‌پور" اگر در نگاهی کلی بخواهیم دو مفهوم اصلی اشعار قیصر را معرفی کنیم به "عشق و درد" می‌رسیم. در 103 شعر امین‏‌پور، می‏‌توان عشق را در جایگاه کلیدی‏‌ترین محتوا یا واژه دید. مفهوم عشق در ادوار مختلف شاعری او تحولاتی خاص یافته است. این مفهوم ابتدا در کنار ارزش‏‌های انقلابی شعر او در دفترهای «در کوچۀ آفتاب» و «تنفس صبح»، بیشتر در حاشیه است و در بسیاری از اشعار جنگ، کمک‏‌کنندۀ شاعر برای جذابیت بخشیدن به کلام حماسی یا مرثیه‏‌های پایداری اوست. عرفان این دوره از شاعری او هم به‌موازات عشق، راهی برای عروج است و به مفهوم شهادت نزدیکی‌ای خاص دارد. در این دوران، عشق، گونه‏‌ای مقدس است و در این اشعار بیشتر خود مفهوم عشق مهم است و شاعر چندان اشاره‏‌ای به معشوق ندارد. در دفتر آینه‏‌های ناگهان دوم، چون اشعار آن در اوج زمان جنگ سروده شده، عشق کمترین حضور را دارد. شیوۀ حضور عشق نیز هنوز به‌صورت قبل است. در دفتر اوّل آینه‏‌های ناگهان اول، اگرچه حضور عشق پررنگ‏‌تر شده، چندان چشم‌گیر نیست و عشق، تنها کمکی برای بیان دردها و حسرت‏‌های شاعر و غم‏‌ها و اندوه‏‌های اوست. در دو دفتر آخر امین‏‌پور، این مفهوم حضوری چشم‏گیر می‌یابد؛ به‌ویژه در گل‏ها همه آفتاب گردانند که بیش از نیمی از دفتر به مفهوم عشق اختصاص داده شده است. در این دفتر، عشق، هویت پایدارانۀ خود را از دست می‏‌دهد و بُعدی فردی می‏‌یابد. در دفتر آخر هم، عشق پربسامد ترین مفهوم شعر شاعر است. در این دفتر، معشوق حضور خود را به‌وضوح نشان می‏‌دهد؛ البته در کنار آن، خود مفهوم کلی عشق هم مطرح است. گاه هم شاعر به مفهوم‏‌های پیچیده‏‌تر عرفانی در توصیف عشق روی می‏‌آورد؛ بااین‌حال، عشق دیگر زمینۀ پایداری اشعار اولیه‌ی قیصر را از دست داده است. پس از عشق، مفاهیم درد، حسرت، شکایت و غم، از منظری کلیدی‏‌ترین و متفاوت‌ترین شعر‏های امین‏‌پور را تشکیل داده است؛ نوعی بیان احساسی به درد و اندوه که او را با دیگر شاعران انقلاب متفاوت کرده است؛ به‏‌طوری که جدا از حضور پراکندۀ درد و حسرت در شعرهای جنگ و عاشقانه، می‌توان 42 شعر امین‏‌پور را برگزید که درد در آن‏ها کلیدی‏ترین مفهوم است. از رباعی‏‎های در کوچۀ آفتاب که در گذریم – که به نوعی درد و حسرت خاص با نگرش پایداری و انقلابی اشاره دارند - باید اوج استفاده از این مفهوم را – چه از منظر محتوا و چه هنری - در شعر‏های سال‏‌های آغازین پس از جنگ امین‌‍‌‌پور دانست. دفتر اوّل آینه‏‌های ناگهان، به‏‌ویژه با شعرهای دردواره‏‌ها (1و2)، مهم‏ترین جلوه‏‌گاه این مفهوم در اشعار امی‌ن‏پور است. قیصر که خود را از بازماندگان میراث جنگ می‏‌داند، از یک‏سو دلتنگ یاران سفر کرده است و از دیگرسو نگران ارزش‏‌هایی است که سخت به آن‏‌ها وابسته بوده است. از نظر او، سال‏‌های پس از جنگ، دوران فراموشی آن ارزش‏‌هاست. در دفتر گل‏ها همه آفتاب گردانند هم، درد و حسرت هنوز حضوری چشم‏گیر دارد؛ اما نوع نگاه امین‏‌پور به درد در سروده‏‌های دو دفتر آخر، متفاوت با اشعار دوران جنگ و دهۀ 70 است. "کتاب منشور دوم/ محمد مرادی" https://eitaa.com/mmparvizan
