eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
280 دنبال‌کننده
2هزار عکس
274 ویدیو
90 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
نشسته هاله ی غم بر دلِ جهان بی تو وَ سخت می گذرد چرخه ی زمان بی تو فروغِ شعله ی خورشید، ناتوان باشد برای روشنیِ آسمانِ جان بی تو در انتظارِ تو ای آفتابِ عالمتاب گرفته خرمنی از غم در آسمان بی تو هزار کنگره ی شعر هر طرف برپاست ولی برای غمِ نام و آب و نان بی تو گذر به باغِ پُر از لاله کردم و دیدم که سرو، قامتِ او گشته چون کمان بی تو صراطِ غیرِ تو هستیم در عمل، لیکن مدام نام تو چرخد سرِ زبان بی تو بیا که غزّه در آتش ز مکرِ صهیون سوخت بیا که سوخت همه، مغزِ استخوان بی تو بیا که بی تو "محمّد" در این فراقِ عظیم چو بلبل است که نالَد ز جان، عیان بی تو کانال
https://eitaa.com/ghandeparsi_shiraz لینک کانال محفل شعر قند پارسی شما هم دعوتید... لینک دعوت را برای دوستان خود بفرستید..🌹🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو هم در آینه سرگرم حُسن خویشتنی زمانه ای است که هر کس به خو یش مشغول است. تبریزی
صبح ازل، الله اکبر یادمان داد اسلام را آن‌روز حیدر یادمان داد قرآن نمی‌خواندیم اما سوره‌ی حمد با دست‌های بسته کوثر یادمان داد زهرا اصول دین به ما آموخت وقتی توحید را در آتشِ دَر یادمان داد "پای علی ماندن" در آتش سوختن بود ایثار را زهرای اطهر یادمان داد "هر کس که زهرا را بیازارد مرا نیز" آری برائت را پیمبر یادمان داد ما داغ محسن را نفهمیدیم و بعداً در کربلا حلقوم اصغر یادمان داد غم‌های حیدر را به جان خود خریدیم سختی کشیدن را ابوذر یادمان داد ما خادمِ زهرا شدیم الحمدلله فضه به ما آموخت، قنبر یادمان داد در کودکی با مِهر زهرا شیر خوردیم مِهرش اگر با ماست، مادر یادمان داد ما عاشقیم این عاشقی را نیز بابا از کودکی در پای منبر یادمان داد شکر خدا در گریه‌ی ما معرفت بود زهرا میان اشک‌ها فریادمان داد ✍
4_5956482670132205359.mp3
3.21M
آموزش استعاره مصرحه اولین پادکست آموزشی ادبیات فارسی
4_5956482670132205360.mp3
2.81M
آموزش استعاره مکنیه اولین پادکست آموزشی ادبیات فارسی
چهارم آذرماه سالروز درگذشت«محمود ثنایی» متخلص به " شهر آشوب " نویسنده ، شاعر و ترانه سرا                    روحش شاد و یادش گرامی
چهارم آذرماه سالروز درگذشت «محمود ثنایی» متخلص به "شهر آشوب" نویسنده، شاعر و ترانه سرا در سال ۱۳۶۱ و در سن ۶۲ سالگی است. او در استخدام وزارت فرهنگ و مدیر مدرسه بود و زندگی پر مشقت و سختی را گذراند. ترانه "ساز شکسته" گویای دل پردردش بود. محمود ثنایی اشعارش در کتاب "شبگیر" منتشر شده است و به مدت ۲۰ سال هم در رادیو ایران ترانه سرایی می کرد.                     "روحش شاد و یادش گرامی"
4_6008351328013648399.mp3
4.63M
شب به گلستان تنها منتظرت بودم باده ی ناکامی در هجر تو پیمودم منتظرت بودم، منتظرت بودم... «شب انتظار» خواننده : غلامحسین اشرفی شاعر : محمود ثنایی آهنگساز : مجید وفادار
⬅️مبحث طنز تعریف اصطلاح در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته می‌شود که اشتباهات یا جنبه‌های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه‌ای خنده دار به چالش می‌کشد. در تعریف طنز آمده‌است: «اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعف‌ها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد می‌کشد.» دکتر جانسون طنز را این گونه معنی می‌کند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد.» به کار بردن کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته، ولی استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشته‌است. در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقاً این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشته‌است. سابقاً در فارسی هجو به کار می‌رفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار برده‌اند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.
بی برق گشته کشور اما چراغ داریم رفته کبوتر از شهر اما کلاغ داریم یک عده کاخ دارند در قلهک و لواسان در گوشه ی ورامین ما یک اتاق داریم یک عده بچه هاشان در شرق و غرب عالم ما نیز عمه ای در شهر نراق داریم خوردند عده ای بس نان و کباب و چنجه بهر مکیدن اما ما هم سماق داریم یک عده بنز و پورشه شاسی بلند و کوتاه در انتهای یک ده ما یک الاغ داریم یک عده کرده خود را پیکر تراشی توپ ما غیر فتق و لوزه قطعا شقاق داریم یک عده روی چون ماه بوتاکس کرده آن را ما نیز چهره ای چون بدر و محاق داریم یک عده ای پروتز کرده است جسم و ما هم از بس به چاله رفتیم پایی چلاق داریم یک عده بینی خود کرده است نوع خوکی ما نیز بر رخ خود گنده دماغ داریم یک عده می خورند و یک عده می برند و ما از حقوق اندک هم ارتزاق داریم بر وفق عده ای هست اوضاع کشور اما باقی است جای شکرش چونکه وفاق داریم تیموری