محفل شعر قند پارسی
• شبِ شیراز • در خداحافظی از شیراز، پس از پنج سال و به پاس همدلیها و همنفسیهای دوستان شیرازیام .
تفریق جسم و جان است، بدرود دوستداران
گویا دوست عزیز و گرامی و شاعر ارجمند، جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج آقا انصاری نژاد، بدرود شیراز می گویند. امید که در موطن جدید، همچنان مفید و کارساز باشند.
ممنون و سپاس دار زحمات بی دریغ و الطاف برادرانه ی ایشان هستیم.
هرکجا هست خدایا به سلامت دارش!
سلام استاد ارجمندم، بدینوسیله از جناب عالی دعوت می گردد تا در مراسم تودیع و پاسداشت حجه الاسلام و المسلمین دکتر محمدحسین انصاری نژاد مدیر ادبیات و انتشارات این اداره کل در مورخه یکشنبه نهم اردیبهشت ساعت ۱۳ شرکت فرمایید.حضور پرمهرتان را ارج می نهیم.
"یاهو"
روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
چند روز پیش باخبر شدم که دوست شاعر و فرزانه، همنشین سالهای دور و نزدیک، حضرت حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین انصارینژاد، پس از سالها اقامت در شهر شعر و ادب و سومین حرم اهل بیت(ع)، شیراز جنتطراز، اقامت در جوار کریمهی اهل بیت(ع) را برگزیده و ضریحبوس آستان و نغمهسرای آسمان پرمهر خواهر حضرت شاهچراغ(ع) شده است.
برای من که قریب دودهه است با او بر زمین نشستهام و بالدربالش در افق شعر پر کشیدهام، این هجرت، هرچند افزونیبخش دلتنگی است؛ نویدبخش اتفاقهایی خوشایند در ادبیات حوزوی و تجربههایی معنوی در وادی فرزانگی برای آن عزیز دریادل است.
بیشک فارس تاریخی، همیشه شاهد بالیدن گرامیانی بوده که جلوههای گوناگون فرهنگ و دانش را در این وادی نمایندگی کردهاند و در هوای بهشتی این دیار زرخیز نفس کشیدهاند.
تلاش چندسالهی برادر عزیزم، محمدحسین در رشد ادبیات متعهد شیراز و رونق دادن فعالیت ادبیات پایداری در ادارهی حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس فارس، تجربهای درخشان برای ایشان و یادگاری نیکو برای پارسایان پارسی بود.
آفرینش و نگارش و انتشار دهها کتاب اثرگذار در حوزهی ادبیات انقلاب اسلامی و برگزاری جشنوارهها و فراخوانهای متعدد ادبی به همت و پشتکار ایشان، قطعا در خاطرهی دوستان میماند. هرچند دلتنگ ایشان و اشعارشان خواهیم بود؛ امید است دوری منزل در این سفر روحانی، مانع تجدید دیدار و شنیدن اشعار او نشود و بیش از آن آرزومندیم که خالیگاه حضور ایشان، به تلاش دیگر دوستان و با همراهی دعا و به مدد همدلیشان از راه دور، پُر شود.
محمد مرادی
ششم اردیبهشت ۱۴۰۳
https://eitaa.com/mmparvizan
در فراقِ دوستان از عُمرِ ما چیزی نماند
هرکه رفت از هستیِ ما پارهای با خویش بُرد...
#میر_غروری_کاشی
به بهانه سفر ،همسفر کوچه های شعر وغزل استاد انصاری نژاد
۰به کجا چنین شتابان ؟!!۰
به کجا چنین شتابان؟؟!
گوَن از نسیم پرسید!
«دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
زغبار این بیابان؟!!
«همه آرزویم ، اما
چه کنم که بسته پایم...»
«به کجا چنین شتابان؟!»