هشتم آبانماه سالروز درگذشت «مظاهر مصفا» شاعر و پژوهشگر ادبیات زادروز :     ۱   فروردین  ۱۳۱۱  _ تفرش درگذشت:  ۸     آبان      ۱۳۹۸  روحش شاد و یادش گرامی
‍ ‍ ۸ آبان سالروز درگذشت مُظاهر مُصفّا (زاده ۲۰ بهمن ۱۳۱۱ اراک – درگذشته ۸ آبان ۱۳۹۸ تهران) شاعر، استاد دانشگاه و مصحح متون او دوران متوسطه را در دارالفنون گذراند و در دانشسرای عالی در رشته ادبیات تحصیل کرد. سپس تحصیلاتش را در رشته زبان و ادبیات فارسی تا درجه دکترا در دانشگاه تهران ادامه داد. پایان‌نامه‌اش را با عنوان «تحول قصیده در ایران» را زیر نظر بدیع‌الزمان فروزانفر نوشت. همزمان با ادامه تحصیل، به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد و مدتی هم رئیس اداره فرهنگ قم بود و چندی هم ریاست مدرسه عالی قضایی قم را به‌عهده داشت. او برادرزاده "نکیسای تفرشی" خواننده سرشناس دوره قاجار و رضاشاه و نوه ملارجبعلی تفرشی "تعزیه‌خوان دربار ناصری و تکیه دولت بود. خواهر وی "مادر فؤاد حجازی، آهنگساز، از استادان زبان و ادبیات فارسی است. وی با امیربانو کریمی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران، دختر امیری فیروزکوهی شاعر سرشناس ازدواج کرد. فرزندان این زوج: علی مصفا، بازیگر سینما و تلویزیون و همسر لیلاحاتمی، کیمیا مصفا، گلزار مصفا دارای مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی، امیراسماعیل مصفا دارای مدرک دکترای فیزیک و استادیار فیزیک دانشگاه صنعتی شریف "متخصص در زمینه نظریه ریسمان" هستند.  و از دیگر سوابق علمی و اجرایی او ریاست پردیس فارابی دانشگاه تهران "پردیس قم" و آموزگاری دبیرستان‌های تهران، ریاست انتشارات و مدیریت مجله آموزش و پرورش، دانشیاری دانشگاه شیراز و ریاست دبیرخانه مرکزی دانشگاه شیراز است. او سال‌های زیادی به‌عنوان استاد تمام رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران به‌خدمت مشغول بود و در سال ۱۳۸۴ به دستور ریاست دانشگاه کنار گذاشته شد و پس از آن مدتی استاد تمام وقت دوره‌های دکترای دانشگاه آزاد بود. آثار شعر: توفان خشم ۱۳۳۶ چاپ کتابخانه زوار. شب‌های شیراز ۱۳۳۷ چاپخانه حکمت ۱۳۴۰ سیپاره. سپید نامه ۱۳۴۰ جمعه سرخ ۱۳۵۷ گزینه اشعار مظاهر مصفا ۱۳۸۷ انتشارات مروارید. نسخه اقدم؛ منظومه‌های مظاهر مصفا ۱۳۹۶ نشرنو پاسداران سخن ؛ چکامه سرایان ۱۳۳۵ دیوان حکیم سنایی ۱۳۳۶ انتشارات امیرکبیر کلیات سعدی انتشارات زوار ۱۳۴۰ مجمع الفصحا (مجموعه شش جلدی) ۱۳۴۰ انتشارات امیرکبیر دیوان نظیری نیشابوری ۱۳۴۰ انتشارات امیرکبیر برگی از اشعار صفای سپاهانی با اوست حدیث من (متن ده گفتار در عرفان و تصوف اسلامی) ۱۳۴۷ چاپ میهن قند پارسی (نمونه‌های شعر دری) ۱۳۴۸ بنگاه مطبوعاتی صفی‌علیشاه دیوان لامع ۱۳۶۵ دیوان حکیم نزاری قهستانی ۱۳۷۱ انتشارات علمی متن کامل دیوان سعدی ۱۳۸۳ انتشارات روزنه جوامع الحکایات ۱۳۸۶ پژوهشگاه مطالعات فرهنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رودکی و ماجرای سرودن قصیده ی بوی جوی مولیان آید همی... رشید کاکاوند
