eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
280 دنبال‌کننده
2هزار عکس
270 ویدیو
90 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
محفل شعر قند پارسی
دوستان عزیز شاعرم دعوتید همراه با صرف ناهار.
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼 ⭐️اختتامیه مسیح عصر و جشن نیمه شعبان⭐️ 🟢۱ اسفند ماه ۱۴۰۲ 📛مهلت ثبت نام تنها تا ۲۷ بهمن ماه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🟡با سخنران :استاد شجاعی 🟡خواننده : حامد جلیلی 🟡استند آپ کمدین:مجید افشاری 🟡شعر خوانی جمعی از اساتید کشوری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🟢 ثبت نام: خانم ها 09900932188 (حسینی) آقایان  09170255285 (پورتراب) در ایتا یا تلگرام 🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼 ╔═══🍃🌺🍃═══╗       @tanha_nisti313 ╚═══🍃🍃🍃═══╝ 🔥کانون مهدویت دانشگاه علوم پزشکی شیراز🔥
آیینهٔ هم شدیم و تکثیر شدیم پیروز نبرد خون و شمشیر شدیم بر حفظ نظام عشق پیمان بستیم با عشق به این نظام هم پیر شدیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌غیر دل که عزیز و نگاه‌داشتنی است جهان و هرچه در او هست، واگذاشتنی است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*لغت «وحشی»در تخلص وحشیِ بافقی به چه معناست؟ عنوانِ «وحشی» برای افرادی که به آن برخورد می‌کنند تعجب‌آور است و جای سؤال دارد. در زبان کلماتی هستند که معنای برخی از آنها در طول زمان تغییر می‌یابد؛ مانند لغت «جـانـْـدار» که در زمان حافظ به‌معنای «نگهدارندهٔ جان، مأمور محافظ (بادیگارد)» بوده و هم‌اکنوی به‌معنای «موجود زنده (حیوان)» است. ازجمله کلماتی که معنی آن با گذشت زمان تغییر یافته، لغت «وحشت» است. در کتب لغت معتبر، اولین معنایی که برای این کلمه نوشته شده، «تنهــایی» است. «ترس» معنای ثانویهٔ کلمهٔ وحشت است که امروز از آن برداشت می‌شود. صفت نسبیِ کلمهٔ «وحشت» می‌شود: «وحشی» که دقیقاً به‌معنای «عزلت‌نشـین، گوشه‌گیـر و مردم‌گریـز» است که با واقعیت زندگی وحشی بافقی نیز کاملاً مطابقت دارد. استاد مهدی نوریان ــــــــــــــــــــــــــــ
روز ولنتاین کتاب بخرید رابطه نیاز به فهم و درک دارد نه شکلات و عروسک. ۱۴ فوریه روز جهانی C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
«زیبادرختا» تنومند، پربار، زیبا درختا! هجوم ملخ ها تو را کی بیندازد از پا؟ سراپا شکوهی! درختی ولی مثل کوهی در امواج دنیای بی رحم، کشتی نوحی! تو ایران زمینی! به دل های خورشیدباور چنان خوشه ی روشنی می نشینی! ✍
سیدمحمدعلی ریاضی‌یزدی سال ۱۲۹۰ در شهر یزد متولد شد. پس از گذراندن مقطع ابتدایی و آموختن علوم دینی عازم تهران شد. در رشتۀ الهیات رتبۀ اول را کسب کرد و موفق شد مدرک لیسانس علوم تربیتی را از دانش‌سرای عالی تهران اخذ کند. وی به سبب حضور فعال در عرصۀ شعر و ادب ایران با بسیاری از ادبا به‌ویژه مرحوم امیری فیروزکوهی و سیدمحمدحسین شهریار دوستی داشت. به‌خاطر اشعار مذهبی‌اش به «شاعر آل‌الله» و «معین‌السادات» مشهور شد. از بزرگ‌ترین توفیقات او این است که به مقام «ملک‌الشعرایی» آستان مقدس حضرت معصومه (علیهاالسلام) نائل شد و اشعارش زینت‌بخش حرم‌‌های معصومین (علیهم‌السلام) در ایران و عراق است. ریاضی ۲۹ اسفند ۱۳۶۱ در تهران درگذشت و در قبرستان ابن‌بابویه به خاک سپرده شد. از او دیوان شعری به یادگار مانده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برادر که تو باشی مست‌اند همه، ساقی و ساغر که تو باشی از سر نپرد مستی، در سر که تو باشی در هیچ دلی هیچ غمی راه ندارد دلدار و دلارام و دلاور که تو باشی تکرار اباالفضل اباالفضل اباالفضل ذکری به من آموخته مادر، که تو باشی از گرگ هراسی به دلی راه ندارد بر یوسف این قوم، برادر که تو باشی بین‌الحرمین امن‌ترین جای جهان است این سو که حسین و سوی دیگر که تو باشی ✍🏻 🏷 علیه‌السلام