«به هرآن کجا که باشد به جز این سرا ،سرایم»
«سفرت بخیر! اما، تو و دوستی ، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را»
محمد رضا شفیعی کدکنی
محمد نظری ندوشن
متولد۲۹اسفند۱۳۶۳
او از دوره نوجوانی بامطالعه مجله گلآقا به طنز علاقهمند شد و پس از ورود به رشته ادبیات و علوم انسانی شروع به سرودن کرد. وی در سال ۱۳۸۲ در رشته حقوق و در دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری پذیرفته شد و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه تهران گرفت و سپس در مقطع دکتری رشته فقه و حقوق جزا از دانشگاه میبد فارغالتحصیل شده و اکنون استادیار گروه حقوق جزای دانشگاه میبد است. وی همواره با ادبیات و شعر نیز مأنوس بوده است. بیشتر شعرهایش طنز و فکاهی است. محمد نظری ندوشن تابهحال، موفق به کسب رتبۀ نخست شعر طنز کلاسیک در جشنواره خاطرات تلخ و شیرین زندگی دانشجویی (تهران، ۸۶) و ایضاً رتبه نخست ششمین جشنواره طنز مکتوب (تهران، ۹۰) و برنده جایزه کلهقند طلایی قندپهلو در سال ۹۳ شده است.
#معرفی_شاعر
#محمد_نظری_ندوشن
شعر طنز زمانه😂
زیر فشار بار گرانی شدم پرس
انَّ الحیاةَ استرسٌ بعدَ استرس
مردم کنند سکه ز دنیا طلب، ولی
چیزی به غیر سکته نمیبخشد این کنس
آمد به التماس٬ گدایی مقابلم
گفتم برو٬ منم به دعای تو ملتمس
مس را طلا کنند به اکسیر و کاشکی
میشد در این زمانه طلا را کنند مس
ای کشور عزیز من ای نازنین وطن
هر چند زیر بار مخارج شوم پرس
باور مکن که هیچ زمانی عوض کنم
یک پشکل دهات تو را با لس آنجلس
از حس و حال شاعریام دور ماندهام
نه طبع شعر مانده برایم نه حال و حس
#محمد_نظری_ندوشن
#شعر
#شعر_طنز
قلبی که در آن عشق کسی خانه ندارد
دنبال دلیل است برای نتپیدن...
#سیدتقی_سیدی
#ذوقافیتین به دو شکل می آید
⬅️۱. قافیه + قافیه ( قافیهها متوالی هستند و بینشان فاصلهای نباشد )
ای از مکارم تو شده در جهان خبر/ افکنده از سیاست تو آسمان سپر
ای احسان تو آراسته ایوان کرم
وی جود تو مزین شده دیوان نعم
⬅️۲. قافیه + (حاجب) + قافیه
در این نوع، دو قافیه پشت سر هم نیستند و بینشان فاصله میافتد. به این ذوقافیتین، محجوب میگویند:
ای شاه زمین، بر آسمان داری تخت/
سست است عدو تا تو کمان داری سخت
اگه دربیت دو تا قافیه داشته باشیم، ذوقافیتَین
اگر سه تا قافیه داشته باشیم ذوالقوافی
آرایه های ادبی
#اختیارات_شاعری
اختیارات شاعری همواره یکی از الحاقات شعر کلاسیک پارسی بوده و مقالات و جزوههای زیادی از آن در دسترس است.
گاهی مشاهده میشود که عدهای از دوستان برداشتهایی نادرست از اختیارات داشته و گاه به دلیل عدم آگاهی از آنها ، هر خطای فنی را جزو اختیارات قلمداد مینمایند.
در این مقال به دنبال تعریف جدیدی از آن نبوده و سعی بر آن دارم تا با باز کردن و تفسیر این اختیارات موضوع را برای شاعرانی که آشنایی چندانی با اختیارات مورد بحث ندارند سهل نمایم و در پایان بحثی را تحت عنوان "اضطرارات" به میان خواهم کشید که در سالهای اخیر عزیزانی به آن پرداختهاند!