موقوف نسیمی‌است به هم ریختن ما آماده‌ی پرواز چو اوراق خزانیم... ☕️🍁
🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨 ☀️انجمن شعر دختران آفتاب برگزار میکند ☀️ چهارشنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۳ از ساعت:۱۶ الی ۱۸ مکان: شیراز، فلکه اطلسی، کتابخانه رئیسی اردکانی، سالن کتابدار چشم به راهیم صفای قدمتان را.... ✨ویژه دختران و زنان شاعر ✨ خبرنامه شاعران 🔻 https://eitaa.com/khabarnameshaeranshiz
🔷رونمایی از پوستر و کتاب کنگره ملی شعر و داستان ایثار 🔷نشست رسانه‌ای نهمین کنگره ملی شعر و داستان ایثار، سه‌شنبه ۸ آبان ماه با حضور سردار یعقوب سلیمانی در ساختمان بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد. در این نشست، از پوستر کنگره و مجموعه کتاب ایثار رونمایی شد. 🔷ادامه تصاویر را در لینک زیر ببینید: https://jamejamonline.ir/fa/news/1479309 📚اداره امور هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس
«و قاف/ حرفِ آخرِ عشق است» (کوتاه‌سروده‌ای از قیصر امین‌پور) و «قاف» حرف آخرِ عشق است آن‌جاکه نامِ کوچکِ من آغازمی‌شود! در یکی از یادداشت‌های پیشین، به وجودِ ابهام و ایهامی در شعرِ کوتاهِ «قاف»، سرودهٔ قیصرِ امین‌پور اشاره‌شد. دوستی پرسید: مگر جز نوعی بازی لفظی، نکتهٔ زیباشناسانهٔ دیگری نیز در شعر نهفته‌است؟ این یادداشت درنگی است در این شعرِ کوتاه اما بلند و زیبا. ۱_  شاعران فراوانی با نام یا تخلّص خویش مضمون‌پرداخته‌اند. حافظ به‌گمانم در تنوّعِ هنرنمایی‌هایی که با تخلّصِ خود و پیوندِ آن با قرآن کرده، سرآمدِ دیگران است. در شعرِ امروز نیز شاعران بارها نام‌شان را ضمنِ شعرشان آورده‌اند. قیصر درکنارِ ابتهاج، شاید بیش از دیگر شاعرانِ امروز با نامِ خویش مضمون‌پردازی کرده‌باشد. و نامِ "قیصر" ظرفیتِ چنین هنرنمایی‌هایی را داشته: _ دیشب برای اولین‌بار/ دیدم که نامِ کوچکم دیگر/ چندان بزرگ و هیبت‌آور نیست («رفتارِ من عادی است») _ طنینِ نامِ مرا موریانه خواهد‌خورد* مرا به نامِ دگر غیرِ از این خطاب کنید («مساحتِ رنج») _ حس‌می‌کنم که انگار/ نامم کمی کج است/ و نامِ خانوادگی‌ام، نیز/ از این هوای سربی خسته است [...] ای‌کاش/ آن کوچه را دوباره ببینم/ آن‌جا که ناگهان/ یک‌روز نامِ کوچکم از دستم/ افتاد («جرأتِ دیوانگی») این تویی، خودِ تویی، در پسِ نقابِ من ای مسیحِ مهربان زیرِ نامِ قیصرم («سفر در آینه») ۲_ کوهِ رازآمیزِ «قاف» (که دَورتادَورِ عالم کشیده‌شده) در فرهنگِ اسلامی همان کارکردی را دارد که البرز در اساطیرِ ایرانی. در