همسایه ی خدمت وخطر ابراهیم
با عشق همیشه همسفر ابراهیم
خورشید که از سمت خراسان تابید
هر صبح بگو سلام بر ابراهیم
#حسین_کیوانی
#اربعین شهید جمهور
امتداد غدیر
گشودند بال و پری تا بهشت
شهیدان پرواز اردیبهشت
صف اولیهای بیادعا
صف اولیهای دردآشنا
به سر برده عهد وفا با ولی
نفسهایشان یا علی یا علی
بلندای پروازشان را ببین
صف اولیهای پاییننشین
خریدار خوش سرنوشتی شدند
شبیه رجایی بهشتی شدند
سیاست ز تقوایشان کم نکرد
زمینگیر و مغرور و بیغم نکرد
سیاست که شد امتداد غدیر
رواقیست از بارگاه امیر
بخوان خطبههایش یکایک بخوان
تو فرمان او را به «مالک» بخوان
به آواز یا مالکش گوش دار
دلت را به مهر رعیّت سپار (۱)
پی جرعهٔ ناب این «خُم» بگرد
به عشق «علی» دور «مردم» بگرد
دلت را به این عشق همراز کن
ز کار خلایق گره باز کن
سیاست که شد رفتنِ راه حق
نمازیست مقبول درگاه حق
رسیدهست هنگامهٔ انتخاب
میاندار میخواهد این انقلاب
یکی چون «رئیسی» که تا پای جان
بماند بر این عهد با عاشقان
برای سرافرازی این علم
به آب و به آتش زند دم به دم
چنان خویش را وقف مردم کند
که خود را در این معرکه گم کند
به دست من و توست نبض زمان
به رأی من و توست چشم جهان
در این پیچ تاریخی بینظیر
به رأی من و توست طیِ مسیر
به این انتخاب است با صد امید
نگاه هزاران شهید رشید
به پا خیز، شوری به عالم به پاست
نگاه شهیدان غزّه به ماست
به پا خیز تجدید پیمان کنیم
به هر رأی خود رمی شیطان کنیم
به پا خیز، میخوانَد ایران تو را
فراخوانده خون شهیدان تو را
✍🏻 #محمدمهدی_سیار
🏷 #شعر_علوی | #شهدای_خدمت | #انتخابات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِم؛ مهربانى و محبت و لطف به رعيت را شعار قلب خود قرار ده.»
(فرازی از نامه۵۳ نهجالبلاغه: عهدنامه مالک اشتر)
غمهای پر از ادامهات را بردار!
وقت سفر است، جامهات را بردار!
باید که به چشمهای او رای دهیم
ای عشق! شناسنامهات را بردار!
#عشق
#انتخاب
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
«به همین سادگی»
تمام پنجره را غرق حسن یوسف کن
دل اهالی این کوچه را تصرف کن
قدم بزن وسط شهر با صدای بلند
به عابران پیاده غزل تعارف کن
و بیبهانه تبسم کن و نگاهت را
شبیه آینهها عاری از تکلف کن
سپس به مجلس ترحیم یک غریبه برو
و چشمهای خودت را پر از تأسف کن
صدای ضبط، اتوبان، هوای بارانی
به خود بیا! نرسیده به قم توقف کن
سلام دختر باران! سلام خواهر ماه!
بهشت را به همین سادگی تصرف کن
از مجموعه(رقعه)
#حمید رضا برقعی
"محمد حقوقی و شعر معاصر فارسی"
محمد حقوقی (۱۳ اردیبهشت ۱۳۱۶_ ۸ تیر ۱۳۸۸) از شاعران و منتقدان ادبی نامآور معاصر است که از دههی چهل، نقشی مهم در تبیین ویژگیهای شعر پسانیمایی داشته است.
او از جهتی، از پیروان فروغ فرخزاد است که در دههی چهل، جریان شعر زمان را معرفی و نمایندگی کرده و از دیگر سو، از اعضای جُنگ ادبی اصفهان است که بر تحولات ادبیات عصر پهلوی تاثیری شگرف گذاشته است.
هرچند حقوقی در هنر شاعری کمتر مدّ نظر منتقدان و شاعران و جریانهای ادبی بوده، در نقد شعر معاصر نامی سزامند است؛ تا آنجا که مجموعهی شعر زمان ما که به کوشش او در نشر نگاه سامان یافته؛ همچنان از بهترین گزیده_اشعار و منتخب نقدها و گزارههای ادبی دربارهی نیما و فروغ و سهراب و اخوان و شاملو است.
حقوقی در "شعر زمان ما"، هرچند از بوطیقای شعر نیمایی فاصله گرفته، یادداشتها و نظرهایی دقیق دربارهی زبان و هنر شاعرانهی پیروان او مطرح کرده است. او هرچند با وزن شعر نیمایی و برخی عناصر داستانی یا تزیینی آن زاویه دارد، کوشیده در نقدهایش نگاهی بیطرفانه به آثار منتخب داشته باشد.
ارزش نقدهای حقوقی، وقتی روشن میشود که آن را با گزیدههای دیگر "شعر زمان" مقایسه کنیم که پس از او به کوشش فیض شریفی منتشر شده و چه از منظر روش و چه در بر داشتن خطاهای ادبی و نقدی، با کارنامهی حقوقی فاصلهای بعید دارد.
محمد حقوقی علاوه بر "شعر زمان ما"، در کتاب "شعر نو از آغاز تا امروز" نیز کوشیده، هفت دهه از تاریخ شعر نو فارسی را بررسی کند؛ هرچند تعریف او از شعر نو، متمایز با بسیاری از منتقدان معاصر است.
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
🔴 با بصیرت رای میدهیم !
نه دنبال «باران»
- نه مجذوب «ياران»
- نه در «اعتدالم »
- نه با «ائتلافم»
- نه «ميهن پرستم»
- نه با حزب «سازندگي» عهد بستم
- نه «سبزم» نه زردم
- نه با «توسعه» در نبردم
- نه دنبال عشق و «مودت»
- نه دنبال «توليد» ثروت
- نه «فرزند ايران»
- نه حزب «جوانان»
- نه «روحانيون» را رئيسم
- نه در «جامعه» كاسه ليسم
- نه دنبال احزاب «پاكم»
- نه «خرداديان» را هلاكم
- نه در حزب «كارم»
- نه بر پله هاي «ترقي» سوارم
- نه با جمع «نسوان»
- نه در حزب «ايران»
- نه با «اتحادم»
- نه با «اعتمادم»
- نه اندر «رفاهم»
- نه دنبال حزب و سپاهم
- نه «همبستگي» را مريدم
- نه «آزادگان» را مرادم
*- اصولی و اصلاح گر هم نيم من
*- من اينم كه هستم ، بگويم كيم من❓
« - من ايرانيم
- در ركاب امينم
- سرا پا دو گوشم
- به هوشم
- به بانگي ز «سيد علی» ميخروشم
- پي يك اشاره
- دوباره ، سه باره
- پياده ، سواره
- به فرمان رهبر
- نهم سر
- روم پاي صندوق ، يك بار ديگر
- به ياد شهيدان
- شهيدان دوران
- كه رفتند تا ما بمانيم و ايران
- ببندم ز اعماق جان عهد و پيمان
- كنم با ولي زمانه
- يكي بيعتي جاودانه
- روم پاي صندوق بيعت
- كنم ياد از پير امّت
- به ياد امامم
- به عهدي كه با رهبر خويش بستم بمانم. بمانم . بمانم . »