اختیارات شاعری به دو گروه #اختیارات_زبانی و #اختیارات_وزنی تقسیم میشود که در زیر همراه با مثال به تک تک آن ها خواهیم پرداخت:
#اختیارات_زبانی: این نوع اختیارات تنها به نوع تلفظ کلمات بر میگردد یعنی شاعر اختیار دارد با توجه به حالات و اقتضای وزن هر کدام از حالات را انتخاب نماید.
امکان حذف همزه: اگر قبل از همزه آغاز هجا، حرف صامتی بیاید، همزه را میتوان حذف کرد. مثلا «در آن» تبدیل میشود به «دران».
(اختیارات شاعری، کامیار)
باید توجه شود این از اختیارات است یعنی شاعر میتواند همزه را حذف کند یا خیر! که با توجه به وزن شعر به صورت "در-آن" یا " دَ-ران" تلفظ خواهد شد.
#مثال :
آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب
وزن این شعر "فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات" است با الگوی هجایی: - ن - -/ - ن - -/ - ن - -/ - ن - ن/
هجای بلند یا همان علامت (-)
هجای کوتاه یا همان علامت (ن)
هجای کشیده یا همان (- ن)
اگر مصراع فوق را تقطیع کنیم خواهیم دید که رکن آخر یعنی "شد در آب" به صورت زیر خواهد بود:
شد/ دَ /راب
- / ن / - ن
و این با الگوی هجایی وزن فوق که در رکن آخر باید : - /ن /- ن باشد فرق دارد بنابراین شاعر اینجا از اختیار استفاده کرده و همزه را در "آب" حذف مینماید و رکن آخر به صورت " دَ/ راب" تلفظ میشود.
اما گاهی بنا به ضروریات وزن، همزه را نباید حذف نمود مانند مصرع زیر:
اگر این است آزادی مرا بیبال و پر گردان
که باید به صورت "اَ / گر/ ای/ نس/ت/ آ/ زا/ دی..."
همانطور که ملاحظه میشود همزه در "است" حذف شد اما در "این و آزادی" بنابه ضروریات وزن نباید حذف گردد.
#اشباع :
(بلند تلفظ کردن مصوت کوتاه:)
مصوت كوتاه پایان كلمه را به ضرورت وزن میتوان كشیده تلفظ كرد که به هجای بلند تبدیل شود که به آن قاعدهی #اشباع نیز میگویند. این اختیار به وفور در اشعار به چشم میخورد.
توجه شود که تنها مصوت کوتاه " پایان کلمه" بلند تلفظ میشود. یعنی نمیتوانیم هجای کوتاهی را در میان یا ابتدای کلمه بلند تلفظ نماییم.
#مثلا :
خانه= "نه" در پایان کلمه "خانه" بعضاً میتواند بلند تلفظ شود اما در "سماور" نمیتوانیم "سَ" را که در ابتدای کلمه قرار دارد بلند تلفظ کنیم و همینطور "بِ" در "آبرو"
#مثال :
میکند روز سیه ، بیگانه یاران را ز هم
خضر در ظلمات میگردد ز اسکندر جدا
"صائب"
وزن بیت: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
در تقطیع "ز" در "روز" یک هجای کوتاه است اما با توجه به وزن شعر میدانیم که در این مکان باید یک هجای بلند داشته باشیم بنابراین متوجه میشویم که در اینجا "زِ" به صورت بلند تلفظ میگردد و به اصطلاح #اشباع میشود.
کوتاه تلفظ کردن مصوت بلند: معمولا زمانی رخ میدهد که بعد از مصوت های بلند "و " یا "ی" مصوت دیگری بیاید. آنگاه میتوان مصوتهای "و" یا "ی" را کوتاه تلفظ نمود.
سوی چاره گشتم ز بيچارگی
ندادم بدو سر ، به یكبارگی
( فردوسی)
مشاهده میشود که هجای بلند "سو" به صورت "سُ" تلفظ میشود.
آرایه های ادبی