نتیجهٔ امتزاجِ فرهنگِ ایرانی و اسلامی در ادبِ فارسی گاه جایگاهِ سیمرغ را نیز در قاف دانسته‌اند. قاف در معنایی کنایی دوری و درازی راه را نیز می‌رسانَد و «قاف‌تا‌قاف» یعنی سرتاسرِ جهان. هم‌چنین می‌دانیم که در منطق‌الطیرِ عطّار، پرندگان برای رسیدن به «عشق‌شان»، «سلطانِ طیور» که از آنان «دور دور» بود و در قاف آشیانه‌داشت، بیابان‌های بی‌فریاد و برهوت‌ها را درمی‌نوردند. ازهمین‌رو قاف با عشق و راز و رمزهای آن پیوندِ ‌نزدیکی دارد. با این نکته‌ها به‌گمانم تاحدّی زیباییِ «و قاف/ حرفِ آخرِ عشق است» روشن‌شده‌باشد. حال این بخشِ شعر را با تعبیرِ مشهورِ «تازه اولِ عشق است» بسنجیم، به‌ویژه با این بیت: تو هم به مطلبِ خود می‌رسی شتاب‌مکن هنوز اوّلِ عشق است اضطراب‌مکن ضمناً با شنیدنِ «حرفِ آخر»  فصل‌الخطاب‌بودنِ (سخنِ) قافِ عشق نیز به ذهن متبادرمی‌شود. گاه به‌جای آن، «ختمِ چیزی/ کاری ‌بودن» نیز می‌گوییم. نظامی در مخزن‌الأسرار سروده: چون گذری زین دوسه‌ دهلیزِ خاک لوحِ تو را از تو بشویند پاک ختمِ سپیدی و سیاهی شوی محرمِ اسرارِ الهی شوی ۳_ نکتهٔ دیگر تضادی است که قیصر میانِ بزرگیِ «عشق» و خُردیِ «نامِ کوچکِ» (درمعنا اما بزرگِ!) خود و نیز میانِ «آخر» و «آغاز» برقرارکرده‌است. نیز می‌دانیم که در شعرِ قیصر توجّه به نام و نامیدن، جایگاهی ویژه‌ دارد. مضمونِ محوریِ قطعهٔ «نه گندم نه سیب» نام است. سطرهایی از این شعر: _ نه گندم نه سیب/ آدم فریبِ نامِ تو را خورد _ نامت طلسمِ بسمِ اقاقی‌ها است _ لبخند/ در تلفّظِ نامت/ ضرورتی است! دیگر آن‌که از منظرِ نوشتاری حرفِ «ق» در پایانِ «عشق»، «ق» بزرگ است، حال‌آن‌که همین حرف در «آغازِ» نامِ قیصر، کوچک است. شاعر درحقیقت، با فروتنیِ تمام به کوچکیِ نامِ خود در برابرِ نامِ بلندِ عشق اشاره‌دارد. و این زیبایی آن‌گاه دوچندان‌می‌شود که بدانیم «قیصر» (لقبِ عمومی فرمانروایانِ روم) نامِ پرابّهت و دارای طنین و طُمطُراق بوده و هست. این نکته در برخی از نمونه‌هایی که پیش‌تر نقل‌شد نیز مدّ نظر شاعر بوده‌است. به‌زبانِ ساده شاعر می‌خواهد‌‌‌بگوید یا گفته‌‌است: هیبتِ نامِ من («قیصر») دربرابرِ شکوهِ عشق، هیچ است. ۴_ نکته آخر آن‌که این‌گونه رفتار با حروف در شعرِ فارسی پیشینه‌دارد. خاقانی استادِ این‌گونه هنرنمایی‌هاست: چنان اِستاده‌ام پیش و پسِ طعن که استاده‌است الف‌های اطعنا و قیصرِ امین‌پور خود در شعرِ «اشتقاق» سروده: وقتی جهان/ از ریشهٔ جهنّم/ و آدم از عدم/ و سعی از ریشه‌های یأس می‌آید/ و وقتی یک تفاوتِ ساده/ در حرف/ کفتار را / به کفتر/ تبدیل می‌کند/ باید به بی‌تفاوتیِ واژه‌ها/ و واژه‌های بی‌طرفی / مثلِ نان/ دل بست/ نان را/ از هر طرف که بخوانی/ نان است! * گویا اشاره‌‌دارد به ماجرایی در صدر اسلام؛ عهدنامه‌ای که موریانه تمامِ واژه‌های آن را می‌خورَد الّا "الله". 🍁🍁 C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